آنا گومز وقتی به ایران آخوندی می_رود، مانند کیست؟
غرش قیام دی‌ماه۹۶ آنچنان رعشه‌ای در سرتاپای نظام پوسیده آخوندی انداخت که خامنه‌ای ناگزیر ناچار به اعتراف شد و گفت: «…درمورد عدالت ما عقب‌مانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف می‌کنیم، اقرار می‌کنیم… باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم.» (۱) اگرچه او همچون سلفش خمینی به خدایی اعتقاد ندارد که از او طلب استغفار کند ولی قیام گرسنگان و غارت شدگان که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، مشت آهنینی است که او را مجبور به این اعتراف دیرهنگام کرده است. دیر هنگام از آن جهت که حتی رئیس جمهور شیاد همین نظام هم به آن اذعان کرده است و برای جان به در بردن و شانه خالی کردن از زیر مسؤلیت تمام جنایات گذشته، لباس مخالف به تن کرده و در مورد تجربه سقوط سلطنت پهلوی می‌گوید: «رژیم گذشته که فکر می‌کرد سلطنت او مادام العمر و ابدی است به این دلیل همه چیز را از دست داد که صدای نقد مردم را نشنید…» (۲)
انگار نه انگار که طی ۴دهه خودش بعنوان یکی از مهره‌های درجه اول امنیتی نظام در تمام جنایات حکومت ضدبشری آخوندی نقش داشته و حالا که ولی‌نعمتش، زیر فشار قیام درحال له شدن است، فرش از زیرپایش کشیده و از موضع اپوزیسیون او را پند می‌دهد که «حکومت‌ها باید صدای نصیحت مردم، خواست مردم، مطالبه و انتقاد و اعتراض مردم را به خوبی بشنوند.» (۲)
در چنین اوضاع و احوالی که در رژیم آخوندی سگ صاحبش را نمی‌شناسد، آه و ناله خرمهره اطلاعاتی رژیم، محمدجواد هاشمی‌نژاد، برای استفاده از امدادهای غیبی و به جریان انداختن خط شکست خورده استمالت از جنایتکارترین رژیم معاصر، بسیار معنی‌دار است. وی درحالیکه کاسه گدایی برداشته و از لابی رژیم در پارلمان اروپا شکوه و شکایت می‌کند که چرا «درحالی‌که اتحادیه اروپا یکی از بزرگترین مدعیان مبارزه با تروریسم و حمایت از حقوق بشر است…[مجاهدین] آزادانه در کشورهای اروپایی به فعالیت می‌پردازند و آزادی عمل آن‌ها گاهی از نمایندگان اروپایی حاضر در این نشست نیز بیشتر است.» (۲)… و با سوز دل فراوان ادامه می‌دهد: «… مریم رجوی به‌طور مداوم در پارلمان اروپا رفت‌وآمد می‌کند…» (۲)
هاشمی نژاد در خلال این شکوه و شکایت و یا به عبارت دقیق‌تر تمنا و استغاثه از لابی رژیم (آنا گومز که با تحقیر و توسری حجاب اجباری بر سرش کرده و برای نمایش در مجلس آخوندی نشانده‌اند) به تعریف و تمجید از وی پرداخته و می‌گوید: «آنا گومز یکی از نمایندگان اروپایی[است] که در گذشته مواضعی شجاعانه علیه [مجاهدین] گرفته بود…»(۲).
اما خفت و خواری برای امثال آنا گومز – که دردستگاه آخوندی چیزی بیش از کنیز زر خرید ارزش ندارد، همین بس که علاوه بر «حجاب اجباری» برای ادامه لابیگری از یک رژیم فرتوت،آن هم بعداز قیام سراسری دی‌ماه و دفاع از منفورترین رژیم ضدبشری که بیش از ۶۴بار بخاطر نقض حقوق بشر در سازمان ملل محکوم شده است، به خدمت گرفته شده است.
مسعود خدابنده -آنا گومز در تهران
نکبت آخوندی از یک سو و اعتبار بین‌المللی مجاهدین از سوی دیگر به حدی است که آنا گومز که جناح‌های هار و وحشی رژیم و امثال هاشمی‌نژاد به او دخیل بسته‌اند تا خط رژیم را پیش ببرد، ناگزیر اعتراف می‌کند: «…به دلیل مواضعی که پیش از این علیه [مجاهدین] گرفته به وی اتهام مزدوری برای حکومت ایران زده شده است.» (۲)
وقتی همین «نماینده تاجرپیشه» به اروپا بر می‌گردد، فی سبیل «وظیفه» در قبال وجوه طیب و طاهر شده ولی‌فقیه که سنگینی این «بار» کمرش را خم کرده است، داد دل ولی فقیه را سرداده و سوز دلش از دست مجاهدین را اینطور بیرون می‌ریزد: «اما نکته آخری که باید بگویم … دیدار من با خانوادهای قربانیان سازمان… مجاهدین یا آنچه شورای ملی و انقلابیون ایران و نمی‌دانم چی می‌نامندش و … ملاقات کردم»… (۳)
البته سند ایشان برای اثبات وظیفه در قبال خانواده‌های قربانیان، ملاقات با ماموران شناخته شده و روسیاه وزات بدنام است که عکس یادگاری‌اش با آنها، بعنوان سندی از خیانت به مردم ایران در آینده خیلی به درد می‌خورد. همان ملاقاتی که مزدور زهرا میرباقری و مزدور ابراهیم خدابنده در کنار او قرار دارند و وی یاوه‌های تکراری رژیم را برای هزارمین بار از متنی که به دستش داده شده، روخوانی می‌کند: «همان طوری که می‌دانید این سازمان ابزاری در دست صدام بود و اکنون در آلبانی در حال ایجاد مشکل در آنجا نیز می‌باشد و آن مشکلات در عراق را به آن کشور یعنی آلبانی هم سرایت خواهد داد…» (۳)
اما جواب مردم و نیروهای قیامی و شورشی در سراسر ایران به سرتاپای این نظام فاسد و همه کسانی که او را یاری می‌رسانند و برای تجارت و ثروت، دست در خون و رنج مردم ایران دارند، این است:
مرگ بر اصل ولایت فقیه
روز حسابرسی در پیش است
ما همه براندازیم
———————————————————–
توضیح: جهت اطلاع آنا گومز یکی از همکاران اما نیکلسون، همان کلاش و کلاهبردار انگلیسی است که در همکاری با وزارت اطلاعات آخوندی بیشترین فشار را بعد از سقوط دولت سابق عراق، روی ساکنان اشرف آورد و زمینه ساز حملات بعدی به ساکنان اشرف بود. روزنامه دیلی تلگراف (۱۵اسفند۸۲) در ارتباط با کلاهبرداریهای اما نیکلسون می‌نویسد: یک عراقی قربانی جنگ،که نیکلسون او را در پوشش یک سازمان خیریه، وسیله کسب درآمد قرارداده بود، در دیلی تلگراف به افشاگری پرداخت و خیانت کاری او را فاش نمود. تلویزیون العراقیه نیز در تاریخ ۲۲دی ماه ۸۶ اعلام کرد: «امروز آنا گومز و ایما نیکلسون… در مجلس عراق حضور یافته و سخنرانی کردند.» که البته مضمون سخنرانی نیز فشارآوردن روی مجاهدین برای اخراج آنها از عراق بود.
م. صادقی
اسفند ۹۶