لينك به منبع:
مطالب مرتبط:
- 1397/03/23
زندانی سیاسی زینب جلالیان
زینب جلالیان، زندانی سیاسی در زندان خوی، در اعتراض به وضعیت بد زندان و وضعیت جسمانی بد خود خطاب به افکار عمومی نامهای سرگشاده نوشته است.
زندانی سیاسی زینب جلالیان در قسمتی از نامهاش خطاب به جلادان و دژخیمان خامنهای نوشته است:
ای جلادها صدای آزادیخواهی من را پشت میلههای زندان میشنوید؟بگذارید خیالتان را راحت کنم؛ که با جسمم مبارزه نکردهام که افسوس بخورم جسمم در بند است.یک آزاده با فکر و اندیشهاش مبارزه میکند نه با جسم خویش و خوشبختانه شما جلادها هم نمیتوانید افکار هیچ آزادیخواهی را به بند بکشید. برای من حتی مردن و درد کشیدن در راه آزادی گواراست.در حقیقت شما تیشه به ریشه خودتان میزنید و همهٔ تلاشهایی که شما کردهاید بیهوده بوده و محکوم به شکستید.هیچ کس و هیچ چیزی آنقدر قوی نیست که بتواند مرا از رسیدن به اهدافم بازدارد. به تنهایی از همه قویترم و به راهم ادامه خواهم داد.
متن نامه زندانی سیاسی زینب جلالیان از این قرار است:
زینب جلالیان - این نظام ریاکار و دروغگوست
این
نظام ریاکار و دروغگوست. مرا به دکتر نبردهاند اما برایم پروندهٔ پزشکی
درست کرده و در رسانههایشان این اسناد جعلی را منتشر کرده که زینب جلالیان
را به دکتر بردهایم.
این یک دروغ محض است.
این
نظام بویی از انسانیت نبرده و بدتر از همه از تصاویری که از سال ١٣٨٧
گرفته بودند استفاده کردند. در حقیقت سوءاستفاده کردند تا سازمانهای
حقوقبشری را گمراه کنند و اذهان عمومی را بفریبند.
درود برای شماهایی که برای حق میجنگید.
من این نامه را برای کسانی مینویسم که برای حق و حقوق دیگران ارزش قائلند و بهخاطر آن تلاش میکنند.
من یازده سال است در زندانهای جمهوری اسلامی بهسر میبرم و بهرغم همهٔ بیماریهایم از این رژیم تقاضای مداوای پزشکی نکردهام.
اول
از همه چشمهایم بیمار شدند و بعد از آن کلیهها، ریههایم و فشار خونم و
بعد از آن دهانم برفک زد و نهایتاً دندانهایم خراب شدند و مجبورم درد زیادی
را تحمل کنم.
چون
به مدت سه ماه است که تقاضای دندانپزشک کردهام اما مسئولان زندان هیچ
اقدامی نکردهاند. من بهعنوان یک زندانی سیاسی از هیچ حق و حقوقی برخوردار
نیستم و همیشه با دردهایم کنار آمدهام مثل مادری که کودک ناآرامش را با
لالاهایش آرام کرده با دردهایم کنار آمدهام.
چون بهخوبی میدانستم اگر تقاضای درمان کنم مثل الآن جوابی نخواهم گرفت.این نظام ریاکار و دروغگوست.
آیا
شکنجه کردنم و سالها در سلول نمور نگهداشتنم، از تلفن و ملاقات محروم
کردنم کافی نبود؟ برای بیاهمیتترین تقاضاهایم دهها شرط و شروط میگذارند.
زینب جلالیان - معامله کثیف جلاد با زندانی
به
مانند جلادی که سرم را از تنم جدا کند و با لبخندی ملیح از من تقاضا کند
که پا شوم و راه بروم. این چه معاملهٔ کثیفی است که این جلادها با من
انجام میدهند.
آیا کسی که به مانند این جلادان فکر نکند و عمل نکند، بایستی بمیرد؟ یا در زندان بپوسد؟
این منطق سیاه انکار طبیعت است.
پس تکلیف این همه رنگها و تفاوتمندیها چه خواهد شد؟
آیا کسی که به مانند شما جلادها تشنهٔ خون نباشد باید بمیرد؟
ای جلادها صدای آزادیخواهی من را پشت میلههای زندان میشنوید؟
بگذارید خیالتان را راحت کنم؛ که با جسمم مبارزه نکردهام که افسوس بخورم جسمم در بند است.
زینب جلالیان - یک آزاده با فکر و اندیشه اش مبارزه میکند نه با جسم خویش
یک آزاده با فکر و اندیشهاش مبارزه میکند نه با جسم خویش و خوشبختانه شما جلادها هم نمیتوانید افکار هیچ آزادیخواهی را به بند بکشید. برای من حتی مردن و درد کشیدن در راه آزادی گواراست.
در حقیقت شما تیشه به ریشه خودتان میزنید و همهٔ تلاشهایی که شما کردهاید بیهوده بوده و محکوم به شکستید.
هیچ کس و هیچ چیزی آنقدر قوی نیست که بتواند مرا از رسیدن به اهدافم بازدارد. به تنهایی از همه قویترم و به راهم ادامه خواهم داد.
بدرود
زینب جلالیان
زندان خوی
خرداد ١٣٩٧
زندانیان سیاسی بدون قید و شرط باید آزاد گردند
سرنگون باد جمهوری اسلامی
وخامت حال زندانی سیاسی کرد زینب جلالیان
وضعیت عمومی زینب جلالیان در زندان خوی بهدلیل مخالفت دژخیمان خامنهای با معالجه پزشکی وی، بدتر شده است - ۱۶ خرداد ۹۷
زینب جلالیان - اتهام محاربه
لازم
به یادآوری است که زینب جلالیان، سال ۱۳۸۶در ۲۵سالگی به اتهام محاربه
بازداشت شد. بیدادگاه رژیم خامنهای وی را نخست به اعدام محکوم کرده بود،
اما در اثر فشارهای بینالمللی در نهایت با یک درجه تخفیف حکم وی را به حبس
ابد تبدیل کرد.
زینب جلالیان - تایید حکم اعدام
دیوان عالی آخوندها در تاریخ ۱۸آذر ۸۸ حکم اعدام زینب جلالیان زندانی سیاسی کرد را مورد تأیید قرار داد. حکم اعدام زینب
جلالیان زندانی سیاسی ۲۷ساله، اهل ماکو پس از دو سال زندانی بودن در زندان
سنندج، به جرم خروج غیرقانونی از کشور و حاربه از طریق عضویت در احزاب ضد
نظام آخوندی، توسط دیوان عالی قضاییه خامنهای مورد تایید قرار گرفت.
زینب جلالیان - هشدار عفو بین الملل نسبت به کور شدن وی
عفو بینالملل روز چهارشنبه ۲۸مهر۹۵ طی بیانیهیی نسبت به کور شدن زندانی سیاسی زینب جلالیان هشدار داد. در
این بیانیه آمده است: زینب جلالیان زندانی کرد که بعد از یک محاکمه بهشدت
ناعادلانه به حبس ابد محکوم شده است، در معرض خطر از دست دادن بینایی خود
در زندان است. اما دژخیمان رژیم ایران انکار کردهاند که وی برای درمان
بیماری چشم خود که وضع آن رو به وخامت میرود به یک پزشک متخصص، از جمله یک
جراحی فوری نیاز داشته باشد.
زینب جلالیان - فراخوان شورای ملی مقاومت ایران
شورای ملی مقاومت ایران طی فراخوانی که در آن خواستار آزادی زندانیان سیاسی بیمار شده بود نوشت: زینب
جلالیان، از هموطنان کرد در زندان خوی، بر اثر ابتلا به بیماری ناخنک چشم
در معرض نابینایی است اما دژخیمان از اعزام وی به بیمارستان برای معالجه
خودداری میکنند. آنها همچنین خانواده زینب را تهدید کردهاند که از
اطلاعرسانی در مورد وضعیت وی خودداری کنند. زینب جلالیان در اسفند۸۶دستگیر
و به اتهام آخوندساخته «محاربه و...» به حبس ابد محکوم شده است و در حال
حاضر اجازه ملاقات با خانواده را نیز ندارد.
زینب جلالیان - پیام بهمناسبت روز جهانی زن
زندانی سیاسی زینب جلالیان در پیامی بهمناسبت روز جهانی زن که از زندان خوی فرستاده بود به افشای گوشهیی از جنایات دژخیمان خامنهای در زندان پرداخت.
زینب نوشت:
"ای ستمگران، نظارهگر بو دید و هستید، دیدید نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد.من زمانی به این حقیقت پی بردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. لباسهای مرا بر روی تنم پاره کردند، چشمهایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک ورم و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچی را احساس نمیکردم".
زینب جلالیان - نامه به زندانیان سیاسی آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی
زندانی
سیاسی زینب جلالیان طی نامهیی در اسفند ۱۳۹۶که از زندان خوی به زندانیان
سیاسی آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی که در زندان قرچک ورامین زندانی هستند
نوشته بود ضمن حمایت از آنها نوشته بود:
درود بر آزادههای دربندمن فریاد آزادیام از پشت دیوارهای قطور و میلههای سرد و سهمناک زندان.بهترین درودهایم را نثار شما آزادههای دربند میکنم.
زینب جلالیان در این نامه همچنین نوشته بود:
قول میدهم و سوگند میخورم تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم، مبارزه کنم تا لیاقت رفاقت شما و همه کسانی که در سختترین شرایط، به یاد من بودهاند، را داشته باشم. اگر فکر کردهاند که فریاد آزادی سر دادن جرم است، این جرم چه زیبا و باشکوه است.
مطالب مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر