لينك به منبع:
مجمع عمومی ملل متحدی
صورت مسأله:
در روز 29آذر 1395 (19دسامبر2016) شصت و سومین قطعنامه مجمع عمومی مللمتحد در محکومیت نقض حقوقبشر در ایران به تصویب رسید. این قطعنامه که با 85رأی مثبت به تصویب رسید «نگرانی جدی خود را از تکرار نگرانکننده بالا از اعمال و اجرای مجازات اعدام... ، از جمله اعدامهای انجام شده برای جرایمی که واجد شرایط جرایم بسیار جدی نیست، و در اساس متکی بر اعترافها اجباری بوده یا از افراد زیر 18سال... گرفته شده» ابراز کرد. و رژیم ایران را «به لغو اعدامها در ملأ عام» فراخواند و خواستار آن شد که «هیچ کس مورد شکنجه یا سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی یا اهانتآمیز قرار نگیرد». قطعنامه رژیم ایران را «به توقف بازداشتهای خودسرانه» و «رسیدگی به شرایط بد زندانها، پایان دادن به محرومیت از دسترسی به درمان پزشکی کافی و خطر مرگ که زندانیان با آن مواجه هستند» و پایان دادن «به اعمال محدودیتهای گسترده و جدی علیه حق آزادی بیان، عقیده، اجتماع و تجمع صلحآمیز از جمله خاتمه دادن به اذیت و آزار و تهدید و ارعاب و شکنجه مخالفان سیاسی، مدافعان حقوقبشر و فعالان حقوق زنان و اقلیتها» فرامیخواند و «آزاد کردن افرادی که بهخاطر اعمال این حقوق مشروع، خودسرانه بازداشت شدهاند و فسخ محکومیتهای ناروا، شامل مجازات مرگ و تبعید داخلی طولانیمدت بهخاطر اعمال آزادیهای بنیادین» و رفع تمامی «اشکال تبعیض و نقض حقوقبشر» علیه زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی را خواستار شد.
اقدامات رژیم پیش از صدور قطعنامه:
رژیم جمهوری اسلامی که اعدام و صدور تروریسم و ارتجاع بهمثابه سوخت اصلی بقایش است و در روز جهانی حقوقبشر (20آذر 95) 11 زندانی را به سلولهای انفرادی منتقل کرد و روز بعد ده نفرشان را بدار آویخت و در منطقه در مقابل قطعنامه سازمان ملل برای خروج امن محاصرهشدگان سوری در حلب، مقاومت میکرد و خواستار کشتار آنان تا نفر آخر بود و از زبان آخوند حسن روحانی در روز میلاد پیامبر سوز و گداز کرد: «متأسفانه برخی دولتهای اسلامی… نگران سرنوشت تروریستها و بهدنبال سالم خارجشدن آنها از حلب هستند»، با این همه نسبت به عواقب قطعنامه جدیدی از سوی مللمتحد در نقض حقوقبشر بهشدت هراسان بود، و تمام عملیات فریبش را در پشت پرده برای جلوگیری از صدور آن بهکار برده بود، تا آن جا که فکر میکرد میتواند از این محکومیت بگریزد. یک مهره قضاییه آخوندی به اسم غریب آبادی تحت عنوان «معاون امور بینالملل ستاد حقوقبشر» روز20آذر یعنی 9روز قبل از صدور قطعنامه محکومیت رژیم، خوش و خندان اعلام کرد: «دیدگاه ما در زمینه حقوقبشر تعامل منطقی، سازنده و متقابل است، ایران اکنون جزو کشورهایی است که در گزارشهایی که منتشر میشود بهعنوان کشوری که تعاملات سازنده دارد، معرفی میشود» (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم – 20آذر95). البته این گماشته سر دژخیم قضاییه رژیم با شناخت ماهوی از نظام پیشاپیش «جانب احتیاط» را نگهداشته و یک فقره فرار به جلوی همیشگی را در برابر سازمان ملل انجام داده و گفته بود: «سازوکارهای مثل مجمع عمومی سازمان ملل، شورای حقوقبشر، دفتر کمیسیاریای حقوقبشر موفق نبودند و اسیر دست برخی از بازیهای سیاسی در حقوقبشر هستند».
اما صبح روز29آذر، ساعتهایی قبل از رأی قاطع مجمع عمومی سازمان ملل و صدور شصت و سومین قطعنامه، سردژخیم قضاییه رژیم، که لابد پیشاپیش از شکست لابیهای رژیم برای جلوگیری از به تصویب رسیدن قطعنامه مطلع شده بود، در جلسه سران قضاییه آخوندی گفت: «استراتژی درازمدت آنها این است که با فشار بر جمهوری اسلامی از قبل حقوقبشر و مسأله مبارزه با تروریسم بتوانند دوباره تحریمها را برگردانند».
یک فقره رقص شتری برای پیشگیری از صدور قطعنامه
درست در صبح روزی که بعدازظهرش به وقت ایران، مجمع عمومی برای بررسی نقض حقوقبشر توسط رژیم قرار بود به رأیگیری بپردازد، آخوند روحانی در یک فقره اقدام بلاهتبار نمایشی تحت عنوان «منشور حقوق شهروندی» علم کرد. «منشور» ی که «سر تا ته آن عوامگرایانه و فرافکنی بود» (ارگان بسیج- جوان- 30آذر) و «نمایشی شکست خورده» بود که در «ساعت حساب، انشا نوشته» بود (کیهان خامنهای-1دی95). نمایش مضحک آخوند روحانی که رسانههای باند خودش نیز آن را «یک متن فرهنگی» که «هیچ راهبرد قانونی و اجرایی برای آن در نظر گرفته نشده است» (ابتکار- 30آذر) و یا «کار فانتزی» که «غیر از جلب توجه، نتیجه دیگری ندارد» (اعتماد- 30آذر) ارزیابی کردند، نتوانست حتی توجه محافل خبری و رسانهیی را جلب کند، چه رسد مانع صدور حکم محکومیت رژیم شود. به این ترتیب آخرین تیر رژیم نیز کمانه کرد و به خودش برگشت.
واکنشهای رژیم ولایتفقیه به شصت و سومین قطعنامه ملل متحد:
نماینده رژیم در کرسی غصبی نمایندگی مردم ایران در سازمان ملل، در اولین واکنش قطعنامه را «مضحک» خواند. اما از ساعت بعدازظهر روز 29آذر، تا اولین ساعتهای روز 30آذر، سکوت بر ارگانهای ذیربط رژیم و رسانههایش حاکم بود. تا اینکه از طریق خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) اولین واکنش رژیم منتشر شد. این خبرگزاری در اولین پاراگراف خبر خود تحت عنوان «مجمع عمومی سازمان ملل، بار دیگر ایران را به نقض حقوقبشر متهم کرد»، نوشت: «به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، مجمع عمومی سازمان مللمتحد روز دوشنبه با تکرار اتهامات اثباتنشده بار دیگر ایران را به نقض حقوقبشر متحد کرد»!. ظاهراً تکرار این عبارت اشتباه توسط سایر منابع خبری و رسانهیی، که هیچیک جرأت نکرد حتی غلط تایپی خبرگزاری را تصحیح کند و به جای «متحد کرد» بنویسند «متهم کرد»، حاکی از یک دستورالعمل حکومتی و منع آنان از هر گونه اشاعه و تفسیر این خبر بود.
تلویزیون رژیم هم اولین واکنش را صبح روز بعد نشان داد و گفت: «قطعنامه ضدایرانی کانادا با آرای حداقلی در سازمان ملل تصویب شد. در رایگیری قطعنامه پیشنهادی کانادا در سازمان ملل 85 کشور رأی موافق، 34 کشور رأی مخالف و 63 کشور رأی ممتنع دادند. نماینده ایران در سازمان ملل با انتقاد از قطعنامه ضدایرانی این سازمان که در انتقاد از وضع حقوقبشر در ایران به تصویب رسید تأکید کرد کانادا که نقض غمانگیز حقوق بومیان و سیاه پوستان را در پرونده دارد، حالا از قطعنامه مضحک ضدایرانی پشتیبانی میکند».
تلویزیون رژیم در شرایطی 85رای علیه رژیم را «حداقلی» توصیف کرد که میدانست سال قبل همین عدد در مجمع عمومی 81رای بوده و در کمیته سوم در سال گذشته74رای بوده است، یعنی روند رشد آرا علیه رژیم حکایت از تشدید انزوایش در محافل جهانی دارد. تلویزیون رژیم بهرغم لاپوشانی انزوای رژیم، در ارزیابی از قطعنامه از «مضحک» جلوتر نرفت.
اما شدت ضربه وارده به رژیم چنان بود، که به فاصله کوتاهی این سکوت ظاهراّ «خویشتندارانه» که بهمنظور تعیین «چه کنم نظام در اتاق های فکر» آخوندی تحمیل شده بود، شکست و کم کم واقعیت آشوب درون نظام از این ضربه کاری به بیرون تراوید.
واکنش اول را «دهقانی» معاون نماینده رژیم در ملل متحد، نشان داد و از اینکه خوردن زهر هستهیی گرهای از کار فرو بسته نظام نگشوده و فیگورهای «اعتدالی» روحانی کارساز نشده است به سوز و گداز پرداخت و به خبرگزاری صدا و سیمای رژیم گفت: «رأیگیری درباره قطعنامه ضدایرانی در زمانی صورت گرفت که توافق اتمی اخیر دری بروی افق جدیدی از همکاری بین ایران و جامعه بینالمللی درباره دیگر موضوعات گشوده است» (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم- 29آذر).
به این ترتیب بعد از سر دژخیم قضاییه رژیم دهقانی نیز به نوعی اذعان میکند که «افق» آنچنانکه خیال میکردند روشن نشده است.
بعد از وی سخنگوی وزارتخارجه دولت حسن روحانی به صحنه آمد و ملغمهیی از فرافکنیهای سالهای قبل را غرغره کرد و از قطعنامهیی که به «صورتی غیرواقع بینانه» و با «رویکردی مغرضانه و سیاسی» (خبرگزاری مهر آخوندی – 30آذر) به تصویب رسیده است سوز و گداز کرد. اما چیزی در مورد «غرض» های «مغرضان» نگفت.
سردژخیم قضاییه آخوند لاریجانی که قبل از صدور قطعنامه یک فقره سوز و گداز کرده بود این بار صدور «دو قطعنامه حقوقبشری علیه ایران و سوریه» را «واقعا جای تأسف» دانست و حال که آب حقوقبشر از سر رژیم گذشته بود بار دیگر بر سیاستهای ضدبشری رژیم تأکید کرد و از جمله گفت: «عدم رعایت حقوق زنان و اعدام کودکان زیر 18سال، دو مورد رایجی است که همواره در گزارشهای حقوقبشری علیه ایران تکرار میّشود و آیتالله آملی لاریجانی چندی پیش در این خصوص اظهار کرده بود: اعدام کودکان زیر 18سال دروغ محض است اما ما دلیلی نداریم وقتی شخص هفده و نیم ساله جنایتی مرتکب میشود و اکنون به 25سالگی رسیده است، حق اولیای دم برای قصاص را نادیده بگیریم».
بعد نوبت به آخوند اژهای «گوش خوار» رسید که «شرمآور» و «خندهدار» را به «مضحک» اضافه کند. وی «تصویب قطعنامهها به بهانه نقض حقوقبشر را مضحک و شرمآور عنوان کرد و گفته بود: «خندهآور است که امثال آمریکا و اسراییل قطعنامه علیه ایران صادر میکنند» (روزنامه حکومتی حمایت- اول دی95). همزمان رأس سوم لاریجانیها، که عنوان ثابت و دائم «دبیر ستاد حقوقبشر قوه قضاییه» را سالهاست در رژیم یدک میکشد و از جمله تئوریسینهای برجسته شکنجه در نظام است، گوشهیی از وحشتی دیگر را در میان حرفهایش بروز داد و گفت صدور این قطعنامه «تنها ناشی از تحریکات غرب است که در مجمع عمومی آن را به تصویب میرساند و اسم کانادا تنها بهعنوان پوشش مورد استفاده قرار میگیرد» (روزنامه حکومتی حمایت، اول دی). تئوریسین شکنجه در نظام، از «تحریکات غرب» چیزی بیشتری نگفت. این وحشت از ارگان بسیج سرکوبگر بیرون زد که «مستند سازی برای تمدید تحریمهای هستهیی با ابزار حقوقبشری» عنوان سرمقالهاش در روز دوم دیماه95 بود. این روزنامه وابسته به سپاه با لحن وحشتزدهیی این قطعنامه را «یکی از مهمترین» قطعنامههای مجمع عمومی ارزیابی کرده است که باید آن را «گام میانی یک هدف بلندمدت دانست» و سپس خاطرنشان کرده که «طی 40ماه اخیر غرب تلاش کرده بخشی از تحریمهای هستهیی را که تنها روی کاغذ برجام تعلیق شده است، به بهانههای حقوقبشری و تروریسم مجدداً علیه ایران وضع کند».
روزنامه ارگان بسیج سرکوبگر، با یادآوری این اصل که قطعنامههای مجمع عمومی سازمان مللمتحد میتواند به قطعنامههای لازمالاجرا در شورای امنیت مللمتحد تبدیل شود، ضمن ابراز وحشت از امکان تنگتر شدن حلقه تحریمها بر گلوی نظام با «ابزار حقوقبشر»، دعاوی سخنگوی دولت و سخنگوی قضاییه آخوندی در مورد بیاهمیت بودن قطعنامه را به سخره گرفته و خاطرنشان کرده است قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل «بر خلاف ادعای برخی، نه تنها از منابع مهم حقوق بینالملل بهشمار میآید» بلکه «میتواند منجر به تمدید و تشدید تحریمها» بشود. در پایان ناامیدانه نوشته است: «باید منتظر وضع تحریمهای جدید حقوقبشری در قالب قطعنامههای شورای امنیت باشد».
از آنجا که پیش از این علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع، هدف غایی «تشدید تحریمها» را «تغییرنظام» خوانده بود، معنی مکث اولیه رژیم در مورد شصت و سومین سیلی حقوقبشری بر بنا گوش رژیم، و فوران وحشت در اظهارات بعدی کاملاً بارز میشود.
در روز 29آذر 1395 (19دسامبر2016) شصت و سومین قطعنامه مجمع عمومی مللمتحد در محکومیت نقض حقوقبشر در ایران به تصویب رسید. این قطعنامه که با 85رأی مثبت به تصویب رسید «نگرانی جدی خود را از تکرار نگرانکننده بالا از اعمال و اجرای مجازات اعدام... ، از جمله اعدامهای انجام شده برای جرایمی که واجد شرایط جرایم بسیار جدی نیست، و در اساس متکی بر اعترافها اجباری بوده یا از افراد زیر 18سال... گرفته شده» ابراز کرد. و رژیم ایران را «به لغو اعدامها در ملأ عام» فراخواند و خواستار آن شد که «هیچ کس مورد شکنجه یا سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی یا اهانتآمیز قرار نگیرد». قطعنامه رژیم ایران را «به توقف بازداشتهای خودسرانه» و «رسیدگی به شرایط بد زندانها، پایان دادن به محرومیت از دسترسی به درمان پزشکی کافی و خطر مرگ که زندانیان با آن مواجه هستند» و پایان دادن «به اعمال محدودیتهای گسترده و جدی علیه حق آزادی بیان، عقیده، اجتماع و تجمع صلحآمیز از جمله خاتمه دادن به اذیت و آزار و تهدید و ارعاب و شکنجه مخالفان سیاسی، مدافعان حقوقبشر و فعالان حقوق زنان و اقلیتها» فرامیخواند و «آزاد کردن افرادی که بهخاطر اعمال این حقوق مشروع، خودسرانه بازداشت شدهاند و فسخ محکومیتهای ناروا، شامل مجازات مرگ و تبعید داخلی طولانیمدت بهخاطر اعمال آزادیهای بنیادین» و رفع تمامی «اشکال تبعیض و نقض حقوقبشر» علیه زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی را خواستار شد.
اقدامات رژیم پیش از صدور قطعنامه:
رژیم جمهوری اسلامی که اعدام و صدور تروریسم و ارتجاع بهمثابه سوخت اصلی بقایش است و در روز جهانی حقوقبشر (20آذر 95) 11 زندانی را به سلولهای انفرادی منتقل کرد و روز بعد ده نفرشان را بدار آویخت و در منطقه در مقابل قطعنامه سازمان ملل برای خروج امن محاصرهشدگان سوری در حلب، مقاومت میکرد و خواستار کشتار آنان تا نفر آخر بود و از زبان آخوند حسن روحانی در روز میلاد پیامبر سوز و گداز کرد: «متأسفانه برخی دولتهای اسلامی… نگران سرنوشت تروریستها و بهدنبال سالم خارجشدن آنها از حلب هستند»، با این همه نسبت به عواقب قطعنامه جدیدی از سوی مللمتحد در نقض حقوقبشر بهشدت هراسان بود، و تمام عملیات فریبش را در پشت پرده برای جلوگیری از صدور آن بهکار برده بود، تا آن جا که فکر میکرد میتواند از این محکومیت بگریزد. یک مهره قضاییه آخوندی به اسم غریب آبادی تحت عنوان «معاون امور بینالملل ستاد حقوقبشر» روز20آذر یعنی 9روز قبل از صدور قطعنامه محکومیت رژیم، خوش و خندان اعلام کرد: «دیدگاه ما در زمینه حقوقبشر تعامل منطقی، سازنده و متقابل است، ایران اکنون جزو کشورهایی است که در گزارشهایی که منتشر میشود بهعنوان کشوری که تعاملات سازنده دارد، معرفی میشود» (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم – 20آذر95). البته این گماشته سر دژخیم قضاییه رژیم با شناخت ماهوی از نظام پیشاپیش «جانب احتیاط» را نگهداشته و یک فقره فرار به جلوی همیشگی را در برابر سازمان ملل انجام داده و گفته بود: «سازوکارهای مثل مجمع عمومی سازمان ملل، شورای حقوقبشر، دفتر کمیسیاریای حقوقبشر موفق نبودند و اسیر دست برخی از بازیهای سیاسی در حقوقبشر هستند».
اما صبح روز29آذر، ساعتهایی قبل از رأی قاطع مجمع عمومی سازمان ملل و صدور شصت و سومین قطعنامه، سردژخیم قضاییه رژیم، که لابد پیشاپیش از شکست لابیهای رژیم برای جلوگیری از به تصویب رسیدن قطعنامه مطلع شده بود، در جلسه سران قضاییه آخوندی گفت: «استراتژی درازمدت آنها این است که با فشار بر جمهوری اسلامی از قبل حقوقبشر و مسأله مبارزه با تروریسم بتوانند دوباره تحریمها را برگردانند».
یک فقره رقص شتری برای پیشگیری از صدور قطعنامه
درست در صبح روزی که بعدازظهرش به وقت ایران، مجمع عمومی برای بررسی نقض حقوقبشر توسط رژیم قرار بود به رأیگیری بپردازد، آخوند روحانی در یک فقره اقدام بلاهتبار نمایشی تحت عنوان «منشور حقوق شهروندی» علم کرد. «منشور» ی که «سر تا ته آن عوامگرایانه و فرافکنی بود» (ارگان بسیج- جوان- 30آذر) و «نمایشی شکست خورده» بود که در «ساعت حساب، انشا نوشته» بود (کیهان خامنهای-1دی95). نمایش مضحک آخوند روحانی که رسانههای باند خودش نیز آن را «یک متن فرهنگی» که «هیچ راهبرد قانونی و اجرایی برای آن در نظر گرفته نشده است» (ابتکار- 30آذر) و یا «کار فانتزی» که «غیر از جلب توجه، نتیجه دیگری ندارد» (اعتماد- 30آذر) ارزیابی کردند، نتوانست حتی توجه محافل خبری و رسانهیی را جلب کند، چه رسد مانع صدور حکم محکومیت رژیم شود. به این ترتیب آخرین تیر رژیم نیز کمانه کرد و به خودش برگشت.
واکنشهای رژیم ولایتفقیه به شصت و سومین قطعنامه ملل متحد:
نماینده رژیم در کرسی غصبی نمایندگی مردم ایران در سازمان ملل، در اولین واکنش قطعنامه را «مضحک» خواند. اما از ساعت بعدازظهر روز 29آذر، تا اولین ساعتهای روز 30آذر، سکوت بر ارگانهای ذیربط رژیم و رسانههایش حاکم بود. تا اینکه از طریق خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) اولین واکنش رژیم منتشر شد. این خبرگزاری در اولین پاراگراف خبر خود تحت عنوان «مجمع عمومی سازمان ملل، بار دیگر ایران را به نقض حقوقبشر متهم کرد»، نوشت: «به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، مجمع عمومی سازمان مللمتحد روز دوشنبه با تکرار اتهامات اثباتنشده بار دیگر ایران را به نقض حقوقبشر متحد کرد»!. ظاهراً تکرار این عبارت اشتباه توسط سایر منابع خبری و رسانهیی، که هیچیک جرأت نکرد حتی غلط تایپی خبرگزاری را تصحیح کند و به جای «متحد کرد» بنویسند «متهم کرد»، حاکی از یک دستورالعمل حکومتی و منع آنان از هر گونه اشاعه و تفسیر این خبر بود.
تلویزیون رژیم هم اولین واکنش را صبح روز بعد نشان داد و گفت: «قطعنامه ضدایرانی کانادا با آرای حداقلی در سازمان ملل تصویب شد. در رایگیری قطعنامه پیشنهادی کانادا در سازمان ملل 85 کشور رأی موافق، 34 کشور رأی مخالف و 63 کشور رأی ممتنع دادند. نماینده ایران در سازمان ملل با انتقاد از قطعنامه ضدایرانی این سازمان که در انتقاد از وضع حقوقبشر در ایران به تصویب رسید تأکید کرد کانادا که نقض غمانگیز حقوق بومیان و سیاه پوستان را در پرونده دارد، حالا از قطعنامه مضحک ضدایرانی پشتیبانی میکند».
تلویزیون رژیم در شرایطی 85رای علیه رژیم را «حداقلی» توصیف کرد که میدانست سال قبل همین عدد در مجمع عمومی 81رای بوده و در کمیته سوم در سال گذشته74رای بوده است، یعنی روند رشد آرا علیه رژیم حکایت از تشدید انزوایش در محافل جهانی دارد. تلویزیون رژیم بهرغم لاپوشانی انزوای رژیم، در ارزیابی از قطعنامه از «مضحک» جلوتر نرفت.
اما شدت ضربه وارده به رژیم چنان بود، که به فاصله کوتاهی این سکوت ظاهراّ «خویشتندارانه» که بهمنظور تعیین «چه کنم نظام در اتاق های فکر» آخوندی تحمیل شده بود، شکست و کم کم واقعیت آشوب درون نظام از این ضربه کاری به بیرون تراوید.
واکنش اول را «دهقانی» معاون نماینده رژیم در ملل متحد، نشان داد و از اینکه خوردن زهر هستهیی گرهای از کار فرو بسته نظام نگشوده و فیگورهای «اعتدالی» روحانی کارساز نشده است به سوز و گداز پرداخت و به خبرگزاری صدا و سیمای رژیم گفت: «رأیگیری درباره قطعنامه ضدایرانی در زمانی صورت گرفت که توافق اتمی اخیر دری بروی افق جدیدی از همکاری بین ایران و جامعه بینالمللی درباره دیگر موضوعات گشوده است» (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم- 29آذر).
به این ترتیب بعد از سر دژخیم قضاییه رژیم دهقانی نیز به نوعی اذعان میکند که «افق» آنچنانکه خیال میکردند روشن نشده است.
بعد از وی سخنگوی وزارتخارجه دولت حسن روحانی به صحنه آمد و ملغمهیی از فرافکنیهای سالهای قبل را غرغره کرد و از قطعنامهیی که به «صورتی غیرواقع بینانه» و با «رویکردی مغرضانه و سیاسی» (خبرگزاری مهر آخوندی – 30آذر) به تصویب رسیده است سوز و گداز کرد. اما چیزی در مورد «غرض» های «مغرضان» نگفت.
سردژخیم قضاییه آخوند لاریجانی که قبل از صدور قطعنامه یک فقره سوز و گداز کرده بود این بار صدور «دو قطعنامه حقوقبشری علیه ایران و سوریه» را «واقعا جای تأسف» دانست و حال که آب حقوقبشر از سر رژیم گذشته بود بار دیگر بر سیاستهای ضدبشری رژیم تأکید کرد و از جمله گفت: «عدم رعایت حقوق زنان و اعدام کودکان زیر 18سال، دو مورد رایجی است که همواره در گزارشهای حقوقبشری علیه ایران تکرار میّشود و آیتالله آملی لاریجانی چندی پیش در این خصوص اظهار کرده بود: اعدام کودکان زیر 18سال دروغ محض است اما ما دلیلی نداریم وقتی شخص هفده و نیم ساله جنایتی مرتکب میشود و اکنون به 25سالگی رسیده است، حق اولیای دم برای قصاص را نادیده بگیریم».
بعد نوبت به آخوند اژهای «گوش خوار» رسید که «شرمآور» و «خندهدار» را به «مضحک» اضافه کند. وی «تصویب قطعنامهها به بهانه نقض حقوقبشر را مضحک و شرمآور عنوان کرد و گفته بود: «خندهآور است که امثال آمریکا و اسراییل قطعنامه علیه ایران صادر میکنند» (روزنامه حکومتی حمایت- اول دی95). همزمان رأس سوم لاریجانیها، که عنوان ثابت و دائم «دبیر ستاد حقوقبشر قوه قضاییه» را سالهاست در رژیم یدک میکشد و از جمله تئوریسینهای برجسته شکنجه در نظام است، گوشهیی از وحشتی دیگر را در میان حرفهایش بروز داد و گفت صدور این قطعنامه «تنها ناشی از تحریکات غرب است که در مجمع عمومی آن را به تصویب میرساند و اسم کانادا تنها بهعنوان پوشش مورد استفاده قرار میگیرد» (روزنامه حکومتی حمایت، اول دی). تئوریسین شکنجه در نظام، از «تحریکات غرب» چیزی بیشتری نگفت. این وحشت از ارگان بسیج سرکوبگر بیرون زد که «مستند سازی برای تمدید تحریمهای هستهیی با ابزار حقوقبشری» عنوان سرمقالهاش در روز دوم دیماه95 بود. این روزنامه وابسته به سپاه با لحن وحشتزدهیی این قطعنامه را «یکی از مهمترین» قطعنامههای مجمع عمومی ارزیابی کرده است که باید آن را «گام میانی یک هدف بلندمدت دانست» و سپس خاطرنشان کرده که «طی 40ماه اخیر غرب تلاش کرده بخشی از تحریمهای هستهیی را که تنها روی کاغذ برجام تعلیق شده است، به بهانههای حقوقبشری و تروریسم مجدداً علیه ایران وضع کند».
روزنامه ارگان بسیج سرکوبگر، با یادآوری این اصل که قطعنامههای مجمع عمومی سازمان مللمتحد میتواند به قطعنامههای لازمالاجرا در شورای امنیت مللمتحد تبدیل شود، ضمن ابراز وحشت از امکان تنگتر شدن حلقه تحریمها بر گلوی نظام با «ابزار حقوقبشر»، دعاوی سخنگوی دولت و سخنگوی قضاییه آخوندی در مورد بیاهمیت بودن قطعنامه را به سخره گرفته و خاطرنشان کرده است قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل «بر خلاف ادعای برخی، نه تنها از منابع مهم حقوق بینالملل بهشمار میآید» بلکه «میتواند منجر به تمدید و تشدید تحریمها» بشود. در پایان ناامیدانه نوشته است: «باید منتظر وضع تحریمهای جدید حقوقبشری در قالب قطعنامههای شورای امنیت باشد».
از آنجا که پیش از این علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع، هدف غایی «تشدید تحریمها» را «تغییرنظام» خوانده بود، معنی مکث اولیه رژیم در مورد شصت و سومین سیلی حقوقبشری بر بنا گوش رژیم، و فوران وحشت در اظهارات بعدی کاملاً بارز میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر