لينك به منبع:
فرو ریختن ساختمان پلاسکو بدلیل آتش سوزی
اطلا
ع رسانی در مورد فاجعه آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو توسط رسانههای
اجتماعی و شهروند خبرنگاران، رسانههای وابسته به باند خامنهای را
سراسیمه کرده است.
اما آنان با پخش اخبار واقعه پلاسکو دیوار سانسور رژیم را شکستند و اخبار واقعی را اطلاع رسانی کردند که این خود رسانههای وابسته به ولیفقیه ارتجاع را سراسیمه کرد.
روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای این اطلاعرسانی را ”بحران سازی خبری به خرج معاندان“ مینامد.
این روزنامه وابسته به دلواپسان ضمن اهانت به مردمی که از طریق موبایل از این واقعه هولناک اطلاعرسانی کردهاند، مینویسد: ”اولین موضوعی که بلافاصله پس از بروز حادثه در بازار تهران نیروهای امدادی، آتشنشانی و پلیس را به دردسر انداخت، تجمع جمعیت قابل توجهی از موبایل به دستها بود که بیاعتنا به روح و روان ملت ایران و خانوادههای نیروهای مستقر در محل، پخش شایعات و فیلم و اخبار ضد و نقیض را آغاز کردند!“.
ترس اصلی این روزنامه باند ولیفقیه از خروش مردم نسبت به عاملان بروز این حوادث یعنی حاکمیت آخوندی است: ”هدایت افکار مردم به سمت همدلی و صبوری و تخلیه احساسات منفی در هنگامه بروز حادثه پراهمیت است. تحریک رسانههای دشمن و عوامل معاند در شبکههای اجتماعی به سیاستبازی در لحظه، جامعه را به سمت بروز آشوب و تقابل با مدیران بحران به علت تجمع تصاعدی احساسات منفی سوق میدهد!“ (روزنامه وطن امروز5 دی 95)
روزنامه خراسان نیز این اطلاعرسانی را زیر ضرب میگیرد و مینویسد این مساله، منجر به ”هیجانزدگی“ ! در میان مردم میشود و در ادامه تأکید میکند که: ”یکی از ابعاد منفی حادثه پلاسکو، همین درگیر شدن مردم و در معنای دقیق تر کاربران شبکه های اجتماعی در روند اطلاع رسانی راجع به این حادثه بود. جایی که انتشار تصاویر مردم موبایل به دست در نزدیکی این برج، ناخود آگاه این سؤال را شکل می داد که این افراد چه چیزی را مخابره می کنند؟“.
نویسنده مقاله از این بابت دلخور است که موضوع آتشسوزی پلاسکو از حد یک موضوع اجتماعی صرف فراتر رفته و سیاسی شده است: ”موضوع دیگری که در حادثه پلاسکو خود را دوباره نشان داد، «سیاست زدگی» بیش از اندازه بخشی از جامعه در مقابل این چنین حوادثی است. جایی که به سرعت برچسب های سیاسی به موضوع زده می شود و باز هم در بستر شبکه های اجتماعی و احتمالاً با اندکی فاصله در رسانه های رسمی، هشتگ های «استعفا» و «ناکارآمدی» فلان مسئول بازنشر می شود“. (خراسان 2بهمن 95)
کیهان ولیفقیه نیز وحشت خود و عجز نظام در مقابل این اطلاعرسانی آزاد را اینطور بیان میکند: ”با وجود شبکههای اجتماعی که به دست هر فرد یک رسانه مستقل میدهد نیز، شایعه سازیها بیشتر و پیچیدهتر هم میشود. حادثه پلاسکو نیز از این شایعات مصون نمانده است و از این پس نیز تا وقتی این حادثه در افکار عمومی زنده است، شایعات ادامه خواهند داشت“.
حرف نهایی کیهان ولیفقیه نیز این است که دست آخر موضوع ساختمان پلاسکو توسط مردم سیاسی شده است چرا که آنان میگویند: ”چون صاحب ساختمان پلاسکو فلان بنیاد بوده پس مقصر آن نهاد است“ .(کیهان 2بهمن 95)
رئیس پلیس فتا نیز (پلیس فیلترینگ و سانسور) اخبار منتشر شده توسط رسانههای اجتماعی را ”موجب تشویش اذهان عمومی“دانسته! و به تهدید متوسل میشود: ” «شهروندان و کاربران شبکههای اجتماعی باید از نشر و انتقال شایعات و اخبار غیررسمی خودداری کنند. برابر مادهی ۱۸ قانون جرایم رایانهای، تشویش اذهان عمومی جرم است. هر فردی که به این قصد اقدام به انتشار اکاذیب کند تحت پیگرد قرار خواهد گرفت. مجازات این افراد از ۹۱ روز تا دو سال به همراه جزای نقدی است». (خبرگزاری ایسنا30دی 95)
واضح است که آسمان ریسمان بافتن رسانههای وابسته به باند خامنهای علیه رسانههای اجتماعی و فعالان آن راه به جایی نمیبرد جز اینکه این تشبثات آنها و نظام ولایتفقیه را بیش از پیش در انظار مردم ایران و جهان رسوا میکند.
رسوایی برای رژیم بیشتر از این متصور نیست که رسانههای آن به هراس افتادهاند که مبادا، این حادثه غمانگیز با اطلاعرسانی که شده است به جرقهای برای عنصر اجتماعی تبدیل شود و با توجه به نفرتی که مردم از این نظام دارند امنیت نظام را به خطر بیندازد
درصورتی که روزانه دهها حادثه کوچک و بزرگ در کشورهای مختلف جهان اتفاق میافتد اما نه مقامات و نه رسانههای این کشورها نگران سیاسی شدن آن نیستند.
اما آنان با پخش اخبار واقعه پلاسکو دیوار سانسور رژیم را شکستند و اخبار واقعی را اطلاع رسانی کردند که این خود رسانههای وابسته به ولیفقیه ارتجاع را سراسیمه کرد.
روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای این اطلاعرسانی را ”بحران سازی خبری به خرج معاندان“ مینامد.
این روزنامه وابسته به دلواپسان ضمن اهانت به مردمی که از طریق موبایل از این واقعه هولناک اطلاعرسانی کردهاند، مینویسد: ”اولین موضوعی که بلافاصله پس از بروز حادثه در بازار تهران نیروهای امدادی، آتشنشانی و پلیس را به دردسر انداخت، تجمع جمعیت قابل توجهی از موبایل به دستها بود که بیاعتنا به روح و روان ملت ایران و خانوادههای نیروهای مستقر در محل، پخش شایعات و فیلم و اخبار ضد و نقیض را آغاز کردند!“.
ترس اصلی این روزنامه باند ولیفقیه از خروش مردم نسبت به عاملان بروز این حوادث یعنی حاکمیت آخوندی است: ”هدایت افکار مردم به سمت همدلی و صبوری و تخلیه احساسات منفی در هنگامه بروز حادثه پراهمیت است. تحریک رسانههای دشمن و عوامل معاند در شبکههای اجتماعی به سیاستبازی در لحظه، جامعه را به سمت بروز آشوب و تقابل با مدیران بحران به علت تجمع تصاعدی احساسات منفی سوق میدهد!“ (روزنامه وطن امروز5 دی 95)
روزنامه خراسان نیز این اطلاعرسانی را زیر ضرب میگیرد و مینویسد این مساله، منجر به ”هیجانزدگی“ ! در میان مردم میشود و در ادامه تأکید میکند که: ”یکی از ابعاد منفی حادثه پلاسکو، همین درگیر شدن مردم و در معنای دقیق تر کاربران شبکه های اجتماعی در روند اطلاع رسانی راجع به این حادثه بود. جایی که انتشار تصاویر مردم موبایل به دست در نزدیکی این برج، ناخود آگاه این سؤال را شکل می داد که این افراد چه چیزی را مخابره می کنند؟“.
نویسنده مقاله از این بابت دلخور است که موضوع آتشسوزی پلاسکو از حد یک موضوع اجتماعی صرف فراتر رفته و سیاسی شده است: ”موضوع دیگری که در حادثه پلاسکو خود را دوباره نشان داد، «سیاست زدگی» بیش از اندازه بخشی از جامعه در مقابل این چنین حوادثی است. جایی که به سرعت برچسب های سیاسی به موضوع زده می شود و باز هم در بستر شبکه های اجتماعی و احتمالاً با اندکی فاصله در رسانه های رسمی، هشتگ های «استعفا» و «ناکارآمدی» فلان مسئول بازنشر می شود“. (خراسان 2بهمن 95)
کیهان ولیفقیه نیز وحشت خود و عجز نظام در مقابل این اطلاعرسانی آزاد را اینطور بیان میکند: ”با وجود شبکههای اجتماعی که به دست هر فرد یک رسانه مستقل میدهد نیز، شایعه سازیها بیشتر و پیچیدهتر هم میشود. حادثه پلاسکو نیز از این شایعات مصون نمانده است و از این پس نیز تا وقتی این حادثه در افکار عمومی زنده است، شایعات ادامه خواهند داشت“.
حرف نهایی کیهان ولیفقیه نیز این است که دست آخر موضوع ساختمان پلاسکو توسط مردم سیاسی شده است چرا که آنان میگویند: ”چون صاحب ساختمان پلاسکو فلان بنیاد بوده پس مقصر آن نهاد است“ .(کیهان 2بهمن 95)
رئیس پلیس فتا نیز (پلیس فیلترینگ و سانسور) اخبار منتشر شده توسط رسانههای اجتماعی را ”موجب تشویش اذهان عمومی“دانسته! و به تهدید متوسل میشود: ” «شهروندان و کاربران شبکههای اجتماعی باید از نشر و انتقال شایعات و اخبار غیررسمی خودداری کنند. برابر مادهی ۱۸ قانون جرایم رایانهای، تشویش اذهان عمومی جرم است. هر فردی که به این قصد اقدام به انتشار اکاذیب کند تحت پیگرد قرار خواهد گرفت. مجازات این افراد از ۹۱ روز تا دو سال به همراه جزای نقدی است». (خبرگزاری ایسنا30دی 95)
واضح است که آسمان ریسمان بافتن رسانههای وابسته به باند خامنهای علیه رسانههای اجتماعی و فعالان آن راه به جایی نمیبرد جز اینکه این تشبثات آنها و نظام ولایتفقیه را بیش از پیش در انظار مردم ایران و جهان رسوا میکند.
رسوایی برای رژیم بیشتر از این متصور نیست که رسانههای آن به هراس افتادهاند که مبادا، این حادثه غمانگیز با اطلاعرسانی که شده است به جرقهای برای عنصر اجتماعی تبدیل شود و با توجه به نفرتی که مردم از این نظام دارند امنیت نظام را به خطر بیندازد
درصورتی که روزانه دهها حادثه کوچک و بزرگ در کشورهای مختلف جهان اتفاق میافتد اما نه مقامات و نه رسانههای این کشورها نگران سیاسی شدن آن نیستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر