لينك به منبع:
استاد دهخدا (که در آن زمان 74ساله بود) در مصاحبه با خبرنگار مجله تهران مصوّر (شماره 593, 24دیماه 1333), در باره ضرورت تدوین لغتنامه می گوید: «از 45سال قبل, پس از مطالعات زیادی, بدین فکر افتادم که لغتنامه یی که از هر حیث جامع و کامل باشد, تهیه کنم, زیرا یکی از علل عقب ماندگی و بدبختی ما ایرانیها, به نظر من, عدم توجه به فرهنگ و بی علمی ماست و یگانه وسیله برای بالارفتن سطح معلومات و فرهنگ مردم دانستن ریشه لغات و کلمات است. از این جهت, از آن روز گوشه انزوا اختیار کردم و با خواندن کتب متعدد و مختلف به تنهایی موفق شدم دو میلیون فیش و یادداشت تهیه کنم».
استاد در ادامه مصاحبه می گوید: «طبق قانونی که در سال 1324 به تصویب رسید اعتبار طبع این کتاب ضمن بودجه مجلس تاٌمین گردیده, من از پذیرفتن حق التألیف خودداری نمودم و با وجودی که 28نفر عائله دارم معذالک با ماهی هزار تومان حقوقی که بابت خدمت شصت ساله خود از فرهنگ می گیرم قناعت نموده ام و در این سن و سال با وجود ضعف و پیری و داشتن ضیق نفَس (=تنگی نفس) و خرابی قلب, به خدمت فرهنگی خود ادامه داده ام و تا کنون موفق به چاپ 20جلد از کتاب لغتنامه خود شده ام».
علّامه دهخدا درباره کار توانفرسای بیست و چند ساله اش در راه تدوین «لغت نامه» می نویسد:
«... کار فَحص و تتبّع بیش از بیست و اند سال بکشید, پیوسته و بی هیچ فصل و قطعی, حتی نوروز و عیدین و عاشورا, بیرون از دو بار بیماری صعب چند روزه و دو روز هنگام رحلت مادرم رحمت الله علیه, که این شغل تعطیل شد...»
مؤسسه یا سازمان لغتنامه دهخدا که ابتدا در منزل خود استاد در خیابان ایرانشهر تهران دایر شد, در سال 1334 به مجلس شورای ملی منتقل شد و در پایان سال 1336به دانشکده ادبیات (دانشگاه تهران) انتقال یافت. مجموعه «لغتنامه دهخدا» مشتمل بر 50 جلد در همین «سازمان» به چاپ رسید.
«مؤسسه لغتنامه دهخدا»
روز 25 دیماه 1324شمسی, در مجلس
شورای ملی ایران, طرحی با دو فوریت به امضای 24تن از نمایندگان مجلس, از
جمله دکتر محمد مصدق, دکتر زنگنه, دکتر عبدالله معظّمی, برای چاپ «دائرة
المعارف فارسی» «استاد علی اکبر دهخدا» به مجلس شورا تقدیم شد. طبق این طرح
که در مجلس شورا به تصویب رسید, قرار بر این شد که «پس از اتمام طبع, نصف
مجلدّات مزبور که با بودجه مجلس و به وسیله مجلس به چاپ خواهد رسید, به
مؤلف داده می شود و وزارت فرهنگ نیز مکلّف است که عده یی کارمند در اختیار
استاد دهخدا بگذارد».
فردای آن روز در مجلس اعلام شد که «آقای دهخدا اطلاع داده اند که به هیچ وجه نظر مادی در چاپ این فرهنگ ندارند و نصف مجلّدات و حق التاٌلیف را هم نمی خواهند. در نتیجه ماده واحده جلسه قبل تصحیح شد و به این شرح در مجلس قرائت و تصویب شد و هیاٌت رئیسه مجلس مکلّف است وسایل طبع لغت دهخدا را فراهم نموده و هر نوع کمک و وسیله یی را که آقای دهخدا لازم داشته باشد در اختیار ایشان بگذارد و قراردادی که مورد موافقت طرفین باشد با ایشان منعقد نماید».
علامه دهخدا بنا بر نام نخستین فرهنگ فارسی (لغتنامه اسدی طوسی) دوره لغت خود را «لغتنامه دهخدا» نامید.
البته جلد اول با نام «فرهنگ دهخدا» به چاپ رسید و از جلد دوم «لغتنامه دهخدا» نامیده شد.
«استاد دهخدا جلد اول فرهنگ خود را که از (آ) شروع و به (ابوسعد) ختم می شود و 502صفحه است شخصاً و بی دستیاری دیگران به طبع رسانید. ولی چون این عمل مستلزم مدتها صرف وقت بود لذا به پیشنهاد استاد دهخدا برای همکاری در تدوین و تکمیل دو میلیون یادداشت موجود, عده یی از اهل فضل از قبیل دکتر صفا, دکتر معین, دکتر بیانی و دکتر زنگنه و دکتر صدیق تعیین گردیدند» (مجله بخارا, شماره 27, بهمن و اسفند 13849).
تا سال 1334 (پیش از درگذشت استاد), 20 جلد لغتنامه در «مطبعه مجلس» و زیر نظر خود استاد دهخدا به چاپ رسید.
در دیماه سال 1333, «کمیسیون بودجه مجلس تصمیم گرفت که کار چاپ لغتنامه دهخدا را که تا آن زمان زیر نظر مجلس شورا انجام می گرفت به «وزارت فرهنگ» واگذارکند.
فردای آن روز در مجلس اعلام شد که «آقای دهخدا اطلاع داده اند که به هیچ وجه نظر مادی در چاپ این فرهنگ ندارند و نصف مجلّدات و حق التاٌلیف را هم نمی خواهند. در نتیجه ماده واحده جلسه قبل تصحیح شد و به این شرح در مجلس قرائت و تصویب شد و هیاٌت رئیسه مجلس مکلّف است وسایل طبع لغت دهخدا را فراهم نموده و هر نوع کمک و وسیله یی را که آقای دهخدا لازم داشته باشد در اختیار ایشان بگذارد و قراردادی که مورد موافقت طرفین باشد با ایشان منعقد نماید».
علامه دهخدا بنا بر نام نخستین فرهنگ فارسی (لغتنامه اسدی طوسی) دوره لغت خود را «لغتنامه دهخدا» نامید.
البته جلد اول با نام «فرهنگ دهخدا» به چاپ رسید و از جلد دوم «لغتنامه دهخدا» نامیده شد.
«استاد دهخدا جلد اول فرهنگ خود را که از (آ) شروع و به (ابوسعد) ختم می شود و 502صفحه است شخصاً و بی دستیاری دیگران به طبع رسانید. ولی چون این عمل مستلزم مدتها صرف وقت بود لذا به پیشنهاد استاد دهخدا برای همکاری در تدوین و تکمیل دو میلیون یادداشت موجود, عده یی از اهل فضل از قبیل دکتر صفا, دکتر معین, دکتر بیانی و دکتر زنگنه و دکتر صدیق تعیین گردیدند» (مجله بخارا, شماره 27, بهمن و اسفند 13849).
تا سال 1334 (پیش از درگذشت استاد), 20 جلد لغتنامه در «مطبعه مجلس» و زیر نظر خود استاد دهخدا به چاپ رسید.
در دیماه سال 1333, «کمیسیون بودجه مجلس تصمیم گرفت که کار چاپ لغتنامه دهخدا را که تا آن زمان زیر نظر مجلس شورا انجام می گرفت به «وزارت فرهنگ» واگذارکند.
استاد دهخدا (که در آن زمان 74ساله بود) در مصاحبه با خبرنگار مجله تهران مصوّر (شماره 593, 24دیماه 1333), در باره ضرورت تدوین لغتنامه می گوید: «از 45سال قبل, پس از مطالعات زیادی, بدین فکر افتادم که لغتنامه یی که از هر حیث جامع و کامل باشد, تهیه کنم, زیرا یکی از علل عقب ماندگی و بدبختی ما ایرانیها, به نظر من, عدم توجه به فرهنگ و بی علمی ماست و یگانه وسیله برای بالارفتن سطح معلومات و فرهنگ مردم دانستن ریشه لغات و کلمات است. از این جهت, از آن روز گوشه انزوا اختیار کردم و با خواندن کتب متعدد و مختلف به تنهایی موفق شدم دو میلیون فیش و یادداشت تهیه کنم».
استاد در ادامه مصاحبه می گوید: «طبق قانونی که در سال 1324 به تصویب رسید اعتبار طبع این کتاب ضمن بودجه مجلس تاٌمین گردیده, من از پذیرفتن حق التألیف خودداری نمودم و با وجودی که 28نفر عائله دارم معذالک با ماهی هزار تومان حقوقی که بابت خدمت شصت ساله خود از فرهنگ می گیرم قناعت نموده ام و در این سن و سال با وجود ضعف و پیری و داشتن ضیق نفَس (=تنگی نفس) و خرابی قلب, به خدمت فرهنگی خود ادامه داده ام و تا کنون موفق به چاپ 20جلد از کتاب لغتنامه خود شده ام».
علّامه دهخدا درباره کار توانفرسای بیست و چند ساله اش در راه تدوین «لغت نامه» می نویسد:
«... کار فَحص و تتبّع بیش از بیست و اند سال بکشید, پیوسته و بی هیچ فصل و قطعی, حتی نوروز و عیدین و عاشورا, بیرون از دو بار بیماری صعب چند روزه و دو روز هنگام رحلت مادرم رحمت الله علیه, که این شغل تعطیل شد...»
مؤسسه یا سازمان لغتنامه دهخدا که ابتدا در منزل خود استاد در خیابان ایرانشهر تهران دایر شد, در سال 1334 به مجلس شورای ملی منتقل شد و در پایان سال 1336به دانشکده ادبیات (دانشگاه تهران) انتقال یافت. مجموعه «لغتنامه دهخدا» مشتمل بر 50 جلد در همین «سازمان» به چاپ رسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر