جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ آذر ۲۲, دوشنبه

احمد خاتمی حرف بزند؟ یا نزند!

لينك به منبع:
آخوند احمد خاتمی

آخوند احمد خاتمی


آخوندهای نظام انواع مختلف دارند؛ هر نوعش یک ویژگی بارز دارد. هر کدامش، یک جور به نظام خدمت می‌کند. یکی بیشتر قتل‌عام می‌کند، یکی بیشتر می‌دزدد، یکی بیشتر قوانین را به نفع غارتگران زیرپا می‌گذارد، یکی بیشتر با لبخند اعدام می‌کند، یکی بیشتر بسیجیها را فریب می‌دهد. یکی با تدبیر تلاش می‌کند غرب را گول بزند.

یکی هم هست که فکر می‌کند بیشتر از همه به نظام خدمت می‌کند، اما واقعاً خیلی به نظام ضربه می‌زند. اسم این آخوند احمد خاتمی است.

چرا ضربه می‌زند؟ چون قافهای این نظام را که بقیه با زرنگی می‌پوشانند، این به‌سادگی لو می‌دهد. ترسهای رژیم را بیان می‌کند.

فکر می‌کنم در جلسات درونی نظام به او تذکر بدهند که حاجی! آخر این حرفها را چرا روی منبر می‌گویی: این حرفهای اخیر او در همین نمایش جمعه‌ی اخیر است:
«در شرایطی هستیم که بیش از هر زمان نیاز به وحدت داریم».

«سخنرانیها رو بهم زدن، اجازه ندادن همه‌اش بده، چه اجازه ندادن به سخنرانی که از جناح ما (!) باشه، یا از جناح ما نباشه».

«تا یک فضای باز دیده میشه، عده‌یی شعارهای هنجار شکن بدهند!».

«شما که جلسات خصوصی دارید، خوب تو این جلسات خصوصی دعواهاتون رو فیصله بدهید».

دیدید گفتم در نظام جلسات خصوصی دارند! ولی چرا جلوی دهن این را نمی‌گیرند، شاید به‌علت پاره شدن ریسمان نظام است، و آن‌قدر وضع خراب است که یکی به او نمی‌گوید:
آخر وقتی می‌گویی «تا یک فضا باز می‌شود»، معنی‌اش این است که این نظام طاقت یک ذره منفذ و فضای باز ندارد. این اعتراف صریح به دیکتاتوری است!

یا وقتی می‌گویی سخنرانیها رو به هم زدن چه از جناح ما باشه یا نباشه، یعنی هر ما دو جناح سرکوبگر هستیم. هر دو مردم را سرکوب می‌کنیم و حتی وضع آن‌قدر خراب شده که طاقت به هم نریختن نایب‌رئیس مجلس خودمان را هم نداریم.

یا وقتی می‌گویی در شرایطی هستیم که بیش از هر زمان نیاز به وحدت داریم دو معنی دارد: یکی‌اش این است که بیش از هر زمان در درونمان تشتت داریم، و بند نظام پاره شده، یکی‌اش هم این است که زود است که مردم و مخالفان بریزند و حساب نظاممان را برسند.

اما خنده‌دارتر از این حرفهای بالا، این حرفهای پایین این آخوند است که رک و راست به قوه‌ی قضاییه می‌گوید:
«به عزیزان قوه قضاییه می‌گم، کسی که خربزه می‌خوره، پا لرزش هم می‌نشینه، شما با فتنه در افتادید، شما با فتنه‌گران در افتادید این هزینه‌اش است، شما ورود کردید در حقوقهای نجومی، در حقوق بگیریهای نجومی، این هزینه‌اش، بایستید، مقاومت کنید، از میدان بیرون نروید که نمی‌روید.»

یعنی حاجی آملی لاریجانی! دزدیهایت را رو کرده‌اند، به لرزه نیفت! محکم بایست. ! ما پشتت هستیم. هرچه دزدیده‌ای و در این بیست سی سال در 63 حساب سری بانکی با هزاران میلیارد تومان سپرده، متعلق به خودت ریخته‌ای، از میدان به در نرو!

چون اگر یک ذره فضا باز شود... . در شرایطی هستیم که... وضع خراب است، همان‌طور که تو و خود آقا پشت سعید طوسی ایستادید و درش بردید، خود آقا و ما هم تو را در می‌بریم. از میدان به در نرو!

و جالبتر از همه این است که ماهیت این سارق را هم با یک کلمه لو می‌دهد که «البته در نمی‌روید!». یعنی هم خیلی وقیحی که در نمیروی هم وضعت خرابتر از آن است که فکر در رفتن به سرت بزند!

حالا شما قضاوت کنید. آیا این حرفها راست و حسینی، به نفع نظام است!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر