لينك به منبع:
آخوند شیاد روحانی
امروز
9بهمن 95 روحانی به بهانه شرکت در یک همایش مربوط به گردشگری به صحنه آمد و
راجع به مسائل متنوع و مختلفی حرف زد. اما بهواقع در میان همه حرفهایی که
زد، حرف اصلی وی که بهخاطر آن به صحنه آمد چه بود؟
بهطور واضحی حرف اصلی روحانی در واقع خطاب به آمریکا و رئیسجمهور آمریکا بود، آنجا که گفت «امروز زمانی نیست که بین ملتها دیوارکشی باشد!» روحانی این حرف رو قبلاً هم بارها در جواب خامنهای و باند خامنهای در دفاع از رابطه با آمریکا و توجیه آویختن به دامن غرب، گفته بود، منتها این دفعه با زرنگی و دو پهلو گویی، طوری حرف زد که در نظر اول به نظر میرسید اشارهاش به دیواری است که قراره بین آمریکا و مکزیک کشیده شود، اما این برای مصرف داخلی و برای بستن دهن باند خامنهای بود، ولی حرفش بهطور واقعی که بعد در جملات بعدی باز کرد تأکید بر کارایی و مفید بودن تعامل و مذاکره و گفتگو بود و تأکید کرد که این کوتاهترین و بهترین و کمهزینهترین راه برای رفع اختلافات است که رو به آمریکا بیان کرد.
سایر حرفهایی هم که این آخوند شیاد زد اساساً در راستای همین پیام بود. از جمله آنجایی که بر رعایت حقوق اقلیتها توسط رژیم حرف زد. بهخاطر اینکه رژیم از این بابت در مجمع عمومی سازمان ملل محکوم شده، آنجایی که از تجارت و لزوم جهانی شدن صحبت کرد. آنجایی که درباره مخالفت رژیم با سلاحهای کشتار جمعی صحبت کرد که اشارهش به اتمی و موشکی رژیم بود. آنجایی که از تروریسم و مخالفت رژیم با تروریسم و افراطیگری صحبت کرد و در واقع عرض ارادت و اظهار آمادگی برای خدمت کرد که ما آماده هستیم که هر کس از ما برای مبارزه با تروریسم دعوت بکند، برویم و کمک بکنیم. که این مشخصاً در پاسخ به حرفهای ترامپ بود که اعلان جنگ با تروریسم و بنیادگرایی بهاصطلاح اسلامی کرد.
البته میتوان این سؤال را پیش کشید که اگر حرفهای روحانی در واقع عرض ارادت به آمریکا بود، پس چرا از نقش و حضور رژیم در عراق و سوریه دفاع کرد و اقدامات رژیم در این کشورها را کمک به امنیت و ثبات منطقه توصیف کرد؟
آری، این حرف در تعارض با سایر حرفها و ادعاهای روحانی بود. اما اینجا دقیقاً همان نقطه بروز ماهیت رژیم است که در بنیاد فرقی هم بین دو تا باند نیست. درست مثل تناقض ادعاهای حقوقبشری رژیم با اعدامها و سرکوب؛ اینجا هم رژیم در گل تناقضی است که ناشی از ماهیتش است و رژیم نمیتواند از صدور تروریسم و دخالت در کشورهای دیگر دست بردارد و به مخاطب و طرف مقابل نشان میدهد که بقیه حرفهایش هم ادعاهای پوچ است. چون اینجا هم مثل ادعای حقوقبشر رژیم، محک کاملاً مادی وجود دارد، به این معنی که اگر راست میگویید، نیروها و آدمکشهایت را از سوریه و عراق خارج کن! که البته رژیم به اراده خودش هرگز نخواهد کرد.
بهطور واضحی حرف اصلی روحانی در واقع خطاب به آمریکا و رئیسجمهور آمریکا بود، آنجا که گفت «امروز زمانی نیست که بین ملتها دیوارکشی باشد!» روحانی این حرف رو قبلاً هم بارها در جواب خامنهای و باند خامنهای در دفاع از رابطه با آمریکا و توجیه آویختن به دامن غرب، گفته بود، منتها این دفعه با زرنگی و دو پهلو گویی، طوری حرف زد که در نظر اول به نظر میرسید اشارهاش به دیواری است که قراره بین آمریکا و مکزیک کشیده شود، اما این برای مصرف داخلی و برای بستن دهن باند خامنهای بود، ولی حرفش بهطور واقعی که بعد در جملات بعدی باز کرد تأکید بر کارایی و مفید بودن تعامل و مذاکره و گفتگو بود و تأکید کرد که این کوتاهترین و بهترین و کمهزینهترین راه برای رفع اختلافات است که رو به آمریکا بیان کرد.
سایر حرفهایی هم که این آخوند شیاد زد اساساً در راستای همین پیام بود. از جمله آنجایی که بر رعایت حقوق اقلیتها توسط رژیم حرف زد. بهخاطر اینکه رژیم از این بابت در مجمع عمومی سازمان ملل محکوم شده، آنجایی که از تجارت و لزوم جهانی شدن صحبت کرد. آنجایی که درباره مخالفت رژیم با سلاحهای کشتار جمعی صحبت کرد که اشارهش به اتمی و موشکی رژیم بود. آنجایی که از تروریسم و مخالفت رژیم با تروریسم و افراطیگری صحبت کرد و در واقع عرض ارادت و اظهار آمادگی برای خدمت کرد که ما آماده هستیم که هر کس از ما برای مبارزه با تروریسم دعوت بکند، برویم و کمک بکنیم. که این مشخصاً در پاسخ به حرفهای ترامپ بود که اعلان جنگ با تروریسم و بنیادگرایی بهاصطلاح اسلامی کرد.
البته میتوان این سؤال را پیش کشید که اگر حرفهای روحانی در واقع عرض ارادت به آمریکا بود، پس چرا از نقش و حضور رژیم در عراق و سوریه دفاع کرد و اقدامات رژیم در این کشورها را کمک به امنیت و ثبات منطقه توصیف کرد؟
آری، این حرف در تعارض با سایر حرفها و ادعاهای روحانی بود. اما اینجا دقیقاً همان نقطه بروز ماهیت رژیم است که در بنیاد فرقی هم بین دو تا باند نیست. درست مثل تناقض ادعاهای حقوقبشری رژیم با اعدامها و سرکوب؛ اینجا هم رژیم در گل تناقضی است که ناشی از ماهیتش است و رژیم نمیتواند از صدور تروریسم و دخالت در کشورهای دیگر دست بردارد و به مخاطب و طرف مقابل نشان میدهد که بقیه حرفهایش هم ادعاهای پوچ است. چون اینجا هم مثل ادعای حقوقبشر رژیم، محک کاملاً مادی وجود دارد، به این معنی که اگر راست میگویید، نیروها و آدمکشهایت را از سوریه و عراق خارج کن! که البته رژیم به اراده خودش هرگز نخواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر