لينك به منبع:
به دنبال پخش سخنان جانشین وقت خمینی در بحبوحه کارزار سراسری داخلی و بینالمللی برای گرامیداشت بیست و هشتمین سالگرد قتلعام۶۷ اطلاعات خامنهای دستور جلوگیری از پخش نوار و برداشتن فایل آن را صادر کرد.
دژخیم مرتضی اشراقی (دادستان وقت)
من یک روز خدمت امام بودم گفتم اموال زیادی از افراد گرفته شده بیجا، این مصادرهها همهاش درست نیست، پاسدارها تندروی کردن،
ما نُنر کردیم سپاه پاسدارانمون رو، هی گفتیم سپاه سپاه، سپاه هر جای رو خواست از مردم گرفت. ولملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم. آقا خیال میکنند و یا شما خیال میکنید با این کارتون انقلاب را تضمین میکنید؟ من عقیدهام این است که اگر ما یک نفر مظلوم توش باشه، انقلاب ما شکست میخوره: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.
اینقدر که ما داریم میکشیم شاه ده تاشم نکشت.
منتظری: میدونید تو اصفهان یک زن آبستن ام توش بوده، آنکه به من گفت. در اصفهان یک زن آبستن ام اعدام کردند.
نفر اول: اون روز که مثلاً چندم شد ما که عرضهای نداشتیم که جلوی حکم رو بگیریم مهم تلاشمون این بود که جلوی زیاده روی و تندروی رو بگیریم.
منتظری: آقای مرعشی تلفن میکنه آقای منتظری بیاد. من گفتم من نامه نوشتم و... . من اینقدر دیگه شجاعت داشتم که نامه برای شورای عالی قضاییه هم فرستادم. میگن شم پاشو برو پیش امام. میگم من چرا برم؟ میگن شورای عالی قضاییه هستین اگر مخالف هستید خوب شما برین.
منتظری: من نمیدانم بالاخره، حالا با اینکه میدونم آقای خمینی نوشتند و فرمان آقای خمینی حالا نمیدونم، حالا آقای خمینی رو مطلع کردم از همه، من دیگر نمیدانم. من اونی رو که میفهمم نمیتونم نظرم را نگم. به انقلاب هم کمتر از شما اعتقاد ندارم. دلم برای انقلاب میسوزه. به احمد آقا گفتم دلم برای شخص آقای خمینی میسوزه. در تاریخ فردا مینویسند آقای خمینی اینطوری بوده. در روزنامهها هم الآن در خارج میگند، حالا جرأت نمیکنند در روزنامهها در داخل، بعدها در آینده میگن. من دلم نمیخواست اینطور بشه، مردم از ولایتفقیه داره چندششون میشه، من دلم نمیخواست ولایتفقیه به اینجا برسه.
منتظری جانشین معزول خمینی جلاد
به دنبال پخش سخنان جانشین وقت خمینی در بحبوحه کارزار سراسری داخلی و بینالمللی برای گرامیداشت بیست و هشتمین سالگرد قتلعام۶۷ اطلاعات خامنهای دستور جلوگیری از پخش نوار و برداشتن فایل آن را صادر کرد.
بخشهایی از نوار صدای منتظری (جانشین معزول خمینی)
انتشار نوار منتظری در بحبوحه کارزار سراسری خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی بهمناسبت بیست و هشتمین سالگرد قتلعام سال۶۷، که در داخل و خارج کشور طنین گستردهیی پیدا کرده است، رژیم ولایت فقیه را از چشمانداز مکافات جنایات وحشیانهاش هراسان کرد.
انتشار نوار منتظری در بحبوحه کارزار سراسری خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی بهمناسبت بیست و هشتمین سالگرد قتلعام سال۶۷، که در داخل و خارج کشور طنین گستردهیی پیدا کرده است، رژیم ولایت فقیه را از چشمانداز مکافات جنایات وحشیانهاش هراسان کرد.
وزارت
اطلاعات و بیتالعنکبوت خامنهای دستور برداشتن فایل این نوار را صادر کرد
و مقامات و رسانههای رژیم سراسیمه به دست پا افتادند و از نزیک شدن
رویارویی بزرگ ابراز وحشت کردند.
نوار ملاقات آقای منتظری با هیأت مرگ و مجریان دستور خمینی جلاد برای قتلعام مجاهدین زندانی در سال ۶۷ پس از ۲۸سال، بار دیگر ضرورت محاکمه بینالمللی سران رژیم و مجریان این جنایت هولناک را که در بالاترین مقامات حاکمیت حضور دارند به اثبات رساند؛ مجرمانی چون ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان -تولیت کنونی آستان قدس رضوی و از مهرههای ویژه خامنهای در خبرگان که تا چندی پیش دادستان کل بود)، مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات - وزیر کنونی دادگستری در کابینه آخوند روحانی)، حسینعلی نیری (قاضی شرع وقت) و مرتضی اشراقی (دادستان وقت).
نوار ملاقات آقای منتظری با هیأت مرگ و مجریان دستور خمینی جلاد برای قتلعام مجاهدین زندانی در سال ۶۷ پس از ۲۸سال، بار دیگر ضرورت محاکمه بینالمللی سران رژیم و مجریان این جنایت هولناک را که در بالاترین مقامات حاکمیت حضور دارند به اثبات رساند؛ مجرمانی چون ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان -تولیت کنونی آستان قدس رضوی و از مهرههای ویژه خامنهای در خبرگان که تا چندی پیش دادستان کل بود)، مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات - وزیر کنونی دادگستری در کابینه آخوند روحانی)، حسینعلی نیری (قاضی شرع وقت) و مرتضی اشراقی (دادستان وقت).
دژخیم مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات - وزیر کنونی دادگستری در کابینه آخوند روحانی)
دژخیم ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان -تولیت کنونی آستان قدس رضوی و از مهرههای ویژه خامنهای در خبرگان
دژخیم حسینعلی نیری (قاضی شرع وقت)
دژخیم مرتضی اشراقی (دادستان وقت)
منتظری – 24مرداد67:
برای من نقل کرد گفت یک کسی برادرش زندان بود، بعد آخرش که مثلاً توی این جریان افتاد، گفتند که خواهرش هم متهمه. رفتن خواهرش را هم آوردن، خودش رو اعدام کردن، خواهرش دو روز بود اصلاً آورده بودند. بهش گفتند گفت خوب من نسبت به اینها علاقه دارم، گفت خواهرش شانزده پانزده سالش بود. گفت چون حالا برادرش اعدام شده که اینکه دختر است گفت این رو هم اعدام کنین و اعدامش کردن. اینها بعداً روز قیامت، جواب خدا رو چی میدی؟
برای من نقل کرد گفت یک کسی برادرش زندان بود، بعد آخرش که مثلاً توی این جریان افتاد، گفتند که خواهرش هم متهمه. رفتن خواهرش را هم آوردن، خودش رو اعدام کردن، خواهرش دو روز بود اصلاً آورده بودند. بهش گفتند گفت خوب من نسبت به اینها علاقه دارم، گفت خواهرش شانزده پانزده سالش بود. گفت چون حالا برادرش اعدام شده که اینکه دختر است گفت این رو هم اعدام کنین و اعدامش کردن. اینها بعداً روز قیامت، جواب خدا رو چی میدی؟
ده
دفعه تا حالا به احمد آقا گفتم ولله من بیش از تو دلم برای امام میسوزه،
من میخوام پنجاه سال دیگه برای آقای خمینی قضاوت نکنند، بگن آقای خمینی یک
چهره خونریز، سفاک و قتالی بود، من نمیخواهم در تاریخ اینطوری باشه، چهره
ولایتفقیه رو ما کریه نشان دادیم به حضرت عباس پیش مردم، در اثر این
تندرویها و بازداشتهایی که بوده، این قدر بازداشت نبوده سر اسلام، این همه
کارها که نبوده، این یک.
فراخوان به محاکمه بینالمللی سران این رژیم به اتهام جنایت علیه بشریت
2
-اینگونه قتلعام بدون محاکمه آنهم نسبت به زندانی و اسیر (اسیر شماست
دیگه) قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنیا ما را محکوم میکند و آنان را
بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق میکند. مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن
غلط است.
در جنگ هوازن، مالک ابن عوف النصری رئیس هوازن، وقتی که فهمید مکهاییها شکست خوردن، گفت مکهاییها عرضه نداشتن، ما به حساب محمد میرسیم. سی هزار نفر جمع کرد و با محمد جنگ کردند. بعد هم فرار کرد رفت. بعد پیغمبر قوم و خویشهایش را اسیر کرد، زن و بچه این هم اسیر شدن، زن و بچهاش را فرستاد پیش سفیه عمهاش در مکه بود و گفت اینها را نگهدار و اموالشان را هم نگه دار. به اینها گفت به مالک بگو اگر آمد اظهار ندامت کردی و مسلمان شدی اموالت را بهت میدم، زن و بچهات رو بهت میدم، صد شتر هم اضافه بهت میدم، ریاست قومت ام را هم بهت میدم. مالک ابن عوف هم در جا خودش رو به پیغمبر رسوند و پیغمبر اکرم نگفت که این همه خون ریخته شده و این همه چیزها و آیه قران... .
...رحمت اللعالمین اینها درس است برای ما، ما با این برخوردهایی که داریم میکنیم غیر از اینکه خانوادهها را ناراحت بکنیم همه را با خودمان با ما بد میکنیم و همه را ازخودمون دور میکنیم، همیشه که ما سر قدرت نیستیم و در آینده تاریخ رو ما قضاوت میکنه.
کسی را که به کمتر از اعدام محکوم کردهاید به چه ملاک اعدام میکنید، حالا ملاقاتها و تلفنها را قطع کردهایم فردا در جواب خانوادهها چه خواهید گفت.
الان یک کم خانوادهها که بو بردهاند چقدر به ما فشار آوردهاند، به خانه آقا خمینی که دسترسی ندارند، شورای عالی قضایی هم که کسی را راه نمیدن که، همه میان فشار میارن. این خانوادهها را چی جوابشون میدین شما؟
مجاهدین خلق اشخاص نیستند. یه وقت یه خان میگن میکشیمش خلاص میشه. اما این شخص نیستند، این فکره، این منطقی است که حنیفنژاد و نمیدانم کی به اینها القا کردن، منتها اینها از این سو استفاده میکنن این منطق رو تو این بچهها جا انداختند ، اونکه داره جونش رو فدا میکنه و انتحار میکنه یعنی معتقده دیگه باباجون. این فکر را ما باید یک جوری میکردیم با فکر از بین میبردیم، حالا نداشتیم کسی رو که با منطق با اینها صحبت کنه حالا بریم اعدام کنیم، خلاص میشیم، قطعاً خلاص میشه و به عقیده من این ضربهیی است به جمهوری اسلامی و به انقلاب.
در خاتمه مجاهدین خلق اشخاص نیستند یک سنخ فکر و برداشت است. یک نحو منطق است و منطق غلط را باید با منطق صحیح جواب داد. با کشتن حل نمیشود بلکه ترویج میشود.
در جنگ هوازن، مالک ابن عوف النصری رئیس هوازن، وقتی که فهمید مکهاییها شکست خوردن، گفت مکهاییها عرضه نداشتن، ما به حساب محمد میرسیم. سی هزار نفر جمع کرد و با محمد جنگ کردند. بعد هم فرار کرد رفت. بعد پیغمبر قوم و خویشهایش را اسیر کرد، زن و بچه این هم اسیر شدن، زن و بچهاش را فرستاد پیش سفیه عمهاش در مکه بود و گفت اینها را نگهدار و اموالشان را هم نگه دار. به اینها گفت به مالک بگو اگر آمد اظهار ندامت کردی و مسلمان شدی اموالت را بهت میدم، زن و بچهات رو بهت میدم، صد شتر هم اضافه بهت میدم، ریاست قومت ام را هم بهت میدم. مالک ابن عوف هم در جا خودش رو به پیغمبر رسوند و پیغمبر اکرم نگفت که این همه خون ریخته شده و این همه چیزها و آیه قران... .
...رحمت اللعالمین اینها درس است برای ما، ما با این برخوردهایی که داریم میکنیم غیر از اینکه خانوادهها را ناراحت بکنیم همه را با خودمان با ما بد میکنیم و همه را ازخودمون دور میکنیم، همیشه که ما سر قدرت نیستیم و در آینده تاریخ رو ما قضاوت میکنه.
کسی را که به کمتر از اعدام محکوم کردهاید به چه ملاک اعدام میکنید، حالا ملاقاتها و تلفنها را قطع کردهایم فردا در جواب خانوادهها چه خواهید گفت.
الان یک کم خانوادهها که بو بردهاند چقدر به ما فشار آوردهاند، به خانه آقا خمینی که دسترسی ندارند، شورای عالی قضایی هم که کسی را راه نمیدن که، همه میان فشار میارن. این خانوادهها را چی جوابشون میدین شما؟
مجاهدین خلق اشخاص نیستند. یه وقت یه خان میگن میکشیمش خلاص میشه. اما این شخص نیستند، این فکره، این منطقی است که حنیفنژاد و نمیدانم کی به اینها القا کردن، منتها اینها از این سو استفاده میکنن این منطق رو تو این بچهها جا انداختند ، اونکه داره جونش رو فدا میکنه و انتحار میکنه یعنی معتقده دیگه باباجون. این فکر را ما باید یک جوری میکردیم با فکر از بین میبردیم، حالا نداشتیم کسی رو که با منطق با اینها صحبت کنه حالا بریم اعدام کنیم، خلاص میشیم، قطعاً خلاص میشه و به عقیده من این ضربهیی است به جمهوری اسلامی و به انقلاب.
در خاتمه مجاهدین خلق اشخاص نیستند یک سنخ فکر و برداشت است. یک نحو منطق است و منطق غلط را باید با منطق صحیح جواب داد. با کشتن حل نمیشود بلکه ترویج میشود.
منتظری:
در فقه ما میدانی که مرتد، زن اگر باشد اعدام نیست. من یکبار این را خدمت
امام گفتم که آقای ابن ادریس ادعای شهرت میکند که در محارب هم زن اگه باشه
نباید اعدام کرد. صاحب جواهر نقل میکند و بسیاری از فقهای ما هم، همین را
گفتند. منتهاش آقای خمینی میگن نه فرق نمیکند، اما ادعای شهرت میکنند
که محارب هم مثل مرتد میماند، زن اگر باشد نباید اعدام کرد. یک روز من به
آقای خمینی سه چهار سال پیش گفتم آقا اگه پس اگر میشه بگید زنها را اعدام
نکنن مگر قاتل باشند. آقای خمینی گفتند نه. حالا چه زنه و یا مرده چه فرق
میکند.
نفر اول: و در مورد دخترها باز خدا شاهده که تا اونجا که میتونستیم چونه زدیم. این برادر شاهده من که واقعاً اعصابم قویه و اعصابم خیلی قویه. من پریروز که فقط دخترا را میدیدیم دیگه اصلاً داغون شده بودم. یعنی به التماس افتادیم که این فقط دو خط بنویسه و ما بگیم برگرده زندان.
نفر اول: و در مورد دخترها باز خدا شاهده که تا اونجا که میتونستیم چونه زدیم. این برادر شاهده من که واقعاً اعصابم قویه و اعصابم خیلی قویه. من پریروز که فقط دخترا را میدیدیم دیگه اصلاً داغون شده بودم. یعنی به التماس افتادیم که این فقط دو خط بنویسه و ما بگیم برگرده زندان.
من یک روز خدمت امام بودم گفتم اموال زیادی از افراد گرفته شده بیجا، این مصادرهها همهاش درست نیست، پاسدارها تندروی کردن،
ما نُنر کردیم سپاه پاسدارانمون رو، هی گفتیم سپاه سپاه، سپاه هر جای رو خواست از مردم گرفت. ولملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم. آقا خیال میکنند و یا شما خیال میکنید با این کارتون انقلاب را تضمین میکنید؟ من عقیدهام این است که اگر ما یک نفر مظلوم توش باشه، انقلاب ما شکست میخوره: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.
اینقدر که ما داریم میکشیم شاه ده تاشم نکشت.
منتظری: میدونید تو اصفهان یک زن آبستن ام توش بوده، آنکه به من گفت. در اصفهان یک زن آبستن ام اعدام کردند.
نفر اول: اون روز که مثلاً چندم شد ما که عرضهای نداشتیم که جلوی حکم رو بگیریم مهم تلاشمون این بود که جلوی زیاده روی و تندروی رو بگیریم.
منتظری: آقای مرعشی تلفن میکنه آقای منتظری بیاد. من گفتم من نامه نوشتم و... . من اینقدر دیگه شجاعت داشتم که نامه برای شورای عالی قضاییه هم فرستادم. میگن شم پاشو برو پیش امام. میگم من چرا برم؟ میگن شورای عالی قضاییه هستین اگر مخالف هستید خوب شما برین.
منتظری: من نمیدانم بالاخره، حالا با اینکه میدونم آقای خمینی نوشتند و فرمان آقای خمینی حالا نمیدونم، حالا آقای خمینی رو مطلع کردم از همه، من دیگر نمیدانم. من اونی رو که میفهمم نمیتونم نظرم را نگم. به انقلاب هم کمتر از شما اعتقاد ندارم. دلم برای انقلاب میسوزه. به احمد آقا گفتم دلم برای شخص آقای خمینی میسوزه. در تاریخ فردا مینویسند آقای خمینی اینطوری بوده. در روزنامهها هم الآن در خارج میگند، حالا جرأت نمیکنند در روزنامهها در داخل، بعدها در آینده میگن. من دلم نمیخواست اینطور بشه، مردم از ولایتفقیه داره چندششون میشه، من دلم نمیخواست ولایتفقیه به اینجا برسه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر