لينك به منبع:
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ روزنامه حکومتی آرمان- 29آذر
2 ـ بعیدینژاد سفیر رژیم در لندن ـ سایت حکومتی انتخاب ـ 28آذر
3 ـ روزنامه ارگان بسیج (جوان) -29آذر 95
4 ـ سرمقاله ارگان بسیج (جوان) -30آذر 95.
حلب
پس
از 3 ساعت مذاکرات پشت درهای بسته، سرانجام روز یکشنبه 28آذر، اعلام شد
روسیه، فرانسه و سازمان ملل در مورد روند انتقال غیرنظامیان و رزمندگان
باقیمانده در حلب، به مصالحهیی دست یافتند. نقطه اصلی این توافق، «تخلیة
امن» میباشد و در پی آن، روند انتقال از مناطق شرقی حلب، از سر گرفته شد.
تلویزیون رژیم آخوندی (29آذر) با ابراز خشم و ناراحتی از خروج امن مردم از
حلب، خبر آن را به این صورت داد که: «روند خروج تروریستها از شرق حلب از سر
گرفته شد». نارضایتی و خشم ضدانسانی رژیم، دو علت نظامی و سیاسی دارد. در
وجه نظامی، خواسته رژیم تسلیم رزمندگان بود؛ اما این خواسته بهخاطر
پایداری و جنگیدن رزمندگان تا آخرین نفس، محقق نشد؛ پس از آن رژیم خواستار
کشتار آنها تا نفر آخر در حلب بود؛ چرا که میداند کار در حلب به پایان
نرسیده و رزمندگان که طبق توافق سلاحهای سبک خود را هم به همراه دارند، با
انتقال به مناطق دیگر، نبرد بر ضد رژیم اسد را ادامه میدهند؛ بنابراین
رژیم تا آنجا که در توان دارد تلاش میکند با توطئههای مختلف در مسیر خروج
رزمندگان و مردم غیرنظامی از حلب کارشکنی و سنگاندازی کند؛ چرا که مصالحة
بهعمل آمده، نقشههای رژیم را نقش بر آب کرده است.
وجه سیاسی نارضایتی رژیم نیز از آن روست که در مصالحهیی که در چارچوب شورای امنیت صورت گرفت، رژیم هیچ جایی ندارد و اصلاً به حساب نیامده است.
رسانههای حکومتی در مقالات و تفسیرهای خود بر این وجه دست گذاشته و با حسرت، روسیه را برنده ماجرای حلب میدانند. یکی از روزنامههای باند روحانی رفسنجانی مینویسد: «روسیه… با درایت ویژهای بعد از قضیه اوکراین که در انزوای سیاسی قرار گرفته بود، به سرعت وارد مسأله سوریه شده و نقش محوری در معادلات سوریه ایفا کردند و با آمریکاییها در مورد سوریه مذاکرات مستقیمی انجام دادند. روسیه با ورود به سوریه جایگاه خود را در معادلات خاورمیانه بازیافت. برنده واقعی سوریه روسها هستند…» (1)
روسیه که میداند شریکش (رژیم آخوندی) از بیکلاه ماندن سرش در این ماجرا، تا کجا آشفته است، برای راضی کردن رژیم پیشنهاد کرده که به موازات مذاکرات ژنو، مذاکراتی با شرکت طرفهای درگیر در قزاقستان برگزار شود که در آن رژیم ایران نیز حضور داشته باشد؛ اما این پیشنهاد از طرف اپوزیسیون سوریه رد شده است.
به بازی نگرفتن رژیم در تحولات سیاسی سوریه در حالی است که فاشیسم دینی آخوندها در کانون امواج نفرت افکار عمومی دنیا و محکومیتهای سیاسی کشورهای مختلف جهان قرار دارد؛ از جمله روز دوشنبه (29آذر) کشورهای شورای همکاری خلیجفارس مصوبهیی به شورای وزارتی اتحادیه عرب ارائه دادند که در آن گفته شده: «نظام سوریه و همپیمانانش (یعنی رژیم) در شهر حلب ' جنایت جنگی' مرتکب شدهاند... ما خواهان اتخاذ تمامی اقدامات علیه کسانی هستیم که در این جنایتها شرکت کردهاند».
علاوه بر آن، در سلسله تظاهرات اعتراضی خشمگینانهیی که بسیاری از شهرهای جهان را در رابطه با وقایع حلب فرا گرفته، رژیم آخوندی بهعنوان حامی و متحد اصلی رژیم جنایتکار اسد، در آماج خشم و نفرت جهانیان قرار گرفته است. به این ترتیب آخوندهای جنایتکار میبینند آنها هزینههای عمده نیرویی و مالی و تسلیحاتی جنگ در سوریه و حلب را پرداختهاند و آنها هستند که چوب ننگ و بدنامی این جنگ کثیف را میخورند، اما نان سیاسی آن را در تعادلقوا نمیتوانند بخورند. این جاست که غیظ و غضبشان از سلسله تظاهرات سراسری مردمی طی این روزها به نهایت میرسد و مهرههای رژیم و رسانههای حکومتی طبق معمول خشم و گزیدگی خود را به سمت مجاهدین نشانه میروند:
«سازمان مجاهدین در پوشش حمایت از اقدامات انساندوستانه از مردم حلب، نقشی کلیدی در این فعالیتها ایفا میکند؛ هوشیار باشیم». (2)
«(سازمان مجاهدین) در اعتراض به آزادی حلب اعتراضات و تجمعات سازماندهندهیی مقابل سفارتخانههای ایران در اروپا برگزار کرده است. شواهد امر حاکی از آن است که (سازمان مجاهدین) سازماندهنده و هدایتگر برگزاری این تجمعات مقابل سفارتخانههای ایران در اروپا بوده است». (3)
غیظ و کین ضدانسانی آخوندها از نقش مجاهدین در این قضیه قابل فهم است؛ چرا که میبینند همان نیروی رزمنده و مؤثری که تاکنون باعث شده که اقدامات جنایتکارانه و تروریستی رژیم فیالمثل در قتلعام 10شهریور 92 در اشرف یا موشکباران جنایتکارانه 7آبان 94 در لیبرتی، به جای بالغ شدن به یک بهره سیاسی، به ضربه سیاسی و عامل مؤثری در رسوایی رژیم تبدیل شود، اکنون نیز در کار است تا خون بیگناهان حلب، به جای شهد، زهری به کام ولیفقیه جنایتکار ارتجاع باشد.
علت دیگر هراس و سرآسیمگی رژیم از افشای نقش جنایتکارانه حکومت تروریستی آخوندی در سوریه توسط مجاهدین و مقاومت ایران، شعلهور شدن خشم و برانگیختگی عمیق نهفته در جامعه ایران از کشتار مردم بیدفاع و کودکان بیگناه سوری به دست پاسداران و شبهنظامیان جنایتکار وابسته به رژیم است. این هراس را روزنامه ارگان بسیج سپاه پاسداران (30خرداد) چنین بیان میکند: «یکی از مهمترین ابعاد این موج جدید… تلاش برای تأثیرگذاری در فضای داخلی ایران… و زمینهسازی برای تحرکات اعتراضی در داخل، نسبت به حضور مستشاری ایران در کمک به نیروهای مقاومت و القای اینکه ایران، عامل کشتارهای غیرنظامیان است». (4)
وجه سیاسی نارضایتی رژیم نیز از آن روست که در مصالحهیی که در چارچوب شورای امنیت صورت گرفت، رژیم هیچ جایی ندارد و اصلاً به حساب نیامده است.
رسانههای حکومتی در مقالات و تفسیرهای خود بر این وجه دست گذاشته و با حسرت، روسیه را برنده ماجرای حلب میدانند. یکی از روزنامههای باند روحانی رفسنجانی مینویسد: «روسیه… با درایت ویژهای بعد از قضیه اوکراین که در انزوای سیاسی قرار گرفته بود، به سرعت وارد مسأله سوریه شده و نقش محوری در معادلات سوریه ایفا کردند و با آمریکاییها در مورد سوریه مذاکرات مستقیمی انجام دادند. روسیه با ورود به سوریه جایگاه خود را در معادلات خاورمیانه بازیافت. برنده واقعی سوریه روسها هستند…» (1)
روسیه که میداند شریکش (رژیم آخوندی) از بیکلاه ماندن سرش در این ماجرا، تا کجا آشفته است، برای راضی کردن رژیم پیشنهاد کرده که به موازات مذاکرات ژنو، مذاکراتی با شرکت طرفهای درگیر در قزاقستان برگزار شود که در آن رژیم ایران نیز حضور داشته باشد؛ اما این پیشنهاد از طرف اپوزیسیون سوریه رد شده است.
به بازی نگرفتن رژیم در تحولات سیاسی سوریه در حالی است که فاشیسم دینی آخوندها در کانون امواج نفرت افکار عمومی دنیا و محکومیتهای سیاسی کشورهای مختلف جهان قرار دارد؛ از جمله روز دوشنبه (29آذر) کشورهای شورای همکاری خلیجفارس مصوبهیی به شورای وزارتی اتحادیه عرب ارائه دادند که در آن گفته شده: «نظام سوریه و همپیمانانش (یعنی رژیم) در شهر حلب ' جنایت جنگی' مرتکب شدهاند... ما خواهان اتخاذ تمامی اقدامات علیه کسانی هستیم که در این جنایتها شرکت کردهاند».
علاوه بر آن، در سلسله تظاهرات اعتراضی خشمگینانهیی که بسیاری از شهرهای جهان را در رابطه با وقایع حلب فرا گرفته، رژیم آخوندی بهعنوان حامی و متحد اصلی رژیم جنایتکار اسد، در آماج خشم و نفرت جهانیان قرار گرفته است. به این ترتیب آخوندهای جنایتکار میبینند آنها هزینههای عمده نیرویی و مالی و تسلیحاتی جنگ در سوریه و حلب را پرداختهاند و آنها هستند که چوب ننگ و بدنامی این جنگ کثیف را میخورند، اما نان سیاسی آن را در تعادلقوا نمیتوانند بخورند. این جاست که غیظ و غضبشان از سلسله تظاهرات سراسری مردمی طی این روزها به نهایت میرسد و مهرههای رژیم و رسانههای حکومتی طبق معمول خشم و گزیدگی خود را به سمت مجاهدین نشانه میروند:
«سازمان مجاهدین در پوشش حمایت از اقدامات انساندوستانه از مردم حلب، نقشی کلیدی در این فعالیتها ایفا میکند؛ هوشیار باشیم». (2)
«(سازمان مجاهدین) در اعتراض به آزادی حلب اعتراضات و تجمعات سازماندهندهیی مقابل سفارتخانههای ایران در اروپا برگزار کرده است. شواهد امر حاکی از آن است که (سازمان مجاهدین) سازماندهنده و هدایتگر برگزاری این تجمعات مقابل سفارتخانههای ایران در اروپا بوده است». (3)
غیظ و کین ضدانسانی آخوندها از نقش مجاهدین در این قضیه قابل فهم است؛ چرا که میبینند همان نیروی رزمنده و مؤثری که تاکنون باعث شده که اقدامات جنایتکارانه و تروریستی رژیم فیالمثل در قتلعام 10شهریور 92 در اشرف یا موشکباران جنایتکارانه 7آبان 94 در لیبرتی، به جای بالغ شدن به یک بهره سیاسی، به ضربه سیاسی و عامل مؤثری در رسوایی رژیم تبدیل شود، اکنون نیز در کار است تا خون بیگناهان حلب، به جای شهد، زهری به کام ولیفقیه جنایتکار ارتجاع باشد.
علت دیگر هراس و سرآسیمگی رژیم از افشای نقش جنایتکارانه حکومت تروریستی آخوندی در سوریه توسط مجاهدین و مقاومت ایران، شعلهور شدن خشم و برانگیختگی عمیق نهفته در جامعه ایران از کشتار مردم بیدفاع و کودکان بیگناه سوری به دست پاسداران و شبهنظامیان جنایتکار وابسته به رژیم است. این هراس را روزنامه ارگان بسیج سپاه پاسداران (30خرداد) چنین بیان میکند: «یکی از مهمترین ابعاد این موج جدید… تلاش برای تأثیرگذاری در فضای داخلی ایران… و زمینهسازی برای تحرکات اعتراضی در داخل، نسبت به حضور مستشاری ایران در کمک به نیروهای مقاومت و القای اینکه ایران، عامل کشتارهای غیرنظامیان است». (4)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ روزنامه حکومتی آرمان- 29آذر
2 ـ بعیدینژاد سفیر رژیم در لندن ـ سایت حکومتی انتخاب ـ 28آذر
3 ـ روزنامه ارگان بسیج (جوان) -29آذر 95
4 ـ سرمقاله ارگان بسیج (جوان) -30آذر 95.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر