لينك به منبع:
تخریب دیشهای ماهوارهیی منازل مردم توسط نیروهای سرکوبگر رژیم
الشرقالأوسط
روز چهارشنبه 6مرداد با عنوان ”رژیم ایران.. از بین بردن دیشها و
راهاندازی کانال ها! “نابود کردن ۱۰۰هزار دریافت کننده تلویزیونهای
ماهوارهیی توسط ارگانهای سرکوبگر رژیم آخوندی ، به سخره گرفت و نوشت:
«کمترین چیزی که درباره این خبر میتوان گفت این است که خبر مسخرهیی است و
دلیلی بر جدی نبودن رژیم ایران است که برخی طرفهای غربی تلاش میکنند به
آن رنگ و لعاب بدهند. خبر این است که برخی نهادهای رژیم ایران اقدام به از
بین بردن صد هزار دیش ماهوارهیی کردند به این بهانه که مخالف با نظام است و
ارزشهای اخلاقی و فرهنگی جامعه را تهدید میکند! رژیم ایران در داخل چنین
کاری میکند در حالی که به راهاندازی و حمایت مالی شبکههای ماهوارهیی به
زبان عربی را در منطقه ادامه میدهد» .
در ادامه مقاله الشرقالأوسط آمده است: «غیر از روزنامهها، سایتهای خبری، آژانسها، که بسیاری از آنها در «توییتر» معروف هستند، و برخی از آنها واضح و برخی دیگر تقلبی هستند و هدف آنها فتنه افکنی در منطقه و بهویژه عربستان است که به گفته یکی از مسؤلان آنها، صدها هزار شناسه مجازی وجود دارد که از سایتهای با نفوذ رژیم ایران اداره میشوند و این واقعیتی است که هرازگاهی در عربستان کشف میشود. موضوع به اینجا ختم نمیشود، چرا که وزیر اطلاعرسانی بحرین پیش از این در مصاحبهیی با روزنامه ما گفت: ۴۰ ایستگاه تحت حمایت مالی رژیم ایران هستند که امنیت بحرین را هدف قرار دادهاند. برای همه روشن است که رژیم ایران این کار را برای توسعه نفوذ مذهبی خود در منطقه انجام میدهد، و این امر در لبنان بهطور آشکار دیده میشود. و پیش از آن تلاش هایی برای نفوذ به مصر وجود داشت.
بنابراین میگوییم که از بین بردن دیشهای ماهوارهیی در ایران خبری مسخره است، زیرا نیمی از نبرد رسانهیی را میبیند و از آن ناراحت میشود و نگران است. رژیم ایران در حالی چنین کاری میکند که خود به پاشیدن سم در منطقه ادامه میدهد. رژیم ایران حتی از اینکه رسانهها میگویند عامل حادثه مونیخ ایرانی تبار است ناراحت میشود، و این را بدنامی خود میپندارد، در حالی که رسانههای رژیم ایران به سخنرانیهای توهینآمیز به عربستان ادامه میدهند. در واقع و برای اینکه با خودمان روراست باشیم، موضع کشورهای عربی، بهخصوص کشورهای میانهرو بسیار تعجبآور است. رسانههای هوشیار ما کجایند؟ رسانههای تأثیرگذار سمعی و بصری و نوشتاری و صوتی ما کجا هستند؟ قدرت نرم ما کجاست؟ رسانههایی که خردمندان را خطاب قرار میدهند، و مواضع دوستان را تقویت میکنند، و دشمنان را کشف میکنند، کجا هستند؟
سخن در این جا درباره یک پروژه فرهنگی است که از مراکز مطالعاتی جدی شروع میشود. سخن درباره نهادها است نه تلاشهای فردی.
بنابراین اگر رژیم ایران از خطرات و اهمیت رسانهها آگاه است، اما در راه و چاه آن گیر میکند. پس ما منتظر چه هستیم و چرا میدان را برای پارازیتهای رژیم ایران رها میکنیم که در رسانهها چیزی به جز حمله و انتقاد چیزی را جستجو نمیکند، در حالی که ما یک پیام راستین و یک پروژه واقعی داریم، اما در تلاشی که اکثر آن مربوط به دنیای مجازی است راه را گم میکنیم؟» .
در ادامه مقاله الشرقالأوسط آمده است: «غیر از روزنامهها، سایتهای خبری، آژانسها، که بسیاری از آنها در «توییتر» معروف هستند، و برخی از آنها واضح و برخی دیگر تقلبی هستند و هدف آنها فتنه افکنی در منطقه و بهویژه عربستان است که به گفته یکی از مسؤلان آنها، صدها هزار شناسه مجازی وجود دارد که از سایتهای با نفوذ رژیم ایران اداره میشوند و این واقعیتی است که هرازگاهی در عربستان کشف میشود. موضوع به اینجا ختم نمیشود، چرا که وزیر اطلاعرسانی بحرین پیش از این در مصاحبهیی با روزنامه ما گفت: ۴۰ ایستگاه تحت حمایت مالی رژیم ایران هستند که امنیت بحرین را هدف قرار دادهاند. برای همه روشن است که رژیم ایران این کار را برای توسعه نفوذ مذهبی خود در منطقه انجام میدهد، و این امر در لبنان بهطور آشکار دیده میشود. و پیش از آن تلاش هایی برای نفوذ به مصر وجود داشت.
بنابراین میگوییم که از بین بردن دیشهای ماهوارهیی در ایران خبری مسخره است، زیرا نیمی از نبرد رسانهیی را میبیند و از آن ناراحت میشود و نگران است. رژیم ایران در حالی چنین کاری میکند که خود به پاشیدن سم در منطقه ادامه میدهد. رژیم ایران حتی از اینکه رسانهها میگویند عامل حادثه مونیخ ایرانی تبار است ناراحت میشود، و این را بدنامی خود میپندارد، در حالی که رسانههای رژیم ایران به سخنرانیهای توهینآمیز به عربستان ادامه میدهند. در واقع و برای اینکه با خودمان روراست باشیم، موضع کشورهای عربی، بهخصوص کشورهای میانهرو بسیار تعجبآور است. رسانههای هوشیار ما کجایند؟ رسانههای تأثیرگذار سمعی و بصری و نوشتاری و صوتی ما کجا هستند؟ قدرت نرم ما کجاست؟ رسانههایی که خردمندان را خطاب قرار میدهند، و مواضع دوستان را تقویت میکنند، و دشمنان را کشف میکنند، کجا هستند؟
سخن در این جا درباره یک پروژه فرهنگی است که از مراکز مطالعاتی جدی شروع میشود. سخن درباره نهادها است نه تلاشهای فردی.
بنابراین اگر رژیم ایران از خطرات و اهمیت رسانهها آگاه است، اما در راه و چاه آن گیر میکند. پس ما منتظر چه هستیم و چرا میدان را برای پارازیتهای رژیم ایران رها میکنیم که در رسانهها چیزی به جز حمله و انتقاد چیزی را جستجو نمیکند، در حالی که ما یک پیام راستین و یک پروژه واقعی داریم، اما در تلاشی که اکثر آن مربوط به دنیای مجازی است راه را گم میکنیم؟» .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر