لينك به منبع:
اما با اینکه امسال خود روحانی برای حضور در اجلاس پیمان شانگهای به چین رفت و یک بار دیگر شخصاً درخواست عضویت رژیم در این پیمان را تقدیم اعضای پیمان شانگهای کرد، اما باز هم اعضای این پیمان دست رد به سینه روحانی زدند و حاضر به پذیرش رژیم نشدند.
عضویت در پیمان شانگهای چه اهمیتی برای رژیم آخوندی دارد؟
پیمان شانگهای چیست؟
عضویت در پیمان شانگهای، هدف روحانی از سفر به چین
توجیه ناکامی عضویت در پیمان شانگهای
روحانی با چه امیدی به سفر چین رفت؟
رسانههای حکومتی چه میگویند؟
علت اصلی شکست رژیم در پیوستن به پیمان شانگهای
نتیجه
شکست تلاش رژیم ایران برای کم اثر کردن تحریمها از طریق عضویت در پیمان شانگهای
- 1397/03/24
سخن روز ۲۴خرداد۹۷
روحانی در شانگهای
روز جمعه ۱۸خرداد ۹۷حسن روحانی در رأس یک هیأت بلندپایه آخوندی به چین رفت. هدف روحانی که با حمایت خامنهای و همراه کردن مشاورش علیاکبر ولایتی تقویت هم شده بود، مسجل کردن عضویت رژیم در پیمان امنیت متقابل سیاسی اقتصادی شانگهای بود.اما با اینکه امسال خود روحانی برای حضور در اجلاس پیمان شانگهای به چین رفت و یک بار دیگر شخصاً درخواست عضویت رژیم در این پیمان را تقدیم اعضای پیمان شانگهای کرد، اما باز هم اعضای این پیمان دست رد به سینه روحانی زدند و حاضر به پذیرش رژیم نشدند.
عضویت در پیمان شانگهای چه اهمیتی برای رژیم آخوندی دارد؟
عضویت
در پیمان شانگهای چه اهمیتی برای رژیم دارد؟ هم روحانی برای شرکت در اجلاس
این پیمان به چین رفته بود و هم علیاکبر ولایتی که به نوعی وزیر خارجه
شخصی خامنهای محسوب میشود، همراه روحانی راهی اجلاس شده بود. واضح است
میخواستند به مخاطبین نشان دهند درخواست عضویت رژیم در این پیمان، یک
خواست فراجناحی در رژیم چندپاره آخوندی است و نسبت به سایر رویکردهای رژیم،
از ثبات و دوام بیشتری برخوردار است! اما چرا؟
اولین
علت، شدت یافتن انزوای رژیم در دوران پسااوباما است. رژیم در وانفسای
انزوای فزاینده سیاسی از هر جا و هر چیزی که بتواند استفاده میکند تا این
انزوا را کاهش بدهد.
دومین
نکته در این زمینه، فارغ از هر دستاورد واقعی سیاسی یا اقتصادی برای
آخوندها، دستیافتن به یک موفقیت ظاهری سیاسی است تا حتی اگر شده با توی
بوق کردن عضویت در یک پیمان همکاری بینالمللی، تنها نمایشی از کاهش
انزوایش را به بینندگان نشان داده و به آن وسیله، به نیروهای روحیه باخته و
در حال ریزشش، اندکی قوت قلب بدهد.
پیمان شانگهای چیست؟
پیمان
شانگهای یک سازمان میان دولتی امنیتی اقتصادی و سیاسی است که در سال
۲۰۰۱توسط ۶کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان
تأسیس شد.
مغولستان در سال ۲۰۰۴و در سال ۲۰۰۵ایران و پاکستان و هند و افغانستان بهعنوان عضو ناظر به این پیمان پیوستند.
در
سال ۲۰۱۵هند و پاکستان بهعنوان عضو اصلی پذیرفته شدند ولی رژیم ۱۳سال است
پشت در این پیمان منطقهای، معطل و سرگردان نگهداشته شده و به درون پیمان
راه داده نمیشود!
مهمترین
هدف روحانی از این سفر، عضویت در پیمان شانگهای بود. اصراری که رژیم برای
عضویت در پیمان شانگهای دارد را باید در کادر سیاست گشایش به شرق و نگاه به
شرق آخوندها پس از ناکامی در ماجرای برجام دید که خامنهای پشت آن است و
تلاش میکند آن را جایگزین سیاست شکست خوردهاش در آویختن به غرب کند.
رژیم
تلاش میکند استراتژی نگاه به شرق را بهعنوان یک راهحل در شرایط کنونی و
در گرداب بحرانها بهعنوان راه نجاتی در پیش بگیرد چون با خروج آمریکا از
برجام و سیاست جدید این کشور در قبال ایران، و خروج زنجیرهیی کمپانیها از
ایران و تحریمهایی که در پیش است، لااقل بخشی از رژیم، آویختن به شرق را
تنها راه نجات میداند. اما اکنون روشن میشود که از این طرف هم راهی برای
رژیم وجود ندارد.
با
رد عضویت رژیم در این پیمان، رژیم یک شکست و ضربه سیاسی سخت دیگر خورد و
در توجیه آن، قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم در نشست خبری اخیر خود سخت به
تکاپو افتاد و توجیهاتی را سر هم کرد. از جمله اینکه در پاسخ به سؤالی
مبنی بر اینکه؛ چرا تا کنون عضویت کامل ایران در اجلاس شانگهای به طول
کشیده و ایران نتوانسته از عضو ناظر به عضو کامل تبدیل شود؟ اظهار داشت:
«
پروسه پیوستن به اجلاس شانگهای بهعنوان یک عضو کامل، یک پروسه پیچیده و
طولانی است. ما اکنون عضو ناظر هستیم و برای اینکه به عضویت آن در آییم
باید پیشدرآمدها و مقدماتی انجام شود، در ایران نیز باید یکسری اقداماتی
انجام شود از جمله اینکه تا آنجا که میدانم حدود ۳۰الی ۳۱موافقتنامه وجود
دارد که کشور متقاضی که میخواهد عضو شانگهای شود، باید آنها را قبول کند،
اینها موافقتنامه هستند و طی کردن پروسههای لازم در مورد آنها طولانی است
چرا که موافقتنامه باید در پارلمان و مجلس نیز تصویب شود و سپس مورد تأیید
شورای نگهبان قرار بگیرد»
قاسمی گفت:
«این اسناد باید مطالعه شود و اقداماتی در این زمینه انجام شود. گامهایی را برداشتهایم، این مسیر ادامه دارد»
طبعا
قاسمی توضیح نداد چرا این پروسه برای رژیمش ۱۳سال طول کشیده و هنوز هم
ادامه دارد در حالیکه فرضا هند و پاکستان (که همدورههای رژیم در این
مسیر بودند) پذیرفته شدند!
اولا رژیم در شرایطی است که به مصداق «الغریق یتشبث بکل حشیش» به هر خس و خاشاکی میآویزد.
ثانیاً
روحانی قبل از چین، به روسیه رفت و با پوتین دیدار کرد و پوتین آنجا گویا
قول داد که از عضویت رژیم در پیمان شانگهای حمایت میکند، روزنامههای باند
خامنهای هم جلوه میدادند که این بار دیگر پذیرش رژیم حتمی است. اما در
عمل آنچنان که روزنامههای باند روحانی نوشتند معلوم شد وعده پوتین توخالی
بوده است!
ثالثاً
اینکه ولایتی همراه روحانی در سفر به چین بود، نشان میدهد که این خط،
بهخصوص از جانب خامنهای پیگیری میشود و ولایتی هم شخصاً سینه چاک خط
آویختن به شرق است و علناً از آن دفاع و آن را تبلیغ میکند.
خود
روحانی هم که گرچه قبله اعلام شدهاش غرب است، ولی چه بسا میخواست به
ولیفقیه نشان بدهد که ببین این راه را هم امتحان کردیم و از طرف شرق هم
راهی نیست!
رسانههای باند روحانی از جهات مختلف نشان دادند که پیوستن به پیمان شانگهای یک سراب است که:
اولا عملی نیست
ثانیا حتی به فرض که رژیم هم عضو آن شود، از آن پیوستن، آبی برای رژیم گرم نخواهد شد
بهعنوان نمونه روزنامه حکومتی جهان صنعت ۲۱خرداد در این مورد نوشت:
«هیچ چشمانداز روشنی برای ایران در اجلاس شانگهای وجود ندارد.
اعضای
سازمان شانگهای منافع و نگرانیهای مشترکی دارند که ایران به هیچ عنوان در
این دایره قرار نمیگیرد، از همین روست که هیچ علاقهیی به عضویت ایران در
سازمان خود ندارند».
سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی ۲۱خرداد نوشت:
«عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای آنچنان که باید نمیتواند مانع از بازگشت اثرات و فشارهای تحریمها بر ایران شود...
توان بیاثر کردن و حتی کم اثر کردن تحریمها حتی در سایه عضویت ثابت و دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای وجود ندارد»
اما
فراتر از تمامی عللی که رسانههای آخوندی نوشتهاند، موضوع مهم و
تعیینکننده این است که اعضای پیمان شانگهای و بهخصوص دو عضو اصلی و
تعیینکننده آن یعنی چین و روسیه، حل تضادها و مشکلات خود را، در همگرایی
با آمریکا جستجو میکنند که نمونه بارز آن قطع حمایتهای چین از کره شمالی و
وادار کردن آن به حل مسائلش با آمریکا میباشد. در حالیکه رژیم در تضاد
با آمریکا میخواهد وارد این پیمان شود!
به
این ترتیب و به طریق اولی، اعضای پیمان شانگهای هرگز حاضر نیستند که روابط
خودشان با آمریکا را بهخاطر همپیمانی با رژیم آخوندها به مخاطره
بیندازند. این واقعیتی است که رسانهها و مهرههای رژیم هم صراحتاً به آن
اشاره کردهاند؛ از جمله:
افشار
سلیمانی، سفیر سابق رژیم ۲۱خرداد گفت: «مناسبات چین و روسیه با آمریکا
مانع پیوستن دائمی ایران به «شانگهای» (است) اینکه عضویت دائم ایران را
نمیپذیرند، بهنظر م ناشی از محاسبه مناسباتی است که با آمریکا دارند.
محرز است همه اعضای شانگهای با اسراییل و آمریکا رابطه کم و بیش مناسبی
دارند... نظام بینالملل نوع بازی ایران را برنمی تابد و به همین دلیل
حضورش در یک سازمان منطقهیی به این شکل کم تأثیر و محدود میشود »
روزنامه حکومتی جهان صنعت ۲۱خرداد هم در همین مورد نوشت: «روسیه
در شرایط حاضر فصل جدیدی از همکاری با تلآویو را در سوریه آغاز کرده و
تمامی مقدمات را برای حضور تلآویو در جنوب این کشور فراهم کرده است و
بهطور ضمنی در حال فاصله گرفتن از ایران است.»
نوذر
شفیعی عضو سابق مجلس ارتجاع هم در همین باره گفت: «بعضی از اعضای شانگهای
معتقد هستند شکاف بین ایران و آمریکا، متقاطع فعال است و اگر ایران عضو این
سازمان شود و زمانی که بین ایران و آمریکا درگیری بروز کرد آیا سازمان
متعهد به حمایت و دفاع از ایران خواهد بود یا خیر؟»
با
توجه به این نکات است که روشن میشود چرا اعضای پیمان شانگهای به هیچوجه
حاضر نیستند با پذیرش رژیم، برای خودشان درد سر و بحران بخرند.
حاصل
تمامی این رفت و آمدهای ۱۳ساله برای رژیم، تا امروز این شده که هنوز هم
هیچ کورسوی امیدی به خروج از انزوا و بنبست، از هیچ سو و هیچ جانبی، حتی
شرق هم در چشمانداز نیست!
رژیم یا باید تغییر رفتار دهد یا تغییر کند!
این، تمام حرفی است که شرایط داخلی، منطقهیی و بینالمللی به زبانهای مختلف به آخوندها میگویند.
اینکه خامنهای چقدر خطیر بودن شرایطش را درک میکند، از تصمیمگیریهای بعدیاش روشن خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر