جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ دی ۴, شنبه

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ۴ دی ۹۵

لينك به منبع:
نگاهی به روزنامه‌های حکومتی

نگاهی به روزنامه‌های حکومتی



در روزنامه‌های حکومتی روز شنبه 4دی ماه 95، بحرانهای مختلف رژیم سوخت جنگ قبضه کرسی قدرت در نمایش انتخابات 96 شده است:

آرمان: محمد عطریان فر: اراده‌ای که هاشمی را رد کرد دنبال حذف روحانی است

آرمان: رفسنجانی: شیره اقتصاد کشور را در آن 8سال کشیدند

آفتاب یزد: روایت متفاوت هاشمی رفسنجانی از توافق هسته‌یی همزمان با افزایش هجمه‌ها به دولت – آنها که می‌گویند برجام اثری نداشته پاسخ خدا را چگونه می‌دهند؟

آفتاب یزد: واکنش تند آیت‌الله یزدی به حقوق شهروندی

آفتاب یزد: امام جمعه اصفهان: برخی روحانیان معترض اتحاد با روسیه هستند

اسرار: رفسنجانی: کسانی که باعث افزایش اختلافات می‌شوند، خیانت می‌کنند

اعتماد: توضیح سخنگوی وزارت‌خارجه درباره سخنان ظریف: اشتباه در مذاکره بود و نه در برجام

ابرار: هاشمی رفسنجانی: کسانی به بهانه دفاع از اسلام باعث افزایش اختلاف می‌شوند خیانت می‌کنند

جمهوری اسلامی: رفسنجانی: برجام نتیجه واقعی انتخابات مردم ایران در سال 92 است

رسالت: صدیقی در نماز جمعه تهران: خطر فتنه 88 از همه خطرات عمیق‌تر بود

رسالت: یزدی: منشور حقوق شهروندی، تبلیغات انتخاباتی است

رسالت: آیت‌الله اعرافی: حقوق‌های نجومی، آبروی نظام را می‌برد

روزنامه‌های باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی با تکرار اظهارات رفسنجانی در روز پنجشنبه دوم دیماه، به جنگ انتخاباتی روحانی در حمله به باند حریف سوخت رسانی کرده‌اند:

آرمان: شیره اقتصاد‌ کشور را در آن ۸سال کشیدند
هاشمی رفسنجانی، در ادامه سخنان خویش، تحلیلی جامع از سیر تدریجی ایران و انقلاب اسلامی در دولتهای پس از جنگ ارائه کرد و گفت: متأسفانه فقط در یک مقطع هشت ساله، شیره جان اقتصاد و فرهنگ ایران را آن هم در بهترین دوره قیمت نفت، گرفتند و هدر دادند. وی، بی‌استدلالی در جذب نیروها را مشکل دیگر مقطع دولتهای نهم و دهم دانست و گفت: می‌خواستند آمار اشتغال را بالا ببرند، اما مثلاً در ذوب آهن اصفهان که گنجایش نیروی انسانی آن ۶ هزار نفر بود، ۱۸ هزار نفر را مشغول کردند که هیچ کاری پیش نمی‌رود و همین شرایط در جاهای دیگر از جمله نهاد ریاست‌جمهوری نیز برقرار است!
هاشمی گفت: تحریم‌ها را کاغذ‌پاره می‌دانستند، ولی تحریم اگر ادامه پیدا کرده بود کشور از دست می‌رفت. به سمتی پیش می‌رفتیم که جامعه جهانی با ما مثل عراق عمل می‌کرد و نفت در برابر غذا نصیب‌مان می‌شد.
اینها که می‌گویند برجام اثری نداشته، ناحقی می‌کنند و نمی‌دانم چگونه می‌خواهند پاسخ خدا را بدهند. هاشمی ادامه داد: البته قرار نبود با برجام همه چیز ارزان شود، چون به همان میزانی که تورم داریم و الآن مراکز رسمی رقمش را ۸ درصد اعلام می‌کنند، گرانی هم هست. حال آن که در شروع دولت یازدهم تورم کشور به ۴۰ درصد رسیده بود و اگر این وضع ادامه می‌یافت، کشور فلج می‌شد.
۵۰۰ هزار استخدام بی‌حساب و کتاب در دولت قبل صورت گرفت که بخش عمده آن شرایط لازم را نداشت. امروز در نهاد ریاست‌جمهوری اتاق‌ها پر از نیرو است که از بیکاری جدول حل می‌کنند... شیره اقتصاد‌ کشور را در آن ۸سال کشیدند
هاشمی رفسنجانی، در ادامه سخنان خویش، تحلیلی جامع از سیر تدریجی ایران و انقلاب اسلامی در دولتهای پس از جنگ ارائه کرد و گفت: متأسفانه فقط در یک مقطع هشت ساله، شیره جان اقتصاد و فرهنگ ایران را آن هم در بهترین دوره قیمت نفت، گرفتند و هدر دادند. وی، بی‌استدلالی در جذب نیروها را مشکل دیگر مقطع دولتهای نهم و دهم دانست و گفت: می‌خواستند آمار اشتغال را بالا ببرند، اما مثلاً در ذوب آهن اصفهان که گنجایش نیروی انسانی آن ۶ هزار نفر بود، ۱۸ هزار نفر را مشغول کردند که هیچ کاری پیش نمی‌رود و همین شرایط در جاهای دیگر از جمله نهاد ریاست‌جمهوری نیز برقرار است!
هاشمی گفت: تحریم‌ها را کاغذ‌پاره می‌دانستند، ولی تحریم اگر ادامه پیدا کرده بود کشور از دست می‌رفت. به سمتی پیش می‌رفتیم که جامعه جهانی با ما مثل عراق عمل می‌کرد و نفت در برابر غذا نصیب‌مان می‌شد.
اینها که می‌گویند برجام اثری نداشته، ناحقی می‌کنند و نمی‌دانم چگونه می‌خواهند پاسخ خدا را بدهند. هاشمی ادامه داد: البته قرار نبود با برجام همه چیز ارزان شود، چون به همان میزانی که تورم داریم و الآن مراکز رسمی رقمش را ۸ درصد اعلام می‌کنند، گرانی هم هست. حال آن که در شروع دولت یازدهم تورم کشور به ۴۰ درصد رسیده بود و اگر این وضع ادامه می‌یافت، کشور فلج می‌شد.
۵۰۰ هزار استخدام بی‌حساب و کتاب در دولت قبل صورت گرفت که بخش عمده آن شرایط لازم را نداشت. امروز در نهاد ریاست‌جمهوری اتاق‌ها پر از نیرو است که از بیکاری جدول حل می‌کنند
انتخاب مردم ایران در سال ۹۲، اعتدال در سیاست داخلی و تعامل با جهان در سیاست خارجی بود. ایشان تنش‌زدایی دولت سازندگی را راهی برای اعتماد جهانی به ایران دانست و گفت: الآن جهانیان به این نتیجه رسیده‌اند که ایرانیان تنش‌زایی را نمی‌پسندند... رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به شرایط پسابرجام، گفت: ایران باید زمینه‌های گسترش همکاریها را فراهم نماید، چون شاهد اشتیاق کشورها برای سرمایه‌گذاریهای بیشتر و روابط عمیق‌تر با جمهوری اسلامی است.

روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع در یک تک هماهنگ در برابر کسانی که مخالف دخالت رژیم در سوریه هستند، نسبت به نتایج دخالتهای تروریستی رژیم به دود و دم پرداخته‌اند اما ناخواسته از گوشه‌های جدیدی از شکافهای درون باند خامنه‌ای را برملا کرده‌اند:

کیهان: آن روز که در ایران تصمیمی استراتژیک در مقابله با تهاجم جهانی و منطقه‌یی علیه سوریه گرفته شد، این تصمیم و اقدامات گسترده و دنباله‌دار، با قاعده‌ها شناخته شده عالم سیاست توجیه‌پذیر نبود اما مثل بسیاری دیگر از اقدامات امام و رهبری انقلاب اسلامی، امروز به‌عنوان تصمیم و اقدامی دقیقاً درست و «فوق راهبردی» ارزیابی می‌شود... در آن هنگام در ایران نیز اجماع نظر بر استراتژی حفظ تمامیت ارضی و دولت منتخب مردم سوریه وجود نداشت. دولت وقت با همان تحلیل مادی معتقد بود حمایت ما از سوریه‌ای که به نظر او تجزیه سرزمین و فروپاشی دولت آن حتمی است، عاقلانه نبوده و به زیان روابط ما با کشورهایی نظیر ترکیه و عربستان خواهد بود و از این رو دولت دهم به‌رغم تأکید رهبری بر لزوم مقابله با گروه‌های تروریستی و ناکام گذاشتن کشورهای متجاوز حامی این گروه‌ها، حاضر به کمک به دولت سوریه نبود و عملاً جز در مواردی که ناگزیر به همکاری می‌شد، از همکاری با دمشق خودداری می‌کرد.

برخی از روزنامه‌های دیگر باند خامنه‌ای در میانه دود و دم پیروزی استراتژی رژیم با یادآوری تعادل قوای موجود نا خواسته بر ادعاهای خود خط بطلان کشیده‌اند:
جوان: می‌توان به نتایج نشست آتی آستانه امیدوار شد مگر این‌که مخالفان منطقه‌یی و بین‌المللی سوریه با ایجاد نشست‌های موازی در ژنو و تحریک مخالفان در مسیر مذاکرات آستانه سنگ‌اندازی کنند.

در روزنامه‌های باند خامنه‌ای اذعان به بلوغ شقه در رأس نظام در جریان جنگ قدرت در نمایش انتخابات و ابراز وحشت از پیامدهای به دغدغه اصلی تبدیل شده است:

جوان: تغییرات سپهر گفتمان سیاسی و اجتماعی در چند دهه اخیر در کشورمان یا متأثر از تغییرات سیاسی پساانتخاباتی بوده یا آن‌که این تغییرات گفتمانی، نتیجه انتخابات و به‌تبع آن روند سیاسی جدیدی را رقم‌زده است... هر چند انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1368 در فضایی تقریباً بدون غیریت گفتمانی برگزار شد، اما دولت سازندگی و رئیس آن رویکرد خاصی در اداره جامعه در پیش گرفتند که نوعی «گفتمان‌سازی» در ذیل آن نهفته بود. اگر ‌چه «عمل‌گرایی» تکنوکرات‌های سازندگی، می‌کوشید از ابراز تئوریک و بیان نظری پرهیز کند، اما پهلو به لیبرالیسم می‌زد و در مقابل زوایای خود را با کلان‌گفتمان انقلاب اسلامی به رخ می‌کشید. حتی بر همین اساس گفتمان‌سازی، تلاش برای جریان‌سازی نیز صورت پذیرفت و اولین حزب «دولت ساخته» در جمهوری اسلامی محصول همین دوره است. بدین‌ترتیب می‌توان گفت جابه‌جایی قدرت به‌نوعی تغییر گفتمانی انجامیده است... هر چند در جریان فتنه 88، غیریت و دگرسازی دو گفتمان رقیب تا حدی اجتماعی شد که فضای عمومی جامعه را به التهاب کشاند، اما خساراتی که جامعه از این دوقطبی حاد دید، نوعی سیاست پرهیزی را در لایه‌هایی از جامعه رسوخ داد. علاوه بر آن چالشهای معیشتی و اقتصادی که در دوره دولت دهم بروز و ظهور پیدا کرد، توجه جامعه را از سیاست به سمت اقتصاد کشاند... به‌نظر می‌رسد شاهد نوعی خلأ گفتمانی در عرصه سیاسی اجتماعی هستیم و این مسأله در آستانه انتخابات 1396، قابل‌تأمل است. انبوه مطالبات مردم که بیشتر در حوزه معیشتی، اقتصادی و اجتماعی است، هم‌چنان بی‌پاسخ بوده و وعده‌های بی‌سرانجام سال 92 نیز بر سطح توقعات افزوده است

تک و پاتک ها حول جنگ قدرت در جریان انتخابات مهم‌ترین موضوعات روزنامه‌های هر دو باند حاکم است:

آرمان: صادق زیبا اصول‌گرایان با یک بحران عمیق فقدان محبوبیت و مقبولیت از سوی مردم، بالاخص اقشار تحصیلکرده، و همین‌طور نسل‌های اول و دوم بعد از انقلاب، یعنی دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌ها روبه‌رو هستند. آنها با عدم محبوبیت و مقبولیت در میان این اقشار مواجهند. اصول‌گرایان مدتهاست که حملات سنگینی را متوجه دولت روحانی کرده‌اند. خط مقدم حملاتشان هم برجام است. آنها هر چه دارند بر سر برجام می‌ریزند چون می‌خواهند ثابت کنند برجام شکست خورده است. ما از یک سو با هرج و مرج نامزدها در میان اصول‌گرایان روبه‌رو هستیم و از سوی دیگر هم شاهد حملات منظم و پیگیر به دولت آقای روحانی هستیم.

اعتماد: آقای یزدی فرموده‌اند که این کار خلاف قانون بوده و قابل پیگیری است. از ایشان درخواست می‌شود که همین ادعای خود را در قالب یک نوشته حقوقی بیان کند که کجای این کار دولت یا رئیس آن غیرقانونی است؟ اگر همین ادعا را ایشان مستند کرد، همه ادعاهای دیگرشان هم پذیرفتنی است. ایشان گفته‌اند که این کار یک کار تبلیغات انتخاباتی است. فرض کنیم که چنین باشد، در این صورت توزیع سیب‌زمینی در میان مردم و حتی ریختن آنها توی جاده بهتر است یا ارایه منشور حقوق شهروندی؟ چرا نسبت به آن کار اعتراضی نشد

روزنامه‌های باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی ضمن حمله به باند رقیب، نسبت به پیامدهای تخاصمات در حاکمیت به آنها هشدار داده‌اند:
شرق: اصول‌گرایانِ «راست‌کیش» به چه می‌اندیشند که چنین خستگی‌ناپذیر به مخالفان جدی دولت حسن روحانی تبدیل شده‌اند. پروژه آنان چیست و چرا رسانه‌هایشان در کنسرتی همنوا خطاهای دولت یازدهم را بزرگ‌نمایی کرده و گاه واقعیت‌های آماری اقتصادی‌اش را مخدوش می‌کنند. آن‌هم دولتی که وارث ویرانه‌های اصول‌گرایان است، نه سبب‌ساز آن... اگر ‌چه معلوم است هدف اصلی‌شان تخریب حسن روحانی نیست بلکه به انقیاد درآوردن اوست.
تسنیم، آیت‌الله علم‌الهدی: «من سال ٥٤ با آقای روحانی آشنا شدم. از آن مدت تا الان، ٤٦ سال، یک تعارض بین من و ایشان وجود نداشته است. در بحث سیاسی هم تعارضی نبوده. ایشان و بنده هر دو از اعضای جامعه روحانیت بودیم... دشمن آقای روحانی نبوده و نیستم اما چطور می‌توانم در مقابل خرابی‌ها که دولت دارد، سکوت کنم. آقای وزیر خراب‌کاری می‌کند، من سکوت کنم... ما مردم را ملتهب می‌کنیم یا مردم ملتهب هستند؟ ائمه جمعه جلوی التهاب مردم را می‌گیرند. مردم وقتی ببینند در وضعیت فعلی که جوان‌شان شغل ندارد، رکود بر کشور حاکم است، مشکلات معیشتی کشور را گرفته در عین‌حال اختلاس و فساد می‌شود و برخی حقوق و وام نجومی می‌گیرند، اما هیچ‌کس هم حرف آنها را نمی‌زند، اینجا مشکل روانی و التهاب پیدا می‌کند...»

روزنامه‌های حکومتی با کتمان نقش سردمداران و باندهای حکومتی به گوشه‌یی از فجایعی که در نظام ولایت‌فقیه بر سر زنان آمده است اذعان کرده‌اند:

جهان صنعت: قاچاق زنان ایرانی به کشورهای همسایه
طبیعی است که هر روز شاهد گسترش این قاچاق و تجارت نامشروع باشیم. چنان‌چه وضعیت فقر و نبود امکانات مناسب در راستای کسب درآمد را یک ساختار کلی در نظر بگیریم، بلاشک باید اقدامات گسترده و متنوعی صورت بگیرد تا در این فرآیند شاهد قاچاق دختران نباشیم. مشکل بیکاری و نبود درآمد کافی برای افراد، گسترش اعتیاد در کشور و از همه مهم‌تر آمار تأسف‌بار طلاق که بیش از هر چیز به رفتارهای جدید و این زمانی ما ایرانی‌ها و متعلقات و جهان بینی‌های ما ایرانی‌ها باز می‌گردد، از مهم‌ترین عوامل قاچاق دختران و صادرات زنان به کشورهای دیگر محسوب می‌شوند.
طبیعی است با عدم کاهش و همچنین کاهش آمار معضلات ناشی از این فساد و نیز ایجادکننده این فسادها نمی‌توانیم شاهد کاهش این آمار وحشتناک دختران و زنان جوانی باشیم که در کشورهای همسایه خودفروشی‌های سازمان‌یافته و گروهی می‌کنند. اما دست‌کم نمود عینی و چند و چون این فرآیندها می‌توانند نشان‌دهنده نوع و نحوه وقوع این بحران باشند تا دست‌کم نوع آسیب‌شناسی‌های ما و مواجهه با این معضلات را در برگیرند. چرا که به‌وضوح مشخص است دست‌اندرکاران سلامت جامعه و ارگانهای دولتی و حتی مراکز فعال اجتماعی که باید ناظر، تحلیلگر و حتی کنترل‌کننده این بحرانها باشند، نه‌تنها هیچ‌گونه شناختی از این بحران ندارند بلکه در سردرگمی‌های طویل‌المدت و تأسف‌باری به‌سر می‌برند که در نهایت می‌توانند آمارهای اشتباه و بدون دقتی از این مشکلات ارائه دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر