لينك به منبع:
گزارشگران بدون مرز از خامنهای، ولیفقیه ارتجاع با عنوان درنده آزادی اطلاعرسانی نام برده است.
روزنامه
حکومتی ابتکار 21بهمن 95 در مطلبی با عنوان ”لقی پایه چهارم“ به سرکوب
روزنامه نویسندگان و خبرنگارانی اشاره میکند که آنها در کادر قوانین رژیم
قلم میزنند و گزارش تهیه میکند.
این نویسندگان و گزارشگران کسانی هستند که هنگام استخدام در رسانههای حکومتی از فیلترهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم رد شدهاند، و اعتقادات آنها نیز نسبت به نظام ولایت نیز توسط ارگانهای ذیربط مورد راستیآزمایی و تایید قرار گرفته است.
با این حال همین نویسندگان و خبرنگاران وقتی در جریان جنگ باندی، دست به افشاگری میزنند و یا.. ، پایشان را ذرهیی از ضوابط و قوانین نظام ساخته در زمینه خبرنگاری و روزنامهنگاری کج میگذارند، و به سانسور تحمیلی تن نمیدهند، سروکارشان به زندان و شلاق میافتد.
روزنامه حکومتی ابتکار در این رابطه مینویسد: ”خبرنگاری را بهدلیل افشاگری زندانی میکنند، یکی دیگر را به شلاق محکوم میکنند، از نشست خبری بیرونشان میکنند، هنرمندی مزاحمشان میخواند و دیگری دوزاری! میگویند جناحی مینویسند - که البته بسیاری مینویسند- و همین باعث میشود چشم بر ایرادهای هم جناحیها ببندند و کوچکترین ضعف رقیب را پیراهن عثمان کنند.
خبری را مقام مسئولی میگوید، کمی بعد تکذیب میشود و مقصر خبرنگاران هستند. حتی به گفته یک مقام قضایی، مسئولیت انتشار سخنان دیگران در صورت کذب بودن هم به مصداق اتهام نشر اکاذیب با خبرنگار و رسانه است! بسیاری برای اینکه نمیتوانند «خیلی چیزها» را بنویسند، سری به تأسف تکان میدهند و... “
آش سانسور خبرنگاران و روزنامه نگاران حکومتی آنچنان شور است که صدای خبرگزاری نیروی تروریستی قدس هم درآمده است.
خبرگزاری تسنیم 17مرداد 95 بهمناسبت روز خبرنگار مینویسد: ”17مرداد ماه هر سال که میشود، زخمهای خبرنگاران نیز سرباز میکند، اغلب برای حل مشکلات خود درماندهاند و هر روز نیز با چالش جدیدی مواجه میشوند و صدایشان شنیده نمیشود“.
روزنامه حکومتی ایران 18آبان 94 با عنوان ”روزنامه نگاران در ایران چقدر امنیت دارند؟“، ”نبود ثبات در شغل روزنامهنگاری به واسطهی رخدادهایی مانند توقیف روزنامهها، نبود قوانین حمایتی برای روزنامهنگاران، نداشتن انجمن صنفی مشخص برای حمایت از حقوق روزنامهنگاران، آینده مبهم فعالان عرصهی مطبوعات و... “. را چالشهای رونامه نگاران میداند که امنیت را برای حرفه روزنامهنگاری و خبرنگاری به حداقل رسانده است.
در تلویزیون رژیم نیز خبرنگاران رژیم با دردسرهای خاص خودشان مواجه هستند. یکی از زنان خبرنگار در زمینه چالشهای خبرنگاری میگوید: ”خبرنگاری تو کشور ما با چالشهای خیلی خیلی زیادی همراهه مخصوصاً اینکه تو حوزههایی بخواهی کار بکنیم که حساسیت رویش خیلی زیاد هست... من خیلی تهدید شدم خیلی حتی تو صفحههای مجازی میدیدم که تهدید میکنند من رو، بهم تلفن میزدند، محل کارم تلفن میزدند... “ (تلویزیون شبکه دو 20دی 95)
این وضعیت خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات رژیم است که گهگاهی ناپرهیزی میکنند و پا را از گلیم خودشان درازتر میکنند.
اما واقعیت اصلی در مورد سرکوب و سانسور، فراتر از اینهاست.
گزارشگران بدون مرز 12آبان 95 بهمناسبت روز جهانی مبارزه برای پایان دادن به معافیت از مجازات عاملان جنایت علیه روزنامهنگاران، از ولیفقیه ارتجاع با عنوان درنده آزادی اطلاعرسانی نام برده است.
در این گزارش به سالهای ولایت خامنهای در ایران اشاره شده است که ایران تحت حاکمیت آخوندها ”همواره یکی از زندانهای بزرگ جهان برای روزنامهنگاران بوده است“.
همچنین در این گزارش آمده است: ”با راهاندازی «اینترنت حلال» که با تشکیل شورا و نهادهای متعدد و تحت مسئولیت ولیفقیه و مامورانش همراه است، کنترل بر شبکههای اجتماعی بیشتر و آپارتاید دیجیتالی بر مردم ایران تحمیل شده است. شهروند خبرنگاران و شهروند وبنگاران در ایران که شماری قابلتوجه است، تحت نظر و کنترل قرار دارند. بسیاری از حرفهکاران رسانهها به شکل مداوم احضار و تهدید و یا در وضعیت نابسامان زندانی میشوند“. (سایت گزارشگران بدون مرز12آبان 95)
مرکز پژوهشی خانه آزادی مستقر در واشینگتن نیز در گزارش سالانه خود که 8اردیبهشت 95منتشر شد، ایران تحت حاکمیت آخوندها را در ردیف ده کشور آخر آزادی مطبوعات قرار داد.
واقعیت این است بهرغم فضای ارعاب و سانسوری که رژیم در عرصههای مختلف روزنامهیی و سایتهای خبری مجازی بهوجود آورده، اما نتوانسته جلوی اطلاعرسانی آزاد خبری را سد کند و به زبانهای مختلف به شکست خود در این زمینه اعتراف کرده است.
آری، ندای آزادیخواهی و مبارزه با نظام سرکوبگر ولایتفقیه همواره در حال گسترش است.
این نویسندگان و گزارشگران کسانی هستند که هنگام استخدام در رسانههای حکومتی از فیلترهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم رد شدهاند، و اعتقادات آنها نیز نسبت به نظام ولایت نیز توسط ارگانهای ذیربط مورد راستیآزمایی و تایید قرار گرفته است.
با این حال همین نویسندگان و خبرنگاران وقتی در جریان جنگ باندی، دست به افشاگری میزنند و یا.. ، پایشان را ذرهیی از ضوابط و قوانین نظام ساخته در زمینه خبرنگاری و روزنامهنگاری کج میگذارند، و به سانسور تحمیلی تن نمیدهند، سروکارشان به زندان و شلاق میافتد.
روزنامه حکومتی ابتکار در این رابطه مینویسد: ”خبرنگاری را بهدلیل افشاگری زندانی میکنند، یکی دیگر را به شلاق محکوم میکنند، از نشست خبری بیرونشان میکنند، هنرمندی مزاحمشان میخواند و دیگری دوزاری! میگویند جناحی مینویسند - که البته بسیاری مینویسند- و همین باعث میشود چشم بر ایرادهای هم جناحیها ببندند و کوچکترین ضعف رقیب را پیراهن عثمان کنند.
خبری را مقام مسئولی میگوید، کمی بعد تکذیب میشود و مقصر خبرنگاران هستند. حتی به گفته یک مقام قضایی، مسئولیت انتشار سخنان دیگران در صورت کذب بودن هم به مصداق اتهام نشر اکاذیب با خبرنگار و رسانه است! بسیاری برای اینکه نمیتوانند «خیلی چیزها» را بنویسند، سری به تأسف تکان میدهند و... “
آش سانسور خبرنگاران و روزنامه نگاران حکومتی آنچنان شور است که صدای خبرگزاری نیروی تروریستی قدس هم درآمده است.
خبرگزاری تسنیم 17مرداد 95 بهمناسبت روز خبرنگار مینویسد: ”17مرداد ماه هر سال که میشود، زخمهای خبرنگاران نیز سرباز میکند، اغلب برای حل مشکلات خود درماندهاند و هر روز نیز با چالش جدیدی مواجه میشوند و صدایشان شنیده نمیشود“.
روزنامه حکومتی ایران 18آبان 94 با عنوان ”روزنامه نگاران در ایران چقدر امنیت دارند؟“، ”نبود ثبات در شغل روزنامهنگاری به واسطهی رخدادهایی مانند توقیف روزنامهها، نبود قوانین حمایتی برای روزنامهنگاران، نداشتن انجمن صنفی مشخص برای حمایت از حقوق روزنامهنگاران، آینده مبهم فعالان عرصهی مطبوعات و... “. را چالشهای رونامه نگاران میداند که امنیت را برای حرفه روزنامهنگاری و خبرنگاری به حداقل رسانده است.
در تلویزیون رژیم نیز خبرنگاران رژیم با دردسرهای خاص خودشان مواجه هستند. یکی از زنان خبرنگار در زمینه چالشهای خبرنگاری میگوید: ”خبرنگاری تو کشور ما با چالشهای خیلی خیلی زیادی همراهه مخصوصاً اینکه تو حوزههایی بخواهی کار بکنیم که حساسیت رویش خیلی زیاد هست... من خیلی تهدید شدم خیلی حتی تو صفحههای مجازی میدیدم که تهدید میکنند من رو، بهم تلفن میزدند، محل کارم تلفن میزدند... “ (تلویزیون شبکه دو 20دی 95)
این وضعیت خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات رژیم است که گهگاهی ناپرهیزی میکنند و پا را از گلیم خودشان درازتر میکنند.
اما واقعیت اصلی در مورد سرکوب و سانسور، فراتر از اینهاست.
گزارشگران بدون مرز 12آبان 95 بهمناسبت روز جهانی مبارزه برای پایان دادن به معافیت از مجازات عاملان جنایت علیه روزنامهنگاران، از ولیفقیه ارتجاع با عنوان درنده آزادی اطلاعرسانی نام برده است.
در این گزارش به سالهای ولایت خامنهای در ایران اشاره شده است که ایران تحت حاکمیت آخوندها ”همواره یکی از زندانهای بزرگ جهان برای روزنامهنگاران بوده است“.
همچنین در این گزارش آمده است: ”با راهاندازی «اینترنت حلال» که با تشکیل شورا و نهادهای متعدد و تحت مسئولیت ولیفقیه و مامورانش همراه است، کنترل بر شبکههای اجتماعی بیشتر و آپارتاید دیجیتالی بر مردم ایران تحمیل شده است. شهروند خبرنگاران و شهروند وبنگاران در ایران که شماری قابلتوجه است، تحت نظر و کنترل قرار دارند. بسیاری از حرفهکاران رسانهها به شکل مداوم احضار و تهدید و یا در وضعیت نابسامان زندانی میشوند“. (سایت گزارشگران بدون مرز12آبان 95)
مرکز پژوهشی خانه آزادی مستقر در واشینگتن نیز در گزارش سالانه خود که 8اردیبهشت 95منتشر شد، ایران تحت حاکمیت آخوندها را در ردیف ده کشور آخر آزادی مطبوعات قرار داد.
واقعیت این است بهرغم فضای ارعاب و سانسوری که رژیم در عرصههای مختلف روزنامهیی و سایتهای خبری مجازی بهوجود آورده، اما نتوانسته جلوی اطلاعرسانی آزاد خبری را سد کند و به زبانهای مختلف به شکست خود در این زمینه اعتراف کرده است.
آری، ندای آزادیخواهی و مبارزه با نظام سرکوبگر ولایتفقیه همواره در حال گسترش است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر