لينك به منبع:
- 1396/12/21
وضعیت انفجاری جامعه و زمینه برای قیامی دیگر به حدی است که سران و مهرههای رژیم ضمن اذعان به این واقعیت و نسبت به جرقه زدن قیام و سوختن هستی رژیم هشدار میدهند.
آنها همچنین اعتراف میکنند که میبایست نظام موضوع نارضایتی و خشم مردم را مدنظر بگیرد و نسبت به آن چارهجویی کند که در غیراین صورت با شعلهور شدن انبار باروت خشم مردم مواجه خواهد شد و آن زمانی است که دیگر برای چارهجویی دیر خواهد بود.
عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند حسن روحانی به بررسی «نیمهپنهان اعتراضهای دیماه» پرداخته است و به گزارشی اشاره میکند که از سوی شورای امنیت در وزارت کشور تهیه شده و به آخوند روحانی ارائه شده است: «این گزارش از سوی شورای امنیت کشور تهیه و به آقای رئیسجمهور ارائه شد. به 2دسته از عوامل میتوانیم اشاره کنیم؛ یک دسته عوامل نزدیک است و یک دسته عوامل دور. عوامل نزدیک نارضایتیها در هر ۳حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دیده میشود و یک جرقه کافی است تا شعلهور شود. اما از منظر این گزارش، مسأله عمیقتر از این است».
از نظر وی چنانچه حاکمیت به تغییرات اجتماعی پاسخ مثبت ندهد در مقابل این تغییرات محکوم به شکست است. (روزنامه حکومتی همشهری 20اسفند 96)
حسن خمینی نوه خمینی دجال نیز هشدار میدهد که خشم و نفرت مردم ممکن است برای نظام به «راه بیبازگشت» (بخوانید سرنگونی) منجر شود.
وی نسبت به اعتراضات و قیام در آینده چنین میگوید: «اعتراضات ضعفهای مهمی را نشان داد که اگر به آن توجه نشود میتواند در آینده بحرانساز شود. به نظر میرسد که عکسالعمل مسئولان به این فریادها باید سریع و مناسب باشد وگرنه ممکن است اعتراضها یا بیان دردها به خشم و نفرت بیانجآمد که پرهزینهتر خواهد شد». (سایت حکومتی اعتماد آنلاین 20اسفند 96)
آخوند عبدالله نوری از باند آخوند روحانی نیز نسبت به بحرانهای غیرقابل پیشبینی آینده برای نظام ابراز وحشت میکند و در این رابطه میگوید: «امروز آنچه بیش از همه اهمیت دارد، نجات کشور از بحرانهای قابل پیشبینی و غیرقابل پیشبینی است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا 20اسفند 96)
روزنامه حکومتی بهار 20اسفند 96 نیز نسبت به اعتراضات و جرقهزدن خشم مردم چنین ابراز وحشت میکند: «اقشار دیگری از جامعه که نمیتوان آنان را ذیل جناح تندرو مخالف دولت تقسیمبندی کرد و شاید بتوان آنها را بهقول یک تحلیلگر سیاسی، «دیدهنشدگان» نام نهاد، به اعتراض میدانی متمایل شدند. اعتراضاتی که لزوما پیکان شعارهای آن به قوه مجریه محدود نشده است و یک اعتراض به کلیت ساختار تصمیمگیری در کشور است».
اعترافات فوق از جانب مهرههای حکومتی، از یکطرف بیانگر ظرفیت انفجاری جامعه برای قیام و از طرف دیگر بیانگر هراس حاکمیت از سرنگونی تمامیت حاکمیت ولایت فقیه است.
همچنین این اعترافها و هراسها، شامل این واقعیت نیز هست که شدت فشار بر مردم بهجان آمده بهحدی است که خشم و نفرت آنان دیگر نمیتواند برای مدتی طولانی بهعنوان آتش زیر خاکستر باقی بماند و این امکان وجود دارد که این آتش در هر زمان و در هر مکان از ایرانزمین نظیر قیام دیماه که ازمشهد شروع شد، شعلهور شود و رعشه مرگ بر پیکره حکومت آخوندی را از بیخ و بن برکند.
این خشم مقدس نسبت به رژیم آخوندی تا روز سرنگونی آن در روح و ذهن جامعه وجود دارد. مهرهها و رسانههای فوق نیز از این بابت نگران و در فکر چارهجویی برای جلوگیری از آن هستند، اما این تلاش و تقلاها برای جلوگیری از سرنگونی حاکمیت پلید ولایت فقیه بسیار دیرهنگام است.
آنها همچنین اعتراف میکنند که میبایست نظام موضوع نارضایتی و خشم مردم را مدنظر بگیرد و نسبت به آن چارهجویی کند که در غیراین صورت با شعلهور شدن انبار باروت خشم مردم مواجه خواهد شد و آن زمانی است که دیگر برای چارهجویی دیر خواهد بود.
عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند حسن روحانی به بررسی «نیمهپنهان اعتراضهای دیماه» پرداخته است و به گزارشی اشاره میکند که از سوی شورای امنیت در وزارت کشور تهیه شده و به آخوند روحانی ارائه شده است: «این گزارش از سوی شورای امنیت کشور تهیه و به آقای رئیسجمهور ارائه شد. به 2دسته از عوامل میتوانیم اشاره کنیم؛ یک دسته عوامل نزدیک است و یک دسته عوامل دور. عوامل نزدیک نارضایتیها در هر ۳حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دیده میشود و یک جرقه کافی است تا شعلهور شود. اما از منظر این گزارش، مسأله عمیقتر از این است».
از نظر وی چنانچه حاکمیت به تغییرات اجتماعی پاسخ مثبت ندهد در مقابل این تغییرات محکوم به شکست است. (روزنامه حکومتی همشهری 20اسفند 96)
حسن خمینی نوه خمینی دجال نیز هشدار میدهد که خشم و نفرت مردم ممکن است برای نظام به «راه بیبازگشت» (بخوانید سرنگونی) منجر شود.
وی نسبت به اعتراضات و قیام در آینده چنین میگوید: «اعتراضات ضعفهای مهمی را نشان داد که اگر به آن توجه نشود میتواند در آینده بحرانساز شود. به نظر میرسد که عکسالعمل مسئولان به این فریادها باید سریع و مناسب باشد وگرنه ممکن است اعتراضها یا بیان دردها به خشم و نفرت بیانجآمد که پرهزینهتر خواهد شد». (سایت حکومتی اعتماد آنلاین 20اسفند 96)
آخوند عبدالله نوری از باند آخوند روحانی نیز نسبت به بحرانهای غیرقابل پیشبینی آینده برای نظام ابراز وحشت میکند و در این رابطه میگوید: «امروز آنچه بیش از همه اهمیت دارد، نجات کشور از بحرانهای قابل پیشبینی و غیرقابل پیشبینی است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا 20اسفند 96)
روزنامه حکومتی بهار 20اسفند 96 نیز نسبت به اعتراضات و جرقهزدن خشم مردم چنین ابراز وحشت میکند: «اقشار دیگری از جامعه که نمیتوان آنان را ذیل جناح تندرو مخالف دولت تقسیمبندی کرد و شاید بتوان آنها را بهقول یک تحلیلگر سیاسی، «دیدهنشدگان» نام نهاد، به اعتراض میدانی متمایل شدند. اعتراضاتی که لزوما پیکان شعارهای آن به قوه مجریه محدود نشده است و یک اعتراض به کلیت ساختار تصمیمگیری در کشور است».
اعترافات فوق از جانب مهرههای حکومتی، از یکطرف بیانگر ظرفیت انفجاری جامعه برای قیام و از طرف دیگر بیانگر هراس حاکمیت از سرنگونی تمامیت حاکمیت ولایت فقیه است.
همچنین این اعترافها و هراسها، شامل این واقعیت نیز هست که شدت فشار بر مردم بهجان آمده بهحدی است که خشم و نفرت آنان دیگر نمیتواند برای مدتی طولانی بهعنوان آتش زیر خاکستر باقی بماند و این امکان وجود دارد که این آتش در هر زمان و در هر مکان از ایرانزمین نظیر قیام دیماه که ازمشهد شروع شد، شعلهور شود و رعشه مرگ بر پیکره حکومت آخوندی را از بیخ و بن برکند.
این خشم مقدس نسبت به رژیم آخوندی تا روز سرنگونی آن در روح و ذهن جامعه وجود دارد. مهرهها و رسانههای فوق نیز از این بابت نگران و در فکر چارهجویی برای جلوگیری از آن هستند، اما این تلاش و تقلاها برای جلوگیری از سرنگونی حاکمیت پلید ولایت فقیه بسیار دیرهنگام است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر