لينك به منبع:
نگاهی به روزنامه های حکومتی
در
روزنامههای حکومتی در روز شنبه 9بهمن، خبر تمکین رژیم به اخطار کشورهای
عربی که از طریق وزیر خارجه کویت ابلاغ شده بود، بهصورتهای مختلفی انعکاس
یافته:
ابرار: معاون وزیر خارجه کویت: تهران آماده تنش زدایی در روابط با کشورهای حاشیه خلیجفارس است
همدلی: جمهوری اسلامی ایران به پیام شورای همکاری خلیجفارس پاسخ مثبت داد: چراغ سبز ایران به آشتی منطقه ای
اعتماد: تهران آماده تنشزدایی در روابط با کشورهای حاشیه خلیجفارس است
همدلی: جمهوری اسلامی ایران به پیام شورای همکاری خلیجفارس پاسخ مثبت داد: چراغ سبز ایران به آشتی منطقه ای
اعتماد: تهران آماده تنشزدایی در روابط با کشورهای حاشیه خلیجفارس است
شیخ
خالد جارالله، معاون وزیر امور خارجه کویت با بیان اینکه ایران متن نامه
کویت را درک میکند، تأکید کرد که تهران آمادگی خود را برای تنشزدایی در
روابط اعلام کرده است. به گزارش ایسنا، پس از سفر شیخ صباحالصباح، وزیر
امور خارجه کویت به ایران، شیخ خالد جارالله نسبت به دورنمای روابط بهتر
ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ابراز امیدواری کرده است. او ادامه
داد: این نامه شامل اصول مذاکرات احتمالی بود و میتواند مسیر بهبود روابط
ایران و کشورهای منطقه را هموار سازد. معاون وزیر امور خارجه کویت افزود:
ما احساس میکنیم که طرف ایرانی متن نامه را درک میکند و در راستای آن
گامهای بعدی را برمیدارد.
مضمون مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم اظهارات ترامپ رئیسجمهور آمریکا و مواضع ترزامی نخستوزیر انگلستان است، در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع ابراز وحشت همراه دود و دم عجین شده است:
مضمون مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم اظهارات ترامپ رئیسجمهور آمریکا و مواضع ترزامی نخستوزیر انگلستان است، در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع ابراز وحشت همراه دود و دم عجین شده است:
کیهان: دور زدن برجام و تصویب تحریمهای جدید علیه ایران
نشریه شورای سیاست خارجی آمریکا میگوید پیشنهاد دوم ترامپ درباره بازگرداندن ایران پای میز مذاکره و گرفتن امتیازهای جدید، قابل تأمل و توجه است.
فارن افرز با بررسی گزینههای پیش روی ترامپ در طول کارزار انتخاباتی خود به اشکال متنوع قول داد که «این توافق فاجعهآمیز را تکهتکه کند» و «ایرانیان را مجبور کند به میز چانهزنی برگردند، تا یک معامله بسیار بهتری انجام شود.» البته پیشنهاد اول فاجعه بهبار خواهد آورد، اما پیشنهاد دوم ارزش فکر کردن را دارد.
حمایت: «ترزا می»، نخستوزیر انگلیس که سیاستهای ضدایرانی او یادآور مواضع خصمانه «مارگارت تاچر»، نخستوزیر دهه 70 و 80 میلادی این کشور است، طی سفر به آمریکا برای دیدار با دونالد ترامپ ، در جمع نمایندگان جمهوریخواه کنگره مدعی شده باید با «نقض احتمالی برجام از سوی ایران به سرعت و با شدت» برخورد شود و اولویت امروز انگلیس را «جلوگیری از بسط نفوذ ایرانیان در منطقه» بر شمرد. این در حالی است که نخستوزیر انگلیس در اختتامیه نشست اخیر سران شورای همکاری خلیجفارس، ایران را تهدیدی آشکار برای منطقه خلیجفارس خوانده بود و پس از دیدار با رئیسجمهور کشورمان در حاشیه هفتاد و یکمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل نیز با وقاحت تمام گفته بود: «ما (با ایران) اختلافنظرهای شدیدی داریم. ایران از گروههای تروریستی حمایت میکند، برنامه هستهایاش، رفتارش با مردمش، همه اینها باید تغییر کند!».
اظهارات خصمانه این مقام انگلیسی و دیگر مسئولان ارشد این کشور، از راهبرد جدید لندن در منطقه برای مقابله با نفوذ فزاینده ایران اسلامی حکایت دارد.
سیاست روز: همزمان با مواضع انگلیسیها رفتارهای آمریکا آن هم در طول یک هفته گذشته از ریاستجمهوری ترامپ قابل توجه است. ترامپ در حالی ادعای عدم دخالت در مسائل جهانی و معطوف شدن به داخل را مطرح و حتی مصوبات اوباما را ابطال میکند که در اقدامی قابل توجه قرارداد افزایش کمکهای نظامی به کشورهای عربی حوزه خلیجفارس را امضا و حتی از طرح سیستم راداری در منطقه برای حمایت از متحدان آمریکا خبر میدهد... با توجه به این شرایط میتوان گفت که سخنان ترزامی نخستوزیر انگلیس از یک سو اعتراف به جایگاه ایران از خلیجفارس تا مدیترانه است و از سوی دیگر بیانگر طراحی انگلیس و آمریکا برای مقابله با این توان است که شواهد امر نشان میدهد بهدلیل معادلات منطقه و شکستهای گسترده این کشورها، ابتدا از حوزه دریایی آغاز شده تا با ایجاد شرایط به عرصه زمینی و هوایی نیز گسترش یابد. طراحی که راهکار مقابله با آن استمرار توان دفاعی ایران در حوزه هوایی، زمینی و بهویژه دریایی است چرا که دنیای امروز دنیای آبراههاست و با حضور موفق و مقتدر در این عرصه ضمن تأمین امنیت ملی میتوان بر نقشآفرینی خود در معادلات منطقهیی و جهانی افزود. اصلی که هراس بزرگ سلطهگران جهانی یعنی آمریکا و انگلیس را به همراه داشته و سخنان سرکار خانم نخستوزیر انگلیس برگرفته از همین هراس است.
در روزنامههای باند علی خامنهای تناقضگویی و دود ودم در مقابل آمریکا همراه با ابراز وحشت عجین شده است:
نشریه شورای سیاست خارجی آمریکا میگوید پیشنهاد دوم ترامپ درباره بازگرداندن ایران پای میز مذاکره و گرفتن امتیازهای جدید، قابل تأمل و توجه است.
فارن افرز با بررسی گزینههای پیش روی ترامپ در طول کارزار انتخاباتی خود به اشکال متنوع قول داد که «این توافق فاجعهآمیز را تکهتکه کند» و «ایرانیان را مجبور کند به میز چانهزنی برگردند، تا یک معامله بسیار بهتری انجام شود.» البته پیشنهاد اول فاجعه بهبار خواهد آورد، اما پیشنهاد دوم ارزش فکر کردن را دارد.
حمایت: «ترزا می»، نخستوزیر انگلیس که سیاستهای ضدایرانی او یادآور مواضع خصمانه «مارگارت تاچر»، نخستوزیر دهه 70 و 80 میلادی این کشور است، طی سفر به آمریکا برای دیدار با دونالد ترامپ ، در جمع نمایندگان جمهوریخواه کنگره مدعی شده باید با «نقض احتمالی برجام از سوی ایران به سرعت و با شدت» برخورد شود و اولویت امروز انگلیس را «جلوگیری از بسط نفوذ ایرانیان در منطقه» بر شمرد. این در حالی است که نخستوزیر انگلیس در اختتامیه نشست اخیر سران شورای همکاری خلیجفارس، ایران را تهدیدی آشکار برای منطقه خلیجفارس خوانده بود و پس از دیدار با رئیسجمهور کشورمان در حاشیه هفتاد و یکمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل نیز با وقاحت تمام گفته بود: «ما (با ایران) اختلافنظرهای شدیدی داریم. ایران از گروههای تروریستی حمایت میکند، برنامه هستهایاش، رفتارش با مردمش، همه اینها باید تغییر کند!».
اظهارات خصمانه این مقام انگلیسی و دیگر مسئولان ارشد این کشور، از راهبرد جدید لندن در منطقه برای مقابله با نفوذ فزاینده ایران اسلامی حکایت دارد.
سیاست روز: همزمان با مواضع انگلیسیها رفتارهای آمریکا آن هم در طول یک هفته گذشته از ریاستجمهوری ترامپ قابل توجه است. ترامپ در حالی ادعای عدم دخالت در مسائل جهانی و معطوف شدن به داخل را مطرح و حتی مصوبات اوباما را ابطال میکند که در اقدامی قابل توجه قرارداد افزایش کمکهای نظامی به کشورهای عربی حوزه خلیجفارس را امضا و حتی از طرح سیستم راداری در منطقه برای حمایت از متحدان آمریکا خبر میدهد... با توجه به این شرایط میتوان گفت که سخنان ترزامی نخستوزیر انگلیس از یک سو اعتراف به جایگاه ایران از خلیجفارس تا مدیترانه است و از سوی دیگر بیانگر طراحی انگلیس و آمریکا برای مقابله با این توان است که شواهد امر نشان میدهد بهدلیل معادلات منطقه و شکستهای گسترده این کشورها، ابتدا از حوزه دریایی آغاز شده تا با ایجاد شرایط به عرصه زمینی و هوایی نیز گسترش یابد. طراحی که راهکار مقابله با آن استمرار توان دفاعی ایران در حوزه هوایی، زمینی و بهویژه دریایی است چرا که دنیای امروز دنیای آبراههاست و با حضور موفق و مقتدر در این عرصه ضمن تأمین امنیت ملی میتوان بر نقشآفرینی خود در معادلات منطقهیی و جهانی افزود. اصلی که هراس بزرگ سلطهگران جهانی یعنی آمریکا و انگلیس را به همراه داشته و سخنان سرکار خانم نخستوزیر انگلیس برگرفته از همین هراس است.
در روزنامههای باند علی خامنهای تناقضگویی و دود ودم در مقابل آمریکا همراه با ابراز وحشت عجین شده است:
کیهان:
امام جمعه موقت تهران در بخش دیگری از صحبتهای خود از رئیسجمهور جدید
آمریکا، خواست به جای ادامه سیاستهای جنگافروزانه دولتمردان پیشین به
بهانه مبارزه با تروریسم، رسیدگی به مشکلات داخلی آمریکا را بر اساس
وعدههای انتخاباتیاش، در دستور کار قرار دهد.
جوان: انقلاب اسلامی موفق به بیداری ملتهای مسلمان در جهان و منطقه شده و یک جبهه مردمپایه از مستضعفین در برابر جبهه مستکبرین با محوریت آمریکا پدید آورده است. تمامی نشانهها حاکی از تقویت روزافزون جبهه مستضعفین و تضعیف جبهه مستکبرین است.
برخی از روزنامههای باند علی خامنهای از ابراز وحشت نسبت به تغییر دوران فراتر رفتهاند:
جوان: انقلاب اسلامی موفق به بیداری ملتهای مسلمان در جهان و منطقه شده و یک جبهه مردمپایه از مستضعفین در برابر جبهه مستکبرین با محوریت آمریکا پدید آورده است. تمامی نشانهها حاکی از تقویت روزافزون جبهه مستضعفین و تضعیف جبهه مستکبرین است.
برخی از روزنامههای باند علی خامنهای از ابراز وحشت نسبت به تغییر دوران فراتر رفتهاند:
رسالت: صاحبنظران سیاسی، دوران پسااوباما و آغاز عصر ترامپیسم را یک دوران جدید و غیرقابل پیشبینی میدانند.
ریخت کابینه ترامپ و چینش او در دولت نیز این متفاوت بودن را نشان میدهد... شناسنامه دقیق سه پست کلیدی در دولت ترامپ مهم است. تکلیف ما هم با این سه پست مهمتر میباشد...
جبهه مقاومت در منطقه باید آمادهباش دائمی خود را حفظ کند و پاسخی برای این اعلام جنگ آشکار داشته باشد...
مصیبتهای ما و دیگر ملتهای جهان در دوران پسااوباما بیشتر میشود باید آماده بود و خسارتهای آن را به کمترین رساند.
در روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی واکنش به مواضع آمریکا ابراز وحشت و توصیه به اجرای برجام است:
ریخت کابینه ترامپ و چینش او در دولت نیز این متفاوت بودن را نشان میدهد... شناسنامه دقیق سه پست کلیدی در دولت ترامپ مهم است. تکلیف ما هم با این سه پست مهمتر میباشد...
جبهه مقاومت در منطقه باید آمادهباش دائمی خود را حفظ کند و پاسخی برای این اعلام جنگ آشکار داشته باشد...
مصیبتهای ما و دیگر ملتهای جهان در دوران پسااوباما بیشتر میشود باید آماده بود و خسارتهای آن را به کمترین رساند.
در روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی واکنش به مواضع آمریکا ابراز وحشت و توصیه به اجرای برجام است:
جهان صنعت: به حرکت درآمدن گسل ترامپ
ماشین
تصمیمات رئیسجمهور آمریکا پس از ورود به کاخ سفید شتاب گرفته است.
تصمیماتی که او تاکنون فرمان به اجرایش را داده، همان برنامههایی است که
در کارزار رقابتهای انتخاباتیاش و بعد از پیروزی بر آن تأکید داشت.
دستور ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع هفت کشور را صادر کرد. در این ارتباط نام ایران در کنار نام شش کشور عراق، سودان، سومالی، لیبی، سوریه و یمن دیده میشود. به این ترتیب با شتابی که ترامپ بابت امضای آن فرامین هولناک گرفته است، دیگر نمیتوان گفت او در اجرای آنچه در کارزار رقابتهای انتخاباتی گفته بود، تردید دارد و به نظر میرسد آن تردیدهای قبلی، اینک با صدور این فرامین به کناری نهاده شده و رنگ واقعیت به خود گرفته است. به این ترتیب با اینگونه تصمیماتی که ترامپ گرفته و میگیرد باید دید چه بر سر برجام خواهد آمد، به عبارت بهتر با توجه به آنچه از ترامپ شنیدهایم و میدانیم و بهویژه در این چند روز و در عمل از او دیدهایم، شخصیتی نشان میدهد که انجام هر کار خطرناکی از او برمیآید به همین دلیل دلنگرانی از آینده برجام نمیتواند بیدلیل باشد.
آرمان: لزوم حرکت در مسیر حقوقی برجام... حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید و به دست گرفتن قدرت در ایالات متحده، موجی از ابهام و تردید درباره موضوعات مختلف روابط بینالملل را موجب شده است. یکی از چالشهای پیش رو در همین ارتباط، توافق هستهیی ایران و قدرتهای ۱+۵ است. موضعگیریهای تند ترامپ علیه برجام در کارزار انتخاباتی آمریکا نگرانیها درباره این توافق را دوچندان کرده است. با این حال باید توجه کرد عدم اجرای توافق هستهیی از سوی آمریکا بهمعنی بیاعتباری برجام نیست... آمریکا با هدایت افکار عمومی و موج رسانهیی بهدنبال این است که ایران این اشتباه را مرتکب شود تا ایران بهعنوان ناقض یک تعهد بینالمللی معرفی شود و کشور به سوی قبل از اجرای برجام گام بردارد...
اما باید توجه کرد اقدامات ایران مخالف با حقوق بینالملل نباشد. چرا که ایران مکرراً اعلام کرده است که برجام یک سند بینالمللی است و آمریکا به تنهایی نمیتواند آن را نقض کند. بنابراین اگر در مقابل اقدامات خلاف آمریکا گامی در همان جهت نقض تعهد برداشته شود، آنگاه به آمریکا حق داده شده تا به تنهایی و یک طرفه توافق را به چالش بکشد...
ابتکار: بیتردید آسیب حذف اتباع ایرانی از لیست دریافت روادید آمریکا دامان آمریکاییها را خواهد گرفت چرا که این واقعیتی است که جامعه ایرانی در هر نقطه از جهان که حضور یابند بهدنبال بالندگی میروند کما اینکه اتباع ایرانی حاضر در آمریکا جمعیت نخبه این کشور را تشکیل میدهند و هیچگاه نیز در جایگاه تروریسم مشاهده نشدهاند بنابراین این مهلت یک ماهه تعیینشده تا قطعیشدن این تصمیم فرصت مناسبی بوده که ترامپ در تصمیم خود تجدیدنظر کند چرا که روندی که وی در پیش گرفته میتواند لطمات جبرانناپذیری به روابط این دو کشور وارد ساخته و حتی نوع تصمیمات آنها در پسابرجام را نیز وارد فاز جدیدی سازد.
حشمتالله فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت گفت: واقعیتی که وجود دارد این است که آقای ترامپ سعی دارد که مانع بهرهمندی ایران از مزایای پسابرجام شود و از این طریق فضای روانی علیه ما ایجاد کند آن هم در شرایطی که ادعای تهدیدآمیز بودن ایران برای جامعه جهانی پذیرفتنی نیست. وی افزود: هماکنون برجام شرایطی را فراهم کرده که فضای مناسبی برای برقراری روابط اقتصادی و تجاری با ایران ایجاد شده است و همین امر باعث شده که آقای ترامپ با اقدامات جدید خود در مسیر بازگشت فرصتهایمان دستانداز ایجاد کند.
برخی روزنامههای باند رفسنجانی روحانی ضمن توصیه سکوت به رژیم نسبت به توانمندی ادامه سیاستهای دولت جدید آمریکا ابراز تردید کردهاند:
دستور ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع هفت کشور را صادر کرد. در این ارتباط نام ایران در کنار نام شش کشور عراق، سودان، سومالی، لیبی، سوریه و یمن دیده میشود. به این ترتیب با شتابی که ترامپ بابت امضای آن فرامین هولناک گرفته است، دیگر نمیتوان گفت او در اجرای آنچه در کارزار رقابتهای انتخاباتی گفته بود، تردید دارد و به نظر میرسد آن تردیدهای قبلی، اینک با صدور این فرامین به کناری نهاده شده و رنگ واقعیت به خود گرفته است. به این ترتیب با اینگونه تصمیماتی که ترامپ گرفته و میگیرد باید دید چه بر سر برجام خواهد آمد، به عبارت بهتر با توجه به آنچه از ترامپ شنیدهایم و میدانیم و بهویژه در این چند روز و در عمل از او دیدهایم، شخصیتی نشان میدهد که انجام هر کار خطرناکی از او برمیآید به همین دلیل دلنگرانی از آینده برجام نمیتواند بیدلیل باشد.
آرمان: لزوم حرکت در مسیر حقوقی برجام... حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید و به دست گرفتن قدرت در ایالات متحده، موجی از ابهام و تردید درباره موضوعات مختلف روابط بینالملل را موجب شده است. یکی از چالشهای پیش رو در همین ارتباط، توافق هستهیی ایران و قدرتهای ۱+۵ است. موضعگیریهای تند ترامپ علیه برجام در کارزار انتخاباتی آمریکا نگرانیها درباره این توافق را دوچندان کرده است. با این حال باید توجه کرد عدم اجرای توافق هستهیی از سوی آمریکا بهمعنی بیاعتباری برجام نیست... آمریکا با هدایت افکار عمومی و موج رسانهیی بهدنبال این است که ایران این اشتباه را مرتکب شود تا ایران بهعنوان ناقض یک تعهد بینالمللی معرفی شود و کشور به سوی قبل از اجرای برجام گام بردارد...
اما باید توجه کرد اقدامات ایران مخالف با حقوق بینالملل نباشد. چرا که ایران مکرراً اعلام کرده است که برجام یک سند بینالمللی است و آمریکا به تنهایی نمیتواند آن را نقض کند. بنابراین اگر در مقابل اقدامات خلاف آمریکا گامی در همان جهت نقض تعهد برداشته شود، آنگاه به آمریکا حق داده شده تا به تنهایی و یک طرفه توافق را به چالش بکشد...
ابتکار: بیتردید آسیب حذف اتباع ایرانی از لیست دریافت روادید آمریکا دامان آمریکاییها را خواهد گرفت چرا که این واقعیتی است که جامعه ایرانی در هر نقطه از جهان که حضور یابند بهدنبال بالندگی میروند کما اینکه اتباع ایرانی حاضر در آمریکا جمعیت نخبه این کشور را تشکیل میدهند و هیچگاه نیز در جایگاه تروریسم مشاهده نشدهاند بنابراین این مهلت یک ماهه تعیینشده تا قطعیشدن این تصمیم فرصت مناسبی بوده که ترامپ در تصمیم خود تجدیدنظر کند چرا که روندی که وی در پیش گرفته میتواند لطمات جبرانناپذیری به روابط این دو کشور وارد ساخته و حتی نوع تصمیمات آنها در پسابرجام را نیز وارد فاز جدیدی سازد.
حشمتالله فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت گفت: واقعیتی که وجود دارد این است که آقای ترامپ سعی دارد که مانع بهرهمندی ایران از مزایای پسابرجام شود و از این طریق فضای روانی علیه ما ایجاد کند آن هم در شرایطی که ادعای تهدیدآمیز بودن ایران برای جامعه جهانی پذیرفتنی نیست. وی افزود: هماکنون برجام شرایطی را فراهم کرده که فضای مناسبی برای برقراری روابط اقتصادی و تجاری با ایران ایجاد شده است و همین امر باعث شده که آقای ترامپ با اقدامات جدید خود در مسیر بازگشت فرصتهایمان دستانداز ایجاد کند.
برخی روزنامههای باند رفسنجانی روحانی ضمن توصیه سکوت به رژیم نسبت به توانمندی ادامه سیاستهای دولت جدید آمریکا ابراز تردید کردهاند:
اعتماد:
علی خرم: جهان در آغاز مشاهده دستورات خارج از قاعده دونالد ترامپ در
زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی فرهنگی است. نظرات و تجارب بشری
سالها روی هم انباشته شد تا حاصل آن بهصورت کنوانسیونهای دیپلوماتیک و
کنسولی ١٩٦٠ و ١٩٦١ متبلور شد و از آن پس، کشورهای مختلف جهان راه بازگشایی
روابط دیپلوماتیک با یکدیگر را پیمودند که باعث گسترش روابط تجاری و
توریستی و در نهایت، موجب رشد و توسعه همه کشورها و ایجاد همدلی میان
دولتها شد.
آنچه ترامپ بدون محاسبه و بدون ارایه دلیل، مبنای ایجاد احتمالی محدودیت صدور ویزا برای اتباع ایرانی قرار داده است، همان نگرانیهای امنیتی است که در مورد ایرانیان، نه صادق است و نه مصداقی دارد. اگر اوج تروریسم در جهان و از جمله در آمریکا را حادثه ١١ سپتامبر سال ٢٠١١ با حمله به برجهای دوقلو در نیویورک بدانیم، هم ایران و هم شهروندان ایرانی، هیچ نقشی در آن اعمال تروریستی نداشتهاند.
بنابراین دستور احتمالی ترامپ برای ایجاد محدودیت در صدور ویزا و ورود ایرانیان به آمریکا، کاملاً جنبه احساسی و ضدایرانی دارد وگرنه هیچ دلیل امنیتی برای اتخاذ این تصمیم وجود ندارد. با این وجود، اگر ترامپ بخواهد این تصمیم را عملیاتی کرده و دستور اجرای آن را صادر کند، آن دستور آثار منفی برای ایرانیان و بیشتر از آن برای جامعه آمریکا در پی خواهد داشت.
میان ایران و آمریکا، آنقدر تجارت و روابط اقتصادی وجود ندارد و هنوز آنقدر توریستهای دو کشور به کشورهای مقابل سفر نمیکنند که موضوع محدودیت ویزا، آنها را دچار دردسر کند ولی این تصمیم در هر شرایطی، غیرمنطقی به حساب میآید که نه در عالم سیاست بهرهای دارد و نه در روابط مردم ایران و آمریکا گام مثبتی محسوب میشود. ولی چه میشود کرد که این تصمیمات متعلق به دونالد ترامپی است که اقداماتی عجیب و غریب و غیرمنطقی دارد. باید نشست و منتظر ماند و نتایج اقدامات او را نظاره کرد.
اعتماد: آنچه واضح و مشخص است، این است که باید بپذیریم دورانی که از یک هفته پیش در آمریکا آغاز شده است، با روندها و واقعیتهای هشت سال گذشته که باراک اوباما در قدرت بود، تفاوتهایی اساسی و بنیادین دارد. حتی با جرأت میتوان گفت که این دوران، با دوران پیش از اوباما و زمانی که جرج دبلیو بوش – که به تندروترین رئیسجمهور آمریکا در سه دهه گذشته معروف است و به افراطیترین جناح محافظهکاران آمریکا که به نئوکانها شهرت دارند، متعلق بود – قدرت را در اختیار داشت، متفاوت است و حتی اقدامات او از اقدامات دولت بوش هم تندتر است.
در همین چارچوب، ترامپ در نخستین اقدام طرح اوباماکر را در عرصه داخلی لغو کرد و در عرصه سیاست خارجی هم فرمان به خروج آمریکا از قرارداد تجاری ترانس پاسفیک داد و به نوعی واشینگتن از زیر تعهدات آن قرارداد، شانه خالی کرد. ترامپ در این مدت، به آن اقدامات اکتفا نکرده و درباره کشور همسایه خود یعنی مکزیک هم رفتار خشن و تهاجمی داشته است و دستور ساخت سه هزار و ٢٠٠ کیلومتر دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک را صادر کرده و گفته است پول ساخت این دیوار را باید دولت مکزیک بدهد.
با این حال، اقدام احتمالی که قرار است از سوی ترامپ انجام شود و هم در آمریکا و هم در ایران جنجالهایی را ایجاد کرده و نگرانیهایی را به وجود آورده است.
این اقدامات ترامپ در طول یک هفته گذشته، عمل به وعدههایی است که او در دوران مبارزات انتخاباتی مطرح کرد. در چنین شرایطی، سؤال آن است که در برابر این اقدامات چه باید کرد؟ من بر این باور هستم که سیاستگذاران و تصمیمگیران جمهوری اسلامی ایران باید قبل از هر تصمیمی به چند نکته توجه کنند. نکته نخست آن است که ما نباید فرض کنیم اقدامات ترامپ صرفاً ضدایرانی است و نباید این تصور ایجاد شود که ایران باید پیشقدم در رویارویی و مقابله با این اقدامات رئیسجمهور تازهکار آمریکا باشد. ما نباید هزینه چندانی برای بیان مخالفتهایمان با این اقدامات خارج از عرف بپردازیم زیرا آن اقدامات، بیش از ایران، دنیا را قلقلک میکند و موجب حساسیتهای جهانی میشود و میتواند محکومیتهایی را علیه واشینگتن به همراه داشته باشد؛ پس چه اشکالی دارد که هزینه مخالفت با آمریکا را کشورهای دیگر بدهند و نه ایران... در ماجرای قانون احتمالی محدودیت در ورود اتباع کشورمان، سؤال این است ما باید در برابر آن چگونه تعامل کنیم و با آن روبهرو بشویم؟ درک این تعامل از ظریفترین مسائلی است که سیاستگذاران ما طی روزهای آتی با آن مواجه هستند. در این باره نیز توجه به چند نکته ضروری است. هماینک ایرانیان بسیاری در آمریکا حضور دارند که از ویزای قانونی اقامت در این کشور برخوردار هستند و سالها است که در آمریکا سکنی گزیدهاند. آن افراد ممکن است لابیهایی را هم داشته باشند و در روزهای اخیر نیز شاهد فشارهایی از سوی آنها در سطوح مختلف جامعه مدنی آمریکا بودهایم. همچنین به غیر از ایران، کشورهای دیگری هم هستند که در معرض این محدودیت قرار دارند و ایران میتواند در کنار آنها، صدای واحدی را برای اعتراض به این قانون داشته باشد. ما باید بر اساس زبان بینالمللی در برابر این اقدام حرف بزنیم. جان کلام من آن است که ما نباید دست به اقدامی بزنیم و مخالفتمان را بهگونهیی ابراز کنیم که ایران متضرر بشود. اجازه بدهیم آمریکا با مخالفتهای داخلی و جهانی در برابر این اقدام وادار به عقبنشینی بشود.
تک و پاتکهای باندی حول مرگ رفسنجانی و آتشسوزی پلاسکو و فساد حکومتی مضمون سایر عنوانهای روزنامههای شنبه است:
آنچه ترامپ بدون محاسبه و بدون ارایه دلیل، مبنای ایجاد احتمالی محدودیت صدور ویزا برای اتباع ایرانی قرار داده است، همان نگرانیهای امنیتی است که در مورد ایرانیان، نه صادق است و نه مصداقی دارد. اگر اوج تروریسم در جهان و از جمله در آمریکا را حادثه ١١ سپتامبر سال ٢٠١١ با حمله به برجهای دوقلو در نیویورک بدانیم، هم ایران و هم شهروندان ایرانی، هیچ نقشی در آن اعمال تروریستی نداشتهاند.
بنابراین دستور احتمالی ترامپ برای ایجاد محدودیت در صدور ویزا و ورود ایرانیان به آمریکا، کاملاً جنبه احساسی و ضدایرانی دارد وگرنه هیچ دلیل امنیتی برای اتخاذ این تصمیم وجود ندارد. با این وجود، اگر ترامپ بخواهد این تصمیم را عملیاتی کرده و دستور اجرای آن را صادر کند، آن دستور آثار منفی برای ایرانیان و بیشتر از آن برای جامعه آمریکا در پی خواهد داشت.
میان ایران و آمریکا، آنقدر تجارت و روابط اقتصادی وجود ندارد و هنوز آنقدر توریستهای دو کشور به کشورهای مقابل سفر نمیکنند که موضوع محدودیت ویزا، آنها را دچار دردسر کند ولی این تصمیم در هر شرایطی، غیرمنطقی به حساب میآید که نه در عالم سیاست بهرهای دارد و نه در روابط مردم ایران و آمریکا گام مثبتی محسوب میشود. ولی چه میشود کرد که این تصمیمات متعلق به دونالد ترامپی است که اقداماتی عجیب و غریب و غیرمنطقی دارد. باید نشست و منتظر ماند و نتایج اقدامات او را نظاره کرد.
اعتماد: آنچه واضح و مشخص است، این است که باید بپذیریم دورانی که از یک هفته پیش در آمریکا آغاز شده است، با روندها و واقعیتهای هشت سال گذشته که باراک اوباما در قدرت بود، تفاوتهایی اساسی و بنیادین دارد. حتی با جرأت میتوان گفت که این دوران، با دوران پیش از اوباما و زمانی که جرج دبلیو بوش – که به تندروترین رئیسجمهور آمریکا در سه دهه گذشته معروف است و به افراطیترین جناح محافظهکاران آمریکا که به نئوکانها شهرت دارند، متعلق بود – قدرت را در اختیار داشت، متفاوت است و حتی اقدامات او از اقدامات دولت بوش هم تندتر است.
در همین چارچوب، ترامپ در نخستین اقدام طرح اوباماکر را در عرصه داخلی لغو کرد و در عرصه سیاست خارجی هم فرمان به خروج آمریکا از قرارداد تجاری ترانس پاسفیک داد و به نوعی واشینگتن از زیر تعهدات آن قرارداد، شانه خالی کرد. ترامپ در این مدت، به آن اقدامات اکتفا نکرده و درباره کشور همسایه خود یعنی مکزیک هم رفتار خشن و تهاجمی داشته است و دستور ساخت سه هزار و ٢٠٠ کیلومتر دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک را صادر کرده و گفته است پول ساخت این دیوار را باید دولت مکزیک بدهد.
با این حال، اقدام احتمالی که قرار است از سوی ترامپ انجام شود و هم در آمریکا و هم در ایران جنجالهایی را ایجاد کرده و نگرانیهایی را به وجود آورده است.
این اقدامات ترامپ در طول یک هفته گذشته، عمل به وعدههایی است که او در دوران مبارزات انتخاباتی مطرح کرد. در چنین شرایطی، سؤال آن است که در برابر این اقدامات چه باید کرد؟ من بر این باور هستم که سیاستگذاران و تصمیمگیران جمهوری اسلامی ایران باید قبل از هر تصمیمی به چند نکته توجه کنند. نکته نخست آن است که ما نباید فرض کنیم اقدامات ترامپ صرفاً ضدایرانی است و نباید این تصور ایجاد شود که ایران باید پیشقدم در رویارویی و مقابله با این اقدامات رئیسجمهور تازهکار آمریکا باشد. ما نباید هزینه چندانی برای بیان مخالفتهایمان با این اقدامات خارج از عرف بپردازیم زیرا آن اقدامات، بیش از ایران، دنیا را قلقلک میکند و موجب حساسیتهای جهانی میشود و میتواند محکومیتهایی را علیه واشینگتن به همراه داشته باشد؛ پس چه اشکالی دارد که هزینه مخالفت با آمریکا را کشورهای دیگر بدهند و نه ایران... در ماجرای قانون احتمالی محدودیت در ورود اتباع کشورمان، سؤال این است ما باید در برابر آن چگونه تعامل کنیم و با آن روبهرو بشویم؟ درک این تعامل از ظریفترین مسائلی است که سیاستگذاران ما طی روزهای آتی با آن مواجه هستند. در این باره نیز توجه به چند نکته ضروری است. هماینک ایرانیان بسیاری در آمریکا حضور دارند که از ویزای قانونی اقامت در این کشور برخوردار هستند و سالها است که در آمریکا سکنی گزیدهاند. آن افراد ممکن است لابیهایی را هم داشته باشند و در روزهای اخیر نیز شاهد فشارهایی از سوی آنها در سطوح مختلف جامعه مدنی آمریکا بودهایم. همچنین به غیر از ایران، کشورهای دیگری هم هستند که در معرض این محدودیت قرار دارند و ایران میتواند در کنار آنها، صدای واحدی را برای اعتراض به این قانون داشته باشد. ما باید بر اساس زبان بینالمللی در برابر این اقدام حرف بزنیم. جان کلام من آن است که ما نباید دست به اقدامی بزنیم و مخالفتمان را بهگونهیی ابراز کنیم که ایران متضرر بشود. اجازه بدهیم آمریکا با مخالفتهای داخلی و جهانی در برابر این اقدام وادار به عقبنشینی بشود.
تک و پاتکهای باندی حول مرگ رفسنجانی و آتشسوزی پلاسکو و فساد حکومتی مضمون سایر عنوانهای روزنامههای شنبه است:
آفتاب یزد: حمله به هاشمی پس از رحلت، اظهارات مشمئز کننده علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با واکنش اصلاحطلبان مواجه شد
آفتاب یزد: علی جنتی: توبه مخالفان هاشمی پذیرفته نیست
آفتاب یزد: پس از 9روز عملیات آوار برداری تمام شد اما این پایان غم نیست
آفتاب یزد: مسجد جامعی: در مورد حادثه پلاسکو میخواهند تقصیر را گردن مردم بیندازند
ابرار: کرباسچی: وحشت نبود هاشمی در دل بسیاری از سیاسیون و مدیران است
ابرار: از قطار سمنان تا پلاسکوی تهران: مردم در «آتش سوء مدیریت» می سوزند
ابرار اقتصادی: سخنگوی کارگزاران مطرح کرد: ماجرای 150 میلیون دلاری که احمدینژاد به تاجیکستان بخشید.
آفتاب یزد: علی جنتی: توبه مخالفان هاشمی پذیرفته نیست
آفتاب یزد: پس از 9روز عملیات آوار برداری تمام شد اما این پایان غم نیست
آفتاب یزد: مسجد جامعی: در مورد حادثه پلاسکو میخواهند تقصیر را گردن مردم بیندازند
ابرار: کرباسچی: وحشت نبود هاشمی در دل بسیاری از سیاسیون و مدیران است
ابرار: از قطار سمنان تا پلاسکوی تهران: مردم در «آتش سوء مدیریت» می سوزند
ابرار اقتصادی: سخنگوی کارگزاران مطرح کرد: ماجرای 150 میلیون دلاری که احمدینژاد به تاجیکستان بخشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر