لينك به منبع:
آقای محمد سیف زاده
آقای
محمد سیف زاده، وکیل و حقوقدان و زندانی سیاسی سابق، طی صحبتهایی در مراسم
جشن تولد ستار بهشتی در رباط کریم (5شهریورماه) بر غیرقانونی بودن دستگاه
قضاییه این رژیم تأکید کرد وی گفت:
«صد و یازده سال پیش مردم طی انقلاب مشروطه قانون خواستند، دادگستری خواستند و مجلس. قانون که شاه و گدا یکی باشد. این قانون رو کی بگذرونه؟ مجلس. و کی به قضاوت بنشینه؟ عدالت خانه عظما.
دادگستری که مستقل باشه. بعد از صد و یازده سال هنوز نداریم.
مطمئن باشید که اگر بخشی از آن بهعهده دولتهاست، بخش مهمیش بر دوش خود ماست. که تابهحال نخواستیم. تا زمانیکه قوه قضاییه مستقل از حکومت نداشته باشیم. تا زمانیکه این دادگاههای غیرقانونی انقلاب وجود دارند و برخلاف نص صریح قانون اساسی دارند به حیات غیرقانونی شون ادامه میدهند. همین وضعیت ادامه خواهد داشت. چند نفر مثل جناب آقای سلطانی یا من حاضر شدیم حبس اضافه بکشیم، ولی در دادگاه غیرقانونی حاضر نشویم. این باید تبدیل به یک خواسته اصلی بشود. بنابراین بنشینیم با خودمان و ببینیم چرا قانون اجرا نمیشود. چرا دادگستری مستقل نداریم. چرا مجلسی برآمده از مردم نداریم. یک جا شورای نگهبانه، نشسته، نظارت استصوابی مخصوص مهجورین، صغار و مجانین. در قانون امور حسبی 1317یعنی افرادی که مهجور هستند، نادان هستند و سفیه هستند و صلاحیت تصمیمگیری ندارند. عرض کنم خدمتتون، چند نفر نشستن به جای اونها تصمیم میگیرن.
یک اشکال دیگه در تمام تاریخ ما بهخصوص از انقلاب مشروطه تابهحال ما رو همیشه بین انتخاب بین بد و بدتر مخیر کردن. و یاد نگرفتیم بین خوب و خوبتر انتخاب کنیم. و این هم یک تقصیر برعهده ماست. همیشه بین بد و بدتر.
بدی میره، بدتری میاد. بلافاصله ذهن ما شروع میکنه به تقدیس اون بد. آقا اون بد اگر بد بود، که ساقط نمیشد. سقوط هر دستگاه بر مبنای ذات خودشه. که چون حل نمیتواند بکند مشکلات مردم را ساقط میشود.
اما شروع میکنیم به تقدیس آن. من دیگه عرضی ندارم به تمام خانوادههای داغدار تسلیت عرض میکنم... .
«صد و یازده سال پیش مردم طی انقلاب مشروطه قانون خواستند، دادگستری خواستند و مجلس. قانون که شاه و گدا یکی باشد. این قانون رو کی بگذرونه؟ مجلس. و کی به قضاوت بنشینه؟ عدالت خانه عظما.
دادگستری که مستقل باشه. بعد از صد و یازده سال هنوز نداریم.
مطمئن باشید که اگر بخشی از آن بهعهده دولتهاست، بخش مهمیش بر دوش خود ماست. که تابهحال نخواستیم. تا زمانیکه قوه قضاییه مستقل از حکومت نداشته باشیم. تا زمانیکه این دادگاههای غیرقانونی انقلاب وجود دارند و برخلاف نص صریح قانون اساسی دارند به حیات غیرقانونی شون ادامه میدهند. همین وضعیت ادامه خواهد داشت. چند نفر مثل جناب آقای سلطانی یا من حاضر شدیم حبس اضافه بکشیم، ولی در دادگاه غیرقانونی حاضر نشویم. این باید تبدیل به یک خواسته اصلی بشود. بنابراین بنشینیم با خودمان و ببینیم چرا قانون اجرا نمیشود. چرا دادگستری مستقل نداریم. چرا مجلسی برآمده از مردم نداریم. یک جا شورای نگهبانه، نشسته، نظارت استصوابی مخصوص مهجورین، صغار و مجانین. در قانون امور حسبی 1317یعنی افرادی که مهجور هستند، نادان هستند و سفیه هستند و صلاحیت تصمیمگیری ندارند. عرض کنم خدمتتون، چند نفر نشستن به جای اونها تصمیم میگیرن.
یک اشکال دیگه در تمام تاریخ ما بهخصوص از انقلاب مشروطه تابهحال ما رو همیشه بین انتخاب بین بد و بدتر مخیر کردن. و یاد نگرفتیم بین خوب و خوبتر انتخاب کنیم. و این هم یک تقصیر برعهده ماست. همیشه بین بد و بدتر.
بدی میره، بدتری میاد. بلافاصله ذهن ما شروع میکنه به تقدیس اون بد. آقا اون بد اگر بد بود، که ساقط نمیشد. سقوط هر دستگاه بر مبنای ذات خودشه. که چون حل نمیتواند بکند مشکلات مردم را ساقط میشود.
اما شروع میکنیم به تقدیس آن. من دیگه عرضی ندارم به تمام خانوادههای داغدار تسلیت عرض میکنم... .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر