لينك به منبع:
- 1396/12/19
قیام
مردم ایران با شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایت فقیه و اصلاح طلب،
اصول گرا دیگه تمومه ماجرا، بسیاری از مرزبندیها بین اقشار مختلف جامعه با
رژیم آخوندی را شفاف کرد و به معرض تماشای همگان گذاشت. در این میان
بارزترین قشر، روحانیان و مراجع و مدرسین و طلاب حوزهها هستند که با ترک
برداشتن دیوار اختناق، بخشی از آنها را که مخالف رژیم هستند، برانگیخته تا
مرز خودشان با رژیم و نظام ولایت فقیه را مشخص کنند و طبعاً این کار خشم و
کین ولیفقیه ارتجاع را برانگیخته است. این مرز بندی از مرزهای ایران هم
عبور کرده و به کشورهای همسایه رسیده است. کما اینکه روز 18اسفند جمعی از
مردم شیعهٴ عراق که روحانیان حوزه کربلا و نجف در میان آنان بودند، در
مقابل محل اقامت جهانگیری معاون اول روحانی و ظریف تجمع کرده و با شعارهای
مرگ بر ولایت فقیه و مرگ بر خامنهای خشم خود را به نظام ولایت فقیه و
دخالتهای فرعون گونهاش در کار شیعیان عراق ابراز داشتند.
شبکههای
اجتماعی فیلمی از سخنرانی سید حسین شیرازی منتشرکردهاند که وی در
جلسهیی در حوزه قم در کلاس درسش که عدهیی آخوند در آن شرکت دارند از جمله
در مورد جنگ ضدمیهنی که خمینی به مردم ایران تحمیل کرد میگوید: «در اثر
یک نزاع و نبرد ظرف یک روز زندانی میکنند و میلیون ها نفر کشته و زخمی
میشوند. یک تصمیم زود گذر و آنی است سپس به آن چارچوب و شاخ و برگ میدهند
و آن را تحت عناوینی مانند دفاع مقدس معرفی میکنند. اصلاً آن را مقدس
میخوانند. امت نابود و تباه شد. پنجاه سال عقبگرد در اقتصاد و معیشت، چند
میلیون معلول و جانباز دستاورد آنها بود در دفاع مقدس. اگر جرأت داری این
مفاهیم را زیر سؤال ببر، پدرت را در میآورند، اجدادت را به تباهی
میکشانند. اصلاً مجالی برای سؤال وجود ندارد که چطور این مقدس است؟ کشور
نیست و نابود شد. کجایش مقدس است».
وی
در بخش دیگری از سخنانش در مورد «نظریه ولایت فقیه» گفته است: «شیخ انصاری
ضدولایت فقیه بود. پس چی شد؟ (ولایت فقیه را) بهعنوان حکم فراگیر قرار
میدهد. به خدا سوگند ولایت فقیه همان «انا ربکم الاعلی» [کلام فرعون] است و نه چیز دیگر. آن فرد که میگوید «انا ربکم
الاعلی» یعنی تو عبد هستی. این چه روش برتری است؟ ولایت فقیه یعنی تو عبد
هستی. خمینی این را مکتوب آورده که حدود ولایت فقیه در حدود ولایت خداوند
است. آیا این را نگفت؟ همه روزنامهها نقل کردند و در حدود ولایت پیامبر
خدا است. یعنی چه؟ یعنی(دیگران) بردهاند. در دنیای امروز حالا اگر فرعون
همچنین حرفی میزد عجیب بود!... ».
ضدیت
با خامنهای و ابراز برائت از «ولایت فقیه» دو مقوله جدا هستند که در هر
دو مورد حوزههای داخل کشور دست رد به سینهٴ رژیم زدهاند. این را از روی
واکنشهای هیستریک و هراسآلود مهرههای خامنهای میتوان فهمید. مثلاًًً
رحیم پور ازغدی دژخیم شکنجهگر سابق که نظریه پرداز لاحق کنونی نظام است
روز دهم اسفند در جلسهیی با آخوندهای دیگر گفت: «امام میگوید ما یک حوزه
علمیه نداریم ما دو تا حوزه داریم. ما در درون حوزههای علمیه دو تیپ
روحانیت داریم. و ایشان میگوید یک تیپ از اینها از دشمن خطرناک ترند.
میگوید افعیهای خوش خط و خال حوزه. بزرگترین ضربه را به اسلام زدند...امام
میگفت قبل از اینکه ساواک و شاه بخواهند به ما ضربه بزنند اینها پدر ما
را درآوردند در قم و در نجف و در حوزه اصفهان و در حوزه مشهد و در همه حوزه
ها».(خبرگزاری حکومتی فانوس- 10اسفند).
یک
آخوند حکومتی دیگر از حوزه قم نسبت به آنچه «بروز برخی عقاید انحرافی در
حوزه» مینامید هشدار داد. وی که علوی بروجردی نام دارد از جمله گفته است«
باید چشم باز کنیم و ببینیم؛ اگر دشمن لطمه میزند آدم خیلی دردش نمیگیرد
اما اگر بشنویم این حرفها در قالب تحلیل در حوزهها و از زبان حوزویها هم
مطرح میشود، انسان خون دل میخورد؛... الآن در همین فضای مجازی هر کسی هر
سخنی جایی گفته یا نگفته باشد نشر میدهند؛ آیا در این فضا ما باید بیاییم
شبههایجاد کنیم؟ آیا باید از بزرگانمان بدگویی کنیم؟ این متأسفانه دارد
پیش میآید؛ به هوش باشیم».(سایت حکومتی شفقنا ۱۷اسفند).
آخوند احمد خاتمی هم در روز 17اسفند96 از شکاف در حوزهها علیه خامنهای اینگونه خبر داد: «دشمن
درصدد است روحانیت را در شیب بیطرفی و بیتفاوتی به اصل نظام جمهوری
اسلامی و انقلاب سوق دهد و حوزههای علمیه را سکولاریزه کند. معتقدیم
حوزهها نباید از مسیری که حضرت امام و رهبری ترسیم کردهاند و ختم به دین
میشود غفلت کنند. شأن حوزههای علمیه فراتر از جناح و باندبازی است».
اما
آخوند ذوالنوری عضو مجلس ارتجاع در روز ۱۷اسفند96 از بیاعتباری خامنهای
و شکاف در ساختار آخوندهای حاکم خبر داد و گفت: «اگر فردی مقابل خمینی
ایستادگی میکرد او را آخوند درباری و ساواکی معرفی میکردند، اما اکنون
افرادی مقابل رهبری میایستند که از امام لوح تقدیر و حکم انتصاب دارند».
پیش
از اینها آخوند حوزوی محمد عبداللهیان در روز ۵اسفند96 نسبت به اوجگیری
نفرت عمومی در حوزهها از اندیشههای خمینی و نظام ولایت فقیه اذعان کرده و
گفته بود: «به نظر م بعد از چهل سال که از انقلاب میگذرد، روحانیت و
حوزهها تقریباً دارند از اندیشه انقلابی فاصله میگیرند».
این
گونه اعترافات از وجود فضای مخالف با نظام در حوزهها و به صحنه آمدن
برخی و اظهارنظر علیه جنگ ضدمیهنی و نظریه ولایت فقیه، یعنی مهر ابطال بر
دو مرز سرخ عقیدتی و عملی نظام، پیامی جز ریشهدار بودن قیام مردم ایران و
استمرار آن تا سرنگونی رژیم ضدبشری ندارد. قیامی که در اولین خیز خود، آثار
خود را در ریزش درون نظام، آنهم در سنتیترین پایگاهای اجتماعیاش بارز
کرده است. پس باید گفت این هنوز از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتش بدمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر