لينك به منبع:
زندانی سیاسی ارژنگ داودی-آرشیو
زندانی سیاسی ارژنگ داودی طی نوشتهیی از زندان مرکزی زابل درباره شرایط طاقتفرسای زندان زابل و شکنجه دژخیمان علیه زندانیان نوشت:
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا آن چه این نامردمان با جان انسان میکنند
هم میهنان!
هر چند در بندهای 209 وزارت اطلاعات و در بند امنیتی 2-الف سپاه برای ماههای طولانی تحت شکنجههای جسمی، روحی، بازجوییهای شبانه، سلولهای انفرادی و... قرار گرفته و رفتار خشونتبار زندانبان در زندانهای اوین، رجایی شهر و مرکزی بندرعباس را تجربه کرده و پس از قریب به 14سال تحمل حبس در زندانهای یاد شده اینک چند ماهی هست که در زندان زابل در حالت تبعید بهسر میبرم و طبیعی است که در مورد انواع شکنجه در زندانهای مختلف کشور توسط عمال جنایتکار رژیم فقیه بسیار دیده و یا شنیده و یا چشیده باشم، اما در زندان زابل شکلی از شکنجه را با چشمان خود مشاهده کردم که در نوع خود بینظیر است.
در این نوع شکنجه پس از کتک کاری و فحاشی به قصد تحقیر سر زندانی بخت برگشته را از ته میتراشند و بعد دست و پای او را محکم با زنجیر به دور ستونی میبندند که در معرض دید همه زندانیان، زندانبان و نیز مسؤلان و سایر پرسنل آنجا باشند سپس او را چند روز به همین وضعیت نگه میدارند بهطوریکه زندانی طی این مدت در اثر درد و رنج ناشی از انقباض عضلات از حال میرود، در این میان بعضاً خود را خیس و... میکنند.
شخصا هرگز بیاد ندارم دیده باشم حیوان وحشی و درندهیی را که در قفس انداخته باشند به غل و زنجیر بسته باشند اما در زندان زابل که کمتر از قفس نیست چون رفتاری را که مادون شأن حیوانات است را بر انسان روا میدارند؟!
زندانی سیاسی ارژنگ داودی. زندان زابل بهمن 1395.
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا آن چه این نامردمان با جان انسان میکنند
هم میهنان!
هر چند در بندهای 209 وزارت اطلاعات و در بند امنیتی 2-الف سپاه برای ماههای طولانی تحت شکنجههای جسمی، روحی، بازجوییهای شبانه، سلولهای انفرادی و... قرار گرفته و رفتار خشونتبار زندانبان در زندانهای اوین، رجایی شهر و مرکزی بندرعباس را تجربه کرده و پس از قریب به 14سال تحمل حبس در زندانهای یاد شده اینک چند ماهی هست که در زندان زابل در حالت تبعید بهسر میبرم و طبیعی است که در مورد انواع شکنجه در زندانهای مختلف کشور توسط عمال جنایتکار رژیم فقیه بسیار دیده و یا شنیده و یا چشیده باشم، اما در زندان زابل شکلی از شکنجه را با چشمان خود مشاهده کردم که در نوع خود بینظیر است.
در این نوع شکنجه پس از کتک کاری و فحاشی به قصد تحقیر سر زندانی بخت برگشته را از ته میتراشند و بعد دست و پای او را محکم با زنجیر به دور ستونی میبندند که در معرض دید همه زندانیان، زندانبان و نیز مسؤلان و سایر پرسنل آنجا باشند سپس او را چند روز به همین وضعیت نگه میدارند بهطوریکه زندانی طی این مدت در اثر درد و رنج ناشی از انقباض عضلات از حال میرود، در این میان بعضاً خود را خیس و... میکنند.
شخصا هرگز بیاد ندارم دیده باشم حیوان وحشی و درندهیی را که در قفس انداخته باشند به غل و زنجیر بسته باشند اما در زندان زابل که کمتر از قفس نیست چون رفتاری را که مادون شأن حیوانات است را بر انسان روا میدارند؟!
زندانی سیاسی ارژنگ داودی. زندان زابل بهمن 1395.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر