جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ آذر ۲۲, دوشنبه

چه کسی بر این دستان بوسه خواهد زد؟

لينك به منبع:
دستان پینه بسته کارگر

دستان پینه بسته کارگر


داستان کارگران 'بی نان' و خیل عظیم بیکاران 'بی امید' این محروم‌ترین محرومان اقشار جامعه، داستانی است بس غم‌انگیز که پایان خوش آن همانا با سرنگونی رژیم ظلم و ستم آخوندی گره خورده است.
کارگران زحمتکش در رژیم ضدبشری آخوندی از همان ابتدا همواره به‌دلیل خواسته‌های ابتدایی صنفی خود مورد اجحاف، تهدید، ضرب ‌و شتم و دستگیری و احکام طولانی‌مدت زندان بودند.

امروز نیز موج فزاینده خشونت عوامل رژیم در برابر اعتراض فعالان کارگری که به‌طور نمونه خواستار پرداخت حقوقهای معوقه کارگران که در مواردی به دوازده ماه و یا بیشتر هم می‌رسد، ستمی است مضاعف بر آنان به‌طوری‌که هر گونه امیدی را به بهبود این شرایط ظالمانه و اوضاع اقتصادی-سیاسی حاکم از دست داده‌اند.

نداشتن امنیت شغلی 90 درصد از کارگران به‌دلیل قراردادهای موقت کار، خروج کارگاههای کوچک و مناطق آزاد از شمول حمایتهای قانون کار، پایین نگه‌داشتن دستمزدها، اجرای سلیقه‌ای قوانین کار و تأمین اجتماعی، اجحاف بسیار کارگران زن با بکارگیری آنان در مشاغلی که توان و نیروی بدنی بالایی را طلب می‌کند آنهم در ازای پرداخت حقوق کم، سرباز زدن کارفرمایان از پرداخت حق بیمه کارگران از جمله نابرابریها و تضییقاتی است که بر کارگران شریف کشورمان می‌رود.

اینگونه است در رژیمی که بی‌شرمانه داعیه فرهنگ اسلامی دارد _ فرهنگی که پیامبرش به احترام کار و تلاش، بوسه بر دستان پینه بسته کارگران می‌زد_و شیادانه شعار حمایت از مستضعفین را سر می‌دهد. رژیمی که در اوج ستم و تبعیض و نابرابری، دم از رفع تبعیض از این قشر محروم می‌زند و مقام و ارزش کارگران در آن چنان به هیچ گرفته می‌شود. نظام پلیدی که بخش عمده‌ای از کارگران در آن مجبور به زندگی زیر خط فقر هستند و اعتراض و مبارزاتشان برای احقاق ابتدایی‌ترین حقوق حقه خود با قساوت تمام سرکوب می‌شود.

کارگران زحمتکش به‌خوبی بیاد دارند و فراموش نخواهند کرد که روحانی مانند دیگر اسلاف خود در تبلیغات انتخاباتی خود چطور به دروغ وعده عدالت، آزادی، رونق اشتغال و حقوق بایسته به کارگران داده بود.
البته امروز کارگران محروم میهنمان بهتر از هر کس بر این امر واقفند و خوب می‌دانند تا زمانی که مافیای اقتصادی خون آنان را در شیشه می‌کند و دسترنج آنان را بغارت می‌برد، هیچ امیدی برای رسیدن حق خود از سوی تشکلات کارگری رژیم ساخته مانند شورای عالی کار نخواهد بود و این خود کارگران مبارز هستند که با اتحاد عمل و حمایت از فعالان کارگری متشکل در محافل و نهادهای کارگری مبارزه‌یی متحد و متشکل سازمان داده تا به خواسته‌های بر حق خود دست یابند.

به امید روزی که «مقام و ارزش کارگران و جایگاه و منزلت کار و تلاش» در پس نابودی بختک رژیم ضد کارگری هرچه بایسته‌تر ارج گذاشته شود.

رضا محمدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر