سخن روز
در
ادامه ضربات سیاسی سنگینی که طی روزهای اخیر یکی پس از دیگری بر رژیم
آخوندی وارد آمد، روز سهشنبه 28آذر نیز مجمع عمومی ملل متحد، برای شصت و
چهارمین بار، با صدور قطعنامهیی نقض فاحش و مستمر حقوقبشر توسط رژیم را
محکوم کرد.
رژیم آخوندی آنچه در توان داشت بهکار بست تا جلو صدور این قطعنامه را بگیرد. در نیویورک تلاش کرد تا با انواع شیوههای تهدید و تحبیب، نمایندگان کشورهای مختلف را قانع کند از دادن رأی مثبت به این قطعنامه خودداری کنند؛ در تهران هم حسن روحانی رئیسجمهور شیاد آخوندها در اقدامی دیرهنگام در همایشی تحت عنوان «... حقوق شهروندی» شرکت کرد و از قانون و حقوق مردم دم زد و حرفهای مفت خود را درباره حقوقبشر و حقوق شهروندی، وقیحانه تکرار کرد، لابد به این امید که مجمع عمومی به ملاحظة این «تغییرات مثبت» ـ که در دوره حاکم بودن سیاست مماشات، کلیدواژه چشم بستن بر جنایتهای رژیم بود ـ حکومت آخوندی را بهحال خود بگذارد؛ اما این ترفند نیز کارساز نشد و محکومیت رژیم با آرای 81کشور جهان بهتصویب رسید.
اهمیت این قطعنامه آن است که در آن اشاره آشکاری به قتلعام 67 و ضرورت رسیدگی قضایی و پیگرد و مجازات آمران و عاملان آن شده است که آن را از همه قطعنامههای سالهای گذشته متمایز میکند. در این قطعنامه آمده است: «ایجاد روند حسابرسی موارد جدی نقض حقوقبشر از جمله مواردی که ارگانهای قضایی و امنیتی در آنها نقش داشتهاند و خاتمه دادن به مصونیت از مجازات برای عاملان این نقضها».
خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوقبشر مللمتحد در امور ایران در اوایل آبان ماه گذشته طی سخنانی در کمیته سوم مجمع عمومی در نیویورک به انجام تحقیقات جامع و مستقل در مورد قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 فراخوان داد و ضمن تأکید بر اینکه «این قتلها توسط بعضی از مقامات بلندپایه رژیم ایران مورد تأیید قرار گرفته» خواستار یک تحقیق جامع و مستقل در مورد این واقعه شد. از همان زمان، مقاومت ایران پیگیرانه خواهان مطرح شدن این موضوع در مجمع عمومی و شورای امنیت مللمتحد بوده است، از این رو مطرح شدن آن، ولو به اشاره، در قطعنامه مجمع عمومی یک گام مهم رو بهجلو میباشد که بیتردید تا کشاندن همه آمران و عاملان این بزرگترین جنایت سازمانیافته دولتی علیه بشریت به پای میز حسابرسی و محاکمه، ادامه خواهد یافت.
در حال حاضر نیز پیام تصویب این قطعنامه، کوبیدن مهر باطل بر تمام دعاوی شیادانه روحانی و شرکا مبنی بر اصلاحات و حقوق شهروندی است.
حسن روحانی برای فرار از این قطعنامه و نتایج سیاسی حاصله از آن، ساعتهایی قبل از رأیگیری، در یک نمایش مسخره تحت عنوان حقوق شهروندی به صحنه آمد و برای آن که خود را تافته جدا بافتهیی از سایر ایادی و سردمداران رژیم آخوندی جلوه دهد، اذعان کرد که بسیاری ارگانها در رژیم دستاندرکار شنود گذاشتن و زیر ذرهبین قرار دادن زوایای زندگی خصوصی مردم هستند؛ اما کیهان خامنهای بلافاصله در فردای این اظهارات روحانی یادآوری کرد که سال قبل آخوند صادق لاریجانی رئیس قضاییه خامنهای افشا کرد که یکی از نهادهایی که تجهیزات شنود و استراق سمع وارد کرده بود، نهاد ریاستجمهوری خود روحانی بوده است. روحانی البته حواسش بود که در این شو حقوق شهروندی هیچ قولی برای بهبود وضعیت ندهد. اما از دیگران خواست که در شبکههای اجتماعی و موبایلها، حقوق شهروندی را رعایت کنند! لازم به یادآوری است که سال قبل هم درست در آستانه مطرح شدن قطعنامه محکومیت کارنامه ضد حقوقبشری رژیم در مجمع عمومی، روحانی همین مضحکة حقوق شهروندی را راه انداخت تا شاید جلو محکومیت رژیم را بگیرد، اما نتوانست. واقعیت این است که بادکنک دعاوی اصلاح طلبانه در فاشیسم مذهبی حاکم، به یمن افشاگریهای مقاومت ایران و زندانیان سیاسی مقاوم، دیرگاهی است که ترکیده و کسی برای این ادعاها تره هم خرد نمیکند. از همین رو، امسال هم تمام این دجالگریها به شکست انجامید و رژیم تودهنی خوارکنندهتری از هر سال دریافت کرد.
البته تصویب هر قطعنامه در هر سال، نتیجه و محصول یک نبرد بزرگ و پشت پرده بین مقاومت ایران و رژیم آخوندی و حامیان بینالمللیاش بوده است. در یک سو رژیمی قرار دارد برخوردار از امکانات عظیم یک کشور و پولهای کلانی که برای جلوگیری از صدور این قطعنامهها خرج میکند و در سوی دیگر مقاومتی که اگر چه هیچیک از امکانات خصم ضدبشری را ندارد، اما پشتگرم به اعضا و هوادارانی است که تا بن استخوان به آرمان آزادی ایمان دارند و خود را برای پرداخت هر بهایی آماده کردهاند و همچنین وجدانهای بیدار بشری در سراسر جهان که گم شده خود را در مقاومت ایران یافتهاند و به یاری آن شتافتهاند و در این راستا از هیچ کمکی دریغ نمیکنند. در این دو جبهه بهشدت متضاد، همواره این رژیم و دشمنان آزادی مردم ایران بودند که شکست خوردهاند.
اما شکست و ضربه امسال، برای رژیم، از هر سال سنگینتر و هولناکتر بود، چرا که قطعنامه امسال همزمان بود با گزارش دبیرکل سازمان ملل بهشورای امنیت در مورد نقض قطعنامه 2231 و اظهارات نماینده آمریکا در شورای امنیت و کنفرانس چند روز پیش وی در مورد نقش رژیم در موشکپرانی نیابتی حوثیهای یمن به پایتختهای عربستان و امارات و همچنین موضعگیریهای مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا و وزیران خارجه کشورهای اصلی اروپا، شامل فرانسه، انگلستان و آلمان در هماهنگی با مواضع آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید علیه رژیم بهخاطر فعالیتهای موشکی و دخالتهای منطقهیی آن.
از سوی دیگر این شرایط بینالمللی همراه و همزمان است با تشدید فضای انفجاری جامعه و آمادگی بیشازپیش مقاومت آزادیستان مردم ایران...
مجموعه این شرایط موجب میشود ضربه ناشی از شصت و چهارمین محکومیت رژیم در مجمع عمومی ملل متحد، عواقب وخیمتری برای رژیم داشته باشد.
رژیم آخوندی آنچه در توان داشت بهکار بست تا جلو صدور این قطعنامه را بگیرد. در نیویورک تلاش کرد تا با انواع شیوههای تهدید و تحبیب، نمایندگان کشورهای مختلف را قانع کند از دادن رأی مثبت به این قطعنامه خودداری کنند؛ در تهران هم حسن روحانی رئیسجمهور شیاد آخوندها در اقدامی دیرهنگام در همایشی تحت عنوان «... حقوق شهروندی» شرکت کرد و از قانون و حقوق مردم دم زد و حرفهای مفت خود را درباره حقوقبشر و حقوق شهروندی، وقیحانه تکرار کرد، لابد به این امید که مجمع عمومی به ملاحظة این «تغییرات مثبت» ـ که در دوره حاکم بودن سیاست مماشات، کلیدواژه چشم بستن بر جنایتهای رژیم بود ـ حکومت آخوندی را بهحال خود بگذارد؛ اما این ترفند نیز کارساز نشد و محکومیت رژیم با آرای 81کشور جهان بهتصویب رسید.
اهمیت این قطعنامه آن است که در آن اشاره آشکاری به قتلعام 67 و ضرورت رسیدگی قضایی و پیگرد و مجازات آمران و عاملان آن شده است که آن را از همه قطعنامههای سالهای گذشته متمایز میکند. در این قطعنامه آمده است: «ایجاد روند حسابرسی موارد جدی نقض حقوقبشر از جمله مواردی که ارگانهای قضایی و امنیتی در آنها نقش داشتهاند و خاتمه دادن به مصونیت از مجازات برای عاملان این نقضها».
خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوقبشر مللمتحد در امور ایران در اوایل آبان ماه گذشته طی سخنانی در کمیته سوم مجمع عمومی در نیویورک به انجام تحقیقات جامع و مستقل در مورد قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 فراخوان داد و ضمن تأکید بر اینکه «این قتلها توسط بعضی از مقامات بلندپایه رژیم ایران مورد تأیید قرار گرفته» خواستار یک تحقیق جامع و مستقل در مورد این واقعه شد. از همان زمان، مقاومت ایران پیگیرانه خواهان مطرح شدن این موضوع در مجمع عمومی و شورای امنیت مللمتحد بوده است، از این رو مطرح شدن آن، ولو به اشاره، در قطعنامه مجمع عمومی یک گام مهم رو بهجلو میباشد که بیتردید تا کشاندن همه آمران و عاملان این بزرگترین جنایت سازمانیافته دولتی علیه بشریت به پای میز حسابرسی و محاکمه، ادامه خواهد یافت.
در حال حاضر نیز پیام تصویب این قطعنامه، کوبیدن مهر باطل بر تمام دعاوی شیادانه روحانی و شرکا مبنی بر اصلاحات و حقوق شهروندی است.
حسن روحانی برای فرار از این قطعنامه و نتایج سیاسی حاصله از آن، ساعتهایی قبل از رأیگیری، در یک نمایش مسخره تحت عنوان حقوق شهروندی به صحنه آمد و برای آن که خود را تافته جدا بافتهیی از سایر ایادی و سردمداران رژیم آخوندی جلوه دهد، اذعان کرد که بسیاری ارگانها در رژیم دستاندرکار شنود گذاشتن و زیر ذرهبین قرار دادن زوایای زندگی خصوصی مردم هستند؛ اما کیهان خامنهای بلافاصله در فردای این اظهارات روحانی یادآوری کرد که سال قبل آخوند صادق لاریجانی رئیس قضاییه خامنهای افشا کرد که یکی از نهادهایی که تجهیزات شنود و استراق سمع وارد کرده بود، نهاد ریاستجمهوری خود روحانی بوده است. روحانی البته حواسش بود که در این شو حقوق شهروندی هیچ قولی برای بهبود وضعیت ندهد. اما از دیگران خواست که در شبکههای اجتماعی و موبایلها، حقوق شهروندی را رعایت کنند! لازم به یادآوری است که سال قبل هم درست در آستانه مطرح شدن قطعنامه محکومیت کارنامه ضد حقوقبشری رژیم در مجمع عمومی، روحانی همین مضحکة حقوق شهروندی را راه انداخت تا شاید جلو محکومیت رژیم را بگیرد، اما نتوانست. واقعیت این است که بادکنک دعاوی اصلاح طلبانه در فاشیسم مذهبی حاکم، به یمن افشاگریهای مقاومت ایران و زندانیان سیاسی مقاوم، دیرگاهی است که ترکیده و کسی برای این ادعاها تره هم خرد نمیکند. از همین رو، امسال هم تمام این دجالگریها به شکست انجامید و رژیم تودهنی خوارکنندهتری از هر سال دریافت کرد.
البته تصویب هر قطعنامه در هر سال، نتیجه و محصول یک نبرد بزرگ و پشت پرده بین مقاومت ایران و رژیم آخوندی و حامیان بینالمللیاش بوده است. در یک سو رژیمی قرار دارد برخوردار از امکانات عظیم یک کشور و پولهای کلانی که برای جلوگیری از صدور این قطعنامهها خرج میکند و در سوی دیگر مقاومتی که اگر چه هیچیک از امکانات خصم ضدبشری را ندارد، اما پشتگرم به اعضا و هوادارانی است که تا بن استخوان به آرمان آزادی ایمان دارند و خود را برای پرداخت هر بهایی آماده کردهاند و همچنین وجدانهای بیدار بشری در سراسر جهان که گم شده خود را در مقاومت ایران یافتهاند و به یاری آن شتافتهاند و در این راستا از هیچ کمکی دریغ نمیکنند. در این دو جبهه بهشدت متضاد، همواره این رژیم و دشمنان آزادی مردم ایران بودند که شکست خوردهاند.
اما شکست و ضربه امسال، برای رژیم، از هر سال سنگینتر و هولناکتر بود، چرا که قطعنامه امسال همزمان بود با گزارش دبیرکل سازمان ملل بهشورای امنیت در مورد نقض قطعنامه 2231 و اظهارات نماینده آمریکا در شورای امنیت و کنفرانس چند روز پیش وی در مورد نقش رژیم در موشکپرانی نیابتی حوثیهای یمن به پایتختهای عربستان و امارات و همچنین موضعگیریهای مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا و وزیران خارجه کشورهای اصلی اروپا، شامل فرانسه، انگلستان و آلمان در هماهنگی با مواضع آمریکا برای اعمال تحریمهای جدید علیه رژیم بهخاطر فعالیتهای موشکی و دخالتهای منطقهیی آن.
از سوی دیگر این شرایط بینالمللی همراه و همزمان است با تشدید فضای انفجاری جامعه و آمادگی بیشازپیش مقاومت آزادیستان مردم ایران...
مجموعه این شرایط موجب میشود ضربه ناشی از شصت و چهارمین محکومیت رژیم در مجمع عمومی ملل متحد، عواقب وخیمتری برای رژیم داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر