لينك به منبع:
فوران بغض
فروخورده جامعه ایران از روز ۹دی۹۶، آب در لانه وزارت اطلاعات، بهمثابه
جانورانی که وقوع زلزله را ازقبل احساس میکنند، انداخت. درحالیکه مجاهدین
چیزی در مورد انتساب این حرکت به خود نگفته بودند، ناگهان کر هماهنگی در
سایتهای زنجیرهای، در داخل و خارج (البته بهصورتی کاملاً تصادفی!)، با
پاسکاریهایی به همدیگر (آنهم کاملاً تصادفی!)، برخاست که «این قیام ربطی
به مجاهدین ندارد!»:
–
«[مجاهدین]… کوشیده است با سنجاق کردن خود به این تجمع، برای گروهش امتیاز
جمع کند و میگوید: رژیم هیچ آینده ای ندارد، سرمایهگذاری روی آن محکوم به
شکست است و زمان آنست که جامعه جهانی سرنوشت خود را به این رژیم گره نزند و
مقاومت مردم ایران برای سرنگونی آن بهرسمیت بشناسند.» (۱)
–
«” [مجاهدین]” کمترین ارتباطی با تجمعات اعتراضی مردم نداشته و نمیتواند
داشته باشد. چنانچه ملاحظه میشود حتی یک شعار در هیچکجا در حمایت از این
فرقه و رهبران آن دیده نمیشود.» (۲)
–
«از [مجاهدین] بشنویم: ”زنان و مردان شجاعی که در روزهای هفتم و هشتم دی با
خیزش خود، عطر آزادی را در شهرهای ایران پراکندید، سلام بر شما و سلام بر
شهرهای عزیز ما که تحت اشغال آخوندها برای آزادی بهجنب و جوش درآمدهاند و
علیه فقر و گرسنگی و بیکاری برخاستهاند“.
ترکیب
و پراکندگی جمعیت وشعارهای متضاد آنها وکم تعداد بودن افراد شرکت کننده در
تظاهرات اخیر بعضی از شهرهای ایران ، نگذاشت که این عطر مورد اشاره … به
مشام انسان های دورنگر و واقع بین برسد» (۳)
صد البته مشخص بود «برای
چیزی که اینطور اصرار و تأکید میشود که مطلقاً وجود ندارد!» نیازی به
اینهمه یقهدرانی و هیاهو نبود! اما گشتاپوی خونخوار آخوندی که خوب
تهدیدات نظام را بو میکشد و معنای بیرون آمدن مردم به خیابانها و اقبال
تودهای از این مشی «سرنگونی و تغییر» بهعنوان «یگانه راه نجات میهن» را
میفهمد، باید که مثل همیشه شمشیر از رو ببندد و قوایش را متمرکز سرکوب
عریان نظامی تنها هماورد و آلترناتیو انقلابیاش با طرحهای تروریستی کند،
شاید بهاینوسیله از مهلکه قیامی که در آن گرفتار آمده است، فرارکند؛ به
همین خاطر از همان نخستین روز زمینهسازیهای روانی چنین اقدامات
جنایتکارانه در دستور نیازهای عاجل دستگاه جنگروانی آن از طریق
شیطانسازیها و دجالیت حول «تنها آلترناتیو واقعیاش» قرارگرفت، کمااینکه:
–
ماهیت آنچه در سالهای ۷۳-۷۴ به شکل موجی از افسارگسیختگی در «جنگروانی
علیه مقاومت» بهراه افتادهبود، نهایتاً در ماه مه۱۹۹۶ (۱۳۷۵) با کشف
خمپاره ۳۲۰میلیمتری در کشتی کلاهدوز در بندر بلژیکی «آنتورپن» برای خمپاره
باران مقر مرکزی شورای ملی مقاومت در پاریس بیرون زد. (۴)
–
ماهیت «جنگروانی» هیستریکی که در سال۸۰ توسط عوامل وزارت اطلاعات دمگرفته
شدهبود که «تسلیحات اتمی و شیمیایی عراق در قرارگاههای مجاهدین پنهان
شدهاست!»، زمانی مشخص شد که بهرغم اعلام رسمی بیطرفی ارتش آزادیبخش در
جنگ عراق، تمامی قرارگاههای ارتش آزادی و در رأس آن مقر فرماندهی آن،
براساس توافقات پنهانی با سپاه پاسداران ارتجاع در سوئیس، توسط قوای ائتلاف به شدیدترین وجه بمباران شد.
– درتاریخ ۷تیر۹۲ «بیانیه تفصیلی شورای ملی مقاومت ایران پیرامون استعفای غیرمترقبه دوتن از اعضا» خاطرنشان کردهبود: «اتهامات هدفمند مانند ”به زور نگهداشتن افراد در لیبرتی” و ”مرگهای مشکوک” که از سوی توابان خائن علیه
اشرف و لیبرتی و شخص مسئول شورا عنوان می شود و به موازات دروغهای کوبلر،
بازهم حمله به مجاهدین و اماکن آنها در اشرف و لیبرتی را زمینه سازی
میکند». صحت این تحلیل حدود دوماه بعد در قتلعام پناهجویان تحت حفاظت
بینالمللی در ۱۰شهریور۹۲ در اشرف اثباتشد و نشانداد که هیچ خنجرزدن
ازپشت و لجنپراکنیهای هیستریک، «قربه الیالله»، «بدون مقدمه» و براثر «الهام غیبی» یا «خوابنما شدن» کسی، نبوده است.
البته تجربه تاریخی
چهاردهه نبرد تمامعیار مقاومت با این رژیم سفاک، اینحقیقت را آنچنان
واضح و یقینی ساخته است که حتی مرتبطان با وزارت بدنام نیز که خود بیش از
هرکس به خباثت پشتپرده اعمال خائنانة خود اشراف دارند، حتی در
همانزمانیکه در شعبه وزارت بدنام به توطئه علیه مقاومت ایران نشستهاند،
دست پیش را برای فرار بهجلو میگیرند تا چنین ننگی را از خود دور کنند:
–
«هاشمینژاد [از سرکردگان وزارت اطلاعات] از مواضع شجاعانه این نماینده
پارلمان اروپا قدردانی کرد. خانم گومز نیز در این گفتوگو اظهار کرد به
دلیل مواضعی که علیه منافقین گرفته به وی اتهام مزدوری برای حکومت ایران
زده شده است [!!!]» (۵)
بنابراین اطلاعیه اخیر «کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت» درباره «توطئه ترور و حملات تروریستی به دفاتر شورا و مراکز مجاهدین در کشورهای مختلف»
که مستند به اظهارات و اطلاعات بالاترین مقامهای کشوری و امنیتی چندین
کشور اروپایی و امریکا و ازجمله آلبانی بود، به بهترین شکل اهداف پنهان
«موج دیوانهوار جنگروانی عوامل وزارت اطلاعات علیه مقاومت ایران پس از
قیام دیماه» را برملا ساخت؛ دربحبوحه تظاهرات دیماه مردم در ۱۴۲شهر میهن و
فحاشیهای دیوانهوار مرتبطان آشکار و پنهان با دستگاه امنیتی آخوندها
علیه مقاومت سازمانیافته مردمایران که تنها جریان قادر به هدایت قیام و
به نتیجه رسانیدن خواست مردم مبنی بر براندازی ولایتفقیه و اعاده حق
حاکمیت به مردم است، یکی از عناصر اطلاعاتی گفته بود:
– «[مجاهدین] و امثال او کور خواندن، پس این همه افشاگری جداشدگان از این فرقه سازمان یافته مافیایی مجاهدین- منافقین برای چیست؟ برای همین روزهاست» (۶)
بیجهت نیست که یکی از نوچههای تواب تشنه بهخون مجاهدین هم، پس از برملا شدن پشت پرده کارکردهایش «برای همین روزها»، خودرا نیازمند چنین ایزگمکردنهایی دیدهاست:
– «[اطلاعیه کمیسیون
امنیت شورا] میگه دو نفر آمدند کنار مقر سازمان تو پارکینگ در برلین
آزمایشی ماشین پارک کردند. خب بابا ممکنه یک جداشده، دو جداشده که برای
رژیم کار میکند از خیابانی که دفتر شورا در آن قرار دارد برود، سازمان
اینهارا فیلم میگیره و عکس میکنه بهعنوان تحرکات تروریستی. حالا ربط داده
به اون موارد مشکوکی که در آمریکا بوده در دفتر شورا کنار کاخ سفید بوده و
جاهای دیگر. کلاً این فضاسازی است برای این دستگاه که در آینده اگر بخواهد
رو کسی اقدام کند فرض مثال سیامک یا فرشته هدایتی یا ایرج [مصداقی] و … بگه
من قبلاً اطلاعیه داده بودم از سه ماه پیش گفتهبودم، تهدیدات تروریستی
است و اینها کاردتیزکن هستند» (۷)
(۱) سایت وزارت اطلاعات موسوم به دیدبان ۹دی۹۶
(۲) سایت تواب تشنهبهخون ۹دی۹۶ – ایرج مصداقی
(۳) سایت وزارت اطلاعات موسوم به اینترلینک، ۱۰دی۹۶ –مأمور وزارت اطلاعات رضا اکبری نسب
(۴) روزنامه حکومتی همشهری، ۲۰دی۷۸- علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی
(۵) سخنان آناگومز در شعبه وزارت اطلاعات در ایران، نقل از سایت وزارت اطلاعات موسوم به هابیلیان ۲۵بهمن۹۶
(۶) فیسبوک مأمور وزارت اطلاعات محمد کرمی ۱۰دی۹۶، به نقل از یکعنصر اطلاعاتی بانام کبری رشتی
(۷) بلندگوی تبلیغاتی وزارت به کارچرخانی سعید بهبهانی ۴اردیبهشت۹۷ – سیامک نادری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر