جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ خرداد ۱۱, جمعه

همکاری رژیم ایران با القاعده و نقل و انتقال آنها از خاک ایران - اعتراف جواد لاریجانی

لينك به منبع:

  • 1397/03/11
همکاری رژیم ایران با القاعده
همکاری رژیم ایران با القاعده
جواد لاریجانی روز ۹خرداد ۹۷در مصاحبه‌یی با تلویزیون شبکه ۲ رژیم در رابطه با خروج آمریکا از برجام به همکاری رژیم ایران با القاعده و نقل و انتقال آنها از خاک ایران به دیگر کشورها اعتراف کرد و گفت:
یک مجموعه گزارشاتی بود که این عناصر القاعده که از عربستان می‌رفتند می‌خواستند بروند افغانستان یا جاهای دیگه اینها با پروازها یا زمینی می‌آمدند دم مرز تقاضا می‌کردند که شما مهر تون رو تو پاسپورت ما نزنید چون اگه دولت عربستان بفهمه ما به ایران آمدیم ما رو اذیت میکنه بعضی از اینها هم دولت ما قبول می‌کرد مهر رو نزنه چون ترانزیت بودند دو ساعت بودند رد می‌شدند می‌رفتند ولی توی اطلاعات آمد و رفت شون رو داشتند این رو اینها مثلاً این رو گفتند که یک جوری مثل این‌که با القاعده ایران همکاری داشته یا مثلاً گفتند که یک هواپیمایی که داشته از یک جایی عبور می‌کرده از یک نقطه‌ای به نقطه‌ای در منطقه می‌رفته ضمن این‌که این خلبان عملیات یکی شون اون تو بوده یک فرمانده ارتش حزب‌الله هم توی صندلی دیگه نشسته بوده حالا مجموعه‌ اینها سرهم کرده بودند که آیا ایران مستقیماًً یا از طریق حزب‌الله لبنان با القاعده در این زمینه همکاری کرده یا نه؟..


در همین زمینه:

لوموند: (رژیم) ایران بعد از جنگ ۲۰۰۳چند بار به آمریکا پیشنهاد کرد اعضای القاعده را با اعضای مجاهدین مبادله کند

روزنامه فرانسوی لوموند در مطلبی با عنوان «ژئوپولیتیک، روابط خطرناک القاعده و رژیم ایران» نوشت که این رژیم پول، اسلحه و آموزش در اختیار القاعده گذاشته و مسیر اصلی آنها برای انتقال پول، نفر و ارتباطات بوده است.
بخشهایی از گزارش لوموند که در دهم دسامبر ۲۰۱۷بر اساس اسناد منتشر شده توسط آمریکا به چاپ رسیده است:
(نفرات) القاعده به آسانی با علم و اطلاع سرویسهای اطلاعاتی رژیم ایران در این کشور مستقر می‌شوند. از آنها پذیرایی مخصوص کرده، به آنها خانه و مأمن می‌دهند و در عین‌حال تلاش می‌کنند آنان را به سود اهداف خود بچرخانند: «سرویسهای رژیم ایران به آنها پیشنهاد کرده‌اند هر چه نیاز داشته باشند در اختیارشان بگذارند: پول، اسلحه و آموزش در کمپ های حزب‌الله، مشروط بر آن که به منافع آمریکا و عربستان سعودی و کشورهای خلیج [فارس] حمله کنند».
الموریتانی که از نزدیکان بن‌لادن بوده، در دسامبر 2001، یعنی در شرایطی که نفرات القاعده به‌شدت تحت تعقیب آمریکاییها قرار داشتند، مأمور می‌شود با سرویسهای رژیم ایران تماس حاصل و ترتیب انتقال خانواده‌های اعضاء شبکه اسلامیستی مزبور به رژیم ایران را بدهد. رژیم تهران هم به او چراغ سبز می‌دهد. پس از این موج اول انتقال شبه‌نظامیان، موج دوم که از اعضاء حلقه اول رهبری القاعده تشکیل می‌شود، در تابستان ۲۰۰۲به ایران می‌رسد: سیف العادل، سرهنگ سابق نیروهای ویژه مصری که در سال ۱۹۹۸حملات تروریستی علیه سفارتخانه‌های آمریکا در کنیا و تانزانیا (با ۲۲۴کشته) را سازماندهی کرده، و نیز ابو محمد المصری، یکی از بازوهای شخص بن لادن. چند هفته بعد، اعضای خانواده رئیس القاعده، از جمله دو تن از پسرانش، حمزه و سعد، به آنها می‌پیوندند.

 

لوموند: مطالبی از یادداشت ۱۹صفحه‌یی یکی از سرکردگان القاعده

کادرهای عضو رهبری القاعده و خانواده اسامه بن‌لادن از سال ۲۰۰۳در یک پایگاه نیروی قدس، شاخه عملیات خارجی سپاه پاسداران- نیروی زبده رژیم - در نزدیکی تهران، بازداشت می‌شوند. نویسنده یادداشت ۱۹صفحه‌یی فوق‌الذکر قضیه را چنین خلاصه می‌کند: «(حکومت ایران) تصمیم گرفته است برادرانمان را نگاه دارند تا احیانا بعدها به‌عنوان برگی برای بازی مورد استفاده قرار دهند».
 
در ادامه گزارش لوموند آمده است: در بین کسانی که عراق را به‌عنوان اقامتگاه بعدی انتخاب می‌کنند، شخصی بود به نام ابو مصعب الزرقاوی که پس از حمله آمریکا به عراق در بهار ۲۰۰۳، کنترل نیروهای افراطی علیه آمریکا را در دست می‌گیرد و چنین به‌نظر می‌رسد که رژیم تهران به مدت چندین سال بر تردد شبه‌نظامیانی که جهت پیوستن به قیام سنیها علیه نیروهای آمریکایی و هم‌چنین شبه‌نظامیان شیعه مورد حمایت [رژیم] از خاک ایران عبور می‌کرده‌اند، چشم فرو بسته باشد. این پارادوکس، اسامه بن‌لادن را ناگزیر به نوعی بند بازی [با رژیم ایران] می‌کند، آنهم در حالیکه شاخه عراقی القاعده مایل بوده است با رژیم ایران برخی خرده حسابها را تصفیه کند. (اما) بن‌لادن در نامه‌یی به تاریخ ۱۸اکتبر ۲۰۰۷به یک مسئول عملیاتی عراقی، از تهدیدهای القاعده در عراق علیه رژیم تهران این‌گونه انتقاد می‌کند: «شما با ما درباره این مسأله حساس که به منافع همه ما مربوط می‌شود (...) مشورت نکرده‌اید در حالیکه. شما می‌داند که ایران، مسیر اصلی ما به‌لحاظ انتقال پول، نفر و ارتباطاتمان است».

در ادامه گزارش لوموند آمده است: کول بانزل Cole Bunzel، محقق دانشگاه پرینستون و مؤلف کتاب «از دولت روی کاغذ تا خلافت: ایدئولوژی دولت اسلامی [داعش]، انتشارات بروکینگز، 2015»
(From Paper State to Caliphate: The Ideology of the Islamic State) که به فرانسه ترجمه نشده، توضیح می‌دهد که «(رژیم) ایران با" تزریق" کادرهای القاعده به درون قیام سنیان سوریه، احتمالاً از آنها جهت نامشروع جلوه دادن اپوزیسیون سوری در انظار غربیان استفاده کرده است. این یکی از فرضیات موجود است».

لوموند درباره انتشار اسناد همکاری القاعده و رژیم ایران توسط اطلاعات مرکزی آمریکا می‌افزاید:
انتشار این اسناد از سوی سرویس اطلاعاتی آمریکا، امروزه روز، بر بستر تنش بسیار شدید پیرامون توافق‌نامه سال 2015 بر سر برنامه اتمی (رژیم) ایران، این برداشت (مورد پشتیبانی سرسخت‌ترین منتقدان «معامله» اتمی در واشینگتن) را تقویت می‌کند که (حکومت) ایران و القاعده، دو هیولای سیاه ایالات متحده، مشترکاً در حال توطئه علیه منافع آمریکا هستند.
این میانبر زدن مقارن است با سخنرانی پرزیدنت دونالد ترامپ در ماه مه به‌مناسبت دیدار رسمی وی از ریاض، و بعد سخنرانی او از تریبون سازمان ملل در ماه اکتبر که طی اظهاراتش تهدید (افراطی‌گری) و تهدید از ناحیه (رژیم) ایران را به یکدیگر گره زد.


 

دونالد ترامپ:


«عوامل رژیم ایران به عواملی آموزش دادند که بعداً در بمبگذاری القاعده در سفارت‌خانه‌های آمریکا در کنیا و تانزانیا شرکت داشتند و ۲سال بعد، ۲۲۴نفر را کشتند و بیش از ۴۰۰۰تن را مجروح کردند.
این رژیم به‌دنبال حملات 11سپتامبر به تروریست‌های سطح بالا پناه داد، از جمله به پسر اسامه بن لادن.
در عراق و افغانستان گروه‌هایی تحت حمایت رژیم ایران، صدها پرسنل نظامی آمریکا را کشته‌اند.
تجاوزات دیکتاتوری حاکم بر ایران تا همین امروز ادامه دارد. این رژیم هم‌چنان حامی اصلی تروریسم در جهان است و به القاعده، طالبان، حزب‌الله، حماس و دیگر شبکه‌های تروریستی مساعدت می‌رساند.»

لوموند در مطلب خود تحت عنوان روابط خطرناک القاعده و رژیم ایران، می‌نویسد:
رژیم ایران چند بار به آمریکاییها پیشنهاد کرده بوده که برخی اعضاء شبکه القاعده، از جمله سعد، پسر ارشد اسامه بن لادن، را تحویلشان دهد. به همین دلیل در سال ۲۰۰۳متعاقب حمله آمریکا به عراق، (حکومت) ایران پیشنهاد می‌کنند که این کادرها را با اعضاء سازمان مجاهدین خلق، یک گروه مسلح رژیم مبادله کنند. اما بنا‌ به گزارش تحقیقی و تفصیلی مجله «تایم» در سال ۲۰۰۹، این پیشنهاد به نتیجه نمی‌رسد و دولت بوش که (رژیم) ایران را در فهرست کشورهای «محور شر» قرار داده بود، از هر گونه همکاری با این رژیم خودداری می‌کند.


 

بخشی از بیانیه بیست و سومین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران، در مرداد ۱۳۸۳:
 

ترفند مزورانه و میان‌تهی دیگری که از سوی رژیم به‌کار گرفته شد و هنوز هم می‌شود، پیشنهاد مبادلهٔ اعضاء و بعضی رهبران بازداشت شده القاعده با مجاهدین بود؛ پیشنهادی که از برخی «دل می‌ربود» و رژیم آن‌را طی یک‌سال گذشته بارها و بارها از طریق دولتهای مختلف عرضه کرد. در همین راستا بود که دفتر شورای ملی مقاومت ایران در واشینگتن تعطیل و داراییهای آن بلوکه شد.
روزنامه واشینگتن پست در 19تیرماه زیر عنوان «فرصتهای از دست رفته» قسمتی از طرح رژیم مبنی بر استرداد 65نفر از مجاهدین را برای محاکمه یادآوری نمود و نوشت:
«آنچه در توجه دقیق به روابط ایران و آمریکا گزنده است، این است‌ که‌ این روابط منجر به طرحی برای یک معامله «ضد تروریستی» شد که هر دو کشور باید شیفته آن می‌بودند: ایران چند تن از فعالان ارشد القاعده را که در بازداشت داشت تحویل می‌داد و تعدادی از زندانیان مجاهد خلق را از آمریکا تحویل می‌گرفت…
گفتگوی آمریکا و ایران به‌طور جدی بعد از 11سپتامبر آغاز شد… در طول جنگ افغانستان و دورهٔ بلافاصله پس از جنگ، دیدارها حداقل ماهی یکبار برگزار می‌شد…
دو طرف در یک دیدار مخفی در ژنو مبادلهٔ دستگیر ‌شدگان «تروریست» را بررسی کردند. ایرانیان متعهد شدند به‌منظور آرام کردن نگرانیهای حقوق‌بشری آمریکا، اغلب ۴۰۰۰زندانی مجاهد خلق را مشمول یک عفو عمومی قرار دهند و از مجازات اعدام در مورد حدود ۶۵تن از رهبران آنها که می‌بایست (پس از استرداد به‌ایران) در دادگاههای ایران محاکمه شوند، چشم‌پوشی کنند…»
واشینگتن پست شاید اطلاع نداشته ـ یا لازم به ذکر ندیده ـ است که به‌گفته خاتمی و خرازی، وزیرخارجه یک دولت غربی در سفر به تهران بدار آویختن 20تن از این 65نفر را «قابل قبول» خوانده بود. به‌نوشته دیلی‌تلگراف (16تیر) این آقای وزیر همان کسی است که برای خوشآمد آخوندها، لیست اسامی 12امام شیعیان را هم در سفرش به تهران در جیب داشت و وقتی اسم پیغمبر اسلام می‌آمد، صلوات هم می‌فرستاد!

مجلهٔ آتلانتیک: ابعاد گسترده روابط القاعده با رژیم آخوندی به‌عنوان بانکدار مرکزی تروریسم

مجله آتلانتیک چاپ آمریکا ۱۹آبان ۹۶در گزارشی پیرامون روابط القاعده با رژیم آخوندی به‌عنوان بانکدار مرکزی تروریسم نوشت: رئیس شورای شریعت در سازمان القاعده از گذرگاه تفتان در بلوچستان ِ پاکستان وارد ایران شد و با قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس رژیم ایران دیدار کرد.

مجله «آتلانتیک» در بخشی ار گزارش مشروح و تحلیلی خود درباره چگونگی گسترش همکاری و رابطه القاعده و رژیم آخوندی می‌نویسد: سپاه قدس طی طرحی به فرماندهان القاعده پناهگاه امنی داد. در مرحله اول زنان و دختران اعضای القاعده و در ادامه صدها داوطلبی که به این تشکیلات پیوسته بودند به ایران آمدند. زنان در یک هتل مجلل در خیابان طالقانی در تهران اسکان داده شدند و افراد القاعده در هتل دیگری در همان خیابان مستقر شدند. مقامهای رژیم ایران به میهمانان خود یعنی افراد القاعده مدارک جعلی برای سفر به‌عنوان پناهندگان عراقی دادند و به برخی از آنها نیز در سفر به کشورهای دیگر و استقرار در آن کمک کردند.

در تابستان ۲۰۰۲فرماندهان بلندپایه القاعده از جمله سیف العدل، ابومحمد المصری و ابومصعب السوری به‌تدریج وارد خاک ایران شدند.

آتلانتیک بر اساس سند ۱۹صفحه‌یی مربوط به گزارش یکی از فرماندهان القاعده نوشت: شورای نظامی القاعده که در ایران بازسازی شد، اولین عملیاتش را در ریاض با انفجار سه مجتمع مسکونی در سال ۲۰۰۳انجام داد که در جریان آن ۳۵تن از جمله ۹تن از اتباع آمریکایی به‌قتل رسیدند.....

واشینگتن تایمز: مطالعه اسناد بن‌لادن گویای همکاری القاعده و رژیم ایران

واشینگتن تایمز نوشت: یک عضو وزارت دفاع آمریکا درباره دفتر خاطرات ۲۲۸صفحه‌ییِ دستنویس بن‌لادن گفت: این بزرگترین سندی است که تا کنون از تروریست‌های ارشد به دست آمده است.

این روزنامه نوشت: مطالعهٔ این اسناد نشان می‌دهد که آنچه در روابط میان القاعده و رژیم ایران وجود داشته، دشمنی نبوده و تنها در حد رقابت و نزاع بوده است و دو طرف توانسته‌اند با هم، همکاری و تبانی کنند.

جلوگیری از انتشار اسناد همکاری بن‌لادن و رژیم ایران توسط باراک اوباما

کلیفورد می، بنیانگذار و رئیس بنیاد "دفاع از دموکراسی‌ها"، از مخالفت باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق آمریکا با انتشار اسناد همکاری بن‌لادن و رژیم ایران خبر داد.

وی در مقاله‌یی در "واشینگتن تایمز" گفت کارشناسان ارشد در بنیاد "دفاع از دموکراسی‌ها" و سایر مراکز و مؤسسات طی سال‌های گذشته، شدیداً مخالف تصمیم دولت اوباما به منع انتشار اسناد بن‌لادن بودند و درخواست می‌کردند تا تمامی این اسناد در دسترس پژوهشگران، روزنامه‌نگاران، سیاستگذاران و افکار عمومی قرار گیرد. بر اساس این اسناد رژیم ایران در "ارائه کلیه کمک‌ها و تسهیلات از جمله ارایه ویزا، پول، سلاح، تا آموزش اعضای القاعده در اردوگاههای حزب‌الله لبنان"، همکاری کرده است.

بر اساس این اسناد، رژیم ایران یک پناهگاه امن برای شبه‌نظامیان القاعده بوده و در مقابل از این گروه خواسته تا به منافع ایالات متحده در سعودی و خلیج‌فارس حمله کند.

در یک سند جداگانه، بن‌لادن توضیح می‌دهد که از سال 2007ایران "مقر اصلی مرور بودجه، اعضا و ارتباطات القاعده " شده است.
کلیفورد می‌‌ تأکید می‌کند که "القاعده و رژیم ایران نه دشمن هم، بلکه رقبای یکدیگر هستند ".

اسناد روابط رژیم آخوندی با القاعده؛ توطئه و بند و بست علیه مقاومت ایران

به‌دنبال انتشار اسناد روابط رژیم آخوندی با القاعده توسط اطلاعات مرکزی آمریکا، لانگ‌وار ژورنال ۱۰آبان ۹۶متعلق به بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، گزارش داد: «محتمل است که در مجموعه (اسناد منتشر شده)، افشاگریهای باز هم بیشتری درباره روابط القاعده و (رژیم) ایران یافت شود».

این منبع افزود: «در یک سند ۱۹صفحه‌یی که هرگز دیده نشده بود، ارزیابی یک (مقام) ارشد (القاعده) درباره روابط این گروه با (رژیم) ایران دیده می‌شود. این مقام القاعده در این سند، نوشته است: (رژیم) ایران به برخی «برادران سعودی» در القاعده «هر چیزی را که نیاز دارند، از جمله پول و تسلیحات» و «تمرین در کمپ‌های حزب‌الله در لبنان را به ازای حمله به منافع آمریکا در عربستان و خلیج (فارس) » پیشنهاد کرده است».

نیوزمکس ۱۳آبان ۹۶نیز به‌نقل از بلومبرگ درباره افشای روابط رژیم آخوندی با القاعده، گزارش داد: «(رژیم) ایران در سال ۲۰۰۳، یک توافق احتمالی را با آمریکا مورد بررسی قرار داد و پیشنهاد کرد که برخی از عاملان القاعده را با اعضای سازمان مجاهدین خلق تبادل کند. البته این پیشنهاد هرگز عملی نشد».


بنیاد اروپایی آزادی عراق: رژیم ایران پدرخوانده بنیادگرایی و تروریسم تحت نام اسلام


بنیاد اروپایی آزادی عراق به ریاست استرون استیونسون با انتشار گزارش جدیدی در آذرماه ۹۶درباره نقش رژیم آخوندی به‌عنوان پدرخوانده و مرکز صدور بنیادگرایی و تروریسم تحت نام اسلام، به اِعمال تحریم‌های گسترده علیه سپاه پاسداران به‌عنوان عامل اصلی پیشبرد این سیاست، و اخراج همهٔ عوامل تروریست رژیم از منطقه فراخوان داد.
بنیاد اروپایی آزادی عراق در این گزارش ۲۴صفحه‌یی تحت عنوان «حمایت (رژیم) ایران از گروه‌های بنیادگرای اسلامی با استناد به اسناد روابط گسترده رژیم و القاعده که به‌تازگی توسط اطلاعات مرکزی آمریکا منتشر شد تأکید کرده است که رژیم برای پیشبرد سیاستهایش، تمایزی بین بنیادگرایان شیعی و سنی قائل نیست و همهٔ باندهای حکومت آخوندی، در سیاست صدور بنیادگرایی با هم اتفاق‌نظر دارند.

در مقدمه گزارش بنیاد اروپایی آزادی عراق به‌ریاست استرون استیونسون، صدور بنیادگرایی به‌عنوان یکی از پایه‌های استراتژی حکومت آخوندی طی ۳۸سال گذشته ذکر شده و توضیح داده شده است که هر چند حمایت رژیم از گروه‌های به‌اصطلاح شیعه همواره روشن بوده است، اما رژیم ولایت‌فقیه که مرکز صدور بنیادگرایی است، در این زمینه برای پیشبرد اهداف خودش، تفاوتی بین شیعه و سنی قائل نمی‌شود.
این گزارش سپس جزییاتی از روابط رژیم و القاعده را که به‌تازگی در اسناد مربوط به بن‌لادن فاش شد ذکر می‌کند و می‌افزاید: اکنون ضرورت فوری‌تری وجود دارد تا روابط رژیم ایران با گروه‌های بنیادگرای سنی به‌طور عام و با القاعده و داعش به‌طور خاص، مورد بازبینی قرار گیرد و فهم شود.
گزارش سپس به مشخصه‌های بنیادگرایی اسلامی پرداخته که یکی از آنها قساوت بی‌حد و حصر است؛ در این رابطه جنایاتی مثل قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷، اسیدپاشی به‌صورت زنان یا پاکسازی قومی توسط شبه‌نظامیان رژیم در عراق، به‌عنوان برخی از نمونه‌های عملکرد بنیادگرایان ذکر شده‌اند.
گزارش «حمایت (رژیم) ایران از گروه‌های بنیادگرای اسلامی» سپس به این حقیقت می‌پردازد که بنیادگرایی اسلامی در عصر معاصر، نخستین‌بار با روی کار آمدن خمینی جلاد به‌وجود آمد و در پی آن رژیم آخوندی به «حامی سیاسی، ذاتی، معنوی و استراتژیک تمامی بنیادگرایان اسلامی در سراسر جهان به‌رغم اختلافات آنها با این رژیم، تبدیل شد».



استراتژی جدید آمریکا در قبال رژیم ایران



مواد دوازده گانه خواسته شده از رژیم ایران عبارتند از:
  • اول، (رژیم) ایران باید به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، سرگذشت کامل ابعاد نظامی قبلی برنامهٔ اتمیش را اعلام کند و به‌طور دائم و قابل راستی‌آزمایی، از چنین فعالیتی تا به ابد دست بکشد.
  • (رژیم) ایران باید غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز در پی بازپردازش پلوتونیوم نباشد. این شامل بستن راکتور آب سنگین آن است.
  • (رژیم) ایران باید هم‌چنین به آژانس دسترسی نامحدود به تمامی سایتها در سراسر کشور بدهد.
  • (رژیم) ایران باید به تکثیر موشکهای بالستیک را به پایان بدهد و پرتاب آتی یا توسعه توانمندی موشکهای دارای توانمندی اتمی را متوقف کند.
  • (رژیم) ایران باید تمامی شهروندان آمریکایی و نیز شهروندان از کشورهای متحد و شریک ما را آزاد کند که بر پایه اتهامات جعلی در بازداشت یا در ایران مفقودند.
  • (رژیم) ایران باید به حمایت از گروه‌های تروریستی خاورمیانه پایان بدهد، از جمله حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین.
  • (رژیم) ایران باید به حق حاکمیت دولت عراق احترام بگذارد و اجازهٔ خلع سلاح، رفع بسیج و ادغام مجدد شبه‌نظامیان شیعی را بدهد.
  • (رژیم) ایران باید به حمایت نظامی از شبه‌نظامیان حوثی پایان بدهد و در راستای یک راه‌حل سیاسی مسالمت‌آمیز در یمن کار کند.
  • (رژیم) ایران باید تمامی نیروهایی را که تحت فرماندهی (این رژیم) هستند از سوریه خارج کند.
  • رژیم) ایران باید به حمایت از طالبان و سایر تروریستها در افغانستان و منطقه پایان بدهد و پناه‌دادن به القاعده را متوقف کند.
  • (رژیم) ایران باید به حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران از تروریستها و شبه‌نظامیان شریکش پایان بدهد.
  • (رژیم) ایران باید هم‌چنین رفتار تهدیدآمیزش را علیه همسایگان متوقف کند، که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند. این قطعاً شامل تهدیدات آن به نابودی اسراییل و شلیک موشک به عربستان سعودی و امارات و هم‌چنین شامل تهدیدات برای ناوبری بین‌المللی و حملات مخرب سایبری است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر