لينك به منبع:
در واکنش به انتشار نوارصوتی آقای منتظری
و واکنش نسبت به فعالیتهای مقاومت ایران در راستای دادخواهی جهانی قتلعام شدگان سال67،
سران، مهرهها و رسانههای رژیم گفتند و نوشتند که هدف از این فعالیتها تخریب چهره
خمینی ضدبشر است. از جمله کسانی که این موضوع را مطرح کردند ولیفقیه ارتجاع و رفسنجانی بودند.
خامنهای بهمناسبت هفته دولت دردیدار
با آخوند حسن روحانی و هیأت دولت، نسبت به فعالیتهای مقاومت ایران در
دهه 60 آه و فغان سر داد. و فعالیتهای جنبش دادخواهی قتلعام شدگان سال 67 را در جهت
حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران و خدشهدار شدن چهره پلید خمینی دانست و گفت: ”آن
وقت حالا دستهای سیاسی خبیث و مغرض -چه در خارج کشور، چه دنبالههایشان یا دلبستگانشان
در داخل کشور- میخواهند اینها را تطهیر کنند و چهرهی اینها را موجّه نشان بدهند و
اینها را مظلوم نشان بدهند و در مقابل، خدشه به چهرهی مبارک و نورانی امام وارد کنند.
چهرهی امام خدشهبردار نیست و البتّه مطمئنّاً ناکام بودهاند و خواهند بود“. (سایت
خامنهای2شهریور95)
واضح است که وحشت اصلی علی خامنهای
آنجایی که میگوید در داخل و خارج کشور میخواهند چهره اینها موجه جلوه بدهند،
از حمایتهای گسترده داخلی و بینالمللی از مقاومت ایران و بهویژه فعالیتهای بینالمللی
رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی است.
رفسنجانی نیز در جلسه مجمع تشخیص مصلحت
نظام ضمن عقده گشاییهای بسیاری در مورد فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق ایران علیه نظام
آخوندی در حال و گذشته، هدف جنبش جهانی علیه قتلعام را حمله به خمینی و حمایت از سازمان
مجاهدین خلق ایران میداند.
سایت رفسنجانی در این زمینه مینویسد:
”آیتالله هاشمی رفسنجانی با ابراز تأسف شدید از موج جدید ایجاد شده برای
حمله به امام گفت: تقریباً در همه رسانههای معاند خارجی این موج ادامه دارد، تا جایی
که اخیراً شهردار پاریس نمایشگاهی از بازسازی صحنههای اعدام آن زمان برگزار کرده است
که حمایت از این گروه تروریستی در این مقطع، جای تعجب و تأمل دارد“.
در همین جلسه آخوند مجید انصاری معاون
پارلمانی روحانی نیز انتشار نوار آقای منتظری و فعالیتهای مقاومت ایران در جنبش دادخواهی
را فراتر از تخریب چهره خمینی میداند و میگوید احساس میشود توطئهای پیچیده در سطح
بینالمللی در شرف وقوع است که سازمان مجاهدین را ”به سازمانی مشروع مدنی معرفی کنند
“ (سایت رفسنجانی6شهریور)
البته نگرانی آنها از بهاصطلاح تخریب
چهره منحوس خمینی روشن است زیرا تمام تکیهگاه نظام پلیدشان، دیو جماران است، و اگر
متمسک توسل به این روح پلید از آنها گرفته شود، حرفی ندارند که بتوانند با آن نیروهای
وارفته نظام را سرپا نگهدارند.
واقعیت این است که خمینی در فتوای مشهورش
در مورد قتلعام زندانیان مجاهد مبارز در سال 67 به روشنترین وجه طینت سبعانه و ضدانسانیاش
را بروز داده است آنجا که در آن فتوای ضدبشری و ضدتاریخی میگوید: ”تا کنون، کسانی
که در زندانهای سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند محارب و محکوم
به اعدام میباشند... رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان
خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت
به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده
آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند“..
واقعیت این است که خامنهای و رفسنجانی
بهتر از هرکس دیگر میدانند که حرف اصلی در پس دفاع از چهره کثیف خمینی مدفون، ترس
از دادخواهی جنایات چند ده ساله رژیم و در رأس آن قتلعام 67 است که مقاومت ایران به
آن همت گماشته است. همان ترسی که این روزها سایر سردمداران نظام هم از قبیل آخوند پورمحمدی،
آخوند رازینی و... با آن دست به گریبانند و سعی دارند با لجنپراکنی و آویختن به هر
وسیلهای، اصل جنایت و داستان را دور بزنند ولی باید بدانند که زمان زمان درو کردن
محصول جنایتهایی است که کاشتهاند. زمان زمان مردم و مقاومت مردم ایران است که نخواهند
گذاشت این رژیم با همه سردمداران و باندهایش از مجازات اعمال ننگین خود علیه مردم ایران
بگریزند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر