لينك به منبع:
واقعا دلیل اصلى این تلاش مذبوحانه و محکوم به شکست، از طرف رژیم چیست؟ آیا آنها نمیدانند که این ادعاهاى دروغین به ضد خودش تبدیل خواهد شد؟
وقتى با جدیت و تعمق کافى به این سئوال پاسخ بدهیم، میشود براحتى فهمید که چرا درد همیشگى رژیم ناشى از این مجاهدین و مقاومت هست! این درد رژیم را تا گور تاریخى اش همراهى خواهد کرد!
از
قیام دى ماه سال گذشته، صحنه سیاسى و اجتماعى کشورمان به طور غیر قابل
برگشت دچار تغییری شده است که هنوز ابعاد واقعى آن قابل جمعبندى کاملى
نیست، گسترش سریع قیام به بیش از ١٤٠ شهر و تبدیل شدن شعارهاى اقتصادى و
اجتماعى به نفى تمام عیار سیاسى نظام ولایتفقیه، چنان زلزله ى را به راه
انداخته که ریزش بارگاه سفیانی خلافت فقیه خامنهای دیگر نه تنها ممکن
ارزیابى میشود، بلکه خیلى از محافل سیاسى وارد تخمین زمانبندى سقوط رژیم
شدهاند.
این
یک واقعیت و قانونمندى صحنهی سیاست هست که همه چیز در سیاست جدى است،
موضعگیرى هاى سیاسى ولیفقیه در أوائل قیام دى ماه علیه سازمان مجاهدین
خلق، بهقدری براى برخیها، که سالها به ترفندهاى شیطان سازى رژیم در مورد
مجاهدین عادت کرده بوده و در مواردى آنها را هم تکرار میکردند، (اینکه به
عمد یا سهو این کار را میکردند، در اینجا موضوع بحث نیست) تکان دهنده بود
که این محافل اعترافهاى خامنهای را بخشى از یک اشتباه محاسبه و یا (به قول
سرکار استوار) پولی تیک ولایتفقیه میدانستند! حضرات عادت کرده بودند که
برحسب فرمودهی وزارت اطلاعات، مجاهدین را تمام شده، پیر، خارج نشین، فاقد
پایگاه اجتماعى و ... قلمداد بکنند. اما اعترافات ولیفقیه، البته آغشته به
دجالیت هاى ضد امپریالیستى، نشان داد که خامنهای چه جریانى را به عنوان
دشمن اصلى رژیم، معرفى میکند!
بالطبع با توجه به ماهیت کینهتوز ولیفقیه در مورد مجاهدین، جاى تعجب نداشت که رژیم دوباره به مسیر جنگ روانى علیه مجاهدین ادامه خواهد داد.
در همین اوقات که از زمین و زمان براى رژیم مشکل از داخل و خارج، قطار شده و انواع بحرانها از سر روى رژیم بالا میرود، شاهد فعال شدن زنجیرهی فعالیتهای وزارت اطلاعات علیه مجاهدین مستقر در آلبانى و جنگ سیاسى در پارلمان اروپا توسط مزدوران شناخته شده و بدنام مثل "آن سینگلتون" و برخى مهرههای نزدیک به رژیم مثل" آن گومز" علیه مقاومت ایران هستیم. براستى چرا؟ مگر سرشان درد میکند که با این برخوردها، کفه اى سیاسى مجاهدین و مقاومت را سنگین بکند؟؟
بدیهى است که سرگیجهی ناشى از کلان ضربهی خروج مجاهدین از قتل گاه لیبرتى، امکان عکسالعمل سریع را از رژیم گرفته بود، اما رژیم بلافاصله با تقویت بیسابقهی دستگاه تروریست - دیپلماتیک خود در آلبانى به طور ویژه و بالکان به طور عام، وارد صحنهی جنگى شده که البته اولین ضرر کننده و بازندهی آن همان حکومت ولیفقیه، خواهد بود.
در این راستا دو تن از همکاران وزارت اطلاعات رژیم ولایت، توسط مقامات آلبانى دستگیر شدند.
وقتى که مقاومت و مجاهدین خلق ایران در هر صحنه حاضر بشوند، آن صحنه به یک جنگ جدى علیه رژیم تبدیل میشود.
این صحنه هم جدا از این قاعده نیست. زمان براى رژیم بسیار جدى است. آمران و ریزهخواران جنگ روانى رژیم علیه مجاهدین در این مقطع زمانى فوقالعاده حساس، میدانند که استفاده از داستانهای سرهمبندی شده در دوران اقامت مجاهدین در عراق، در اروپا و در دسترس بودن براى مطبوعات و سفارتها و شخصیتهای سیاسى، چندان هوشمندانه نیست، اما "چه کند، بی نوا ندارد بیش!!"
ژرارد دوپره رئیس گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا در اعلامیهی به این مناسبت میگوید:
" پارلمان اروپا از سال ۲۰۰۹ در حمایت از حقوق اعضای سازمان مجاهدین خلق چندین قطعنامه و بیانیههای رسمی مکتوب تصویب کرد. پس از یک کمپین گسترده بینالمللی، همه مخالفان ایرانی توانستند عراق را تحت نظارت سازمان ملل متحد ترک کنند و بیشترشان در سال ۲۰۱۶ در آلبانی مستقر بشوند.
این انتقال و استقرار با حمایت کامل دولت آلبانی و احزاب مخالف این کشور انجام شد. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به طور منظم از این پناهندگان در آنجا بازدید می کند و تمامی این ادعاها که افراد برخلاف میل خودشان در یک کمپ نگه داشته شدهاند، کاملا نادرست و بی اساس است.. چندین نماینده پارلمان اروپا در 2 سال گذشته از آنها در آلبانی بازدید کرده اند.
لذا
ما از جلسهای که در ۱۰ آوریل توسط خانم آنا گومش و خانم پاتریشیا لالوند
در پارلمان اروپا تحت عنوان «تهدید مجاهدین خلق در آلبانی» برگزار شد و در
آن اطلاعات دروغین برای تضعیف استاتو پناهندگان ایرانی در آلبانی مورد
استفاده قرار گرفت، کاملا شوکه شدیم. بسیاری از نمایندگان پارلمان اروپا از
گروههای مختلف سیاسی یک بیانیه مشترک اعتراضی درباره این کمپین شیطان
سازی علیه اپوزیسیون ایران امضا کردند."بالطبع با توجه به ماهیت کینهتوز ولیفقیه در مورد مجاهدین، جاى تعجب نداشت که رژیم دوباره به مسیر جنگ روانى علیه مجاهدین ادامه خواهد داد.
در همین اوقات که از زمین و زمان براى رژیم مشکل از داخل و خارج، قطار شده و انواع بحرانها از سر روى رژیم بالا میرود، شاهد فعال شدن زنجیرهی فعالیتهای وزارت اطلاعات علیه مجاهدین مستقر در آلبانى و جنگ سیاسى در پارلمان اروپا توسط مزدوران شناخته شده و بدنام مثل "آن سینگلتون" و برخى مهرههای نزدیک به رژیم مثل" آن گومز" علیه مقاومت ایران هستیم. براستى چرا؟ مگر سرشان درد میکند که با این برخوردها، کفه اى سیاسى مجاهدین و مقاومت را سنگین بکند؟؟
بدیهى است که سرگیجهی ناشى از کلان ضربهی خروج مجاهدین از قتل گاه لیبرتى، امکان عکسالعمل سریع را از رژیم گرفته بود، اما رژیم بلافاصله با تقویت بیسابقهی دستگاه تروریست - دیپلماتیک خود در آلبانى به طور ویژه و بالکان به طور عام، وارد صحنهی جنگى شده که البته اولین ضرر کننده و بازندهی آن همان حکومت ولیفقیه، خواهد بود.
در این راستا دو تن از همکاران وزارت اطلاعات رژیم ولایت، توسط مقامات آلبانى دستگیر شدند.
وقتى که مقاومت و مجاهدین خلق ایران در هر صحنه حاضر بشوند، آن صحنه به یک جنگ جدى علیه رژیم تبدیل میشود.
این صحنه هم جدا از این قاعده نیست. زمان براى رژیم بسیار جدى است. آمران و ریزهخواران جنگ روانى رژیم علیه مجاهدین در این مقطع زمانى فوقالعاده حساس، میدانند که استفاده از داستانهای سرهمبندی شده در دوران اقامت مجاهدین در عراق، در اروپا و در دسترس بودن براى مطبوعات و سفارتها و شخصیتهای سیاسى، چندان هوشمندانه نیست، اما "چه کند، بی نوا ندارد بیش!!"
ژرارد دوپره رئیس گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا در اعلامیهی به این مناسبت میگوید:
" پارلمان اروپا از سال ۲۰۰۹ در حمایت از حقوق اعضای سازمان مجاهدین خلق چندین قطعنامه و بیانیههای رسمی مکتوب تصویب کرد. پس از یک کمپین گسترده بینالمللی، همه مخالفان ایرانی توانستند عراق را تحت نظارت سازمان ملل متحد ترک کنند و بیشترشان در سال ۲۰۱۶ در آلبانی مستقر بشوند.
این انتقال و استقرار با حمایت کامل دولت آلبانی و احزاب مخالف این کشور انجام شد. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به طور منظم از این پناهندگان در آنجا بازدید می کند و تمامی این ادعاها که افراد برخلاف میل خودشان در یک کمپ نگه داشته شدهاند، کاملا نادرست و بی اساس است.. چندین نماینده پارلمان اروپا در 2 سال گذشته از آنها در آلبانی بازدید کرده اند.
واقعا دلیل اصلى این تلاش مذبوحانه و محکوم به شکست، از طرف رژیم چیست؟ آیا آنها نمیدانند که این ادعاهاى دروغین به ضد خودش تبدیل خواهد شد؟
وقتى با جدیت و تعمق کافى به این سئوال پاسخ بدهیم، میشود براحتى فهمید که چرا درد همیشگى رژیم ناشى از این مجاهدین و مقاومت هست! این درد رژیم را تا گور تاریخى اش همراهى خواهد کرد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر