لينك به منبع:
موسی
در آخرین جملات یکی از سخنرانیهایش میگوید که: "آینده، آینده مال شماست،
به این نکته ایمان داشته باشید، یقین داشته باشید که آینده مال شماست،
آینده مال انقلابیون است، نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد.
اگر کسی در عمق صلابت حرفها،
رهنمودها و سخنرانیهای موسی خیابانی دقت کند تماما سرشاری، امید و دریافت
پیام پیروزی در مسیر مبارزه برای آزادی است واین پیام دریافت میشود که: "
هنوز هم بهمنه، بهمن "
انقلاب ضد سلطنتی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به ثمر اولیه اش دست یافت اما به نظر من پیروز نشد. چون میوه انقلاب نارس بود. یکی از پایه های استبدادی فروریخت و اما پایه دیگرش سر براورد.
در نگاهی به تاریخ ایران زمین بوضوح مفهوم است که استبداد با دو پایه تا عمق جان و فکر توده های مردم ایران رسوخ کرده است. در کتب تاریخی ما در یک فصلی آمده است که " طبقات ممتاز جامعه ایران عبارت بودند: از روحانیون و درباریان.
مردم بپا نخاستند که درباریان و ساختار حکومت " شاهنشاهی " را از هم بپاشند بلکه بپا خاستند که آزادی و به دنبالش آبادی و رفاه عمومی را ببینند که شاهان دست در دست روحانیان، این حق مسلم مردم را به یغما برده بودند.
بنابراین انقلاب پیروز نشد.
وقتی موسی می گوید: "...، آینده مال انقلابیون است، نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد ". این پیام را دارد که انقلاب ادامه دارد. مانع تداوم انقلاب در این مسیر چه کسانی هستند؟ جوابش در پیام سردار پرصلابت ایران زمین، نیروهای میرا هستند. در یک کلام ارتجاع و همدستان سازشکار و خائن آنها.
بعد از فروپاشی سیستم درباریان، وظیفه انقلابیون و ادامه دهندگان انقلاب برای پیروزی انقلابشان، بسا سنگینتر و سنگیتر شد. حق در باطل درهم آمیخت. خمینی و تمامیت ارتجاع به نمایندگی از پایه اصلی استبداد " روحانیان " از یکطرف و نیروهایی که حتی برای پیروزی نهایی انقلاب فداکاریهای شایانی داشته اند به جز اندکی از آنان، قدرت انطباق عالی با شرایط پیچیده بعد از ۵۷ را نداشتند، در مقابل انقلابیون صف آرایی کردند. در چنین مصاف بیاد ماندنی که درس بزرگ تاریخ مردم ایران میشود رسیدیم به سال ۱۳۶۰.
ناگهان خبر پیچید که موسی و بقول مسعود رجوی " لنگرگاه تشکیلات " سازمان شهید شد. موسی بواقع لنگرگاه سازمان بود بنیانگذار شهید محمد حنیف وقتی موسی دستگیر میشود خطاب به یارانش با اطمینان می گوید که موسی از پس همه آزمایشات (شکنجه و...) برخواهد آمد آری شب نوزدهم بهمن سال ۶۰، این مجاهد پاکباز بهمراه یاران همراهش که زندگی پربارشان را را در نبرد با پایه دیکتاتوری درباریان و روحانیان و به اصطلاح امروزی مقاومت " شاه و شیخ " گذرانده بودند. به محاصره دژخیمان خمینی در آمدند و وجودشان را نثار آزادی مردم ایران کردند. در عالم واقع موسی و تبار موسی مرگ را شکست می دهند.
موسی جاودانه شد و نمرد. خون او و تمامی همرزمانش بوده و هست که اصل انطباق عالی محقق شود و مرگ مفهوم زنده بودن را بخود بگیرد زیرا درواقع این خونها چون بقول خود موسی " حق است " آبیاری نهال همیشه رویان رزمندگی و پایداری برای آرمان آزادی است. آزمون تکثیر و ماندگاری، با اصل پایداری برای انطباق عالی با شرایط بغرنج و انفعال زا. برای پیشبرد تداوم انقلابی که خمینی و یاران سودجو، خائن با طیفهایی از مماشاتگران کوته بین و منفعت طلب آن را نارس سربریدند.
انقلاب در ذات و ماهیت خود پیش رفته است. انقلابیون و آنانی که این اصل بیادماندنی از درس تبیین جهان مسعود رجوی، اصل: " انطباق عالی " برای تداوم انقلاب تا پیروزی را در پیش گرفته اند ضامن پیروزی انقلاب نارس ۲۲ بهمن ۵۷ هستند.
۲۵ سال پیش محمد محدثین کتاب " بنیادگرایی تهدید جدید جهانی " را نوشت. اکنون و در دوران جدید مبارزه با بنیادگرایی بعنوان بزرگترین مشکل جهانی تمامی میزهای تمامی سیاست مداران جهان را تسخیر کرده است. در منطقه خاورمیانه ائتلاف سیاسی – نظامی شکل گرفته است که نوک پیکان میارزه شان بر علیه بنیادگرایی حکومت ولایی ایران است. دوران مماشات بی حد وحصر با رژیم ایران به سر آمده است؛ زیرا این سیاست جهانی استعمار و مماشاتگران به بن بست رسید.
این یعنی همسویی جهان و منطقه با مقاومت ایران که از سال ۱۳۶۰ تضاد اصلی برای تداوم انقلاب را ارتجاع و بنیادگرایی رژیم خمینی اعلام کرد. این یعنی دوران جدید و تغییر دوران
این یعنی پیروزی خط سوم که مریم رجوی چندین سال پیش در پارلمان اروپا آن را اعلام کرد: نه به رژیم بنیادگرای ایران، نه به حمله نظامی خارجیان. مقاومت و مردم ایران رژیم بنیادگرای ایران را سرنگون خواهند ساخت.
وقتی مسعود رجوی اصل " انطباق عالی " را در مبارزه بنیان گذاشت یعنی بن بستی برای پیروزی انقلاب مردم ایران رسمیت ندارد. با این اصل بود که پایداری بهر قیمت شکل گرفت و حماسه های اشرف و لیبرتی خلق شد. صبا و صبا ها برای آبیاری و رویش هزار اشرف بمثابه هزار و هزاران کانون شورشی، در آخرین نفس، پیام پایداری و ایستادگی می دهد و وقتی فروغ معزی فرزند زندانی سیاسی قهرمان علی معزی در همیاری ۹۵ ندا می دهد که لحظه فتح اوین نزدیک است همه و همه نوید پیروزی انقلابی است که ارتجاع و استعمار به خیال و زعم خودشان آن را نارس سربریدند...
این پایداریهای فوق طاقت انسانی در زندانهای حکومت ایران، در اشرف و " لیبرتی " ادامه یافت. آنجا که مسعود رجوی در نشست ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ برای رزمندگان زندان لیبرتی در عراق و در راستای تداوم انقلاب که در سیمای آزادی بتاریخ ۸ بهمن ۹۵ در چند قسمت پخش میشود در قسمتی می گوید: اگر تمامی تلفنها، اینترنت و هر وسیله ارتباطی قطع شد بی سیمها را فعال کنید، وقتی می گوید اگر تمامی ژنراتورها و هر امکان برق رسانی را از بین ببرند فانوسها را راه بیندازید و ..., این یعنی انقلاب تا پیروزی ادامه دارد، این یعنی تسلیم هرگز اما انقلاب تا پیروزی بر علیه پایه دوم و اصلی دیکتاتوری یعنی استبداد مذهبی آری، یعنی درس آموزی از مفهوم انطباق عالی که ضد سازشکاری و تسلیم طلبی است.
پس انقلاب پدیده ای ساکن نیست که استبدادی با استبداد دیگر جایگزین شود. انقلاب خاصیت شکافندگی و پیشروی دارد.
اصل " انطباق عالی " به ما می آموزد که جهان خلقت روزمره رو به نو شدن است. رو به تغییر از کهنگی فکری و ساختاری برای نوآوری در جامعه است و در یک جمله برای آرمان آزادی و عدالت اجتماعیست.
پس انقلابیون واقعی بقول موسی کسانی هستند که خودشان را با نوشدنهای جاری انطباق دهند و نیروهای میرا هم کسانی هستند که قدرت و ماهیت این انطباق را ندارند.
آری این یعنی عینی شدن حرف موسی که:
"...، آینده مال انقلابیون است، نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد "
انقلاب ضد سلطنتی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به ثمر اولیه اش دست یافت اما به نظر من پیروز نشد. چون میوه انقلاب نارس بود. یکی از پایه های استبدادی فروریخت و اما پایه دیگرش سر براورد.
در نگاهی به تاریخ ایران زمین بوضوح مفهوم است که استبداد با دو پایه تا عمق جان و فکر توده های مردم ایران رسوخ کرده است. در کتب تاریخی ما در یک فصلی آمده است که " طبقات ممتاز جامعه ایران عبارت بودند: از روحانیون و درباریان.
مردم بپا نخاستند که درباریان و ساختار حکومت " شاهنشاهی " را از هم بپاشند بلکه بپا خاستند که آزادی و به دنبالش آبادی و رفاه عمومی را ببینند که شاهان دست در دست روحانیان، این حق مسلم مردم را به یغما برده بودند.
بنابراین انقلاب پیروز نشد.
وقتی موسی می گوید: "...، آینده مال انقلابیون است، نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد ". این پیام را دارد که انقلاب ادامه دارد. مانع تداوم انقلاب در این مسیر چه کسانی هستند؟ جوابش در پیام سردار پرصلابت ایران زمین، نیروهای میرا هستند. در یک کلام ارتجاع و همدستان سازشکار و خائن آنها.
بعد از فروپاشی سیستم درباریان، وظیفه انقلابیون و ادامه دهندگان انقلاب برای پیروزی انقلابشان، بسا سنگینتر و سنگیتر شد. حق در باطل درهم آمیخت. خمینی و تمامیت ارتجاع به نمایندگی از پایه اصلی استبداد " روحانیان " از یکطرف و نیروهایی که حتی برای پیروزی نهایی انقلاب فداکاریهای شایانی داشته اند به جز اندکی از آنان، قدرت انطباق عالی با شرایط پیچیده بعد از ۵۷ را نداشتند، در مقابل انقلابیون صف آرایی کردند. در چنین مصاف بیاد ماندنی که درس بزرگ تاریخ مردم ایران میشود رسیدیم به سال ۱۳۶۰.
ناگهان خبر پیچید که موسی و بقول مسعود رجوی " لنگرگاه تشکیلات " سازمان شهید شد. موسی بواقع لنگرگاه سازمان بود بنیانگذار شهید محمد حنیف وقتی موسی دستگیر میشود خطاب به یارانش با اطمینان می گوید که موسی از پس همه آزمایشات (شکنجه و...) برخواهد آمد آری شب نوزدهم بهمن سال ۶۰، این مجاهد پاکباز بهمراه یاران همراهش که زندگی پربارشان را را در نبرد با پایه دیکتاتوری درباریان و روحانیان و به اصطلاح امروزی مقاومت " شاه و شیخ " گذرانده بودند. به محاصره دژخیمان خمینی در آمدند و وجودشان را نثار آزادی مردم ایران کردند. در عالم واقع موسی و تبار موسی مرگ را شکست می دهند.
موسی جاودانه شد و نمرد. خون او و تمامی همرزمانش بوده و هست که اصل انطباق عالی محقق شود و مرگ مفهوم زنده بودن را بخود بگیرد زیرا درواقع این خونها چون بقول خود موسی " حق است " آبیاری نهال همیشه رویان رزمندگی و پایداری برای آرمان آزادی است. آزمون تکثیر و ماندگاری، با اصل پایداری برای انطباق عالی با شرایط بغرنج و انفعال زا. برای پیشبرد تداوم انقلابی که خمینی و یاران سودجو، خائن با طیفهایی از مماشاتگران کوته بین و منفعت طلب آن را نارس سربریدند.
انقلاب در ذات و ماهیت خود پیش رفته است. انقلابیون و آنانی که این اصل بیادماندنی از درس تبیین جهان مسعود رجوی، اصل: " انطباق عالی " برای تداوم انقلاب تا پیروزی را در پیش گرفته اند ضامن پیروزی انقلاب نارس ۲۲ بهمن ۵۷ هستند.
۲۵ سال پیش محمد محدثین کتاب " بنیادگرایی تهدید جدید جهانی " را نوشت. اکنون و در دوران جدید مبارزه با بنیادگرایی بعنوان بزرگترین مشکل جهانی تمامی میزهای تمامی سیاست مداران جهان را تسخیر کرده است. در منطقه خاورمیانه ائتلاف سیاسی – نظامی شکل گرفته است که نوک پیکان میارزه شان بر علیه بنیادگرایی حکومت ولایی ایران است. دوران مماشات بی حد وحصر با رژیم ایران به سر آمده است؛ زیرا این سیاست جهانی استعمار و مماشاتگران به بن بست رسید.
این یعنی همسویی جهان و منطقه با مقاومت ایران که از سال ۱۳۶۰ تضاد اصلی برای تداوم انقلاب را ارتجاع و بنیادگرایی رژیم خمینی اعلام کرد. این یعنی دوران جدید و تغییر دوران
این یعنی پیروزی خط سوم که مریم رجوی چندین سال پیش در پارلمان اروپا آن را اعلام کرد: نه به رژیم بنیادگرای ایران، نه به حمله نظامی خارجیان. مقاومت و مردم ایران رژیم بنیادگرای ایران را سرنگون خواهند ساخت.
وقتی مسعود رجوی اصل " انطباق عالی " را در مبارزه بنیان گذاشت یعنی بن بستی برای پیروزی انقلاب مردم ایران رسمیت ندارد. با این اصل بود که پایداری بهر قیمت شکل گرفت و حماسه های اشرف و لیبرتی خلق شد. صبا و صبا ها برای آبیاری و رویش هزار اشرف بمثابه هزار و هزاران کانون شورشی، در آخرین نفس، پیام پایداری و ایستادگی می دهد و وقتی فروغ معزی فرزند زندانی سیاسی قهرمان علی معزی در همیاری ۹۵ ندا می دهد که لحظه فتح اوین نزدیک است همه و همه نوید پیروزی انقلابی است که ارتجاع و استعمار به خیال و زعم خودشان آن را نارس سربریدند...
این پایداریهای فوق طاقت انسانی در زندانهای حکومت ایران، در اشرف و " لیبرتی " ادامه یافت. آنجا که مسعود رجوی در نشست ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ برای رزمندگان زندان لیبرتی در عراق و در راستای تداوم انقلاب که در سیمای آزادی بتاریخ ۸ بهمن ۹۵ در چند قسمت پخش میشود در قسمتی می گوید: اگر تمامی تلفنها، اینترنت و هر وسیله ارتباطی قطع شد بی سیمها را فعال کنید، وقتی می گوید اگر تمامی ژنراتورها و هر امکان برق رسانی را از بین ببرند فانوسها را راه بیندازید و ..., این یعنی انقلاب تا پیروزی ادامه دارد، این یعنی تسلیم هرگز اما انقلاب تا پیروزی بر علیه پایه دوم و اصلی دیکتاتوری یعنی استبداد مذهبی آری، یعنی درس آموزی از مفهوم انطباق عالی که ضد سازشکاری و تسلیم طلبی است.
پس انقلاب پدیده ای ساکن نیست که استبدادی با استبداد دیگر جایگزین شود. انقلاب خاصیت شکافندگی و پیشروی دارد.
اصل " انطباق عالی " به ما می آموزد که جهان خلقت روزمره رو به نو شدن است. رو به تغییر از کهنگی فکری و ساختاری برای نوآوری در جامعه است و در یک جمله برای آرمان آزادی و عدالت اجتماعیست.
پس انقلابیون واقعی بقول موسی کسانی هستند که خودشان را با نوشدنهای جاری انطباق دهند و نیروهای میرا هم کسانی هستند که قدرت و ماهیت این انطباق را ندارند.
آری این یعنی عینی شدن حرف موسی که:
"...، آینده مال انقلابیون است، نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد "
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر