خامنه ای -رفسنجانی
کشتی
پوسیده نظام ولایت، در گردابی گرفتار و پیاپی مورد هجوم موجهای ویرانگر
است. در داخل کشتی اما، دو تن مدعی هستند که با سکانداری، میتوانند آن را
از فرو رفتن در گرداب نیستی نجات دهند. هر کدام قسمتی از سکان را چسبیده و
به طرف خود میکشند، سرانجام چنین کشتی درهم شکستهیی چه خواهد شد؟
این وضعیت توصیف وضعیت کنونی نظام ولایت در شرایط جنگ قدرت فزاینده در رأس نظام است. جنگی که این روزها با صفبندی در خبرگان و مجلس ارتجاع دارد برای اوج گرفتن هرچه بیشتر نهادینه میشود. این صفبندی البته در خبرگان که مهمترین نهاد حاکمیت ولایتفقیه است، بسا مهمتر و حساستر است. این صفبندی در ادامه جنگی است که بر سر نمایش انتخابات، از ماهها پیش آغاز شد و پس از عبور از نمایش 7اسفند، اکنون به حساسترین مرحله رسیده است. در جریان نمایش انتخابات شورای نگهبان تحتامر خامنهای، بهریاست جنتی، بخش عمده مهرههای باند رقیب، بهویژه اصلیترین آنها یعنی «حسن خمینی» را حذف کرد. در مقابل نیز، رفسنجانی و باندش توانستند با طرحها و دجالگریهای ویژه، مهرههای اصلی باند رقیب را در راه یافتن به خبرگان ارتجاع ناکام کنند. رسانههای حکومتی اعلام کردند «هاشمی به دو سوم اهدافش دست پیدا کرد که طی آن... یزدی و مصباح از راهیابی به مجلس خبرگان باز ماندند» . (سایت حکومتی نسیم آنلاین-7خرداد) همان ضربهای که طی 3ماه گذشته، رفسنجانی و باندش بارها آن را به رخ خامنهای کشیدند و بدون اشاره به نفرت مردم از تمامیت رژیم، شیادانه آن را «نتیجه فریاد خاموش رأی» مردم «در انتخابات»، عنوان کردند. (رفسنجانی- 6خرداد95)
اما باند خامنهای نیز متقابلاً «بسیج شدند که شکست خود» را «جبران کنند که نتیجه آن رأی به... جنتی» در خبرگان ارتجاع بود (سایت حکومتی ایسکانیوز-7خرداد) بدین ترتیب خامنهای ضعیف و با دستهای خالی، تمام توان خود را بهکار برد تا تنها داراییاش در خبرگان ارتجاع، یعنی جنتی 90ساله را بر کرسی ریاست بنشاند.
به اذعان سایتهای حکومتی، اکنون پس از این کشاکش، خبرگان ارتجاع بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای رژیم ولایتفقیه، شاهد «باز تولید دو قطبی ”هاشمی-ضدهاشمی “» است. (سایت حکومتی نسیمآنلاین-7خرداد) آن روی سکه تعبیر این رسانه حکومتی وضعیت، دو قطبیخامنهای-ضد خامنهای است. وضعیتی که «51 رای» جنتی در برابر 34رأی دو کاندید مورد نظر رفسنجانی، یعنی امینی و شاهرودی گویای آن است. این همان «ایجاد دو قطبی در» نظام است که خامنه در ماههای اخیر بارها بهخاطر خطر آن به باندهای نظام هشدار داده (خامنهای-6خرداد) و تأکید کرده که حاصل آن «نفوذ دشمن» است. امری که حتی اگر «به فکر یکی از اعضای» خبرگان ارتجاع هم «خطور پیدا کند، آسیب بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی خواهد بود؛ چرا که مجلس خبرگان با توجه به مسئولیت خطیری که دارد، بسیار جایگاه حساسی است» . (خبرگزاری پاسداران موسوم به فارس-7خرداد). رفسنجانی هم در توصیف تأکید میکند که «عامل تفرقه» هم حرکت نظام را در «ابعاد داخلی کند و متوقف» میکند و هم باعث آن میشود که «در سیاست خارجی» نظام «برای دفاع» از خود «به لکنت» بیفتد. (رفسنجانی-6خرداد). وقتی کار به این جا میرسد نمایشهای جمعه نیز به مرکز آه و ناله از «دو قطبی» و «نگاه جناحی» می شود که اگر در خبرگان ارتجاع هم نهادینه میشود، عامل «تخریب عناصر قدرت نظام» خواهد شد و حاصل آن برای نیروهای رژیم چیزی نیست جز «باختن روحیه» . (آخوند احمد خاتمی-نمایش جمعه تهران-7خرداد)
به این ترتیب گماشتن آخوند جنتی در مستند خبرگان ارتجاع، تنها باعث شده که «دو قطبی» در بالاترین نقطه نظام ولایت تثبیت و تعمیق شود و شدت جنگ باندی را، باز هم شدیدتر و مرگبارتر کند. همان وضعیتی که به تعبیر خامنهای، زیرساخت «نفوذ دشمن» برای «تأثیرگذاری در مراکز تصمیمساز و تصمیمگیر» نظام خواهد بود و باعث میگردد «جمهوری اسلامی از عناصر قدرت تهی شود» و «از بین بردن آن یا تغییر اساسی (در) جهت حرکت آن» برای دشمنان نظام (بخوانید مردم و مقاومت ایران) «کار دشواری» نباشد. (خامنهای-6خرداد). خامنهای البته حق دارد که تا این حد نگران و پریشان باشد، چرا که تثبیت وضعیت «دو قطبی» در بالاترین نقطه نظام، باعث ایجاد شکافی میشود که خشم گدازان مردم به جان آمده ایران، از میان آن فوران کند. این همان کابوس خامنهای و تمامیت نظام ولایتفقیه است که شبانه روزشان را فراگرفته است. کابوسی که حتی در حوزهها آخوندهایی چون مکارم شیرازی را هم به وحشت افکنده و به چنین اعترافهایی واداشته است: «ما باید این را بپذیریم که خطر مهمی در کمین است» (آخوند مکارم شیرازی-6خرداد). نتیجه اینکه انتخاب رئیس برای خبرگان ارتجاع به فرو رفتن کشتی نظام ولایت در گرداب نیستی، شتاب بخشیده و آن چه در مجلس ارتجاع نیز میگذرد بر این شتاب خواهد افزود.
این وضعیت توصیف وضعیت کنونی نظام ولایت در شرایط جنگ قدرت فزاینده در رأس نظام است. جنگی که این روزها با صفبندی در خبرگان و مجلس ارتجاع دارد برای اوج گرفتن هرچه بیشتر نهادینه میشود. این صفبندی البته در خبرگان که مهمترین نهاد حاکمیت ولایتفقیه است، بسا مهمتر و حساستر است. این صفبندی در ادامه جنگی است که بر سر نمایش انتخابات، از ماهها پیش آغاز شد و پس از عبور از نمایش 7اسفند، اکنون به حساسترین مرحله رسیده است. در جریان نمایش انتخابات شورای نگهبان تحتامر خامنهای، بهریاست جنتی، بخش عمده مهرههای باند رقیب، بهویژه اصلیترین آنها یعنی «حسن خمینی» را حذف کرد. در مقابل نیز، رفسنجانی و باندش توانستند با طرحها و دجالگریهای ویژه، مهرههای اصلی باند رقیب را در راه یافتن به خبرگان ارتجاع ناکام کنند. رسانههای حکومتی اعلام کردند «هاشمی به دو سوم اهدافش دست پیدا کرد که طی آن... یزدی و مصباح از راهیابی به مجلس خبرگان باز ماندند» . (سایت حکومتی نسیم آنلاین-7خرداد) همان ضربهای که طی 3ماه گذشته، رفسنجانی و باندش بارها آن را به رخ خامنهای کشیدند و بدون اشاره به نفرت مردم از تمامیت رژیم، شیادانه آن را «نتیجه فریاد خاموش رأی» مردم «در انتخابات»، عنوان کردند. (رفسنجانی- 6خرداد95)
اما باند خامنهای نیز متقابلاً «بسیج شدند که شکست خود» را «جبران کنند که نتیجه آن رأی به... جنتی» در خبرگان ارتجاع بود (سایت حکومتی ایسکانیوز-7خرداد) بدین ترتیب خامنهای ضعیف و با دستهای خالی، تمام توان خود را بهکار برد تا تنها داراییاش در خبرگان ارتجاع، یعنی جنتی 90ساله را بر کرسی ریاست بنشاند.
به اذعان سایتهای حکومتی، اکنون پس از این کشاکش، خبرگان ارتجاع بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای رژیم ولایتفقیه، شاهد «باز تولید دو قطبی ”هاشمی-ضدهاشمی “» است. (سایت حکومتی نسیمآنلاین-7خرداد) آن روی سکه تعبیر این رسانه حکومتی وضعیت، دو قطبیخامنهای-ضد خامنهای است. وضعیتی که «51 رای» جنتی در برابر 34رأی دو کاندید مورد نظر رفسنجانی، یعنی امینی و شاهرودی گویای آن است. این همان «ایجاد دو قطبی در» نظام است که خامنه در ماههای اخیر بارها بهخاطر خطر آن به باندهای نظام هشدار داده (خامنهای-6خرداد) و تأکید کرده که حاصل آن «نفوذ دشمن» است. امری که حتی اگر «به فکر یکی از اعضای» خبرگان ارتجاع هم «خطور پیدا کند، آسیب بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی خواهد بود؛ چرا که مجلس خبرگان با توجه به مسئولیت خطیری که دارد، بسیار جایگاه حساسی است» . (خبرگزاری پاسداران موسوم به فارس-7خرداد). رفسنجانی هم در توصیف تأکید میکند که «عامل تفرقه» هم حرکت نظام را در «ابعاد داخلی کند و متوقف» میکند و هم باعث آن میشود که «در سیاست خارجی» نظام «برای دفاع» از خود «به لکنت» بیفتد. (رفسنجانی-6خرداد). وقتی کار به این جا میرسد نمایشهای جمعه نیز به مرکز آه و ناله از «دو قطبی» و «نگاه جناحی» می شود که اگر در خبرگان ارتجاع هم نهادینه میشود، عامل «تخریب عناصر قدرت نظام» خواهد شد و حاصل آن برای نیروهای رژیم چیزی نیست جز «باختن روحیه» . (آخوند احمد خاتمی-نمایش جمعه تهران-7خرداد)
به این ترتیب گماشتن آخوند جنتی در مستند خبرگان ارتجاع، تنها باعث شده که «دو قطبی» در بالاترین نقطه نظام ولایت تثبیت و تعمیق شود و شدت جنگ باندی را، باز هم شدیدتر و مرگبارتر کند. همان وضعیتی که به تعبیر خامنهای، زیرساخت «نفوذ دشمن» برای «تأثیرگذاری در مراکز تصمیمساز و تصمیمگیر» نظام خواهد بود و باعث میگردد «جمهوری اسلامی از عناصر قدرت تهی شود» و «از بین بردن آن یا تغییر اساسی (در) جهت حرکت آن» برای دشمنان نظام (بخوانید مردم و مقاومت ایران) «کار دشواری» نباشد. (خامنهای-6خرداد). خامنهای البته حق دارد که تا این حد نگران و پریشان باشد، چرا که تثبیت وضعیت «دو قطبی» در بالاترین نقطه نظام، باعث ایجاد شکافی میشود که خشم گدازان مردم به جان آمده ایران، از میان آن فوران کند. این همان کابوس خامنهای و تمامیت نظام ولایتفقیه است که شبانه روزشان را فراگرفته است. کابوسی که حتی در حوزهها آخوندهایی چون مکارم شیرازی را هم به وحشت افکنده و به چنین اعترافهایی واداشته است: «ما باید این را بپذیریم که خطر مهمی در کمین است» (آخوند مکارم شیرازی-6خرداد). نتیجه اینکه انتخاب رئیس برای خبرگان ارتجاع به فرو رفتن کشتی نظام ولایت در گرداب نیستی، شتاب بخشیده و آن چه در مجلس ارتجاع نیز میگذرد بر این شتاب خواهد افزود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر