جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ خرداد ۲۳, یکشنبه

معنی تکرار یک «حکم عجیب!»


تحریم بانکهای مرتبط با رژیم ایران توسط  آمریکا

تحریم بانکهای مرتبط با رژیم ایران توسط آمریکا


باز هم طی 24ساعت گذشته، فشارهای جهانی بر رژیم آخوندی ادامه داشت. اما شاید جای سؤال باشد که با وجود زهرخوری رژیم و تن‌دادن به برجام، چرا این وضعیت ادامه دارد؟ آیا این یک اتفاق زودگذر یا روندی ادامه‌دار و شتاب‌گیرنده‌ست؟ و آیا هیچ نشانه‌یی برای کاهش فشارهای جهانی بر روی رژیم آخوندی دیده می‌شود؟
پاسخ را می‌شود در فشارهایی دید که طی مدت اخیر به رژیم وارد می‌شود. از جمله آنها: مصادره 2میلیارد دلار پولهای رژیم در آمریکا؛ خبر سفر معاون خزانه‌داری آمریکا به آلمان و فرانسه برای هماهنگی بیشتر تحریمها بر ضد رژیم؛ طرح سناتورهای آمریکایی، از جمله سناتور کورکر، برای افزایش تحریمها بر ضد رژیم که چند روز پیش خبرش منتشر شد؛ و دو خبر که 21خرداد منتشر شد، یعنی مصادره پولهای رژیم در کانادا به‌خاطر تروریسم و خبر سفرِ پیشِ روی دستیار وزیر خزانه‌داری آمریکا به کشورهای جهان، برای فشار و تحریم بیشتر بر ضد حزب‌الشیطان تحت‌امر رژیم. پس نه تنها بعد از برجام فشاری کم نشده، بلکه روندی روبه بالا را در پیش گرفته است.
البته این وضعیت، عکس انتظاراتی است که نه فقط در رژیم، بلکه در همه دنیا هم وجود داشت که توافق اتمی فشارها را از روی رژیم بر دارد یا کم کند. چون بالاخره رژیم توافق هسته‌یی را پذیرفته است.
واقعیت این است که رژیم زهر را خورده و تا آنجایی که به او برمی‌گرده، مجبور شده برجام را اجرا کند. اما این‌که تحریمها در عمل لغو شده یا نه، بحث دیگری است. خود مهره‌های رژیم می‌گویند: بله از نظر «حقوقی» برداشته شده؛ اما از نظر «حقیقی» نه؛ به قول مهدی محمدی، یک کارشناس رژیم که 21خرداد درباره برجام گفت: «الان می‌توان فهمید کدام ساده‌دلی‌ها و خام‌اندیشی‌ها، کار کشور را به اینجا رسانده است!» . یا کیهان خامنه‌ای امروز نوشت: «تمرکز همه نیروی کشور برای مذاکره و گره زدن اقتصاد کشور به نتیجه مذاکرات، کاملاً اشتباه و مردود است» . فاکتهای اعتراف به بی‌ثمر بودن برجام، حتی باتلاق یا تیربار بودن برجام هم هر روز توسط عناصر رژیم به گوش می‌رسد. برای همین باید گفت که در عمل نه تنها گشایشی نبوده، بلکه برای رژیم بن‌بست و باتلاق بوده است.
اما چرا به‌رغم این‌که توافقی امضا شده، ولی نه تنها گشایشی حاصل نشده بلکه روند عکس بوده است؟ بالاخره علت قابل ملاحظه‌یی که باعث این وضعیت شده است چه می‌تواند باشد؟
بی‌تردید باید علت را در خود رژیم جستجو کرد یعنی این وضعیت ریشه در ماهیت رژیم دارد. اگر این رژیم ظرفیت داشت که دست از تروریسم، دخالت و جنگ‌افروزی در منطقه و صدور بحران بردارد، توافق اتمی می‌توانست برایش راهگشا باشد. اما این رژیم اگر از همه اینها که حافظ ادامه حیاتش هستند، دست بردارد، مثل کسی می‌ماند که از طنابی آویزان است و خودش آن طناب را پاره کند. برای همین بعد از توافق اتمی، روی دخالتهای منطقه‌یی به‌عنوان عمق استراتژیکش متمرکز شد؛ و حتی روسیه را به سوریه آورد. اما وقتی در منطقه هم با تنگنا و شکست و بالا گرفتن اعتراضات و مقابله‌های منطقه‌یی و جهانی روبه‌رو شد، بیشتر از قبل رو به نمایشهای موشکی آورد، که نقض قطعنامه شورای امنیت هم هست. همین رویکرد که نمی‌تواند از آن دست بکشد، دنیا را بر علیه رژیم بسیج می‌کند.
ضمنا همزمان با همین فشارهای منطقه‌یی و جهانی هم شاهد تشدید جنگ قدرت درون رژیم هم هستیم، در حالیکه علی‌القاعده باید فشارهای خارجی باندهای نظام را کنار هم قرار داده و متحد کند، چرا این‌طور نیست؟
اگر با یک حکومت یک دست روبه‌رو بودیم حتماً همین‌طور است؛ اما با رژیمی روبه‌رو هستیم که به قول خودشان دچار «دوحاکمیتی» و «دوفکری» هستند. همان که دیروز آخوند موحدی کرمانی گفت: «چند صدایی» . فرض کنید پتکی را روی یک جسم محکم، یک دست و بدون شکاف فرود میاورید. این پدیده فروپاشیده نشده بلکه مولکولهایش فشرده‌تر می‌شود. اما یک جسمی را که در بدنه و عمقش، شکاف و پوسیدگی وجود دارد، وقتی زیر ضربه پتک قرار بدهید شکافهایش هر چه بیشتر و عمیق‌تر می‌شوند و از همان نقاط شکاف، در هم می‌شکند. بنابراین وقتی ضربات تحریم و انزوای جهانی به این رژیم وارد می‌شود که دچار شکاف عمیق «دوحاکمیتی» هست، شکاف و جنگ باندی در رأس نظام نه تنها کم نمی‌شود، بلکه بیشتر و عمیق‌تر خواهد شد. برای همین هم شاهد هستیم که بعد از برجام، شدت شقه و شکاف درون رژیم هر روز بیشتر افزایش می‌یابد، تا جایی که به قول خامنه‌ای: «گسل‌های... جناحی» فعال تبدیل به زلزله می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر