جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ دی ۵, سه‌شنبه

مفهوم واقعی ”باید نگران بود“ چیست؟!

لينك به منبع:
برجام و جنگ و دعوای فزاینده باندهای رژیم-آرشیو

برجام و جنگ و دعوای فزاینده باندهای رژیم-آرشیو


در زمینه پیامدهای بدفرجام برجام برای نظام آخوندی، رسانه‌ها و مهره‌های هر دوباند رژیم نسبت به شرایطی که رژیم در مرحله ”پسابرجام“ در آن قرار دارند نگرانند.

حرف هم این است که در شرایط پسابرجام نیز مانند دوران پیش از برجام وضعیت برای نظام ولایت‌فقیه خطیر و باعث نگرانی است.

باند روحانی باند مقابل را متهم می‌کند که نگذاشته است دولت آخوند حسن روحانی آنطور که باید و شاید از برجام بهره‌گیری کنند. به این دلیل است که باز هم در مرحله پسا برجام و به‌خصوص با روی کارآمدن دولت ترامپ، هنوز هم پای رژیم درگیر برجام است. زیرا با اعلام سیاستهای جدید آمریکا علیه رژیم هنوز هم برجام در خطر است و باید رژیم حساب برنامه ضدملی اتمی‌اش را پس بدهد.

دراین رابطه روزنامه آرمان وابسته به باند روحانی 2دی 96 با عنوان ”باید نگران بود“ باند خامنه‌ای را زیرضرب می‌گیرد و این باند را متهم به فرصت کشی در مرحله برجام می‌کند: ”اگر در قضیه برجام هم، فرصت کشی نشده بود و عمده کارها در زمان اوباما صورت می‌گرفت و این موضوع به برگ برنده دموکراتها تبدیل می‌شد و از این رو ملت ایران و حتی منطقه شاهد تصمیمات و رفتارهای ترامپ نبودند.“

رسانه‌های باند خامنه‌ای نیز موضوعاتی مانند: برجام برای نظام آبی گرم نکرده، سیاست جدید آمریکا در رابطه با برجام، سایر مشکلات آمریکا با رژیم را زمینه حمله به دولت آخوند حسن روحانی کرده‌اند.

روزنامه جوان ارگان بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی با عنوان ”سیاست هویج و چماق در پسابرجام“ از این‌که درِعمده برنامه‌های اتمی رژیم در جریان توافق برجام، تخته شده و رژیم وادار به پذیرش شرایط طرف مقابل نظیر «عمده فعالیت‌های هسته‌یی ایران به‌حالت تعلیق درآمده»، «ایران به‌صورت اختیاری به پروتکل الحاقی و بازرسی‌های مضاعف و غیرمتعارف تن داده»، «چرخ اقتصادی هم نچرخیده و بر مشکلات اقتصادی کشور افزوده شده»، «مشکلات مبادلات مالی و پولی با بانکهای جهان رفع نشده»، «بر شدت و حجم کمی و کیفی تحریم‌ها افزوده شده» و... ، به دولت روحانی تاخته است.

مقاله‌نویس این روزنامه حکومتی هنوز هم ریش نظام را در گرو می‌بیند و نگران ”عملیاتی شدن فاز دو برجام“ است.

منطور از فاز دوم عملیاتی شدن برجام هم چیزی نیست جز این‌که نظام در زمینه‌های دیگر نیز جام‌زهر بنوشد: ”اخذ امتیازات بیشتر در سایر حوزه‌ها نظیر «موشکی»، «حقوق‌بشر»، «عدم حمایت از محور مقاومت» (جوان 2دی 96)

همین روزنامه در مطلب دیگری با عنوان ”دیپلماسی چماق و تهدید“ به اعلام سیاست جدید آمریکا و انتشار سند امنیت ملی آمریکا اشاره می‌کند که در آن ”اتهامات روزمره‌ای را متوجه ایران می‌کند و دستگاههای مسئول ساکتند و برخی تحرکات نیز دلالت بر این دارد که محتوای برجام منطقه‌یی و مطلوب آمریکا و غرب، با دو روش «بی‌تحرکی‌ » و یا «مذاکرات مقدماتی» در جریان است“..

خواسته این است که رژیم به روح برجام عمل کند، یعنی این‌که از دخالت در کشورهای منطقه دست بردارد، حمایتش را از مزدوران برون مرزی‌اش نظیر حزب‌الله قطع کند و آزمایشهای موشکی را متوقف کند و...

آن‌چنان که در جلسه شورای امنیت که در رابطه با موشک‌پرانی به عربستان تشکیل شد، فرانسه و انگلستان موضع قاطعتری علیه برنامه موشکی رژیم گرفتند در این رابطه نماینده انگلستان گفت: ”انتقال قطعات ایرانی موشکهای بالستیک و تکنولوژی مرتبط با آن به حوثی‌ها ناقض قطعنامه 2231 است و هم‌چنین ناقض قطعنامه 2216 هستند که فروش و انتقال سلاح و مواد مرتبط را به حوثی‌ها منع می‌کند.

نمی‌توانیم بی‌تفاوت بایستیم و اجازه بدهیم که یک قطعنامه شورای امنیت نادیده گرفته شود و وضعیت منطقه بیش‌از‌پیش بی‌ثبات گردد“.

معاون نماینده روسیه نیز گفت ایران نباید اقدامات تحریک‌آمیز مانند آزمایش موشکهای بالستیک انجام دهد.

وزیر خارجه آلمان نیز گفت: ”ما خواهان مقابله با نقش ایران در منطقه به‌طور مشترک با آمریکا... هستیم. برلین و ریاض در رابطه با اوضاع منطقه هم موضع هستند؛ ما همانند عربستان از نقشی که حزب‌الله لبنان در منطقه ایفا می‌کند، نگران هستیم“.

چنان‌چه رژیم به خواست جامعه جهانی و کشورهای منطقه پاسخ مثبت ندهد قطعاً با واکنشهای شدیدتری مواجه خواهد شد.

این است مفهوم ”عملیاتی شدن فاز دوم برجام“ که به گفته آن روزنامه حکومتی می‌رود که علیه نظام عملیاتی شود.

واضح است درصورتی که نظام به ”عملیاتی شدن فازدوم برجام“ گردن بگذارد، و یا این‌که سیاست کنونی را ادامه دهد و در مقابل خواست جامعه جهانی و کشورهای منطقه گردن کشی کند. در هر دو شق بازنده خواهد بود. زیرا رژیم هرچه بیشتر از این شقه و پاره پاره‌تر خواهد شد و به سمت فروپاشی سوق داده می‌شود.

در چنین شرایطی در مقابل آن مقاومتی سازمانیافته و سراسری، و مردمی عاصی وجود دارد که تحولات را به سمت مطلوب سوق می‌دهند.

هم اکنون نیز طلایه این تحول را در شعارهای روز مره مردم که علیه سران و مهره‌های فاسد نظام می‌دهند، می‌توان دید.

مفهوم واقعی ”باید نگران بود“ که آن روزنامه حکومتی نگران آن است چیزی جز نگرانی برای سرنوشت نظام و نگرانی نسبت به سرنگونی آن نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر