لينك به منبع:
بدهکاران دانه درشتی که مسئولان امور هستند
روزنامه
رسالت ارگان باند فاشیستی مؤتلفه 1 آذر 95 در جنگ و درگیری باندی با حمله
به روحانی و دولتش گوشهیی از فساد موجود در حاکمیت ولایتفقیه را رو کرده
است.
این روزنامه بعد از اظهار تعجب از صحبتهای روحانی در معوقه خواندن اختلاس صندوق فرهنگیان مینویسد: «حجم مطالبات معوق بانکها اکنون به بیش از یکصدهزار میلیارد تومان رسیده است به عبارتی بیش از 100 هزار میلیارد تومان را برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی، عمدتاً دانه درشت، وجوه دولتی را تحت عنوان انواع تسهیلات دریافت کردهاند ولی نه وثیقهای معادل آن به بانک سپردهاند که از آن طریق امکان بازپسگیری باشد و نه اصل و بهره سود تسهیلات دریافتی را در قالب اقساط به بانک واریز میکنند». سپس اضافه میکند: «این اشخاص عمدتاً دانه درشت چه کسانی هستند؟ فهرست اسامی آنها چیست و در جیب کدام رئیسجمهور است؟ رئیسجمهور قبلی این لیست را داشت و میگفت بگم بگم و نگفت. چرا برای اینکه شاید از عکسالعمل بدهکاران ذینفوذ میترسید. رئیسجمهور فعلی چطور؟».
رسالت نویس سپس با شیادی نگران بیتالمال شده و هواخواه مردم میشود و انگار نه انگار که این وضعیت حاصل تمامیت حاکمیت منحوس رژیم آخوندی است مینویسد: «آیا به بهانه اینکه نباید آبروی متصرف غیرقانونی برود باید از طلب بیتالمال صرفنظر کرد؟ چند هزار نفر بابت دین مهریه اکنون در زندان هستند؟ چند هزار نفر بابت دین دیه اکنون در زندان هستند؟ چند نفر از مردم عادی تا الی یوم الاداء باید در زندان بمانند تا رضایت شاکی را جلب کنند؟».
بعد هم صراحتاً اعتراف میکند که فساد درخود مسئولان است: «آیا بدهکاران دانه درشتی که اکنون آزادانه راست راست راه میروند و برخی حتی مسئولان امور هستند و مصادر تصمیمگیری را در کشور قبضه کردهاند، رضایت شاکی یا مدعیالعموم را جلب کردهاند که اکنون دو قورت و نیمشان هم در ساختار اداری و تصمیمگیری کشور باقی است؟. مسئولان که از انتشار بدهکاران کلان بانکی ابا دارند چه ترسی از این افشاگری دارند؟ آیا بدهکاران با برخی از مسئولان تراز اول کشور مرتبط هستند؟ آیا این ارتباط سببی، نسبی یا گروهی و جناحی است؟».
در همین مقاله سپس مواردی از فساد دولتی و سازمانیافته را برملا میکند و مینویسد: «یک صاحب منصب دولتی و سیاستمدار فرا دولتی که بهعنوان پدرخوانده اصلاحطلبان عمل میکند در سال 86 تاکنون تسهیلاتی از بانک ملی گرفته و تا بهحال تسویه نکرده است... . این صاحب منصب به نام دفترش 5/1 میلیارد تومان و عاملش به نام خودش 7/3 میلیارد تومان تسهیلات دریافت کرده و از سال 86 تاکنون تأدیه نکرده است. آیا به چنین رویداد مالی میتوان عنوان معوقه داد؟».
رسالت در پایان آخوند روحانی را مورد سؤال قرارمیدهد و مینویسد: «رئیسجمهور به جای آنکه دلواپس وصول و ایصال 100هزار میلیارد تومان معوقات بانکی باشد درصدد سادهانگاری مفسده 8000 میلیارد تومانی و تقلیل و تنزیل آن به یک معوقه است. نگارنده در مقابل سکوت مجلس و عدم استفاده از ساز و کار سؤال و استیضاح از رئیسجمهور بهعنوان یک حقوقدان میپرسم 8000میلیارد که معوقه است، 5/1 میلیارد حاجآقا هم که معوقه است، 7/3 میلیارد اعوان و انصار حاج آقا هم که قابل وصول نیست، پس تکلیف تصرف غیرقانونی بیتالمال چه میشود؟».
این روزنامه بعد از اظهار تعجب از صحبتهای روحانی در معوقه خواندن اختلاس صندوق فرهنگیان مینویسد: «حجم مطالبات معوق بانکها اکنون به بیش از یکصدهزار میلیارد تومان رسیده است به عبارتی بیش از 100 هزار میلیارد تومان را برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی، عمدتاً دانه درشت، وجوه دولتی را تحت عنوان انواع تسهیلات دریافت کردهاند ولی نه وثیقهای معادل آن به بانک سپردهاند که از آن طریق امکان بازپسگیری باشد و نه اصل و بهره سود تسهیلات دریافتی را در قالب اقساط به بانک واریز میکنند». سپس اضافه میکند: «این اشخاص عمدتاً دانه درشت چه کسانی هستند؟ فهرست اسامی آنها چیست و در جیب کدام رئیسجمهور است؟ رئیسجمهور قبلی این لیست را داشت و میگفت بگم بگم و نگفت. چرا برای اینکه شاید از عکسالعمل بدهکاران ذینفوذ میترسید. رئیسجمهور فعلی چطور؟».
رسالت نویس سپس با شیادی نگران بیتالمال شده و هواخواه مردم میشود و انگار نه انگار که این وضعیت حاصل تمامیت حاکمیت منحوس رژیم آخوندی است مینویسد: «آیا به بهانه اینکه نباید آبروی متصرف غیرقانونی برود باید از طلب بیتالمال صرفنظر کرد؟ چند هزار نفر بابت دین مهریه اکنون در زندان هستند؟ چند هزار نفر بابت دین دیه اکنون در زندان هستند؟ چند نفر از مردم عادی تا الی یوم الاداء باید در زندان بمانند تا رضایت شاکی را جلب کنند؟».
بعد هم صراحتاً اعتراف میکند که فساد درخود مسئولان است: «آیا بدهکاران دانه درشتی که اکنون آزادانه راست راست راه میروند و برخی حتی مسئولان امور هستند و مصادر تصمیمگیری را در کشور قبضه کردهاند، رضایت شاکی یا مدعیالعموم را جلب کردهاند که اکنون دو قورت و نیمشان هم در ساختار اداری و تصمیمگیری کشور باقی است؟. مسئولان که از انتشار بدهکاران کلان بانکی ابا دارند چه ترسی از این افشاگری دارند؟ آیا بدهکاران با برخی از مسئولان تراز اول کشور مرتبط هستند؟ آیا این ارتباط سببی، نسبی یا گروهی و جناحی است؟».
در همین مقاله سپس مواردی از فساد دولتی و سازمانیافته را برملا میکند و مینویسد: «یک صاحب منصب دولتی و سیاستمدار فرا دولتی که بهعنوان پدرخوانده اصلاحطلبان عمل میکند در سال 86 تاکنون تسهیلاتی از بانک ملی گرفته و تا بهحال تسویه نکرده است... . این صاحب منصب به نام دفترش 5/1 میلیارد تومان و عاملش به نام خودش 7/3 میلیارد تومان تسهیلات دریافت کرده و از سال 86 تاکنون تأدیه نکرده است. آیا به چنین رویداد مالی میتوان عنوان معوقه داد؟».
رسالت در پایان آخوند روحانی را مورد سؤال قرارمیدهد و مینویسد: «رئیسجمهور به جای آنکه دلواپس وصول و ایصال 100هزار میلیارد تومان معوقات بانکی باشد درصدد سادهانگاری مفسده 8000 میلیارد تومانی و تقلیل و تنزیل آن به یک معوقه است. نگارنده در مقابل سکوت مجلس و عدم استفاده از ساز و کار سؤال و استیضاح از رئیسجمهور بهعنوان یک حقوقدان میپرسم 8000میلیارد که معوقه است، 5/1 میلیارد حاجآقا هم که معوقه است، 7/3 میلیارد اعوان و انصار حاج آقا هم که قابل وصول نیست، پس تکلیف تصرف غیرقانونی بیتالمال چه میشود؟».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر