منبع به لينك:
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران - 95
هام
(روزنامه الکترونیکی سعودی: 20تیر: یک سال پس از توافق هستهیی هر دو جناح
رژیم آخوندی در نجات آن شکست خوردهاند و بحرانها بیش از پیش طغیان
میکنند تا جایی که رژیم در باتلاق جنگ سوریه فرو رفته و این چیزی است که
مرحله سقوط آن را شتاب میبخشد. همچنان سکوت بینالمللی در برابر دخالتهای
رژیم ایران، راه را برای نسلکشی و نقض حاکمیت کشورهای منطقه کاملاً باز
کرده است. و اکنون وقت آن است که حق مردم ایران برای سرنگونی رژیم تروریستی
آخوندی بهرسمیت شناخته شود تا آزادی و دموکراسی برای آنان و کشورهای
همسایه که از سال 1979 زیر بار جنایات آخوندها هستند محقق شود.
آری این چنین است که خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت در 19تیر در سخنان خود در برابر گردهمایی پرجمعیت مقاومت ایران در پاریس در توصیف آنچه بر رژیم آخوندها یک سال پس از توافق هستهیی گذشته گفت:
خامنهای رژیمش را در خطر یافته است. عقبنشینی و خلعسلاح بمب اتمی را لااقل برای مدتی پذیرفته و تسلیم شده است. اما با این وجود بحران درمانناپذیری که رژیم را خفه میکند نه تنها دست از سر آن برنداشته بلکه بیش از پیش تشدید میشود و ولایتفقیه در باتلاق جنگ سوریه فرو رفته است.
برداشتن تحریمها از روی رژیم ایران که توسط دولت اوباما انجام شد باعث افزایش صدور نفت شد. اما درآمدهای آن به کوره جنگ سوریه میریزد. با وجود مماشات غیرقابل توجیه غرب با این رژیم، اقتصاد این رژیم بیش از پیش در رکود فرو رفته و نظام بانکی ورشکست شده و کارخانهها یکی پس از دیگری تعطیل شدهاند. جناح رفسنجانی و روحانی که این توافق را نردبانی برای بالا رفتن خود دیده بودند به زمین افتادند و دولتها و کمپانیهای غرب که خواب یک شهر طلایی را در ایران میدیدند، بهجای آن، ویرانههای ولایت فقیه را دیدند.
در این مدت سرکوب و تهاجم به شهروندان کرد و عرب و بلوچ و پیروان ادیان مختلف بالا گرفت و سرکوب و تبعیض و اعدام نسبت به دوره احمدینژاد چند برابر شد و بهدلیل وضعیت انفجاری جامعه و حضور یک جانشین آماده، رژیم خطر سرنگونی خود را بیش از هر زمان دیگری میبیند. و تصادفی نیست که لیبرتی 5روز پیش بار دیگر مورد حمله قرار گرفت. این کار وحشت این رژیم را از سرنگونی و ترس آن را از استقبال ایرانیان از این گردهمایی نشان میدهد.
خانم رجوی افزود: «پس از گذشت یک سال هر دو جناح در آزمایش یافتن راهی برای ادامه بقای رژیم شکست خوردهاند و یک بار دیگر ثابت شد که راهحل از داخل رژیم نیست و راهحل حقیقی همانطور که شورای ملی مقاومت از آغاز اعلام کرده در سرنگونی رژیم استبداد دینی نهفته است. و همه کسانی که در این گردهمایی حضور داشتند سرنگونی رژیم ولایتفقیه را با همه طیفهای آن تکرار کردند.
مریم رجوی گفت: در سطح بینالمللی کم نبودند کسانی که فکر میکردند توافق هستهیی آرامش را به ارمغان خواهد آورد اما این توافق برای خلق سوریه بشکههای دینامیت و 70هزار پاسدار و برای عراقیها پاکسازی قومی اهل سنت به دست نیروی تروریستی موسوم به قدس و برای همه کشورهای منطقه صدور تروریسم آخوندها را به ارمغان آورده است.
وی افزود: رژیم آخوندی با گروه داعش هماهنگ و همساز است؛ هر دو آیین ارتجاعی مشابهی دارند که ضد پیام اصیل اسلام است، هردو در بربریت و توحش روشهای مشابهی دارند و هر دو حیاتشان در گرو یکدیگر است. بهاین دلیل تا به اشغالگری این رژیم در سوریه و عراق و یمن پایان داده نشود، راه مقابله با داعش باز نخواهد شد اما نکته عجیب توجیه همکاری عملی با نیروی تروریستی قدس با بهانه جنگ با داعش است. مریم رجوی اضافه کرد که من هشدار میدهم که هر گونه سکوت، چه رسد به همکاری با ملاها، باز کردن راه آنها برای نسلکشی و نقض حاکمیت ملی در کشورهای منطقه خواهد بود.
سیاست آمریکا در ایران در دهههای گذشته از اشتباهی درنیامده به اشتباه دیگر میافتد. یک روز تقویت میانهروهای موهوم، یک روز در لیست گذاشتن مجاهدین و بستن راه تغییر در ایران و یک روز ایستادن در مقابل قیامهای سال 2009 و این سیاست برای استبداد مذهبی راه باز میکند و برای جوامع ما مصیبت و بحران میسازد.
برای تصحیح این سیاست، تنها و ضروریترین راه بهرسمیت شناختن حق مردم ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و کسب آزادی و دموکراسی است. این راهحل، فقط بهسود مردم ایران نیست؛ بلکه گشایشی برای منطقه و جهان نیز هست.
آری این چنین است که خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت در 19تیر در سخنان خود در برابر گردهمایی پرجمعیت مقاومت ایران در پاریس در توصیف آنچه بر رژیم آخوندها یک سال پس از توافق هستهیی گذشته گفت:
خامنهای رژیمش را در خطر یافته است. عقبنشینی و خلعسلاح بمب اتمی را لااقل برای مدتی پذیرفته و تسلیم شده است. اما با این وجود بحران درمانناپذیری که رژیم را خفه میکند نه تنها دست از سر آن برنداشته بلکه بیش از پیش تشدید میشود و ولایتفقیه در باتلاق جنگ سوریه فرو رفته است.
برداشتن تحریمها از روی رژیم ایران که توسط دولت اوباما انجام شد باعث افزایش صدور نفت شد. اما درآمدهای آن به کوره جنگ سوریه میریزد. با وجود مماشات غیرقابل توجیه غرب با این رژیم، اقتصاد این رژیم بیش از پیش در رکود فرو رفته و نظام بانکی ورشکست شده و کارخانهها یکی پس از دیگری تعطیل شدهاند. جناح رفسنجانی و روحانی که این توافق را نردبانی برای بالا رفتن خود دیده بودند به زمین افتادند و دولتها و کمپانیهای غرب که خواب یک شهر طلایی را در ایران میدیدند، بهجای آن، ویرانههای ولایت فقیه را دیدند.
در این مدت سرکوب و تهاجم به شهروندان کرد و عرب و بلوچ و پیروان ادیان مختلف بالا گرفت و سرکوب و تبعیض و اعدام نسبت به دوره احمدینژاد چند برابر شد و بهدلیل وضعیت انفجاری جامعه و حضور یک جانشین آماده، رژیم خطر سرنگونی خود را بیش از هر زمان دیگری میبیند. و تصادفی نیست که لیبرتی 5روز پیش بار دیگر مورد حمله قرار گرفت. این کار وحشت این رژیم را از سرنگونی و ترس آن را از استقبال ایرانیان از این گردهمایی نشان میدهد.
خانم رجوی افزود: «پس از گذشت یک سال هر دو جناح در آزمایش یافتن راهی برای ادامه بقای رژیم شکست خوردهاند و یک بار دیگر ثابت شد که راهحل از داخل رژیم نیست و راهحل حقیقی همانطور که شورای ملی مقاومت از آغاز اعلام کرده در سرنگونی رژیم استبداد دینی نهفته است. و همه کسانی که در این گردهمایی حضور داشتند سرنگونی رژیم ولایتفقیه را با همه طیفهای آن تکرار کردند.
مریم رجوی گفت: در سطح بینالمللی کم نبودند کسانی که فکر میکردند توافق هستهیی آرامش را به ارمغان خواهد آورد اما این توافق برای خلق سوریه بشکههای دینامیت و 70هزار پاسدار و برای عراقیها پاکسازی قومی اهل سنت به دست نیروی تروریستی موسوم به قدس و برای همه کشورهای منطقه صدور تروریسم آخوندها را به ارمغان آورده است.
وی افزود: رژیم آخوندی با گروه داعش هماهنگ و همساز است؛ هر دو آیین ارتجاعی مشابهی دارند که ضد پیام اصیل اسلام است، هردو در بربریت و توحش روشهای مشابهی دارند و هر دو حیاتشان در گرو یکدیگر است. بهاین دلیل تا به اشغالگری این رژیم در سوریه و عراق و یمن پایان داده نشود، راه مقابله با داعش باز نخواهد شد اما نکته عجیب توجیه همکاری عملی با نیروی تروریستی قدس با بهانه جنگ با داعش است. مریم رجوی اضافه کرد که من هشدار میدهم که هر گونه سکوت، چه رسد به همکاری با ملاها، باز کردن راه آنها برای نسلکشی و نقض حاکمیت ملی در کشورهای منطقه خواهد بود.
سیاست آمریکا در ایران در دهههای گذشته از اشتباهی درنیامده به اشتباه دیگر میافتد. یک روز تقویت میانهروهای موهوم، یک روز در لیست گذاشتن مجاهدین و بستن راه تغییر در ایران و یک روز ایستادن در مقابل قیامهای سال 2009 و این سیاست برای استبداد مذهبی راه باز میکند و برای جوامع ما مصیبت و بحران میسازد.
برای تصحیح این سیاست، تنها و ضروریترین راه بهرسمیت شناختن حق مردم ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و کسب آزادی و دموکراسی است. این راهحل، فقط بهسود مردم ایران نیست؛ بلکه گشایشی برای منطقه و جهان نیز هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر