جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ بهمن ۲۲, جمعه

آن روح دیو سیرت

لينك به منبع:
خمینی دجال ضد بشر

خمینی دجال ضد بشر


پاسدار جنایتکار محمدحسین نجات، فرمانده سپاه موسوم به «ولی امر»، که مسئولیت حفاظت از بیت‌العنکبوت خامنه‌ای را دارد، خاطره‌یی در مورد حماسة 19بهمن 1360 و شهادت اشرف و موسی و یارانشان تعریف می‌کند که به‌خوبی کینة ضدانقلابی و خوی حیوانی خمینی را از مجاهدین نشان می‌دهد:
«شبکه اطلاع‌رسانی دانا» :
خوشحالی امام از یک خبر مسرت بخش
«… آن زمان مسئولیت اطلاعات جمهوری اسلامی برعهده سپاه پاسداران بود و سپاه تمرکز خود را برای یافتن خانه‌های تیمی گذاشته بود. در آن برهه موسی خیابانی مسئول عملیات در داخل کشور بود. سپاه توانست محل اختفای موسی خیابانی را پیدا کرده و نیمه‌شب به منزلی که محل تجمع آنها بود حمله کرده و در آن حمله موسی خیابانی و تعداد زیادی کشته شدند. یکی از افرادی که در این جریان کشته شد، زن مسعود رجوی به نام اشرف بود. خبر این گزارش را مسئول اطلاعات سپاه و نماینده دادستانی خدمت امام رساندند. در آن برهه امام چندان به اخباری که به ایشان می‌رسید واکنش خاصی نشان نمی‌دادند و برای ایشان عادی بود. اما این خبر به قدری خوشحال کننده بود که امام به‌محض شنیدن این خبر مسئول اطلاعات سپاه را در آغوش کشیده و وی را بوسیدند…».
(پاسدار محمدحسین نجات «فرمانده سپاه ولی امر- شبکه اطلاع‌رسانی دانا- 21اردیبهشت95)

خمینی، این روح پلید شیطان، همان کسی است که دکتر ساواکی خائن، یعنی شیخ‌الاسلام زاده، در حل مشکل بی‌اشتهایی خمینی به اطرافیانش گفته بود: «برای این‌که اشتهای آقا برای صبحانه باز شود، بهتر است خبر اعدام منافقین [مجاهدین] را هنگام صبحانه به اطلاع ایشان برسانید».

وقتی ضحاک مار به‌دوش دوران، خمینی دجال، نزد مردم داغدار و ستمدیده میهن به‌سرعت فاصلة «ماه تا چاه» را طی کرد، جهان در شگفت شد که چطور این فاصله با این سرعت طی شد. اما در ایران اسیر، همگان دریافتند که این سرعت به‌خاطر سنگدلی و شقاوت فوق تصورش بود که خون جوشان کبوتران آزادی را حریصانه و هیستریک بر زمین می‌ریخت و آنگاه به وجد می‌آمد و شادمانی می‌کرد….

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر