جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ اسفند ۵, پنجشنبه

ادعاهای اتمی رژیم در پسابرجام

لينك به منبع:
بتن ریزی  راکتور اتمی اراک

بتن ریزی راکتور اتمی اراک


سال گذشته بر اساس توافقنامه برجام، قلب رآکتور اتمی اراک با سیمان پر شد. با این همه هر از گاهی کارگزاران رژیم مدعی می‌شوند که دوباره بهتر از قبل صنعت هسته‌یی را برپا می‌کنند. روحانی در روز 22بهمن گفت:
”در زمینه رآکتور اراک به باز طراحی جدیدی دست یافتیم و رآکتور اراک مدرن‌تر از گذشته بازسازی و کامل خواهد شد. در زمینه سانتریفوژ به یکی از مدرن‌ترین سانتریفیوژها دست یافتیم“.

همچنین ”سایت اسپوتنیک روز 19ژانویه 2017 مطابق با 30 دی 95 نوشت: ”اصغر زارعیان معاون سازمان انرژی اتمی ایران گفت، ایران آماده می‌شود در آینده‌ای نزدیک اورانیوم هگزا فلوراید (یواف6)، را داخل دستگاه‌های سانتریفوژ جدید معروف به آی آر8 تزریق کند“. این البته در شرایطی است که بنا بر خبر وال استریت ژورنال، 10ژانویه 2017 – پاکسازی سایت اتمی در اصفهان انجام گرفته و در این رابطه رژیم بسا به زیر سقف 300کیلو گرم اورانیوم غنی شده 5/3 درصدی قرار می‌گیرد.

حالا به‌راستی این‌که کارگزاران رژیم از جمله روحانی و صالحی می‌گویند به‌رغم برجام هر زمان اراده کنیم به‌رغم لغو برجام می‌توانیم به سرعت در نقطه قبل از برجام به‌لحاظ هسته‌یی قرار بگیریم، چه میزان واقعی است؟

واقعیت این است که اصولاً دانش هسته‌یی در رژیم آخوندی در سطح بالایی قرار نداشته که اکنون سردمداران رژیم ادعای بسا بالاتر از برجام را می‌کنند، چرا که اصولاً دانش هسته‌یی سطح بالا در کشورهای پیشرفته مانند آلمان، ژاپن، فرانسه و غیره اصولاً بر مبنای تأمین انرژی برق آن کشورها با استفاده از نیروگاهها اتمی است، چرا که یکی از معیارهای بسیارمهم در توسعه و رفاه یک کشور میزان مصرف سرانه برق در این کشورهاست، که البته بعد از حوادث ناگوار هسته‌یی در نیروگاههای اتمی برق در چرنوبیل و فوکوشیمای ژاپن، تقریباً همه کشورهای پیشرفته از تولید برق از طریق انرژی اتمی فاصله گرفته و به سمت استفاده از انرژیهای نو مانند انرژی خورشیدی و غیره روی آورده‌اند، در حالیکه دانش هسته‌یی در رژیم صرفاً بر اساس تمرکز مفرط روی غنی‌سازی اورانیوم از طریق بهره‌گیری از سانتریفوژهای گازی بود که البته این تکنولوژی هم یک تکنولوژی قدیمی مربوط به زمان جنگ جهانی دوم و سالهای بعد از آنست، که تازه در این رابطه هم عمده فعالیتهای رژیم تلاش برای خرید سانتریفوژ و قطعات مربوط به غنی‌سازی از بازار سیاه با صرف میلیاردها دلار از جیب مردم ایران بوده است، مانند رجوع به دانشمند غنی‌سازی پاکستانی عبدالقادرخان که آنهم صرفاً برای غنی‌سازی اورانیوم با غنای بالا برای ساخت بمب اتمی بود، و نه برای تأمین سوخت نیروگاه اتمی در ایران، چرا که در حال حاضر تنها یک نیروگاه اتمی برق در ایران نیروگاه بوشهر است که سوخت آنهم از طریق خود شرکت سازنده برای 30سال عمر نیروگاه طبق قرار داد تأمین می‌شود.

سایت‌های غنی‌سازی نطنز، فردو، سایت اصفهان هم صرفاً روی محور فعالیت غنی‌سازی اورانیوم قرار داشت، بغیر از نیروگاه آب سنگین اراک، که آنهم در نهایت برای تولید پولوتونیم برای تولید بمب اتمی پولوتونیمی بود.

در رابطه با سایتهای غنی‌سازی، بعد از نهایی شدن برجام رژیم تنها مجاز به داشتن حدود 6100 سانتریفوژ برای غنی‌سازی آنهم در سطح حدود 5/3% است، در حالیکه تا قبل از برجام رژیم دارای 19000 سانتریفوژ در حال کار بود، و در حقیقت بعداً از اجرایی شدن برجام، دو سوم سانتریفوژهای رژیم از دور خارج شد. در فردو کلاً فعالیت غنی‌سازی متوقف شد و هزار سانتریفیوژی که درفردو باقیمانده صرفاً برای مصارف تحقیقاتی است که بهرحال نیازی به فعالیت تحقیقاتی در زیر زمین نیست و این نوع فعالیتهای قاعدتاً بایستی در دانشگاهها صورت گیرد و نه در زیر زمین. بر اساس توافق برجام، ایران می‌تواند تنها اورانیوم با درصد غنای پایین که برای تولید سلاح اتمی مناسب نیست در اختیار داشته باشد و مجموع ذخایر این نوع اورانیوم هم نباید هیچ وقت از ۳۰۰ کیلوگرم فراتر رود، که البته بعد از نشست اخیر رژیم با 1+5 در وین رژیم ذخایر اورانیوم غنی شده خود را به زیر 300 کیلوگرم رسانیده است.

در رابطه با ادعای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم هم که ذخایر کیک زرد حدود 60 درصد اضافه شده است باید گفت که کیک زرد که نوعی از اکسید اورانیوم است، درحقیقت ماده خامی است که ابتدا بایستی تبدیل به اورانیوم هگزافلوراید شده و بعد به سانتریفوژهای گازی تزریق شود تا در جریان غنی‌سازی اورانیوم خام اولیه به اورانیوم با غنای 5/3 برسد.

صالحی گفته بود: همزمان با اجرای برجام و در یک سال گذشته چیزی حدود 210تن اورانیوم وارد کشور کردیم که یک مقدار از آن در قبال اورانیوم با غنای 5/3 درصدی بود که به خارج فرستاده بودیم.
او افزود: این 149تن به اضافه 210تنی که از قبل وارد شده بود، جمعاً 359تن می‌شود که بر این اساس، این میزان به ذخایر کیک زرد کشور افزوده شده است.

ملاحظه می‌شود که در قبال خارج کردن ذخایر اورانیوم غنی شده، اقدام به وارد کردن ماده خام کرده‌اند، و این موضوع را به‌عنوان دستاوردی در راستای سرعت بخشیدن به فعالیتهای هسته‌یی قالب می‌کنند. که البته هزینه‌های بسیار سنگینی رو هم بر دوش مردم ایران تحمیل می‌کنند، چرا که ایران به‌لحاظ ذخایر اورانیوم در سطح پایینی قرار داره و باید ماده خام سانتریفیوژها را از خارج وارد کند.

اخیراً در رابطه با به‌اصطلاح توسعه برنامه صلح‌آمیز هسته‌یی روحانی طبق دستوری صالحی را مکلف به پیشبرد پیشران هسته‌یی نموده است، که در حوزه حمل و نقل دریایی و تولید سوخت هسته‌یی ظرف سه ماه گزارش بدهد. که هم از همان موارد با سیلی سرخ کردن هاست، در این رابطه توجه به‌نقل قولی از خود صالحی روشنگر خیلی مسایل است.

خبرگزاری حکومتی تسنیم روز نهم دی 95 طی مصاحبه‌یی با صالحی نوشت: «صالحی: نمی‌توان یک شبه به پیشران هسته‌یی رسید مطالعات ما هم‌چنان ادامه دارد، در حال حاضر، برای پیشبرد این امر در تلاش هستیم و گروه‌هایی را نیز برای مطالعه و بررسی تشکیل داده‌ایم».

ملاحظه می‌شود که این‌که ظرف 3ماه موضوع تعیین‌تکلیف شود صرفاً همان فریبهای سخیف این حضرات است.

در رابطه با آینده نیروگاه آب سنگین اراک هم که صالحی ادعا می‌کند نیروگاه بسا بهتری روی آن بنا خواهند کرد، باید گفت در متن برجام آمده است که برای بازسازی نیروگاه آب سنگین از دور خارج شده اراک، یک کارگروهی تشکیل می‌شود که در واقع رژیم پیمانکار کشورهای اصلی یعنی آمریکا و چین برای ساخت این نیروگاه جدید می‌شود و خودش نقش کلیدی ندارد. بنابر‌این به قول معروف خرج کردن از کیسه خلیفه است. و البته با حراج میلیاردها دلار دیگر از ثروتهای مردم ایران.

روحانی و دیگر سردمداران باند روحانی همچنین ادعا می‌کنند، امکان دستیابی به ظرفیت غنی‌سازی معادل 90000 ”سو ”را دارند، در حالیکه تعداد سانتریفوژهای رژیم از رقم 19000 در سایتهای نطنز و فردو به 6100 عدد کاهش پیدا کرده و سیستم آبشارهای 164 تایی آن بهم ریخته است، نصب مجدد سانتریفیوژها با فونداسیون جدید به‌لحاظ فنی و اقتصادی کار بسا سختی است و این امر سالها طول خواهد کشید، طرح کردن ظرفیت غنی‌سازی معادل 90000 ”سو ” هم چیزی جز لفاظی و فریبکاری نیست چرا که (سو) یک واحد اندازه‌گیری مربوط به یک دستگاه سانتریفوژ مانند راندمان آن است و 90000 ”سو ”معادل تعداد 6100 سانتریفوژ است که طبق برجام اجازه نگهداری این تعداد سانتریفوژ از قبل داده شده است.

البته اگر ‌چه برجام در کوتاه مدت از ساخت بمب اتم توسط رژیم ممانعت می‌کند ولی در بلندمدت خیر، چرا که با همین تعداد6100 سانتریفیوژی که در برجام برای رژیم به‌رسمیت شناخته شده است، درصورتیکه رژیم درخفا و بترتیبی به دور از مانیتورینگ آژانس بین المللی این تعداد سانتریفوژ را در آبشارهای 164 تایی سازماندهی کند، می‌تواند ظرف مدت یک‌سال به ماده لازم برای ساخت بمب اتمی دست یابد، در حقیقت نقص برجام این است که بر پروژه بمب اتمی رژیم خط پایان نکشید. در نهایت باید گفت که خط بطلان بر کابوس جهانی بمب اتمی رژیم تنها با سرنگونی این رژیم به‌دست مردم و مقاومت مردم ایران میسر خواهد شد ولاغیر.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر