جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ بهمن ۲۲, جمعه

معصومیت پرپر شده!

لينك به منبع:
کودکان کار کوره پزخانه

کودکان کار کوره پزخانه


در ایران تحت حاکمیت آخوندها بسیاری از کودکان، یا فروخته می‌شوند، یا به‌دلیل فقر بیش از 80 درصد مردم ایران، مجبورند بار رنج و درد ناشی از فقر را به‌دوش بکشند، و تحت عنوان کودکان کار از همان ابتدا زندگی خود را در خیابانها، کوره پزخانه‌ها و... برای درآوردن چندرغاز بخور و نمیر، بگذرانند آن هم در صورتی که بخشی اصلی این درآمد، توسط باندهای غارتگری که این کودکان را وسیله برای درآمد قرار می‌دهند، به یغما نرود. !

هم اکنون آمار دقیقی در مورد تعداد کودکان کار وجود ندارد، خبرگزاری حکومتی مهر نیز ضمن اشاره به این‌که آمار صحیحی از تعداد کودکان کار و آسیب‌هایی که آنها را تهدید می‌کند وجود ندارد، می‌نویسد: ”طبق اعلام مراجع دولتی حدود ۳ میلیون کودک کار در کل کشور فعالیت دارند در حالی‌که پژوهش‌ها و تحقیقات سازمانهای مردم نهاد از وجود بیش از ۷ میلیون کودک کار در کشور حکایت دارد؛ ضمن این‌که طبق اعلام مراجع دولتی، این آمار در تهران حدود ۲۰ هزار نفر است. (خبرگزاری مهر4آبان 95)

در مناطقی از کشور اساساً این کودکان بی‌شناسنامه و یا تعدای زیادی از دختران هستند که در کارهای خانه‌داری کار می‌کنند.
به گفته رئیس کمیته اجتماعی شورای قلابی شهر تهران اکثر دختران کودکان کار زمانی که به سن 10 تا 12سال می‌رسند به ناچار مجبورند به ازدواجهای پولی تن بدهند (باشگاه خبرنگاران جوان15بهمن 95)

اکثر این کودکان به‌طور عمده از چرخه تحصیل بازمانده‌اند، بر اساس آمارهای بهزیستی رژیم، 30 درصد این کودکان کار به مدرسه نمی‌روند، ۳۱ درصد آنها شش تا یازده سال دارند و ۹ درصد آنها زیر شش سال دارند، ۶۰درصد این کودکان تنها نان آور خانواده خود هستند.

به گفته یک مهره حکومتی، دامنه مشاغل کودکان بسیار گسترده است تا جایی که کارهای ناشناخته جدید توسط کودکان کار در حال بروز و پیدایش است به‌طوریکه در مناطقی از کشور این کودکان برای روده‌پاک‌کنی دام به کار گرفته می‌شوند. بخشی در مشاغل خانگی و کارگاههای کوچک فعالیت می‌کنند، عده‌یی دیگر در برخی از استانها کوله بری می‌کنند. از این دست مشاغل بسیار زیادند و مسئولان ذی‌ربط کشور اطلاعاتی از آن ندارند. همچنین در بخش زباله گردی برخی پیمانکاران شهرداری از مهاجران کودک افغان به‌صورت گروهی استفاده می‌کنند و طبق اطلاعات به دست آمده چند نفر در یک اتاق کوچک اسکان دارند. (خبرگزاری مهر4آبان 95)

طبق تحقیقات انجام شده ۴۵ درصد کودکان کار و خیابان در معرض بیماریهایی نظیر، ایدز، هپاتیت و سفلیس قرار دارند و از بیماریهایی مثل سوء تغذیه، کوتاهی قد، کمبود وزن، مشکلات روحی روانی و بیماریهای پوستی رنج می‌برند.

بسیاری از کودکان کار و خیابان شش ساعت در روز کار می‌کنند و حتی روزی یک وعده غذای گرم نیز نمی‌خورند و این موضوع زمینه بروز انواع بیماریهاست.

یکی از بیماریهای شایع در میان کودکان کار بیماری دیسک کمر است. زیرا بسیاری از این کودکان بارکشی می‌کنند و دچار دیسک کمر می‌شوند و چون امکان دسترسی به مراکز درمانی را ندارند، این روند باعث بروز انواع بیماریها می‌شود.

این سرنوشت کودکانی است که با شرایط بسیار سخت و دردناک و در عین حال با حقوق کم و ناچیز مجبور به کار در خیابانها، کوره پزخانه‌ها، و سوختن و ساختن با شرایط سخت کار در حاکمیت نظام ولایت‌فقیه هستند.

این در شرایطی است که درآمد ماهیانه یک کودک کار یک پنجم حداقل حقوق است.

در مقابل این حقوق ناچیز خطرات فراوانی آنان را تهدید می‌کند و زمانی هم که در اثر حوادث ناشی از کار مصدوم یا مجروح شوند، از هیچ حمایتی نظیر حق بیمه درمان برخوردار نیستند.

این وضعیت اسفناک برای کودکان ایران‌زمین در حالی است که دولت همه ساله بودجه سرسام آوری به دستگاههای عریض و طویل امنیتی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی اختصاص می‌دهد. از جمله این‌که بودجه سال جاری رادیو و تلویزیون رژیم 150هزارمیلیارد تومان اضافه شده و در سال 96 نیز بودجه در نظر گرفته این نهاد سانسور دو برابر در نظر گرفته شده است

سایت حکومتی ایران 23آذر 95 افزایش بودجه نهادهای سرکوب رژیم را برای سال 96 به این شرح اعلام کرد: سپاه پاسداران ضدخلقی با بودجه‌یی معادل 232هزار میلیارد تومان بیشترین بودجه را به خود اختصاص داده است که نسبت به سال جاری رشدی 28 درصدی دارد. ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح رشد 32 درصدی دارد.

ارتش رژیم نیز با 5/21 درصد و نیروی انتظامی با چیزی حدود 14 درصد افزایش بودجه در لایحه دولت در ردیف‌های بعدی قرار دارند. متوسط رشد بودجه نیروهای مسلح و نهادهای نظامی حتی بیش از رقم 22 درصد نیز خواهد شد.

حتی اگر اندکی از این بودجه‌های سرسام‌آور نظامی و امنیتی که اساساً برای سرکوب مردم و صدور تروریسم به کشورهای منطقه از جمله سوریه و عراق و یمن است، خرج این کودکان می‌شد، وضعیت کاملاً متفاوت بود.

البته داشتن چنین انتظاری از حاکمیت ضد‌مردمی ولایت‌فقیه، انتظاری بیهوده است زیرا عامل اصلی همه این بحرانهای اجتماعی، خود رژیم است، و طبق قانون این‌که چاقو هرگز دسته خودش را نمی‌برد، باید گفت که آری، بریدن و جراحی این رژیم که عامل همه این بدبختیهاست، از پیکره ایران‌زمین بزرگ، کار مردم و مقاومت مردم ایران است که به آن همت گماشته‌اند و تا محقق کردن آن از پای نخواهند نشست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر