جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ فروردین ۹, دوشنبه

زهر موشکی: برجام شماره چندم؟!




همان‌طور که در خبرها آمده است، این جمله رفسنجانی که گفته: «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه دنیای موشکها»، سر و صدای زیادی در درون رژیم برانگیخته است لذا لازم است ابتدا روشن شود که منظور رفسنجانی از این جمله چیست؟
حرف رفسنجانی درست در شرایط و زمانی که دولت آمریکا دور جدیدی از تحریمها بر ضد رژیم را، به‌خاطر برنامه موشکی اعمال کرده مطرح شده است. این فضا یعنی منزوی‌تر شدن رژیم و تحریمهای بیشتر که مانع رفسنجانی و روحانی برای پیش‌بردن برنامه‌های آنها برای آویختن به غرب است. به‌همین دلیل رفسنجانی می‌خواهد اولاً به طرف حسابهای خارجی بگوید که با رویکرد باند رقیب خودش موافق نیست و ثانیاً خامنه‌ای را هم تحت فشار قرار بدهد که به اقداماتی که به‌اصطلاح «تعامل» با خارج را مشکل می‌کند خاتمه بدهد.
حالا این سؤال پیش می‌آید که با توجه به به قیمت سنگینی که رژیم برای به‌اصطلاح رزمایش موشکی خود پرداخته و معلوم است که خامنه‌ای هم پشت آن هست، آیا این حرف برای رفسنجانی خطرناک نیست؟ و به‌واقع پشت رفسنجانی به‌چی گرم است که وارد این رویارویی با  ولی‌فقیه ارتجاع  می‌شود؟
در پاسخ باید گفت که در یک کلام پشت او به وضعیت خراب رژیم و اقتصاد درهم شکسته آن گرم است و می‌داند که خود خامنه‌ای هم نمی‌تواند تحریمهای جدید و شدت گرفتن بیشتر بیش از پیش بحران اقتصادی را تحمل کند، درست مثل زهر اتمی که ابتدا خامنه‌ای مایل نبود، بعد مجبور شد تن بدهد.
خلاصه این‌که پاسخ در ضعف ولی‌فقیه است، یعنی رفسنجانی می‌بیند خامنه‌ای که سالهای پیش هشدار می‌داد «یک گام عقب‌نشینی در قضیه اتمی، زنجیره‌یی از عقب‌نشینی‌های پیاپی را به‌دنبال خواهد داشت»، ولی بالاخره زهر را خورد، پس ولی این قدر ضعیف هست که بشود به او فشار بیشتر آورد.
البته این جا ممکن است این شبهه پیش بیاید که آیا واقعاً رفسنجانی خواهان پایان دادن به پروژه‌های موشکی رژیم است؟
روشن است که جواب هرگز است زیرا رفسنجانی هرگامی برمی‌دارد در جهت حفظ رژیم است، دعوایش با خامنه‌ای هم همین است که می‌گوید کارهای شما رژیم را به باد می‌دهد، همان‌طور که کارهای احمدی‌نژاد باعث تحریمها و رسیدن به نقطه خفگی شد (البته این ادعای رفسنجانی است).
بنابراین پر واضح است که منظور رفسنجانی این نیست که رژیم موشک نداشته باشد، بلکه با نمایشهای موشکی که باند رقیب می‌خواهد با آنها ریزشیهای نظام را حفط کند موافق نیست.
طبعا آنچه در روند این رویارویی نصیب رژیم می‌شود تشدید جنگ در رأس نظام است، ضمن این‌که با ضعیف‌تر شدن خامنه‌ای یعنی کل نظام، زمینه برای خوردن جام زهرهای دیگر هم هموارتر می‌شود. خامنه‌ای نیز در سخنرانی خود در اول فروردین به‌نحوی همین واقعیت را با این جمله بیان کردکه: «برجام دو و سه و چهار و الی غیرذالک». که این به‌معنی بن‌بستهای متعددی است که رژیم در آن گرفتار است، چرا که اگر به این زهرخوریها هم تن بدهد، به قول خود خامنه‌ای در گامهای بعد «تدریجا موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً  نیروی قدس  چرا تشکیل شده است، سپاه چرا تشکیل شده» که البته روشن است این روند به کجا ختم خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر