جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۶, یکشنبه

مروری بر رسانه‌های حکومتی – یکشنبه شانزدهم اردیبهشت

لينك به منبع:

  • 1397/02/16
گزیده روزنامه های حکومتی
گزیده روزنامه های حکومتی
عنوانهای صفحات اول روزنامه‌های حکومتی در روز یکشنبه 16اردیبهشت صحنه جنگ باندها بر سر تلگرام و نگرانی مشترکشان در مورد برجام است:
آرمان: پیشنهادی که در مجلس مطرح شد، فیلترینگ؛ راستی‌آزمایی رأی مردم
آفتاب یزد: پایان برجام به‌معنی رویگردانی مردم از اصلاح‌طلبان است
ابتکار: تلگرام، فیلترینگ و ناامیدی از دموکراسی
اعتماد: مجلس علیه فیلترینگ
اطلاعات: رئیس‌جمهوری فیلترینگ تلگرام مورد تأیید دولت نیست
شهروند: اختیارات قانونی رئیس جمهوری، مجلس و مردم چیست؟ به‌دنبال راه‌کار ملی برای چالش تلگرام
قدس: پست صفحه اینستاگرامی رئیس‌جمهور درباره فیلترینگ، واکنشهای زیادی بر انگیخت – اولویت کشور معیشت مردم است؛ نه تلگرام
کیهان: آمریکا دنبال کودتای ارزی، دولت تدبیر مشغول تلگرام بازی!
وطن امروز: دولت مسئولیت ناپذیر
همدلی: تلگرام بحران شد
آرمان: برجام و سناریوهای پیش روی ایالات متحده
آفتاب یزد: پایان برجام به‌معنی رویگردانی مردم از اصلاح‌طلبان است
ابرار: ماکرون: اقدام احتمالی ترامپ برای خروج از برجام یعنی آغاز جنگ
ابرار: ترامپ: وقتی ایرانیان مرگ بر آمریکا می‌گویند چه کسی با آنها توافق امضا می‌کند
افکار: علاءالدین بروجردی: برقراری مجدد تحریمها توجیهی برای ادامه برجام باقی نخواهد گذاشت
حمایت: بلوف جنگ با زمزمه خروج از برجام! دبیرشورای عالی امنیت ملی: شکل‌گیری جنگ علیه ایران امکان ناپذیر است
رسالت:‌نقشه برجامی مشترک آمریکا و اروپا
سیاست روز: جواد منصوری: یک نفر از دولت اعتراف کند که اشتباه کردیم

تصویب لوایح سه‌گانه ضمیمه اف.ای.تی.اف و ملاقات محرمانه ظریف با جان کری موضوع اصلی  روزنامه‌های دلواپسان نزدیک به خامنه‌ای است:
کیهان: ۳لایحه فاجعه آفرین در دستور کار امروز مجلس، آزمون خطیر نمایندگان ملت
کیهان: تمدید محدود برجام بازی تازه آمریکا برای فشار به ایران
قدس:  مجلس زیر بار فشار برای قانونی کردن لوایح سه‌گانه اف.ای.تی.اف نرود – هشدار! خطر خود تحریمی
جوان: محرمانه‌های دلواپسان برجام بی‌سرانجام، تمسخر معنادار ترامپ بعد از افشای ملاقات محرمانه ظریف و کری
جوان: روحانی از جان کری به کری جان رسید!
عصرایرانیان: سخنگوی شورای نگهبان مطرح کرد: ایراد مصوبه «پالرمو» بسیار فراتر از یک اشکال تایپی

ارگان خامنه‌ای باند روحانی و مجلس ارتجاع را در مورد تصویب لوایح سه‌گانه مورد حمله و اخطار قرار داده است:
کیهان: کیهان: خود‌کشی از ترس مرگ؟!(یادداشت روز)
زمستان سال 1387بود که گروه ویژه اقدام مالی (FATF) ایران را به بهانه «عدم کارآمدی در رژیم مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم» در لیست سیاه خود قرار‌ داد. اتفاقی که آن روزها خیلی به چشم نیامد، اما نخستین حلقه از زنجیره اقداماتی بود که خیلی زود سناریوی «تحریم‌های فلج‌کننده» را کامل می‌کرد.
ما در حالی به جرم حمایت از تروریسم سازمان‌یافته و پولشویی از حقوق مشروع خود محروم می‌شدیم که کشورمان آماج تهدیدات تروریستی بود
نمی‌توان این نکته تلخ را ناگفته گذاشت که دولت تدبیر و امید که سالهاست شعار شفافیت سر می‌دهد، در سال 94 یک کار عجیب و پر خطر دیگر در راستای همه پنهان‌کاریها و چوب حراج زدنها به منافع ملی زد! در آن سال دولت، پیشنهاد گروه ویژه اقدام مالی (FATF) که به «برنامه اقدام» موسوم شد را پذیرفت، بدون این‌که نیازی ببیند بر اساس قانون اساسی آن را به تصویب نمایندگان برساند!
کسی در اینجا خبر‌دار نشد که این تعهدات چه بود و ما در آن 42ماده چه تعهدی داده بودیم، اما هرچه بود، ایجاد تغییرات اجباری در برخی قوانین و نیز تصویب اجباری برخی قوانین، از جمله آن تعهدات بود!
در اثر این تعهدات، دولت یازدهم پی‌در‌پی لوایحی به مجلس فرستاد و با به‌کارگیری انواع و اقسام روش‌ها، کاری کرد که در مجلس تصویب شود! آخرین نمونه تاریخی و بی‌سابقه آن، تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو بود که با ترجمه غلط و منحرف به مجلس داده شد تا نمایندگان بی‌اطلاع آن را تصویب کرده و ایران به یکی دیگر از این قیود تن دهد!...
کیهان: خود‌کشی از ترس مرگ؟!(یادداشت روز)
زمستان سال 1387بود که گروه ویژه اقدام مالی (FATF) ایران را به بهانه «عدم کارآمدی در رژیم مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم» در لیست سیاه خود قرار‌ داد. اتفاقی که آن روزها خیلی به چشم نیامد، اما نخستین حلقه از زنجیره اقداماتی بود که خیلی زود سناریوی «تحریم‌های فلج‌کننده» را کامل می‌کرد.
ما در حالی به جرم حمایت از تروریسم سازمان‌یافته و پولشویی از حقوق مشروع خود محروم می‌شدیم که کشورمان آماج تهدیدات تروریستی بود
نمی‌توان این نکته تلخ را ناگفته گذاشت که دولت تدبیر و امید که سالهاست شعار شفافیت سر می‌دهد، در سال 94 یک کار عجیب و پر خطر دیگر در راستای همه پنهان‌کاریها و چوب حراج زدنها به منافع ملی زد! در آن سال دولت، پیشنهاد گروه ویژه اقدام مالی (FATF) که به «برنامه اقدام» موسوم شد را پذیرفت، بدون این‌که نیازی ببیند بر اساس قانون اساسی آن را به تصویب نمایندگان برساند!
کسی در اینجا خبر‌دار نشد که این تعهدات چه بود و ما در آن 42ماده چه تعهدی داده بودیم، اما هرچه بود، ایجاد تغییرات اجباری در برخی قوانین و نیز تصویب اجباری برخی قوانین، از جمله آن تعهدات بود!
در اثر این تعهدات، دولت یازدهم پی‌در‌پی لوایحی به مجلس فرستاد و با به‌کارگیری انواع و اقسام روش‌ها، کاری کرد که در مجلس تصویب شود! آخرین نمونه تاریخی و بی‌سابقه آن، تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو بود که با ترجمه غلط و منحرف به مجلس داده شد تا نمایندگان بی‌اطلاع آن را تصویب کرده و ایران به یکی دیگر از این قیود تن دهد!
هرچه بود، دولت همه توانش را در راستای به دست آوردن دل آمریکا به کار بست و «برنامه اقدام» را مو به مو اجرا کرد!
اما‌ اشتهای دشمن سیری‌ناپذیر است و تا نابودی کامل ما از پای نمی‌نشیند!... دست به دبه زدند و ساز تازه‌یی کوک کردند!
تیرماه 96 گروه ویژه اقدام مالی FATF نشست داشت و ما یعنی دولتمردان خوش‌خیالمان منتظر این‌که پرونده ایران از لیست کشور‌های پرریسک هم خارج شود، اما آنها خیلی راحت اعلام کردند که ایران هیچ کار خاصی نکرده است که انتظار عادی‌سازی وضعیتش را داشته باشد! بنا بر این هم‌چنان در لیست کشور‌های پرریسک باقی می‌ماند!
همین تصمیم کافی بود تا دل برخی در داخل کشور به وحشت بیفتد و برای اثبات هرچه بیشتر حسن نیت(!) تلاش تازه‌یی را آغاز کنند! نتیجه آن تلاش‌ها که با مذاکره با کشورهایی مثل آلمان و اتریش پیش رفته بود، اخذ مهلتی 4ماهه بوده تا کشورمان اقدامات باقی مانده در «برنامه اقدام» را کامل و نهایی کند!
نکته تلخ ماجرا این‌که مقامات دولت، بدون کمترین مقاومتی تسلیم خواست آنها بودند و در حالی‌که رهبر انقلاب صریحاً از برجام‌های یک و دو و سه و... نهی کرده بودند، بدون آوردن اسم، در حال تحقق آن بودند!
لابد می‌پرسید ارتباط این فشار‌ها با برجام چیست؟!
خوب است بدانید در میان 9اقدام مشخصی که FATF اجرای آنها را از مقامات کشورمان طلب کرده بود، مواردی مانند تصویب «لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم یا همان پالرمو» و لایحه «اصلاح قوانین مبارزه با تأمین مالی تروریسم و مبارزه با پولشویی» وجود داشت که هر دو دقیقاً ارتباطات منطقه‌یی ایران و حمایت‌های ما از نهضت‌های آزادیبخش و جنبش‌های انقلابی مثل انصار‌الله و حزب‌الله را هدف گرفته بود و معلوم است که پذیرش و تصویب این مقررات، یعنی اجرای برجام دو و سه و...!
یعنی همان‌طور که آنها توانستند بدون شلیک حتی یک گلوله، برنامه هسته‌یی ما را متوقف کنند، حالا قصد دارند همان سناریو را در موضوعات منطقه‌یی ما عملی کنند، آن هم با رأی مستقیم نمایندگان مجلس و تلاش و لابی پشت‌پرده برخی دولتمردان!
از کشورمان مطالبه شد و اعلام گردید که در نشست ماه ژوئن (تیرماه 97) FATF، درباره وضعیت ایران تصمیم‌گیری خواهد شد. برهمین اساس، فشارهای دولت به مجلس برای بررسی سریعتر لوایح سه‌گانه درخواستی FATF تشدید شد و نهایتاً این موضوع در دستور کار این هفته مجلس قرار گرفت.
حالا روی میز نمایندگان مجلس، سه لایحه مهم و حیاتی قرار دارد که مهمترین آنها، لایحه الحاق به پالرمو است... بنابر‌این ساده‌لوحی است اگر فکر کنیم آنها با دیکته پالرمو دنبال منطقه‌یی عاری از تروریست هستند، آنها در یک کلام می‌خواهند همه سرپل‌های ما با جهان مستضعفین را قطع کنند!
اهرم قوی برای این کار، عدم همکاریهای بانکی با ایران است. چیزی که همه نمایندگان و دیگر مقامات را می‌ترساند و به آنها می‌گوید«از ترس مرگ خود‌کشی کنید»!...اما دولت دست‌بردار و عبرت‌بگیر نیست و باز هم فشار پشت فشار برای تصویب لوایح سه‌گانه!
امروز این لوایح روی میز نمایندگان است. به جرأت می‌توان گفت این یکی از تاریخی‌ترین روزهای عمر مجلس دهم است و آثار این تصمیم، استقلال و حریت ایران را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
آیا نمایندگان از ترس مرگ دروغین و دشمن ساخته، خود‌کشی می‌کنند یا مردانه می‌مانند و راهی می‌گشایند؟

کیهان: آزمون خطیر نمایندگان ملت
3لایحه فاجعه‌آفرین در دستور کار امروز مجلس
این هفته، یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین هفته‌های مجلس دهم خواهد بود زیرا بررسی سه لایحه «الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم»و «اصلاح قوانین مبارزه با تأمین مالی تروریسم» و «لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» یعنی همان لوایح سه‌گانه درخواستی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) از ایران، در دستور کار مجلس قرار دارد. بررسی این لوایح با اصرار دولت و با قید اولویت، در دستور کار این هفته مجلس قرار گرفته است زیرا مدت کوتاهی تا زمان برگزاری نشست ماه ژوئن (تیرماه 97) FATF که پایان مهلت ایران برای انجام اقدامات باقی مانده در «برنامه اقدام» محسوب می‌شود، باقی مانده است.
دولت روحانی تلاش دارد تا با تحت فشار قرار دادن نمایندگان مجلس، این لوایح هم مشابه لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو، در مدت کوتاهی به تصویب برسد. این در حالی است که تصویب و اجرای لوایح سه‌گانه مذکور، تهدیدات امنیتی جبران‌ناپذیری برای به همراه خواهد داشت
الف- لایحه پیوستن به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (TF)، که تصویب و اجرای آن در بند 29برنامه «اقدام» مورد تأکید FATF گرفته است، نقش مهمی در ایجاد زیرساخت‌های حقوقی در ایران بر ضد محور مقاومت ایجاد می‌کند و ابعاد پیوستن به آن به مراتب گسترده‌تر از کنوانسیون پالرمو است. موضوعات تعریف تروریسم و همکاریهای قضایی میان کشورها برای مبارزه با آن، دو نقطه کانونی و تعیین‌کننده این لایحه است. در این لایحه، اقداماتی را که از سوی مردم یک کشور به منظور مقابله با استعمار یا ‌اشغال خارجی انجام می‌شود، از مصادیق تروریسم استثنا نشده است. بنابراین در صورت تصویب این لایحه، استقلال سیاسی کشورمان نقض خواهد شد و عملاً مجبور خواهیم شد تعریف تروریسم را مشابه با استانداردهای بین‌المللی (بخوانید کشورهای غربی) بپذیریم. به عبارت دیگر، خروجی تحمیل شدن این شرایط تحقیرآمیز به کشورمان، قرار گرفتن گروه‌های مقاومت مانند حزب‌الله لبنان در لیست گروه‌های تروریستی است!
ب- مهم‌ترین نکته در لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی، کاهش سطح درگیری و انتزاع وظایف اجرایی از شورای عالی مبارزه با پولشویی و در عوض، افزایش قابل‌توجه اختیارات و دامنه عملیاتی واحد اطلاعات مالی(FIU) در حوزه پردازش و به‌ اشتراک‌گذاری اطلاعات مربوط به مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم بوده است
در نتیجه، تصویب این لایحه می‌تواند زمینه مناسبی برای تحقق خواسته آمریکا مبنی بر این‌که در همکاری کشورهای مختلف با ایران، نباید ذی‌نفع واقعی، جزو اعضای لیست تحریمی (SDN LIST) باشد، را فراهم کند.
ج- سومین لایحه درخواستی FATF هم لایحه اصلاح قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم است. در بند 8برنامه «اقدام»، FATF از ایران خواسته است که تبصره 2ماده 1این قانون مبنی بر معافیت جرم تأمین مالی تروریسم برای گروه‌های مشخص‌شده برای تلاش برای مقابله با ‌اشغال خارجی، استعمار و نژادپرستی را حذف نماید...
قطعا تصویب این لایحه، می‌تواند زمینه را برای پذیرش تعاریف بین‌المللی از تروریسم و مصادیق آن، هموار کند.... درنتیجه، با اجرای کامل بندهای 21و31«برنامه اقدام»، بازیگران اقتصادی ایرانی غیرتحریمی یا باید با نهادهای تحریمی ایرانی همکاری کنند و در مقابل، عدم همکاری بانکهای خارجی و قرار گرفتن مجدد در لیست تحریم را تحمل کنند و یا نهادهای تحریمی ایرانی را تحریم کرده و از فضای ایجاد شده در پسابرجام استفاده ‌کنند. در این شرایط، طبیعی است که برخی از بازیگران گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. به‌عنوان نمونه، واحد ارزی شعبه مستقل مرکزی بانک ملت در خردادماه 95 با صدور نامه‌یی به یکی از نهادهای باقی مانده در لیست تحریم‌های آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل با ‌اشاره به «شرایط دوره پساتحریم، و با توجه به مفاد سند برجام» به این نهاد اعلام کرد که کارسازی خدمات ارزی برای این نهاد امکان‌پذیر نیست... دور باطل و بی‌نتیجه همکاری گسترده با FATF
برطرف شدن موانع همکاری بانکهای خارجی با ایران در شرایط پسابرجام، مهم‌ترین علت همکاری گسترده ایران با FATF در دولت روحانی است. این در حالی است که برخلاف تصور برخی از مسئولان ارشد کشورمان مانند رئیسکل بانک مرکزی، همکاری ایران با FATF تلاش بی‌نتیجه‌ای برای افزایش تمایل بانکهای خارجی با کشورمان است زیرا هرچه ایران تلاش کند تا با افزایش شفافیت، ریسک همکاری با خود را کاهش دهد، آمریکا با افزایش افراد و نهادهای ایرانی تحریمی اثر آن را خنثی خواهد کرد.

در روزنامه‌های باند خامنه‌ای تنها یک روزنامه به ملاقات محرمانه ظریف و کری واکنش نشان داده است. در این واکنش اثری از خط و نشانهای قبلی دیده نمی‌شود:
جوان: تمسخر معنادار ترامپ بعد از افشای ملاقات محرمانه ظریف و کری
یک روزنامه آمريکایی مدعی شده است که وزیر خارجه سابق آمريکا در سفر اخیر وزیر خارجه ایران به نیویورک با وی دیدار و درباره حفظ توافق هسته‌یی با وی تبادل‌نظر کرده است. همزمان دونالد ترامپ بدون اشاره مستقیم به چنین دیداری به تمسخر جان کری و شیوه مذاکرات وی پرداخته است تا بار دیگر مشخص شود که نظام سیاسی آمريکا این استعداد را دارد که تعهدات خود را با روی کار آمدن شخص جدید بر مسند هدایت کاخ سفید، زیرپا بگذارد.
روزنامه «بوستون‌گلوب» نوشت جان کری وزیر خارجه سابق آمريکا در راستای تلاش برای نجات دادن یکی از مهم‌‌ترین دستاوردهایش در زمان حضور در سمت وزارت‌خارجه آمريکا یک‌‌‌‌شنبه دو هفته پیش وارد نوعی دیپلوماسی غیرمعمول و پشت‌پرده با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران شده است. «بوستون‌گلوب» به‌نقل از یک منبع آگاه نوشته این دومین بار ظرف حدود دو ماه گذشته است که «کری» و «ظریف‌» برای تدوین راهبرد‌‌‌‌هایی برای نجات برجام با یکدیگر دیدار کرده‌اند. روزنامه آمريکایی از تلاش کری برای نجات برجام به‌عنوان «مأموریتی جسورانه، هر چند مخفی» نام برده و نوشته او برای وارد آوردن فشارهای بیرونی روی دولت ترامپ برای ماندن در برجام به فهرست‌‌‌‌‌هایی از ارتباطاتش متوسل شده که در دوران حضورش در وزارت‌خارجه آمريکا جمع‌آوری کرده است. منبع مورد استناد روزنامه آمريکایی ادعا کرده «کری» ماه گذشته هم با «فرانک والتر اشتاین‌مایر»، رئیس‌جمهور آلمان دیدار و همچنین با «فدریکا موگرینی»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تلفنی گفتگو کرده است. وزیر خارجه سابق آمريکا با «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه نیز در پاریس و نیویورک دیدار کرده و با وی به دو زبان انگلیسی و فرانسه درباره تهدیدهای هسته‌یی در منطقه رایزنی کرده است. وزیر خارجه سابق آمريکا تلاشی مخفیانه هم در حمایت از برجام در کنگره این کشور داشته است.
رئیس‌جمهور آمريکا بامداد ‌‌‌‌‌شنبه در یک سخنرانی در نشست «انجمن ملی سلاح‌»
به شکل معناداری جان کری را مسخره کرد. ترامپ با اشاره به آنچه به گفته وی هشدارهای برخی از کارشناسان درباره اجتناب از صحبت کردن درباره کره‌شمالی بوده، گفت: «برای سالیان متوالی ما این مشکل را داشتیم و آنها می‌گفتند، صحبت نکنید. ممکن است او (رهبر کره‌شمالی) را عصبانی کنید. حرف نزنید. اگر بیانیه وحشتناکی درباره ایالات متحده صادر شود، شما چیزی نگویید.» وی گفت: «همین اتفاق درباره ایران افتاده است. خاطرتان هست؟ ما آن توافق وحشتناک را امضا کرده‌ایم و آنها در خیابان‌‌‌‌‌ها راهپیمایی می‌کنند و مرگ بر آمريکا می‌گویند.»...
جوان: یادداشت سردبیر:روحانی از جان کری به کری جان رسید!
ظریف در ماه‌های اخیر دو بار با جان‌کری دیدار کرده است. هر دو که از دلواپسان جدید برجام هستند، سودای نجات برجام را در سر دارند. ظاهراً اعتماد روحانی به جان کری – که «امضایش تضمین است» - هم‌چنان پابرجاست.
این تفاوت البته آشکار است که روحانی در ایران، همه بدبختی‌ها و گرفتاریها و عقب‌ماندگی‌ها و خسارتها را از «دولت قبل» می‌داند، اما در باب آمريکا برعکس می‌اندیشد و همه گره‌گشایی‌ها را از دولت قبل آمريکا و از دموکراتها انتظار می‌کشد! بهتر آن است که بگوییم روحانی با یک حزب و با یک فرد عهدنامه هسته‌یی بسته است نه با یک کشور که آمريکا باشد.
برخی جمهوریخواهان نزدیک به رئیس‌جمهور آمريکا معتقدند ترامپ دست کم برای یک دوره کوتاه مدت دیگر برجام را تمدید می‌کند، در آن صورت باز هم به جای منافع برجام صرفاً یک مشت حرف تکراری نصیب ملت می‌شود و روحانی یک بار دیگر در برابر منتقدان شناخته شده برجام که تمدید دوباره آن را نشانه رضایت آمريکا از برجام می‌دانند، به صحنه می‌آید و تمدید برجام را علامت استحکام آن و ناچاری آمريکا به تمکین از آن معرفی می‌کند. وقت آن است که روحانی این بار توضیح دهد اگر برجام استحکام دارد و آمريکا قدرت خروج از آن را ندارد، چرا این روزها با نگرانی شدید از سرنوشت برجام حرف می‌زنند و دنبال «جان کری» افتاده‌اند و شاید او را «کری جان» صدا می‌زنند و مثل اسفند روی آتش شده‌اند؟!
واضح است که روحانی از ناحیه اقتصاد کشور که یک تابلوی آن دلار 6400تومانی و سکه 2میلیون و صدهزار تومانی است و محصول تدبیر و امیدآفرینی دولت خود اوست، تحت فشار است اما در تصمیمی عجیب برای رهایی از این فشارها به سراغ جان کری که سقف تلاش‌های او برای برجام، چیزی نیست که خارج از سبد آمريکا و در سبد ایران باشد، می‌رود.
عجیب‌تر از همه‌چیز آن است که روحانی درباره تلگرام با آن که محرمانه‌های زیادی را از مردم مخفی می‌کند- از جمله این‌که او با فیلتر تلگرام موافق بوده و فقط زمان آن را نامناسب می‌دانسته است- با هشتگ «محرمانه نداریم» حرف می‌زند اما در برجام محرمانه‌های ناگفتنی با کری جان دارد. اگر دیدار با کری دستاوردی دارد باید به اطلاع مردم برسد و اگر ندارد باید درباره ناکامی‌های دیدار دوباره با مردی که امضایش تضمین بود، به مردم توضیح داده شود.
روحانی اصولاً فردی امنیتی و محرمانه‌کار است، چنانکه هنوز از برخی جزئیات برجام مردم را آگاه نکرده است. وزرای او قراردادهای نفتی و قرارداد با پژو را محرمانه اعلام می‌کنند و برخی رفتارهای اقتصادی و اجتماعی دولت او شایسته هشتگ «کاملاً محرمانه» است و حالا اما خبر می‌رسد که او وزیر خارجه‌اش را به سراغ جان‌کری می‌فرستد؛ دموکرات پاشکسته‌ای که نوبت گاوچرانی‌اش فرا رسیده و احتمالاً مثل بسیاری از دولتمردان سابق آمريکا روزها را در صفحات آگهی روزنامه‌ها به‌دنبال یک مزرعه پرورش گاو خوب است

در روزنامه‌های باند حسن روحانی نسبت به برجام و این‌که رژیم چه باید بکند هر چند خط غالب تمکین و کوتاه‌آمدن در وحشت از پیامدهای خروج رژیم از برجام است اما باز هم ضدونقیض گویی کردهاند تا بن‌بست نظام را لاپوشانی کنند:
شرق:   تخریب برجام و برگ برنده ایران
اکنون با وجود دولت افراطی و با گفتمان ضدایرانی ترامپ، آینده برجام با ابهام روبه‌رو است. به موازات آن، بحث واکنش‌های ایران به خروج احتمالی ترامپ از برجام اهمیت می‌یابد.
طبعا برجام صرفاً وسیله بود؛ وسیله‌ای برای کنترل و مهار سه‌گانه تحریم، ایران‌هراسی و مهم‌تر از همه، سیاست تغییر رژیم (regime change). برجام در حالت ایده‌آل، با غیرامنیتی‌کردن ایران و خارج‌کردن آن از نقطه کانونی بحران در جهان، سه‌گانه یادشده را تأمین می‌کرد.
اما اگر برجام تنها به‌عنوان یک وسیله در نظر گرفته می‌شد، اکنون نیز نباید ناامید بود؛ زیرا روشن است که یک وسیله، در صورت کارنکردن، قابل اصلاح یا حتی جایگزینی است. اگر برجام را وسیله کنترل سه‌گانه خطرناک بالا بدانیم، حفظ آن تنها تا هنگامی حائز اهمیت و ضروری است که هدف خود را تأمین کند؛ اما آیا برجام سه‌گانه بالا را تأمین کرده است؟ دشوار است که صرفاً با بله یا خیر پاسخی قطعی داد.
با مرور سه‌گانه یادشده روشن می‌شود برجام به‌عنوان وسیله، به شکلی که انتظار می‌رفت، کار نکرده است. دلیل آن بدعهدی دولت ایالات متحده است؛ بنابراین، انگیزه‌های ایران برای ابقای برجام و پایبندی به آن نباید بالا باشد. در نتیجه، خروج ایران از برجام پس از خروج ایالات متحده با توجه به سه‌گانه یادشده، عقلانی‌ترین گزینه به‌نظر می‌رسد؛
روی دیگر سکه سیاست جدید ایالات متحده و اهداف آن است. به عبارتی، سیاست‌گذار ایرانی نباید تنها بر‌اساس چالشهای داخلی تصمیم‌گیری کند. اهداف طرف مقابل گاه از اولویت‌های داخلی نیز مهم‌تر و توجه به آنها ضروری‌تر است. پرسش آن است که ترامپ چه می‌خواهد؟
برای دولت جدید آمریکا تخریب برجام وسیله است؛ وسیله‌ای برای بازگرداندن ایران به نقطه کانونیِ بحران. دولت ترامپ تنها برجام را هدف نگرفته است. هدف بار دیگر تغییر رژیم است. ابزار رسیدن به تغییر رژیم، تخریب برجام و بازگرداندن ایران به نقطه آغاز یعنی تبدیل آن به نقطه کانونیِ بحران در جهان است. تمرکز بر سیاست منطقه‌یی ایران و سخن از لزوم یک توافق مکمل برای برجام تنها اهداف اعلامی با هدف اعمالیِ تغییر رژیم است.
کاستن از جذابیت برجام برای ایران و محدودکردن انگیزه‌های آن برای تداوم سیاست فعلی، یکی از مهم‌ترین اهدافی است که دولت ترامپ دنبال می‌کند. چنان‌چه ترامپ مطمئن بود که تهران بلافاصله پس از او از برجام خارج خواهد شد، چه بسا پیش‌از‌این از برجام خارج شده بود؛ زیرا خروج واکنشی ایران از برجام کمک فراوانی به سیاست امنیتی‌کردن تهران در منطقه و جهان می‌کند و ایران به‌سادگی به نقطه کانونیِ بحران در جهان بازگشته و در نتیجه، سه‌گانه مورد نظر ایران (رفع تحریم، کنترل ایران‌هراسی و گذار از سیاست تغییر رژیم) اساساً معنای خود را از دست می‌داد.
با در‌نظر‌گرفتن اهداف و رویکردهای دولت ترامپ در قبال ایران، گزینه عقلانیِ خروج از برجام میزانی از عقلانی‌بودن خود را از دست می‌دهد؛ زیرا ایران به‌محض خروج از برجام، توان ‌درخورتوجهی به دولت ترامپ در بازگرداندن ایران به دوره تحریم‌های شکننده تحت فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل خواهد داد.
تفاوت خروج تهران از برجام و یا تداوم تعهد به آن در این نکته نهفته است که ترامپ با مشروعیت بین‌المللی، تحریم‌ها را علیه ایران بازگردانده و حتی مخالفانِ خود (روسیه و چین) و اطراف غیرموافق (آلمان، انگلیس و فرانسه) را همراه خواهد کرد.
در حالی‌که بدون تخطی ایران از تعهدات برجامیِ خود، دولت ترامپ دشواریهایی جدی در قانع و همراه کردنِ دیگر اطراف بین‌المللی علیه ایران خواهد داشت. به عبارتی، خود ترامپ و سیاستهای دولت جدید آمریکا، نقطه کانونی بحران در نظر گرفته خواهد شد و این مسأله بُردی استراتژیک برای ایران خواهد بود.
با توجه به نکات یادشده، سیاست عقلانی ایران در برابر خروج احتمالیِ دولت ترامپ آن است که در چارچوب مورد توافق در برجام (کمیسیون مشترک) نقض مادی (material breach) را پیگیری کند و از این طریق به کانونی‌شدن آمریکا در بحران جهانی پس از آن کمک کند.
این سیاست تا هنگامی عقلانی خواهد بود که آمریکا هم‌چنان در نقطه کانونی بحران جای گرفته باشد. اگر هم‌چنانکه انتظار می‌رود، تحولات به‌تدریج به زیان ایران پیش برود و تهران، در نتیجه ابزارهای قابل‌توجه ایالات متحده در جهت‌دهی به دیپلوماسی جهانی، به نقطه کانونی بحران تبدیل شود، تنها در آن نقطه تصاعد تحریم و بحران است که تداوم تعهدات به برجام چه بسا عقلانی نباشد. افزون بر این و در کنار پیگیری سازوکارهای قانونی تنبیهی علیه دولت ایالات متحده، به‌نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران گزینه‌هایی مانند تشدید فعالیت منطقه‌یی ضدآمریکایی در زمینه‌های سیاسی (از جمله در عراق و لبنان) را نیز دارد.
در این میان سه اقدام مکمل از سوی ج. ا. ایران به‌نظر ضروری می‌رسد: نخست مطرح‌کردن شفاف و بی‌تعارف تحولات مرتبط با برجام و سیاست دولت ترامپ با مردم
هدف از این اقدام آماده‌سازی افکار عمومی داخلی برای هر گونه تحول و سناریوی مرتبط با برجام است. دوم تشکیل کمیته بحران با حضور تمامی نیروهای مؤثر و ملی تحت نظر مقام معظم رهبری و از طریق شورای عالی امنیت ملی
سوم آماده‌سازی اقتصاد کشور برای دوره‌ای نوین از تحریم و فشار اقتصادی است
نکته واپسین آن که برجام دیگر نمی‌تواند کنترل‌کننده فشارها بر ج. ا. ایران باشد اما این توافق، با توجه به سیاست تهاجمی ترامپ، هم‌چنان برگ برنده ایران به‌عنوان یک کشور متعهد و مسئولیت‌پذیر است. رفتار ایران نباید این برگ برنده را از بین ببرد.
شرق: تله ترامپ برای ایران
چه آمریکا بماند و چه نماند، ما باید به فکر منافع ملی خود باشیم. ادامه حضور ایران در برجام به نفع منافع ملی ایران است.
با خروج آمریکا آن که نقض پیمان کرده و تعهدات خود را زیر پا گذاشته، مشخص می‌شود
به عبارتی توپ در زمین ایران نیست که بخواهد به‌عنوان ناقض صلح جهانی شناخته شود؛
و حال آن که در شرایطی که ایران از برجام خارج نشود، علاوه‌بر چین و روسیه کشورهای اروپایی هم نشان داده‌اند برخلاف آمریکا با برجام مخالفتی ندارند و به تعهدات خود مبنی‌بر تعامل و همکاری با ایران پایبند هستند... خروج از برجام پس از خروج آمریکا این بهانه را به دست مخالفان ایران می‌دهد که ایرانیان با ازسرگیری غنی‌سازی به‌دنبال بمب اتمی هستند؛ یعنی بازگشت به سال‌های قبل از برجام که پرونده ایران در پرتو پروپاگاندای مخالفان خود از آژانس بین‌المللی اتمی به شورای امنیت سازمان‌ملل ارسال  و مجوز تحریم‌های هسته‌یی صادر شد.
آرمان: سناریو‌های مختلف در مقابل‌ خروج آمریکا از برجام
سناریو اول سناریو خروج آمریکا از برجام است که در این سناریو رفتار سایر بازیگران مهم ارزیابی می‌شود. سناریو دوم، باقی ماندن آمریکا در برجام است که این سناریو مطلوب برای طرفین ارزیابی می‌شود و با اجرا شدن این سناریو تعلیق تمدید‌ها توسط ترامپ تمدید خواهد شد. سناریو سومی که در این رابطه احتمال آن وجود دارد این است که آقای ترامپ تمدید تعلیق‌ تحریم‌ها را به ایجاد تغییراتی در برجام منوط کند و اعلام کند که باید مواردی در دستور مذاکرات قرار بگیرد. البته در شرایط فعلی اروپایی‌ها سعی دارند سناریو سوم را اجرایی کنند. اما جمهوری اسلامی به‌دنبال اجرای سناریو دوم است
در مقابل هر کدام از این سناریو‌ها گزینه‌های مختلفی در داخل کشور باید وجود داشته باشد. اول برخورد غيراحساسی با این موضوع است. در شرایط احساسی این امکان وجود دارد که موقعیتی به وجود آید که منافع ایران حفظ نشود. در روز‌های اخیر برخی مقامات کشور از جمله دبیر شورای عالی امنیت ملی اعلام کردند که این امکان وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران در مقابل تصمیم منفی ترامپ از ان.پی.تی خارج شود. این در حالی است که تحت هر شرایطی خروج از ان.پی.تی در معنای بازی‌کردن در میدانی است که ترامپ و رژیم صهیونیستی برای ایران طراحی کردند...
برجام یک معاهده بین‌المللی نیست بلکه یک رژیم بین‌المللی است. معاهدات بین‌المللی شبیه به ان.پی.تی است اما رژیم بین‌المللی در شرایط خاص به وجود می‌آید و در طول زمان ممکن است تحولاتی را بر خود ببیند یا ادامه یابد. اگر برجام بهم بخورد ایران باید مذاکرات امنیتی خود را با اروپا ادامه دهد و دغدغه‌های اروپا را مانند سال 2001میلادی از بین ببرد...
پیچی که اکنون در مقابل مسیر ایران در جامعه جهانی شکل گرفته، نباید ما را وارد دوران سراشیبی‌کند. اغلب مشکلات را می‌توان از طریق مذاکرات حل کرد و ایران در مواجهه با چالشها با نظام بین‌الملل، بر مذاکره و حل مشکلات از این راه هم نظر خواهد داشت.
آرمان: برجام و سناریوهای پیش روی ایالات متحده
سناریوی اول خروج از برجام به قصد اعمال فشار جهت تجدیدنظر در برجام و یا اضافه کردن ضمائم دیگری بر آن است. مثل ضمائم موشکی، حقوق بشری، مسائل خاورمیانه و از این قبیل. یا این‌که ترامپ در برجام می‌ماند و مجدداً مثل دور قبل ماندن خود را مشروط به اعمال فشار بیشتر بر ایران برای تن‌دادن به برجام‌های دیگر می‌کند. اگر چنین چیزی رخ دهد، یعنی آمریکا در برجام بماند و درعین حال انتظارات جدیدی را مطرح کند، زمان ماندن در برجام محدود خواهد بود.
این بار ممکن است آن را به مدت زمان کمتری تقلیل دهد و مثلاً به اروپایی‌ها یک ماه به جای سه ماه فرصت دهد. هر کدام از این سناریوها که رخ دهد، خروجی‌اش تلاش برای اعمال فشار بیشتر بر ایران است. لذا باید انتظار داشته باشیم که بعد از 22اردیبهشت احتمالاً هماهنگی بین اروپا و آمریکا بر اعمال فشار بر ایران اجرایی شود. ایران هم در مقابل سه سناریو را در دستور کار خود قرار داده است؛ باقی ماندن در برجام بدون حضور ایالات متحده آمریکا، خروج از برجام بر اساس مصوبات خود برجام چون در برجام قبلاً هم دکترین ماشه مطرح بوده و هرکس خارج شود، سایرین هم می‌توانند خارج شوند و سناریوی سوم، نه تنها بحث خروج از برجام بلکه توسعه فعالیت‌های هسته‌یی ایران در حدی که برنامه‌ها و طرح‌های هسته‌یی ایران از سر گرفته شود؛ به اضافه خروج از ان.پی.تی هم می‌تواند در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.
ولی این‌که تصور کنیم الزاماً خروج آمریکا از برجام مساوی با درگیری بین ایران و اسراییل باشد، نخواهد بود.
چون درگیری هزینه‌ای به مراتب بیش از خروج آمریکا از برجام، هم برای ایران و هم برای آمریکایی‌ها خواهد داشت...

برخی روزنامه‌های باند روحانی و همسو با او با حمله به دلواپسان در مورد فیلترینگ تلگرام و مخالفت با برجام  نسبت به پیامدهای اجتماعی شکست برجام و شعله کشیدن آتش قیام در اثر برجام و فیلتر تلگرام ابراز نگرانی کرده‌اند:
آرمان: تاثیر لغو برجام بر جامعه
با توجه به اظهارات ترامپ و اروپایی‌ها درباره برجام و واکنش‌های متعاقب آن نوعی دلهره در میان مردم ایجاد شده است. این بلاتکلیفی و دلهره بیشتر نسبت به آینده و آثار ناشی از لغو برجام و مطرح شدن دوباره تحریم‌ها و نگرانی از انزوای کشور است. باید در نظر داشت که امروز مردم خواهان آرامش اقتصادی و اجتماعی و امنیت در همه ابعاد آن بوده و نیز خواهان تعامل مبتنی بر احترام متقابل با همه کشورها هستند. به همین دلیل برجام و مسائلی از این قبیل که در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی تاثیر مستقیم دارد، برای عموم مردم هم اهمیت بسیار بالایی دارد... در این میان دلواپسان هم با مخالفان برجام در خارج از کشور همراه شده‌اند و به نگرانی‌ها و ناامیدی‌ها دامن می‌زنند. رسانه‌های مخالف دولت و چهره‌ها و سیاستمداران افراطی و تندرو مجلس و جاهای دیگر، همه تلاش‌شان بر این است تا برجام را ناکارآمد و دولت را ناموفق نشان دهند.
دلواپسان با رفتار و سخنان خود موج خارج از کشور را تحریک می‌کنند. مردم انتظار دارند که مخالفان دولت و اصلاحات در این مورد که با منافع ملی گره خورده، با قوه مجریه و جامعه همصدا شوند تا دشمنان ریز و درشت کشور فرصت دسیسه‌چینی و مانع‌تراشی در مسیر برجام نداشته باشند.
با نزدیک شدن به زمان اعلام تصمیم نهایی ترامپ درباره برجام، فشارها و تخریبها نسبت به دولت چند برابر شده است. به‌طور مثال، طی روزهای اخیر محمدجواد ظریف در دانشگاه امیرکبیر به‌مناسبت روز معلم سخنرانی داشت اما دلواپسان با توهین به وزیر خارجه اتومبیل او را مورد حمله قرار دادند...دود چنین رفتار دور از شأنی، به چشم همه مردم خواهد رفت و در نهایت به زیان همه مسئولان خواهد بود.
ابتکار: روحانی که وعده داده بود تلگرام فیلتر نخواهد شد این بار در مقابل این شعار نیز در کنار سایر شعارهای تحقق نیافته‌اش موضعی دفاعی گرفت تا کنار اسمش یک ضربدر دیگر بخورد و مردمی که آستانه تحمل‌شان از پس اعتراضات دیماه به پایین‌تر از نصف رسیده است بار دیگر ساز پشیمان هستم کوک کنند و علیه روحانی بتازند
جمهوری اسلامی: عناصری که در داخل، با صهیونیستها و ترامپ و جان بولتون در یک جبهه قرار گرفته‌اند و برای نابودی برجام، لحظه شماری می‌کنند و لحن آنها بعضاً از لحن اسراییل هم بدتر و گزنده‌تر است. چرا که صهیونیستها و ترامپ از وجود برجام و استحکام آن حرص می‌خورند و خشم خود را هم پنهان نمی‌کنند ولی این افراد برجام را پیشاپیش برباد رفته و نابود شده می‌بینند و می‌خواهند. این اندازه همصدایی با صهیونیستها و دشمنی با منافع ملی، انصافاً شرم‌آور است، حتی اگر کسانی ساده لوحانه به خیال خودشان از موضع دفاع از منافع ملی با دشمن همراهی و همنوایی کنند...
این پدیده در دنیای سیاست و در مقیاس جهانی حیرت‌آور و حتی غیرمنتظره است که...
در داخل، کسانی باشند که مدعی خیانت و بی‌اعتباری پیشتازان جبهه دفاع از منافع و مصالح کشور شوند و البته به‌سادگی هم خوش‌خدمتی به دشمن را توجیه کنند و آن را عین خدمت معرفی نمایند.

در روزنامه‌های باند خامنه‌ای حمله به روحانی و باندش در مورد فیلتر تلگرام پا به پای موضوع  برجام دیده می‌شود:
رسالت: آیا رئیس‌جمهور مخالف فیلترینگ است؟
مهدی محمدی کارشناس امور سیاسی و رسانه در کانال خود در پیام‌رسان سروش نوشت: رئیس‌جمهور در صفحه اینستاگرامش نوشته با فیلترینگ تلگرام مخالف بوده. متاسفم که مسئولیت ناپذیری و خلاف‌گویی چنین آسان شده. رئیس‌جمهور چگونه مخالف فیلتر تلگرام است و وزیر او با طیب خاطر آن را اجرا کرده؟ چگونه مخالف است که دبیرشورای عالی فضای مجازی او پای کار ایستاده؟ چگونه مخالف است که کل دولتش تلگرام را ترک کرده؟ دروغ و مسئولیت ناپذیری بلای مخوفی خاصه اگر بر سر دولتها نازل شود.
لابد مشاوران گفتهاند اگر چنین موضع بگیرد بار مسئولیت بر دوش دیگران خواهد افتاد و جناب رئیس، جان به در می‌برد. غافلند که مردم خواهند گفت یا ضعیف و درمانده اید یا دروغگو!
وطن امروز: در حالی که رئیس‌جمهور نقش دولت در انسداد پیام‌رسان خارجی را انکار می‌کند نمایندگان مجلس در گفتگو با «وطن امروز» از محرمانه‌های موافقت حسن روحانی با فیلترینگ تلگرام می‌گویند
بر اساس اظهارات این نماینده‌ها، روحانی 25دی‌ماه 96 در نامه‌یی محرمانه به آذری‌جهرمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دستور داده است تلگرام فیلتر شود. اعتراضات دیماه سال گذشته که در 100شهر کشور صورت گرفت، بیشتر حول مطالبات اقتصادی و در اعتراض به ناکارآمدی دولت در تأمین معیشت مردم شکل گرفت... خود دولت به تمام ادارات و ارگانها دستور داد از تلگرام خارج شوند. بعد آقای جهانگیری، معاون اول دولت، به‌عنوان نخستین فرد از تلگرام خارج شد و به پیام‌رسان‌‌های داخلی کوچ کرد. خب! این دستورالعمل و این رفتار چگونه می‌تواند در تضاد با نظر رئیس‌جمهور باشد؟ اگر رئیس‌جمهور مخالف این بود، به معاون اولش نمی‌گفت چرا چنین کاری کردی؟ آقای روحانی متأسفانه نشان داده مواضعش زیگزاگی است و متأسفانه در فضای سیاسی هم این باب شده است. امروز یک صحبتی می‌کنند و فردا یک صحبت دیگری می‌کنند. از این نمونه‌ها آقای روحانی زیاد دارد.
جوان: چرا تلگرام مسأله می‌شود؟
سؤال اساسی این است که چرا تلگرام به مسأله اصلی کشور تبدیل می‌شود؟
به قول روحانی: «پس مشکل کجاست؟» آیا مشکل از «خودشیفتگی»، «عدم مشورت» و «تن ندادن به کارشناسان» است؟ ابتدا اجازه دهید به مشکل بپردازیم و سپس دلایل آن را ذکر نماییم. مشکل از شکاف یا تظاهر به شکاف در نخبگان حاکمیت شروع می‌شود. مسأله این است که برخی از نخبگان قدرت شأن و هویت مستقل از حکومت برای خود قائل هستند. مشکل آنجاست که برخی از اصحاب قدرت حاضر به پرداخت هزینه تصمیمات خود و مصلحت‌های کشور نیستند. به مواضع روحانی بنگرید، او تنها استدلال خود برای تلگرام را «اشتغال عده‌یی از مردم» دانست که عدد آن هم نسبت به بیکاران کل کشور یک به صد هم نیست اما هیچ موقع حاضر نشد به ابعاد مخرب، مبهم و امنیتی – فرهنگی تلگرام بپردازد... جوان: چرا تلگرام مسأله می‌شود؟
سؤال اساسی این است که چرا تلگرام به مسأله اصلی کشور تبدیل می‌شود؟
به قول روحانی: «پس مشکل کجاست؟» آیا مشکل از «خودشیفتگی»، «عدم مشورت» و «تن ندادن به کارشناسان» است؟ ابتدا اجازه دهید به مشکل بپردازیم و سپس دلایل آن را ذکر نماییم. مشکل از شکاف یا تظاهر به شکاف در نخبگان حاکمیت شروع می‌شود. مسأله این است که برخی از نخبگان قدرت شأن و هویت مستقل از حکومت برای خود قائل هستند. مشکل آنجاست که برخی از اصحاب قدرت حاضر به پرداخت هزینه تصمیمات خود و مصلحت‌های کشور نیستند. به مواضع روحانی بنگرید، او تنها استدلال خود برای تلگرام را «اشتغال عده‌یی از مردم» دانست که عدد آن هم نسبت به بیکاران کل کشور یک به صد هم نیست اما هیچ موقع حاضر نشد به ابعاد مخرب، مبهم و امنیتی – فرهنگی تلگرام بپردازد.
چرا وزیر اطلاعات از انهدام کانال‌های ضدامنیتی و فرهنگی چیزی به مردم نمی‌گوید؟
چرا سخنان رئیس کل بانک مرکزی پیرامون تلگرام در رسانه‌های همسو با دولت سانسور شد؟
چرا به مردم نمی‌گویند (مجاهدین)با نام و پوشش «مال‌باختگان» کانال تلگرامی درست کرده و مردم را هدایت می‌کردند؟
کیهان: همان‌طور که مشاهده می‌کنید در حالی که دشمن به‌شدت در حال کار و تلاش و توطئه برای ضربه زدن به اقتصاد کشور و ناامید کردن مردم از طریق یک کودتای ارزی و تبعات اقتصادی و اجتماعی آن است، جماعتی در کشور دنبال مسائل حاشیه‌ای و دست چندمی مانند تلگرام هستند. آیا آنها گمان می‌کنند بازی با تلگرام حواس مردم را از کاستی‌ها و نقایص اصلی کشور پرت می‌کند و مجال تنفسی به بی‌تدبیریهای آنان می‌دهد؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر