جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ اسفند ۲۱, دوشنبه

«آتش جواب آتش!» برآمده از عمق ضمیر آگاه یک ملت - علیرضا معدنچی

لينك به منبع:


  • 1396/12/21

در مورد چهارشنبه ‌سوری که اکنون از یک سنت قدیمی به‌ یک کارزار ملی‌ گراییده، آشفتگی غریبی در رژیم مشاهده می‌شود، با انبوهی ضد و نقیض‌گویی‌های گاه مضحک.



شکست رژیم در جنگ برای محو چهارشنبه سوری

واقعیت این است که رژیم آخوندی در جنگ سالیان خود، برای طرد و محو سنت چهارشنبه‌ سوری، به‌عنوان «خرافات»، «هنجارشکنی ضداسلامی»، «سنت غیرعقلانی و آسیب‌رسان» و... شکست خورد. نشانه‌های نمایان این شکست اکنون پیش‌روی همگان است؛ رژیم به‌تدریج از تخطئه چهارشنبه ‌سوری کوتاه آمده و اکنون گماشتگان خامنه‌ای که خود او پیش از این حکم به‌ حرمتش داده بود، در نمایش‌های جمعه آن را به‌رسمیت می‌شناسند. من باب مثال آخوند کاظم صدیقی، نماینده خامنه‌ای، در اشاره به‌ «مسألهٴ چهارشنبه سوری» گفت: «اسلام ما با سنتهای ملی هیچ‌وقت مقابله نکرده». (1)

صریح‌تر و واضح‌تر از صدیقی، آخوند محمدجعفر منتظری، دادستان کل رژیم، به شکست رژیم اعتراف کرد و گفت:‌ «نمی‌توانیم و نباید به‌ مبارزه با این مراسم کهن و قدیمی که ایرانیان از سالهای بسیار طولانی داشتند... مخالفتی داشته باشیم». (2)

هر دو باند رژیم تلاش و تقلای زیادی در توجیه این شکست و عقب‌نشینی می‌کنند و از جمله می‌کوشند توضیح دهند که چرا «در سالهای اخیر متأسفانه این رسم شیرین جایش را به ‌ترقه‌بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است». (3)

برخی آن را «تخلیه هیجانات اضافی جوانان» قلمداد می‌کنند، برخی این پدیده را «هنجارشکنی‌هایی که ریشه در فرهنگ وارداتی غربی دارد» می‌خوانند و برخی نیز صرفاً ابراز حیرت و تعجب می‌کنند که چرا و چگونه در سالهای اخیر «چهارشنبه سوری به‌ چهارشنبه سوزی» و «خیابانهای شهر به‌ میدان جنگ» تبدیل شده است؟

برخی نیز شرمگینانه و ضمن تلاش برای رقیق کردن آن، می‌نویسند: «کم‌کم چهارشنبه‌ سوری برای شرکت‌کنندگان و نیروهای انتظامی به‌ بازی قایم‌باشک تبدیل شد». روشن است که منظور نویسنده از «بازی قایم‌باشک» جنگ و گریزی است که در هر چهارشنبه ‌سوری میان جوانان به‌جان آمده با نیروی سرکوبگر انتظامی در خیابانها جریان دارد. (4)

تئوری‌بافیهای شبه‌علمی برای تحریف حقیقت

قصد این توجیه‌گران حکومتی، با تئوری‌بافیهای شبه‌علمی، پنهان کردن موضوع اصلی است که از قضا بسیار ساده و روشن است. موضوع، پاسخ «نه» ملت ایران به‌ حاکمیتی است که میهنشان را اشغال کرده و بدتر از هر اشغالگر خارجی بلا و مصیبت بر مردم نازل کرده است. شعار «می‌جنگیم، می‌میریم، ایرانو پس می‌گیریم» بازتاب همین ادراک و آگاهی ملی است. مردم از هر بهانه و رویدادی برای نشان‌دادن عمق کینه و نفرت خود از این حاکمیت استفاده می‌کنند. حاکمیتی که آنها را از همه‌ مواهب زندگی و حتی هوای سالم محروم کرده و همهٴ ثروتهای بیکران میهنشان را به‌یغما برده و جز جنگ و ویرانی و فقر و مصیبت به‌ارمغان نیاورده است.

در همین رابطه چهارشنبه‌ سوری یک فرصت بسیار مغتنم است که مردم، پیام خود را به‌ رساترین وجهی و با همان زبانی که او می‌فهمد به‌ گوش این دشمن اشغالگر و به‌ همهٴ دنیا می‌رسانند.

در حالی‌که این دشمن، سلاح متعلق به‌ ملت را از آنها ربوده و در انحصار خود گرفته، کلام مردم با این دشمن، ناگزیر ترقه و بمب صوتی و آتش است. مردم ایران به‌ این ترتیب به‌ رژیم پیام می‌دهند که این آتش (چهارشنبه سوری) پاسخ نمادین آن آتش سلاحی است که تو دشمن ضدبشر از ما ربوده و به ‌سینهٴ فرزندانمان شلیک می‌کنی! تا باشد در روزی که چندان دور نیست آن را از تو باز پس بگیریم.

آری، همان‌گونه که در بیانیه شماره 2فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران آمده: «حق مسلم رزمندگان آزادی و کلیهٴ واحدهای ارتش آزادیبخش ملی که برای دفاع از خلق و میهن و برای جلوگیری از خونریزی توسط سپاه و بسیج و اطلاعات آخوندی مجهز و آماده شوند. تمامی سلاحها و امکانات متعلق به‌ مردم ایران و فرزندان دلیر این خلق بپاخاسته است».

عطش و اشتیاق تهاجم به‌ نیروهای سرکوبگر و مراکز غارت و سرکوب رژیم در جریان قیام دیماه در دهها و صدها نقطه و در بیش از 140شهر کشور به‌منصهٴ ظهور رسید. این اشتیاق آن‌چنان است که فرماندهان و مسئولان کانونهای شورشی را وا‌می‌دارد در برخورد با انبوه جوانان قیام‌آفرین به‌عنوان اولین آموزش، آنها را قانع کنند که زیرساخت اقدام مؤثر، برای به‌زیر کشیدن رژیم جبار حاکم، ایجاد تشکلهای انقلابی می‌باشد. بر این مبنا اگر تیمها، دسته‌ها و یکانهای شورشی در جریان پراتیک انقلابی ساخته و آبدیده شوند، به‌دست آوردن ابزار جنگ کار چندان دشواری نخواهد بود.



واجب‌تر از نان شب!

در یک کلیپ ویدیویی که توسط ارگانهای رژیم ساخته شده، عنوان شده که مردم ایران در چهارشنبه سوری، 8650میلیارد ریال را می‌سوزانند و دود هوا می‌کنند و به‌طور احمقانه‌یی دل سوزانده بود که با این پول چقدر خانه و مدرسه و بیمارستان می‌توان ساخت و چه تعداد نهال و درخت می‌توان غرس کرد و غیره... (5) صرف‌نظر از این‌که این حرفها از رژیمی که هست و نیست ملت ما را در جنگ ۸ساله و در تلاش ناکام برای دستیابی به‌ بمب اتمی یا در ساخت موشکهای بالستیک یا در جنگ و کشتار مردم سوریه به‌باد فنا داده، خنده‌دار است و نشانهٴ نهایت وقاحت آخوندهای حاکم؛ اما پرداخت این هزینهٴ مادی، از جانب مردم ایران، نمود دیگری از اراده و اشتیاق ملی برای رساندن همان پیام جنگ به‌رژیم ضدبشری حاکم است.

به‌خصوص که این هزینه، غالباً از طرف مردم فقرزده‌یی پرداخت می‌شود که برای گذران زندگی ناگزیرند از ضروری‌ترین مواد غذایی خود نیز صرف‌نظر کنند؛ بنابراین باید پرسید این کدام نیاز است که آنان را وامی‌دارد که از نان شب خود بزنند و ترقه و فشفشه چهارشنبه ‌سوری را تهیه کنند؟ آیا نیاز به ‌یک شادی آنی و زودگذر؟ نیاز به‌ تخلیه هیجانات جوانی؟ و... یا پاسخ به‌حیاتی‌ترین نیاز هر انسان زنده، یعنی آزادی! آری مردم ایران اگر شده از نان شبشان می‌زنند تا با زبان آتش و صدای انفجار به ‌رژیم و به ‌همهٴ دنیا این پیام را برسانند که این فاشیسم تبهکار مذهبی را نمی‌خواهند؛ تا بن استخوان با آن دشمن‌اند و به ‌آن اعلان جنگ داده‌اند.

آری، شعار «آتش جواب آتش» که ارتش آزادیبخش ملی به‌عنوان شعار اصلی کارزار چهارشنبه ‌سوری مطرح نموده، شعاری است که از عمق جان و ضمیر آگاه ملت ما برآمده و نشأت گرفته است. ملتی که برای به‌کف آوردن گوهر آزادی با تمام توان به‌میدان آمده است.

پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ نمایش جمعهٴ تهران ـ 19اسفند 96

2ـ تلویزیون رژیم ـ 19اسفند 96

3ـ سایت حکومتی فردا ـ 21اسفند 96

4ـ روزنامه‌ حکومتی شرق ـ 20اسفند 96

5ـ سایت حکومتی فانوس ـ 20اسفند 96

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر