لينك به منبع:
درحالیکه
رسانههای وابسته به حکومت تلاش دارد تا با ارائه آمار و ارقام دروغین بر
واقعیتی بنام «شکاف عمیق» طبقاتی در ایران آخوند زده، سرپوش بگذارند، اما
با نیم نگاهی به تناقضات متولیان رژیم در گفتار، بهخوبی میتوان به عمق
تبعات این فاجعه اجتماعی پی برد.
یک نمونه از آثار مخرب این واقعیات را باید در رشد روزافزون نرخ کودکان کار جستجو کرد.
کودکان کار همان بخش محروم از غنچههای این سرزمین هستند که اکنون بر بستر گسترده رشد و نمو شکاف طبقاتی از زندگی کودکانه، درس و مدرسه و هرآنچه که به زندگی کودکانه اشان تعلق دارد، محروم به حاشیه جامعه رانده شدهاند.
همچنین به دلیل رشد فقر و فلاکت در ایران آخوند زده، اکنون بسیاری از خانوادهها توان تقبل هزینههای زندگی، آموزش و پرورش و بازسازی کودکان خود را نداشته و بدین سان بستر اجتماعی مناسبی برای ورود کودکان ترک تحصیل کرده به بازار کار در جامعه ایجاد گردیده است.
نمونههایی مانند دستفروشی، کارهای طاقت فرسا و یدی، گل فروشی و شیشه پاک کنی در معابر و خیابان ها، باربری، اشغالگردی و حمل کالا و اجناس بین شهری، تنها گوشه ای از ابعاد این بحران انسانی در سرزمینی می باشد که بروی اقیانوسی از منابع نفت و گاز قرارگرفته است.
در رابطه با آمار و ارقام واقعی کودکان کار در حاکمیت غارتگر و فاسد آخوندی تاکنون اخبار بسیار ضد و نقیصی از سوی دولت «تدبیر و امید» ارائه شده است. در حالیکه سازمانهای مدافع حقوق کودکان از نرخ «۲ میلیون» کودک کار در ایران سخن به میان آمی آورند، رسانههای حکومتی در گزارشات کلیشه ای خود تنها از «شناسائی ۹۰۰۰» کودک کار خبر میدهند.
بدین سان ملاحظه می شود که حاکمیت عامدا به دلیل فشار اجتماعی و در هراس از خشم و تنفر مردم، عامدانه وارد بحث آماری در این رابطه نشده و تنها به آمار مربوط به «شناسایی» این قشر محروم در کشور بسنده میکند.
یک کارگزار رژیم در بخش آسیب دیدگان اجتماعی با اشاره به این وضعیت بحرانی برای کودکان میهن امان میگوید: «طبق بررسیهای ما بسیاری از کودکان کار دو شیفته در خیابان کار میکنند. متاسفانه بسیاری از این کودکان یا ترک تحصیل کردهاند یا اینکه اصلاً به مدرسه نرفتند؛ در واقع کودکان بازمانده از تحصیل هستند».
وی سپس با اعتراف به ابعاد واقعیت آماری در میان کودکان کار میافزاید: «در حقیقت کودک خیابانی به اندازهای زیاد است که اصلاً سازمانی بهتنهایی نمیتواند کاری انجام بدهد؛ یعنی باید هم از طرف سایر سازمانها و هم از طرف ان جی او ها به ما کمک بشود چون اینها هم در واقع در بحث شناسایی خیلی خوب اقدام کردند و هم پشتوانه سرمایه اجتماعی آنها به اندازهای هست که مثلا در بحث زندگی کودکان خیابانی دست سازمان را بگیرند». (سایت حکومتی آفتاب ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷)
کودکان کار همان بخش محروم از غنچههای این سرزمین هستند که اکنون بر بستر گسترده رشد و نمو شکاف طبقاتی از زندگی کودکانه، درس و مدرسه و هرآنچه که به زندگی کودکانه اشان تعلق دارد، محروم به حاشیه جامعه رانده شدهاند.
همچنین به دلیل رشد فقر و فلاکت در ایران آخوند زده، اکنون بسیاری از خانوادهها توان تقبل هزینههای زندگی، آموزش و پرورش و بازسازی کودکان خود را نداشته و بدین سان بستر اجتماعی مناسبی برای ورود کودکان ترک تحصیل کرده به بازار کار در جامعه ایجاد گردیده است.
نمونههایی مانند دستفروشی، کارهای طاقت فرسا و یدی، گل فروشی و شیشه پاک کنی در معابر و خیابان ها، باربری، اشغالگردی و حمل کالا و اجناس بین شهری، تنها گوشه ای از ابعاد این بحران انسانی در سرزمینی می باشد که بروی اقیانوسی از منابع نفت و گاز قرارگرفته است.
در رابطه با آمار و ارقام واقعی کودکان کار در حاکمیت غارتگر و فاسد آخوندی تاکنون اخبار بسیار ضد و نقیصی از سوی دولت «تدبیر و امید» ارائه شده است. در حالیکه سازمانهای مدافع حقوق کودکان از نرخ «۲ میلیون» کودک کار در ایران سخن به میان آمی آورند، رسانههای حکومتی در گزارشات کلیشه ای خود تنها از «شناسائی ۹۰۰۰» کودک کار خبر میدهند.
بدین سان ملاحظه می شود که حاکمیت عامدا به دلیل فشار اجتماعی و در هراس از خشم و تنفر مردم، عامدانه وارد بحث آماری در این رابطه نشده و تنها به آمار مربوط به «شناسایی» این قشر محروم در کشور بسنده میکند.
یک کارگزار رژیم در بخش آسیب دیدگان اجتماعی با اشاره به این وضعیت بحرانی برای کودکان میهن امان میگوید: «طبق بررسیهای ما بسیاری از کودکان کار دو شیفته در خیابان کار میکنند. متاسفانه بسیاری از این کودکان یا ترک تحصیل کردهاند یا اینکه اصلاً به مدرسه نرفتند؛ در واقع کودکان بازمانده از تحصیل هستند».
وی سپس با اعتراف به ابعاد واقعیت آماری در میان کودکان کار میافزاید: «در حقیقت کودک خیابانی به اندازهای زیاد است که اصلاً سازمانی بهتنهایی نمیتواند کاری انجام بدهد؛ یعنی باید هم از طرف سایر سازمانها و هم از طرف ان جی او ها به ما کمک بشود چون اینها هم در واقع در بحث شناسایی خیلی خوب اقدام کردند و هم پشتوانه سرمایه اجتماعی آنها به اندازهای هست که مثلا در بحث زندگی کودکان خیابانی دست سازمان را بگیرند». (سایت حکومتی آفتاب ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر