جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ مهر ۱, شنبه

خامنه‌ای؛ بحران‌زده و ذلیل در برابر آمریکا

لينك به منبع:
خامنه‌ای  ولی فقیه ارتجاع

خامنه‌ای ولی فقیه ارتجاع


علی خامنه‌ای روز پنجشنبه (30شهریور) با خبرگان دست نشانده خود دیدار کرد تا آنها را نسبت به ‌بحرانهای فراگیر نظام توجیه کند. ولی‌فقیه ارتجاع در این صحبتها در حالی که قاعدتاً می‌بایست وظایف و مأموریت جدید مجلس خبرگان را تشریح کند و به موضوع انزوای رژیم و اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در مجمع عمومی بپردازد، موضوعی که این روزها تمام مهره‌ها و رسانه‌های رژیم درباره آن صحبت می‌کنند، عمدتاً به‌بحرانهای نظام پرداخت و تنها در اواخر صحبت خود اشاره‌یی به ‌ترامپ و سخنان او کرد. این چیدمان، موضع ضعیف و پایین او را در تعادل‌قوای سیاسی کنونی برملا می‌کند.

اگر چه خامنه‌ای رگباری از فحش و ناسزا از «ادبیات گانگستری»، «ادبیات کابویی»، «پرازدروغ»، «آشفته...تا «ابلهانه»، «بسیارزشت»، «سخیف»، «درمانده»، «سبک مغز» و «از لحاظ فکری دچار مشکل و عقب‌ماندگی» و غیره... روانه رئیس‌جمهور آمریکا کرد، اما این حرفها، لفاظی صرف و به‌لحاظ سیاسی پوچ و بی‌ارزش بود، چرا که در آنها نه تنها اشاره‌یی و نشانی از یک اقدام مشخص سیاسی علیه آمریکا، مانند مورد تهدید قرار دادن منافع آمریکا در منطقه، ناامن کردن خلیج‌فارس برای ناوگانهای آمریکایی و... امثالهم دیده نمی‌شد، بلکه خامنه‌ای از موضع بسیار ضعیف و ذلیلانه گفت: «با دنیا باید کار بکنیم، حرفی نداریم، کار کردن با دنیا قهراً الزاماتی دارد، آن الزامات را هم قبول می‌کنیم و به‌دوش می‌گیریم...» معنای این اظهارات به‌وضوح این است که باز هم عقب‌ می ‌نشینیم و زهر می‌خوریم!

از قضا دشنام به ‌شخص ترامپ و منتسب کردن حرفها و مواضعی که توسط رئیس‌جمهور آمریکا در بالاترین اجلاس بین‌المللی بیان شد، به‌شخص او و ویژگیهای فردی او و ناشی از عصبانیت قلمداد کردن این حرفها، ترفندی برای پوشاندن ضعف نظام در برخورد با واقعیت تعویض ریل قطار سیاست آمریکا از مماشات به ‌قاطعیت است.

شاخص دیگر ضعف خامنه‌ای و رژیمش این بود که او از ابتدا سر بحرانهای رژیم را باز کرد و با اشاره به‌بحرانهای بی‌علاج نظام به‌روشنی اذعان کرد «عقبگرد و پس‌رفت داشتیم». شاید به‌ این وسیله می‌خواست به‌ خبرگان تاریخ مصرف گذشته نظام حالی کند که انتظار بیشتری جز همین لفاظیها و شلیک کلمات که هم‌چون فشنگهای مشقی تنها صدا دارند، نداشته باشند. در حالی که اگر می‌خواست موضع بالای خود را به‌رخ بکشد، بایستی دستاوردهایی مانند موشکهای بالستیکی و حضور رژیم در سوریه و عراق و منطقه را برجسته می‌نمود.

بحرانهایی که خامنه‌ای به‌ آنها اشاره کرد، بحرانهای عمده گریبانگیر رژیم هستند، هم‌چون بحران اجتماعی که محصول شبکه در هم تنیده‌یی است از فقر، فقدان عدالت، فاصله بین فقیر و غنی و... خامنه‌ای ضمن اشاره به‌ آنها، برای رفع نگرانی احتمالی غارتگران نظام بلافاصله افزود: «نه این‌که ما دست بگذاریم روی ثروت ثروتمندان». روشن است که بحران اجتماعی هر روز عمیق‌تر می‌شود که نمود آن دهها تجمع و تظاهرات اعتراضی از کارگران و دانشجویان و کارمندان و معلمان و بازنشستگان و مالباختگان و غارت‌شدگان در شهرهای مختلف کشور است که شعارهایشان هر روز سیاسی‌تر و رادیکالتر می‌شود و طبیعی است که ولی‌فقیه ارتجاع را هراسان کرده باشد.

بحران بعدی، بحران درونی رژیم و ریزشهای جدی در نظام است؛ خامنه‌ای به‌روشنی از کم شدن انگیزه انقلابی برای حفظ جمهوری اسلامی سخن گفت و افزود: شرط دوام نظام «انگیزه‌های انقلابی» است. «اگر روحیه‌ی انقلابی نباشد، جمهوری اسلامی نخواهد بود...» بعد هم ادامه داد: «بنده که در صحبتهای مختلف مدام می‌گویم که به‌بچّه‌های انقلابی و حزب‌اللّهی کمک کنید، معنایش همین است».

بحران دیگر که خامنه‌ای در سخنرانی خود اشاره کوتاهی به‌آن کرد، برجام بود که قرار بود طناب نجات رژیم باشد اما به‌طناب‌دارش تبدیل شده و حلقه آن (تحریمها) هر روز بر گردنش تنگتر می‌شود. او در حالی که گناه برجام را به‌حساب دولت روحانی و تیم مذاکره‌کننده می‌انداخت و شانه خود را از زیر بار آن بیرون می‌کشید، گفت‌: «بایستی دقّت و مراقبت لازم انجام می‌گرفت تا این‌جور نباشد که طرفِ مقابل، هر غلطی خواست بکند، نقض برجام محسوب نشود، اما ما اگر یک مختصر تکانی بخوریم، نقض برجام محسوب بشود!».

خامنه‌ای در همین سخنرانی فرصت را برای حمله به ‌روحانی و تخطئه رئیس‌جمهور نظامش از دست نداد و در حالی که حرف روحانی مبنی بر این‌که «ما مردم را نمی‌خواهیم به‌زور به‌ بهشت ببریم» مغالطه می‌نامید گفت: «باید این کار را انجام بدهیم، مردم باید متدیّن بشوند؛ در این شکّی نیست».

تنها راهکاری که خامنه‌ای برای مقابله با این بحرانهای بنیان‌کن ارائه نمود دادن نقش فائقه و مطالبه‌گر به‌خبرگان ارتجاع بود. خامنه‌ای که چندی پیش همین نقش را به‌شورای نگهبان ارتجاع داده بود، این بار نیز این دایناسورهای فرتوت عمامه سیاه و عمامه سفید را با عباراتی از قبیل «یک مجلس حقیقتاً استثنایی و بی‌نظیر از لحاظ ترکیب، از لحاظ وظایف، از لحاظ کارکرد» و «یک هیأت اندیشه‌ورز... اشخاص صاحب اندیشه، صاحب فکر» به‌طور مسخره‌یی مورد تعریف و تمجید قرار داد و مأموریت «مطالبه‌گری» (حسابرسی) از قوای سه‌گانه و سپاه و غیره... را به‌ آنها سپرد. خامنه‌ای گویا فراموش کرده بود که چند روز پیش (22شهریور) در دیدار با رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت، همین نقش فائقه نظامش را به‌شورای نگهبان داده بود و به‌ این ترتیب آشفتگی و سر درگمی خود را در برابر توفانهایی که رژیمش را در نوردیده به‌نمایش گذاشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر