لينك به منبع:
فساد نهادینه در رژیم
برکسی از مردم ایران پوشیده نیست که موضوع حقوق های نجومی تنها بخش کوچکی از فساد و چپاول در نظام ولایتفقیه است.
درنظام فاسد آخوندی قبح دزدی و چپاولگری آنچنان ریخته شده که باندهای رژیم و مهرهها و رسانههای آنها، مثل نقل و نبات دزدیهای همدیگر را افشا میکنند.
آنها اگر چه خود را به نفهمی میزنند اما واقعیت این است که وقتی هر دو باند دست همدیگر را رو میکنند معنایش این است که کلیت نظام و در راس، شاه دزد نظام ، یعنی ولیفقیه ارتجاع پایش گیر است
بنابراین وقتی بهخاطر جنگ قدرت هر باندی چپاول باند دیگر را رو میکند، چهره کریه فسادی که زیر پرده نظام فاسد ولایتفقیه است را بر ملا میسازد.
مناظره تلویزیونی پاسدار حسین شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان و صادق خرازی نماینده پیشین رژیم در سازمان ملل و فرانسه در تلویزیون شبکه یک رژیم 16مرداد 95، به وضوح بیانگر همین واقعیت است.
دراین مناظره خرازی موضوع اختلاسهای زمان دولت احمدینژاد از جمله اختلاس 3هزارمیلیاردی را مطرح و تصریح میکند که همین مسائل مالی و حقوق های کلان در دولت احمدینژاد نیز وجود داشت، اما بهدلیل عدم امنیت برای خبرنگاران و رسانههای حکومتی، کسی جرأت ریشه یابی آن را نداشت که چه کسانی در دولت احمدینژاد پشت چنین غارت نجومی وجود داشته است.
خرازی همچنین به 700 تا 800میلیارد دلار از پولهای به غارت رفته توسط دولت احمدی اشاره میکند واز طرف مقابل سؤال میکند این پولها کجا رفت؟
این مهره باند رفسنجانی – روحانی به موضوع کاسبی باند خامنهای و مهرههای آن از قبل تحریمها میپردازد و میگوید: ”بهعنوان سرمایهگذاری خارجی از آغاز تحریم شروع کردند، پولها را از مملکت خارج کردند و به این و آن اعتماد کردند، زیر نظر سران سه قوه کمیتهیی تشکیل شود و ببینند این پولها به چه کسی داده شده و به کجا رفته است. بابک زنجانی چگونه به وجود آمد؟ وقتی تحریم به وجود آمد و قانون وجود نداشت و برخی بسیطالید شدند نتیجه این شد که فساد به وجود آمد“.
خرازی ضمن سخنانش موضوع منحل شدن سازمان برنامه و بودجه در دولت احمدی را به میان میکشد و میگوید: ”سازمان برنامه را منحل کردند تا هر گونه که دوست دارند عمل کنند“
متقابلاً پاسدار حسین شریعتمداری به موضوع فیشهای حقوق نجومی در دولت روحانی میپردازد و صاحبان فیشهای حقوقی را چوپانانی مینامد که به تعبیر او به بیتالمال دستبرد زدهاند اما مبالغی را که آنان به غارت بردهاند فراتر است.
شریعتمداری به مشاغل صاحبان فیش حقوق های نجومی اشاره میکند و میگوید: ”کسی که حقوقهای ده میلیونی میگیرد در فلان شرکت دولتی بهعنوان عضو هیأت مدیره ماهی دو سه بار حضور مییابد یک دفعه چند ده میلیون بابت آن پاداش میگیرد.
شریعتمداری به پاداش گرفتن صدها میلیارد تومانی یکی از عناصر باند رفسنجانی- روحانی اشاره میکند و به خرازی میگوید صلاح نمیبرد نامی از پاداش گیرنده ببرد.
وی به برکناری مدیران شرکتهای دولتی به جرم فساد اشاره میکند که پس از عزل از مقام قبلی در شرکت دولتی مجدداً بهعنوان عضو هیأت مدیره همان شرکت انتخاب میشود و...
اگر چه این دو مهره رژیم به بخشی از چپاول باند مقابل اشاره میکنند، اما واقعیت این است که ابعاد چپاول و دزدی در این نظام به واقع بینظیر و سرسامآور است.
ابعاد غارت در رژیم آخوندی آنقدر کثیف رسوا است که چندی پیش روزنامه جوان ارگان بسیج ضدخلقی این وضعیت را ”رسوایی ایدئولوژیک ”نامید.
معنای این حرف این است که مسأله فساد، در ماهیت این رژیم است و با وجود آن گره خورده. بهاصطلاح افعی کبوتر نمیزاید، لذا جز فساد از این رژیم، در نمیآید، این باند و آن باند ندارد به همین دلیل است که وقتی طرفین (اینجا پاسدارشریعتمداری و صادق خرازی) صحبت میکنند آنقدر دستشان در این رابطه پر است که از خجالت هم در میآیند.
اینکه هم خامنهای و هم روحانی با وقاحت تلاش میکنند مسأله حقوقهای نجومی را کوچک جلوه دهند، بهدلیل این است که میدانند عمق فاجعه کجاست، قصدشان هم نه حل مسأله که خود از سران این سیستم فاسدند، بلکه در وحشت از خشم مردمی هستند که هست و نیستشان را همین نظام آخوندی غارت کرده و به این روز انداخته است. البته چه بخواهند و چه نخواهند، جواب این فساد و غارت و چپاول را از لشکر محرومین و بیکاران و گرسنگان خواهند گرفت. این واقعیتی است که دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.
درنظام فاسد آخوندی قبح دزدی و چپاولگری آنچنان ریخته شده که باندهای رژیم و مهرهها و رسانههای آنها، مثل نقل و نبات دزدیهای همدیگر را افشا میکنند.
آنها اگر چه خود را به نفهمی میزنند اما واقعیت این است که وقتی هر دو باند دست همدیگر را رو میکنند معنایش این است که کلیت نظام و در راس، شاه دزد نظام ، یعنی ولیفقیه ارتجاع پایش گیر است
بنابراین وقتی بهخاطر جنگ قدرت هر باندی چپاول باند دیگر را رو میکند، چهره کریه فسادی که زیر پرده نظام فاسد ولایتفقیه است را بر ملا میسازد.
مناظره تلویزیونی پاسدار حسین شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان و صادق خرازی نماینده پیشین رژیم در سازمان ملل و فرانسه در تلویزیون شبکه یک رژیم 16مرداد 95، به وضوح بیانگر همین واقعیت است.
دراین مناظره خرازی موضوع اختلاسهای زمان دولت احمدینژاد از جمله اختلاس 3هزارمیلیاردی را مطرح و تصریح میکند که همین مسائل مالی و حقوق های کلان در دولت احمدینژاد نیز وجود داشت، اما بهدلیل عدم امنیت برای خبرنگاران و رسانههای حکومتی، کسی جرأت ریشه یابی آن را نداشت که چه کسانی در دولت احمدینژاد پشت چنین غارت نجومی وجود داشته است.
خرازی همچنین به 700 تا 800میلیارد دلار از پولهای به غارت رفته توسط دولت احمدی اشاره میکند واز طرف مقابل سؤال میکند این پولها کجا رفت؟
این مهره باند رفسنجانی – روحانی به موضوع کاسبی باند خامنهای و مهرههای آن از قبل تحریمها میپردازد و میگوید: ”بهعنوان سرمایهگذاری خارجی از آغاز تحریم شروع کردند، پولها را از مملکت خارج کردند و به این و آن اعتماد کردند، زیر نظر سران سه قوه کمیتهیی تشکیل شود و ببینند این پولها به چه کسی داده شده و به کجا رفته است. بابک زنجانی چگونه به وجود آمد؟ وقتی تحریم به وجود آمد و قانون وجود نداشت و برخی بسیطالید شدند نتیجه این شد که فساد به وجود آمد“.
خرازی ضمن سخنانش موضوع منحل شدن سازمان برنامه و بودجه در دولت احمدی را به میان میکشد و میگوید: ”سازمان برنامه را منحل کردند تا هر گونه که دوست دارند عمل کنند“
متقابلاً پاسدار حسین شریعتمداری به موضوع فیشهای حقوق نجومی در دولت روحانی میپردازد و صاحبان فیشهای حقوقی را چوپانانی مینامد که به تعبیر او به بیتالمال دستبرد زدهاند اما مبالغی را که آنان به غارت بردهاند فراتر است.
شریعتمداری به مشاغل صاحبان فیش حقوق های نجومی اشاره میکند و میگوید: ”کسی که حقوقهای ده میلیونی میگیرد در فلان شرکت دولتی بهعنوان عضو هیأت مدیره ماهی دو سه بار حضور مییابد یک دفعه چند ده میلیون بابت آن پاداش میگیرد.
شریعتمداری به پاداش گرفتن صدها میلیارد تومانی یکی از عناصر باند رفسنجانی- روحانی اشاره میکند و به خرازی میگوید صلاح نمیبرد نامی از پاداش گیرنده ببرد.
وی به برکناری مدیران شرکتهای دولتی به جرم فساد اشاره میکند که پس از عزل از مقام قبلی در شرکت دولتی مجدداً بهعنوان عضو هیأت مدیره همان شرکت انتخاب میشود و...
اگر چه این دو مهره رژیم به بخشی از چپاول باند مقابل اشاره میکنند، اما واقعیت این است که ابعاد چپاول و دزدی در این نظام به واقع بینظیر و سرسامآور است.
ابعاد غارت در رژیم آخوندی آنقدر کثیف رسوا است که چندی پیش روزنامه جوان ارگان بسیج ضدخلقی این وضعیت را ”رسوایی ایدئولوژیک ”نامید.
معنای این حرف این است که مسأله فساد، در ماهیت این رژیم است و با وجود آن گره خورده. بهاصطلاح افعی کبوتر نمیزاید، لذا جز فساد از این رژیم، در نمیآید، این باند و آن باند ندارد به همین دلیل است که وقتی طرفین (اینجا پاسدارشریعتمداری و صادق خرازی) صحبت میکنند آنقدر دستشان در این رابطه پر است که از خجالت هم در میآیند.
اینکه هم خامنهای و هم روحانی با وقاحت تلاش میکنند مسأله حقوقهای نجومی را کوچک جلوه دهند، بهدلیل این است که میدانند عمق فاجعه کجاست، قصدشان هم نه حل مسأله که خود از سران این سیستم فاسدند، بلکه در وحشت از خشم مردمی هستند که هست و نیستشان را همین نظام آخوندی غارت کرده و به این روز انداخته است. البته چه بخواهند و چه نخواهند، جواب این فساد و غارت و چپاول را از لشکر محرومین و بیکاران و گرسنگان خواهند گرفت. این واقعیتی است که دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر