لينك به منبع:
- 1396/12/22
در
آستانهٴ چهارشنبهسوری که طبعاً مسأله مبرم و مقدم رژیم است، شاهد گسترش
بحرانهای اجتماعی؛ اعتراضات کارگران، کشاورزان، دانشجویان، غارتشدگان و
دیگر اقشار مردم هستیم. در همین حال بحران درونی رژیم هم اوج کم سابقهیی
پیدا کرده و درست در بحبوحهٴ همین شرایط، موضوع استیضاح سه وزیر دولت
روحانی هم توسط مجلس رژیم به جریان افتاده و بحران سنگین دیگری را روی میز
نظام قرار داده است. جالب اینکه زمان استیضاح این سه وزیر؛ یعنی وزرای راه
و شهرسازی، جهاد کشاورزی و تعاون،کارو رفاه اجتماعی یا لااقل دوتای آنها
را هم برای همان روز چهارشنبهسوری برنامهریزی کردهاند.پس میشود تصور
کردکه اکنون رژیم درگیر این بحرانها، در وضعیت دشواری قرار دارد. به نوشته
یکی از روزنامههای حکومتی، استیضاح همزمان 3وزیر از زمان مشروطه به این
طرف سابقه نداشته است. آیا این طرح و زمان بندی آن حساب شده و مهندسی شده
است؟ یا اینکه بهطور اتفاقی همزمان شده است؟
با
یک نگاه همه جانبهتر به آخرین وضعیت رژیم، باید گفت که موضوع فراتر از
این حرفهاست که حساب شده بودن یا اتفاقی بودن این استیضاحها و زمان آن
بتواند تاثیری داشته باشد. واقعیت این است که جدای از اینکه آنها چه
تصمیمی گرفتهاند، رژیم در بنبستی گرفتار شده که از هر طرف میرود با مشکل
مواجه میشود. اگر حتی فرض کنیم که همزمانیش با چهارشنبهسوری کاملاً
اتفاقی بوده، اما همزمانی استیضاح سه وزیر با هم که از مدتها پیش مطرح بوده
دیگر نمیتواند اتفاقی باشد و این نشان میدهد که رژیم حداقل در این سه
زمینه، خود را در یک وضعیت اورژانس و حاد و فوری احساس میکند.بگذریم که
بهنوشته ایلنای20اسفند 96: اگر بنا بود نمایندگان مجلس به دولت هشداری
بدهند و از دولت انتظارات جدیتری داشته باشند، باید سراغ حوزههای دیگری
میرفتند.
و
بعضی هم نوشتند که در استیضاح این سه وزیر مشخص باجخواهی و انگیزههای
فردی هم در کار بوده است. روزنامهایران (21اسفند) هم بهنقل از احمد مازنی
عضو مجلس رژیم نوشت: «در شرایط فعلی به نظر میرسد حداقل مجموعهیی از
نمایندگان قصد دارند تا با استیضاح و تلاش برای برکناری وزرا پاسخی به
شرایط عمومی کشور بدهند. در رأس این شرایط مجموعه اعتراضات اخیر وجود دارد
که از دیماه آغاز شد و در چند روز اخیر هم یک بار دیگر به شکل درگیری بر سر
مسائل آبی و یا سلسله اعتراضات صنفی و اقتصادی بروز کرده است. دیدگاهی در
بین نمایندگان معتقد است اگر مجلس بتواند یکی از این سه وزیر را برکنار
کند، پاسخ درخور و اثربخشی به مجموعه اعتراضات اخیر داده و حداقل قدری فضا
را آرام میکند. خبر دیگری هم حاکی از این است که گویا این استیضاح و نتیجه
آن بین دو باند توافق شده است. کما اینکه در موضعگیری روحانی در قبال این
استیضاح نیز که تلویزیون رژیم(20اسفند) گزارش کرده، چنین مضمونی برداشت
میشود:« رئیسجمهور با اشاره به استیضاح سه وزیر در مجلس، آن را حق
نمایندگان دانست و آن را فرصتی برای تبیین خدمات دولت دانست و گفت استفاده
از این حق با لحاظ رعایت مصلحت کشور و مصالح عمومی و منافع ملی است، انجام
میشود و ضمن اعلام حمایت خود از وزرای مربوطه به آنان توصیه کرد بیلان کار
خود را به نمایندگان و مردم اعلام کنند».
اکنون
سؤال این است که آیا این استیضاح واقعاً میتواند در قبال اعتراضات
اجتماعی، مؤثر باشد؟ و آبی بر روی آتش اعتراضات مردم بریزد؟
پاسخ
قطعاً منفی است. البته سه وزیری که انتخاب شدهاند، هرسه مربوط به سه حوزه
بسیار پرچالش اجتماعی هستند:حوزه وزیر کار با ابر چالش بیکاری و وضعیت
انفجاری محیطهای کارگری، حوزه وزیر راه و شهرسازی با وضعیت فاجعهبار
جادهها و سوانح جادهیی(با نیم میلیون کشته طی دو دهه) و هوایی و تراژدی
فاجعهبار زلزلهزدهها و بالاخره حوزه وزیر جهاد کشاورزی با شرایط نامطلوب
کشاورزان و روستاها، فقدان آب، تخلیه روستاها و فقر و آوارگی روستاییان و
اعتراضات کشاورزان.
اما
این مانور در مقایسه با مانورهای رژیم شاه در مرحله پایانی(مثل برکناری
هویدا نخستوزیر یا زندانی کردن نصیری رئیس ساواک وو...)که تازه هیچ
فایدهیی هم نداشت، مطلقاً مانوری بسیار ضعیف و دیرهنگام است. از قضا برخی
رسانههای حکومتی هم به همین مسأله اشاره کردهاند که حالا زمان مناسبی
برای این قبیل کارها نیست و نتیجه معکوس خواهد داشت. چون وقتی جامعه یک صدا
میگوید مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایت فقیه، برکناری عناصر اجرایی
پایینتر (مثل وزیر) هیچ مسألهیی حل نمیکند، جز اینکه یک پیام ضعف به
جامعه و به همان مردم معترض میدهد.
اما در پایان ببینیم چه رابطهیی بین بحرانهای مختلف رژیم و کارزار چهارشنبهسوری که اکنون در یک قدمی آن هستیم، وجود دارد؟
قبل
از پاسخ این سوال، خوب است اشارهیی به سایر بحرانهای حاد رژیم هم بکنیم
تا وضعیت بهم تنیدهٴ کنونی بیشتر روشن شود. بحران در سیاست خارجی یکی از
حادترین بحرانهای رژیم است که خامنهای عمیقاً در آن درگیر است، موضوع مهلت
120روزه در رابطه با برجام، مسأله موشک و دخالتهای منطقهیی رژیم، بحرانی
که پس از سفر بینتیجه وزیر خارجه فرانسه به یک بنبست تمام عیار تبدیل
شده است.
بحران
رژیم در رابطه با نیروهای نگه دارندهاش و مهمتر از همه سپاه پاسداران که
سرکردهٴ سپاه اعتراف کرد که وضعیت درونی سپاه یکی از دغدغههای رهبری است و
افزود: این وضعیت نیازمند عمقبخشی بیشتر معنویت و افزایش روحیه جهادی
است؛ چرا که قدرت و صلابت سپاه در عرصههای مختلف نیز مدیون همین روحیه
معنوی در کنار وجود تجهیزات بوده است.
به
این ترتیب رژیم درمحاصره سلسلةی از بحرانهای لاعلاج قرار گرفته است: از
بحران اجتماعی تا بحران ارزشی و ریزشی در سپاه و نیروهای سرکوبگرش و از
آنجا تا بنبست در سیاست خارجی، و این همه اکنون با کابوس چهارشنبهسوری
نیز همزمان شده و شرایط انفجاری و حادی را برای رژیم رقم زده است. این
مجموعه بهم تنیده است که اکنون به کارزار چهارشنبهسوری اهمیتی مضاعف داده
است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر