لينك به منبع:
حاشیه نشینی در زباله ها
پاسدار علی لاریجانی٬ سرکرده مجلس ارتجاع، روز پنج‌شنبه، ۱۴ مرداد در عین کوچک نمایی اعتراف کرد: ۱۸ میلیون نفر در ایران درگیر آسیبهای اجتماعی هستند و همه مشکلات کشور را نمی‌توان با «بخشنامه و قانون» حل کرد.
سرکرده مجلس ارتجاع در ادامه اعترافهای خود همچنین به بن‌بست اقتصادی رژیم نیز اعتراف کرد و «از فقر و بیکاری به‌عنوان یکی از عوامل زمینه‌ساز «آسیبهای اجتماعی» نام برد و ادامه داد: تا زمانی که «ساختار اقتصادی ایران و مسأله رکود حل نشود٬ سرانه درآمدی خانواده‌ها تغییری نخواهد کرد» .
پاسدار لاریجانی که بقول معروف خود را به کوچه علی چپ می‌زد نخواست اعتراف کند که بزرگترین آسیب اجتماعی به مردم ایران آن زمان وارد شد که انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط سارقان انقلاب به سرقت برده شد.
سرقتی که محصولی جز فقر و فساد و اعتیاد و... . و میلیونها آسیب دیده، برای ایران‌زمین به ارمغان نیاورده است. با نگاهی کوتاه به آنچه در ایران آخوند زده می‌گذرد، این واقعیت بهتر روشن می‌شود:
یکم: فقر مطلق یا فقر معیشتی:
فقر مطلق یا فقر معیشتی عبارت است از: ناتوانی اعضای جامعه در دستیابی به حداقل نیازهای اساسی مانند تغذیه، پوشاک و مسکن که با کمبود آن زندگی انسانها با خطر روبه‌رو می‌شود.
«بر اساس آمارهای رسمی رژیم 14 تا 15 میلیون نفر از مردم ایران در حال حاضر زیر خط فقر زندگی می‌کنند» (روزنامه حکومتی تابناک 3خرداد 94)
و بنا‌به‌گفته اقتصاددانان وابسته به همین رژیم بین 30 تا 40 میلیون نفر یعنی40 درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند. (سایت حکومتی خبر انلاین 11آبانماه 93)
دوم: بحران بیکاری و بیکاری پنهان:
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس به‌نقل از یکی از کارشناسان اقتصادی اعتراف کرده است که: «امروز ۱۵ تا ۲۰ میلیون از جمعیت کار کشور بیکار هستند، ولی دولت (روحانی) به‌شکل‌های مختلف این رقم بیکاری را می‌پوشاند» . (خبرگزاری حکومتی فارس24 دیماه 1394)
و یا در یک نمونه دیگر روزنامه تسنیم وابسته به سپاه پاسداران می‌نویسد: «تعداد بیکاران دارای تحصیلات عالی افزایش یافته است. تعداد بیکاران دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم در چهار فصل اخیر نسبت به فصل‌های مشابه سال قبل افزایش یافته است, به‌طوریکه این تعداد در فصل دوم سال ۱۳۹۴ نسبت به فصل مشابه سال قبل افزایشی به میزان ۲۴۳.۳ هزار نفر داشته است» . (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم 15مرداد1395)
سوم: حاشیه نشینی و مهاجرت روستاییان به شهرها:
بر اساس سرشماری صورت گرفته توسط مراکز بهداشت دانشگاه و دانشکده‌های علوم پزشکی کشور، جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی، کل جمعیت حاشیه نشینها و ساکنان شهرهای 20 تا 50هزار نفر در بهمن 1393 برابر با 15 میلیون و 212هزار و 226نفر است. (روزنامه حکومتی ابتکار)
در همین رابطه پاسدار قالیباف به‌اصطلاح شهردارتهران یک کوچک نمایی آشکار اعتراف کرده است: سی و پنج تا پنجاه درصد جمعیت شهر تهران حاشیه نشین هستند که به‌معنی وجود ۵ تا ۵/۵ میلیون نفر حاشیه‌نشین در شهر تهران می‌باشد.
و یا روزنامه حکومتی شهروند در این باره نوشت: «محمد سعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری کشور از حضور ۲۰ میلیون ایرانی در سکونتگاههای غیررسمی خبر داده و گفته بود: در کشور ۵۰ هزار هکتار سکونتگاه غیررسمی با ۲۰ میلیون نفر جمعیت وجود دارد» .
(روزنامه حکومتی شهروند5بهمن 93)
چهارم: کارتن خوابی در حاکمیت آخوندها
کارتن خوابی یکی از زشت‌ترین پدیده های اجتماعی است که در حاکمیت آخوندی رشد چشمگیری داشته است و در حکومت آخوند حسن روحانی نیز رو به افزایش است.
فرزاد هوشیار پارسیان از کارگزاران رژیم در شهرداری تهران در مرداد سال 94 ضمن اعتراف به این‌که «در تهران بیش از ۲۰ هزار کارتن خواب دارد اذعان کرد: «10 درصد این افراد را زنان تشکیل می‌دهند، ۱۰ درصد از کارتن خوابها دچار بیماریهای واگیردار، ۱۰ درصد نیز با بیماری ایدز مواجهند که تمامی این موارد در کنار یکدیگر موضوعات و مسایل شهری را پیچیده‌تر کرده است» .
افزایش تعداد زنان کارتن خواب با خود پدیده‌ای تحت عنوان فروش کودکان در خیابانها را نیز شایع کرده است به‌صورتی که فاطمه دانشور عضو شورای حکومتی شهر تهران در 21آبان 94 در تلویزیون رژیم اعتراف کرد: «به‌وضوح (در تهران و شهرستانها) صحبت از خرید و فروش نوزادان و کودکان می‌شود.. و این واقعیت دارد و موضوع تازه‌یی نیست» .
عمق فاجعه این جاست که بر اساس نوشته‌های روزنامه‌های حکومتی در میان کارتن خوابها هم مترجم دیده می‌شود، هم فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی، هم کارشناس ارشد ادبیات و... (روزنامه جام جم29مهر 93)
پنجم: اعتیاد به مواد مخدر :
«یک و نیم میلیون معتاد حرفه‌ای و سه و نیم میلیون مصرف کننده مواد مخدر، آخرین آمار معتادان ایران تحت حاکمیت آخوندهاست که از قول کارگزاران رژیم تا کنون در مطبوعات این رژیم به آن اذعان شده است» . (روزنامه حکومتی شرق)
«بر اساس آمار ستاد مبارزه با موادمخدر، یک میلیون و 325هزار تن در کشور مصرف کننده موادمخدر هستند که 10 درصد آنان را زنان تشکیل می‌دهند» .
(سایت حکومتی خبر انلاین 29اردیبهشت 95)
شایان توجه این‌که جزینی جانشین سرکرده ستاد مبارزه با موادمخدر رژیم اعتراف می‌کند: «در سال گذشته 30هزار نفر به علت مصرف موادمخدر جان خود را از دست دادند، » وی همچنین اذعان می‌کند: «21 درصد کارگران ما در محیط‌های صنعتی مصرف‌کننده موادمخدر می‌باشند» . (روزنامه حکومتی مردم‌سالاری 22اردیبهشت 95)
گسترش مواد مخدر در حاکمیت آخوندی آن‌قدر فضیحت بار است که روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر از مصرف سالانه 50تن مواد مخدر ”شیشه “ در ایران خبر داد.
رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند روحانی در مجلس ارتجاع بتاریخ 17خرداد95 ضمن اعتراف به افزایش مواد مخدر و اعتیاد در جامعه گفت: «آثار و تبعات استفاده از اینگونه مواد در جامعه بسیار بوده و در حال حاضر ۶۰ درصد از تعداد زندانیهای موجود در کشور به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با اعتیاد و مواد مخدر در ارتباط هستند؛ همچنین عامل ۵۰ درصد از طلاقها اعتیاد است» .
ششم: خودکشی و خودسوزی:
آمار خودکشی و خودسوزی در ماههای اخیر آن‌قدر بالا گرفته است که اذهان عمومی را بصورت کامل متوجه خود کرده است. افزایش تعداد خودکشی آن هم در ملأعام آن‌قدر بالا گرفته است که دیگر قابل شمارش نیست و بصورت یک بحران تازه در حاکمیت آخوندها خود را بارز می‌نماید.
اگر چه از سال ۱۳۹۲ که سازمان پزشکی قانونی کشور آماری از میزان خودکشی در وب‌سایت خود ارائه داد و از افزایش آمار خودکشی اظهار نگرانی کرد دیگر آمار جدیدی توسط رژیم آخوندی ارائه نشده است.
احمد حاجبی، سرکرده اداره سلامت وزارت بهداشت رژیم در وحشت از اعلام آمار خودکشی رسماً اعلام کرد: سازمان پزشکی قانونی آمار خودکشی را به وزارت بهداشت نمی‌دهد (منبع: خبرگزاری فارس)
اما بر اساس آمار ارایه شده توسط همین رژیم در سال ۸۸، سه‌هزار و ١٢٢ خودکشی و در سال ۸۹، با 17 درصد افزایش به سه‌هزارو ٦٤٩ خودکشی رسیده است.
باز هم بر اساس آمار پزشکی قانونی، بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱، بیش از ۳۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده‌اند. (روزنامه شرق 19اردیبهشت95)
احمد شجاعی، رئیس سازمان پزشکی قانونی ایران در مردادماه ۱۳۹۳ با اشاره به افزایش خودکشی در ایران گفت: 'چهار هزار و ۵۵ نفر در سال ۱۳۹۲ در اثر خودکشی جان باخته‌اند.'
ذکر این نکته ضروری است که آمار خودکشی در اوایل انقلاب ضدسلطنتی بسیار ناچیز بود و در سال 1363 برابر ۱.۳ درصد هزار نفر بود اما در نتیجه سیاست ضد‌مردمی رژیم آخوندی در حال حاضر در میان کشورهای اسلامی پس از «سودان» و «تونس» مقام سوم خودکشی را دارد. (روزنامه حکومتی عصر ایران 23فروردین 1393)
جان کلام این‌که محصول نظام قرون‌وسطایی آخوندها در طول 38سال حاکمیت ننگین خود ارمغانی بجز حاشیه نشینی، کارتن خوابی، رشد اعتیاد، خودکشی، کودکان کار و سایر آسیبهای اجتماعی برای مردم ایران نداشته است و رهایی از این مشکلات نیز صرفاً با سرنگونی این نظام فاسد و برقراری یک نظام مردمی امکانپذیر می‌شود و این روز بدون تردید خواهد رسید.
سرکرده مجلس ارتجاع در ادامه اعترافهای خود همچنین به بن‌بست اقتصادی رژیم نیز اعتراف کرد و «از فقر و بیکاری به‌عنوان یکی از عوامل زمینه‌ساز «آسیبهای اجتماعی» نام برد و ادامه داد: تا زمانی که «ساختار اقتصادی ایران و مسأله رکود حل نشود٬ سرانه درآمدی خانواده‌ها تغییری نخواهد کرد» .
پاسدار لاریجانی که بقول معروف خود را به کوچه علی چپ می‌زد نخواست اعتراف کند که بزرگترین آسیب اجتماعی به مردم ایران آن زمان وارد شد که انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط سارقان انقلاب به سرقت برده شد.
سرقتی که محصولی جز فقر و فساد و اعتیاد و... . و میلیونها آسیب دیده، برای ایران‌زمین به ارمغان نیاورده است. با نگاهی کوتاه به آنچه در ایران آخوند زده می‌گذرد، این واقعیت بهتر روشن می‌شود:
یکم: فقر مطلق یا فقر معیشتی:
فقر مطلق یا فقر معیشتی عبارت است از: ناتوانی اعضای جامعه در دستیابی به حداقل نیازهای اساسی مانند تغذیه، پوشاک و مسکن که با کمبود آن زندگی انسانها با خطر روبه‌رو می‌شود.
«بر اساس آمارهای رسمی رژیم 14 تا 15 میلیون نفر از مردم ایران در حال حاضر زیر خط فقر زندگی می‌کنند» (روزنامه حکومتی تابناک 3خرداد 94)
و بنا‌به‌گفته اقتصاددانان وابسته به همین رژیم بین 30 تا 40 میلیون نفر یعنی40 درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند. (سایت حکومتی خبر انلاین 11آبانماه 93)
دوم: بحران بیکاری و بیکاری پنهان:
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس به‌نقل از یکی از کارشناسان اقتصادی اعتراف کرده است که: «امروز ۱۵ تا ۲۰ میلیون از جمعیت کار کشور بیکار هستند، ولی دولت (روحانی) به‌شکل‌های مختلف این رقم بیکاری را می‌پوشاند» . (خبرگزاری حکومتی فارس24 دیماه 1394)
و یا در یک نمونه دیگر روزنامه تسنیم وابسته به سپاه پاسداران می‌نویسد: «تعداد بیکاران دارای تحصیلات عالی افزایش یافته است. تعداد بیکاران دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم در چهار فصل اخیر نسبت به فصل‌های مشابه سال قبل افزایش یافته است, به‌طوریکه این تعداد در فصل دوم سال ۱۳۹۴ نسبت به فصل مشابه سال قبل افزایشی به میزان ۲۴۳.۳ هزار نفر داشته است» . (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم 15مرداد1395)
سوم: حاشیه نشینی و مهاجرت روستاییان به شهرها:
بر اساس سرشماری صورت گرفته توسط مراکز بهداشت دانشگاه و دانشکده‌های علوم پزشکی کشور، جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی، کل جمعیت حاشیه نشینها و ساکنان شهرهای 20 تا 50هزار نفر در بهمن 1393 برابر با 15 میلیون و 212هزار و 226نفر است. (روزنامه حکومتی ابتکار)
در همین رابطه پاسدار قالیباف به‌اصطلاح شهردارتهران یک کوچک نمایی آشکار اعتراف کرده است: سی و پنج تا پنجاه درصد جمعیت شهر تهران حاشیه نشین هستند که به‌معنی وجود ۵ تا ۵/۵ میلیون نفر حاشیه‌نشین در شهر تهران می‌باشد.
و یا روزنامه حکومتی شهروند در این باره نوشت: «محمد سعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری کشور از حضور ۲۰ میلیون ایرانی در سکونتگاههای غیررسمی خبر داده و گفته بود: در کشور ۵۰ هزار هکتار سکونتگاه غیررسمی با ۲۰ میلیون نفر جمعیت وجود دارد» .
(روزنامه حکومتی شهروند5بهمن 93)
چهارم: کارتن خوابی در حاکمیت آخوندها
کارتن خوابی یکی از زشت‌ترین پدیده های اجتماعی است که در حاکمیت آخوندی رشد چشمگیری داشته است و در حکومت آخوند حسن روحانی نیز رو به افزایش است.
فرزاد هوشیار پارسیان از کارگزاران رژیم در شهرداری تهران در مرداد سال 94 ضمن اعتراف به این‌که «در تهران بیش از ۲۰ هزار کارتن خواب دارد اذعان کرد: «10 درصد این افراد را زنان تشکیل می‌دهند، ۱۰ درصد از کارتن خوابها دچار بیماریهای واگیردار، ۱۰ درصد نیز با بیماری ایدز مواجهند که تمامی این موارد در کنار یکدیگر موضوعات و مسایل شهری را پیچیده‌تر کرده است» .
افزایش تعداد زنان کارتن خواب با خود پدیده‌ای تحت عنوان فروش کودکان در خیابانها را نیز شایع کرده است به‌صورتی که فاطمه دانشور عضو شورای حکومتی شهر تهران در 21آبان 94 در تلویزیون رژیم اعتراف کرد: «به‌وضوح (در تهران و شهرستانها) صحبت از خرید و فروش نوزادان و کودکان می‌شود.. و این واقعیت دارد و موضوع تازه‌یی نیست» .
عمق فاجعه این جاست که بر اساس نوشته‌های روزنامه‌های حکومتی در میان کارتن خوابها هم مترجم دیده می‌شود، هم فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی، هم کارشناس ارشد ادبیات و... (روزنامه جام جم29مهر 93)
پنجم: اعتیاد به مواد مخدر :
«یک و نیم میلیون معتاد حرفه‌ای و سه و نیم میلیون مصرف کننده مواد مخدر، آخرین آمار معتادان ایران تحت حاکمیت آخوندهاست که از قول کارگزاران رژیم تا کنون در مطبوعات این رژیم به آن اذعان شده است» . (روزنامه حکومتی شرق)
«بر اساس آمار ستاد مبارزه با موادمخدر، یک میلیون و 325هزار تن در کشور مصرف کننده موادمخدر هستند که 10 درصد آنان را زنان تشکیل می‌دهند» .
(سایت حکومتی خبر انلاین 29اردیبهشت 95)
شایان توجه این‌که جزینی جانشین سرکرده ستاد مبارزه با موادمخدر رژیم اعتراف می‌کند: «در سال گذشته 30هزار نفر به علت مصرف موادمخدر جان خود را از دست دادند، » وی همچنین اذعان می‌کند: «21 درصد کارگران ما در محیط‌های صنعتی مصرف‌کننده موادمخدر می‌باشند» . (روزنامه حکومتی مردم‌سالاری 22اردیبهشت 95)
گسترش مواد مخدر در حاکمیت آخوندی آن‌قدر فضیحت بار است که روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر از مصرف سالانه 50تن مواد مخدر ”شیشه “ در ایران خبر داد.
رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند روحانی در مجلس ارتجاع بتاریخ 17خرداد95 ضمن اعتراف به افزایش مواد مخدر و اعتیاد در جامعه گفت: «آثار و تبعات استفاده از اینگونه مواد در جامعه بسیار بوده و در حال حاضر ۶۰ درصد از تعداد زندانیهای موجود در کشور به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با اعتیاد و مواد مخدر در ارتباط هستند؛ همچنین عامل ۵۰ درصد از طلاقها اعتیاد است» .
ششم: خودکشی و خودسوزی:
آمار خودکشی و خودسوزی در ماههای اخیر آن‌قدر بالا گرفته است که اذهان عمومی را بصورت کامل متوجه خود کرده است. افزایش تعداد خودکشی آن هم در ملأعام آن‌قدر بالا گرفته است که دیگر قابل شمارش نیست و بصورت یک بحران تازه در حاکمیت آخوندها خود را بارز می‌نماید.
اگر چه از سال ۱۳۹۲ که سازمان پزشکی قانونی کشور آماری از میزان خودکشی در وب‌سایت خود ارائه داد و از افزایش آمار خودکشی اظهار نگرانی کرد دیگر آمار جدیدی توسط رژیم آخوندی ارائه نشده است.
احمد حاجبی، سرکرده اداره سلامت وزارت بهداشت رژیم در وحشت از اعلام آمار خودکشی رسماً اعلام کرد: سازمان پزشکی قانونی آمار خودکشی را به وزارت بهداشت نمی‌دهد (منبع: خبرگزاری فارس)
اما بر اساس آمار ارایه شده توسط همین رژیم در سال ۸۸، سه‌هزار و ١٢٢ خودکشی و در سال ۸۹، با 17 درصد افزایش به سه‌هزارو ٦٤٩ خودکشی رسیده است.
باز هم بر اساس آمار پزشکی قانونی، بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱، بیش از ۳۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده‌اند. (روزنامه شرق 19اردیبهشت95)
احمد شجاعی، رئیس سازمان پزشکی قانونی ایران در مردادماه ۱۳۹۳ با اشاره به افزایش خودکشی در ایران گفت: 'چهار هزار و ۵۵ نفر در سال ۱۳۹۲ در اثر خودکشی جان باخته‌اند.'
ذکر این نکته ضروری است که آمار خودکشی در اوایل انقلاب ضدسلطنتی بسیار ناچیز بود و در سال 1363 برابر ۱.۳ درصد هزار نفر بود اما در نتیجه سیاست ضد‌مردمی رژیم آخوندی در حال حاضر در میان کشورهای اسلامی پس از «سودان» و «تونس» مقام سوم خودکشی را دارد. (روزنامه حکومتی عصر ایران 23فروردین 1393)
جان کلام این‌که محصول نظام قرون‌وسطایی آخوندها در طول 38سال حاکمیت ننگین خود ارمغانی بجز حاشیه نشینی، کارتن خوابی، رشد اعتیاد، خودکشی، کودکان کار و سایر آسیبهای اجتماعی برای مردم ایران نداشته است و رهایی از این مشکلات نیز صرفاً با سرنگونی این نظام فاسد و برقراری یک نظام مردمی امکانپذیر می‌شود و این روز بدون تردید خواهد رسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر