لينك به منبع:
- 1397/04/04
گردهمایی بزرگ مقاومت با حضور مریم رجوی
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس میدرخشد، مقاومتی که تنها هماورد ارتجاع حاکم است.
مقاومتی
که طی ۳۷سال در برابر تمامی توطئههای جنایتکارانه آخوندهای حاکم، چون کوه
استوار ایستاده است و با افشاگریهای قوی و دشمنشکن، رژیم را رسوا و
گامبهگام او را به مرحله سقوط محتوم کشانده و میرود تا آخرین گام را
بردارد.
نگاهی به شرایط داخل کشور پس از ۴دهه
واقعیت
این است که اکنون با رژیمی روبهرو هستیم که مردم سراسر کشور خواستار
تغییر و سرنگونی آن هستند، رژیمی که طی ۴۰سال حاکمیت سرکوبگرانه نتوانسته
به هیچیک از نیازهای مردم پاسخ دهد. رژیمی که کارنامهاش سراسر اختلاس و
چپاول و صدور تروریسم است.
رژیمی
که در آن از هر نهادی با نهاد دیگر برای چپاول بیشتر در جنگوستیز است و
چیزی که اساساً در رژیم مطرح نیست، دردهای مردم و پاسخ به نیازهای آنها
است.
برای
تأمین نیازهای اولیه و ابتدایی مردم مثل آب و نان گرفته تا مسکن و بهداشت و
کار، کمترین گامی برداشته نشده، سهل است؛ تنظیم رابطه این رژیم با مردم
بیشتر شبیه راهزنان سرگردنه است. پولها و پساندازهای مردم را بهعنوان
خانهساختن و یا حل مشکلات دیگر آنها گرفتهاند و حالا پس از چند سال که از
موعدش گذشته نه از خانه خبری است و نه حتی پولهایی را که گرفته
پسمیدهند! کلاهبرداری علنی و البته بیشرمانه، از جانب دولت و حکومت
ولایت فقیه که مدعی اسلام و مسلمانی نیز هست!
رژیمی
که نزدیک به ۴دهه تنها به مردم دروغ گفته و شیادانه وعده داده، از هیچ
اعتمادی نزد مردم برخوردار نیست و حرفها و وعدههای ولیفقیه رژیم هم تنها
مایه تمسخر ملت است.
خامنهای،
امسال را سال حمایت از تولیدات داخل کشور اعلام کرد، اما از همان روزهای
اول، سردمداران بالای رژیم کمترین اهمیتی به آن ندادند چه رسد به دیگران.
ضربالمثلی هست که میگوید ”حرمت امامزاده را باید که متولی نگه دارد“. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
جنگوجدال درونی رژیم
- هر روز شاهد سگدعواهای شدید میان رئیسجمهور ارتجاع با ولیفقیه هستیم، چه در مجلس یا هر جای دیگر از قوه قضاییه گرفته تا شورای امنیت رژیم و...
- موضوع جنگ و دعوا نه منافع مردم بلکه بر سر بردن سهم بیشتری از خوان یغمای کشور و تهیکردن بیشتر سفره توده مردم است.
- ولیفقیه تمامی مملکت را به دست سپاه پاسداران سپرده و دست آنها را در هر جا که بخواهند کاملا باز گذاشته، از واردات بیحساب به قیمت نابودی تولیدات داخلی و بیکاری مردم و جوانان و گرسنگی آنها تا آنجا که مردم برای سیرکردن شکم سراغ منابع زباله میروند!
- در مقابل، این سپاه پاسداران است که با سرکوب هر اعتراضی و دستگیری و شکنجه و اعدام هر مخالفی ولیفقیه را بر سریر قدرت نگهمیدارد!
این بهطور خلاصه رابطهیی است که این رژیم قرونوسطایی با مردمش برقرار کرده است.
اما در مقابل این رژیم، یک آلترناتیو قدرتمند سیاسی وجود دارد که از روز اول حکومت آخوندی حتی در فاز سیاسی
با افشاگریهایش اجازه نمیداد که آب خوش از گلوی خمینی پایین برود تا چه
رسد به فاز نظامی و تهاجم تمامعیار برای براندازی این حکومت ضدبشری و
ضدتاریخی.
هماوردی مجاهدین خلق با خمینی حتی در اوج قدرتش!
خاطرم
هست که خمینی در همان سالهای اول یا دوم حکومتش که هر روز عربده میکشید و
هیچ خدایی را بنده نبود، دادش از دست مجاهدین بلند بود. این جمله را
بهخوبی بهیاد دارم که در یکی از سخنرانیهایش با اشاره به مجاهدین گفت:
”اینها یک روز ما را راحت نگذاشتند...“.
شاید تنها حرف درستی که زده همین جمله بود. البته این حرف را برای سرکوب مجاهدین میزد، چون برای کشتار مجاهدین داشت آماده میشد.
بعد هم در فاز نظامی
بود که مجاهدین این شجره خبیثه را بیآینده کردند و با یک مبارزه عظیم
چنددهساله چه در داخل و چه در صحنه بینالمللی و البته با پرداخت خون
۱۲۰هزار شهید تمامی جهان را به حقانیت مردم و مقاومت مردم ایران معترف کرده
و دولتهای غربی را مجبور کردند تا از سیاست کثیف مماشات و حمایت از این
رژیم ضدبشر فاصله بگیرند.
اما، امروز
امروز، پس از چند دهه رزم و نبرد سازمان مجاهدین با فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنمان همه شاهدند که:
شعارهای قیام دیماه سال گذشته، همان شعارهای مجاهدین است.
شعارهای
مجاهدین در طول ۳۷سال در یککلام این بوده و هست که تنها راهحل تمامی
نابسامانیهای موجود در کشور، سرنگونی رژیم ولایت فقیه است و بس.
شخص خامنهای مستاصل اما با صراحت گفت که قیام را مجاهدین سازماندهی کردهاند و فراخوان را هم آنها دادهاند!
راستی
چرا پس از ۳۷سال که دائماً میگفتند که مجاهدین نابود شدهاند و
مماشاتگران هم میگفتند که مجاهدین پایگاهی در داخل کشور ندارند، حالا
خامنهای اعتراف میکند که یکی از ۳رأس مثلث، مجاهدین هستند که باعث قیام
شدهاند!
بهراستی
چرا رژیم از رئیسجمهورش گرفته تا بقیه سرانش این اندازه از گردهمایی
مجاهدین در پاریس در وحشت هستند و مثل مار زخمی به خود میپیچند، و چرا
پیدرپی روحانی و ظریف و... چپ و راست به رئیسجمهور فرانسه متوسل میشوند.
بیچاره رئیسجمهور رژیم بهقول معروف ” نه در غربت دلش شاد است نه رویی در وطن دارد“.
اما خوشا بهحال مردم ایرانزمین که بهرغم ۴دهه رنجوشکنج، آیندهیی تابناک و درخشان پیش رو دارند.
بیدلیل
نیست که بهرغم ۴دهه دروغپردازی و شیطانسازی و خروار خروار اتهامهای
شرمآور که رژیم علیه مجاهدین در تلویزیون و در منبرهای جمعه و غیرجمعه و
یا صدها کتاب که منتشر کرده است، ولی باز این مردم ایران هستند که در هر
تظاهرات و تجمع حتی در تشییعجنازه هنرمند مردمی ناصر ملکمطیعی هم شعار
مرگ بر دیکتاتور سرمیدهند و یا شعار میدهند که ”خامنهای نگاه کن، عزت
خدادادیه“.
زندانی سیاسی، سمبل مقاومت یک خلق
میدانیم
که زندانیان سیاسی در یک رژیم دیکتاتوری سند غرور و افتخار یک ملت هستند و
آنها هستند که بهرغم اینکه اسیرند ولی با مقاومت در برابر رژیم ضدبشری
ولایت فقیه، بر حقانیت یک مسیر و یک آرمان مهر تأیید میزنند.
بهیاد میآوریم زندانی سیاسی سرفراز و قهرمان غلامرضا خسروی
را که پس از ۱۲سال تحمل زندان و شکنجه در رژیم آخوندی با شهادتش رژیم
ضدبشر را رسوا کرد و حاضر نشد کمترین امتیازی به رژیم بدهد و آنچنان محکم و
استوار چون کوه در برابر دژخیم ایستاد و داغ کمترین نرمش را به دل
ولیفقیه ارتجاع گذاشت.
آری،
او اگر لب ترمیکرد، رژیم از خدا میخواست که او را پس از ۱۲سال زندان
اعدام نکند اما او بهرغم خواست رژیم با به زبان آوردن سرخترین نام، با
شهامت و شجاعت یک مجاهد خلق اعلام کرد: «من افتخار میکنم که هوادار سازمان
پرافتخار مجاهدین خلق ایران هستم». و بدینسان افتخار و شرف ابدی را برای
خود خرید و نام خودش را در زمره مردان بااراده تاریخ ایرانزمین ثبت کرد و
جاودانه شد.
مردم
ایران از داشتن زندانیان سیاسی و مقاومی چون غلامرضا خسروی که تعدادشان کم
هم نیست به خود میبالند چرا که آنان با خونشان چراغ راهنمای مسیری هستند
که سر در راه آن دادند.
نگاهی به گذشته
راستی دلیل شکستهای گذشته ما چه بوده؟
از
سقوط تنها دولت ملی ایران طی یک قرن اخیر یعنی دولت دکتر محمد مصدق بزرگ
یاد کنیم که چگونه بهدست ارتجاع و استعمار بهسادگی سقوط کرد! تا بقیه
شکستهای حرکتهای اجتماعی از مشروطه تا امروز:
در پاسخ بهعلت سقوط تنها دولت ملی ایران، دکتر مصدق رهبر نهضت ملی ایران میگوید: ”اینجانب نیرویی دراختیار نداشتم“!
جمله خیلی کوتاه ولی شنیدنش آتش به دلها میزند.
مقاومت
مردم ایران و سازمان مجاهدین خلق بهعنوان آلترناتیو قدرتمند رژیم آخوندی
بر اساس همین تجربه، دست به تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران بهمثابه بازوی
استوار و پراقتدار خلق قهرمان ایران زد که تضمینکننده معتبری برای ادامه
مسیر بوده و مانع بازگشت به عقب خواهد شد. نیروی جانبرکفی که ارگان سیاسی
خودش را در هیأت شورای ملی مقاومت ایران دارد.
کما
اینکه امروز دوست و دشمن به شناختهشدگی این آلترناتیو در سطح بینالمللی
معترفند. گردهماییهای سالانه مقاومت خود بهترین دلیل بر این واقعیت است.
ضمن اینکه ضدیتهای هیستریک دشمن ضدبشری با این همایش عظیم سالانه خود
دلیل دیگری بر جایگاه این مقاومت بهعنوان تنها آلترناتیو این رژیم است.
امسال
هم که در تاریخ نهم تیرماه مراسم مزبور در ویلپنت پاریس برگزار میشود
بهگفته هموطنانمان در داخل کشور، نور امید و چشمروشنی برای هر ایرانی
شریف و دلسوختهیی است که دلش برای آزادی وطن از دست ارتجاع حاکم و فاشیست
مذهبی میتپد و هر روزش در فکر این است که چگونه میشود این دجالان و
رجالگان دینفروش را پی کارشان فرستاد و خاک ایرانزمین را از لوث وجود
آنها پاک و پاکیزه کرد.
پس، پیش بهسوی گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر