لينك به منبع:
- 1397/02/09
زالوهای سیری ناپذیر
واقعیت
این است که استثمار کارگران در تمامی کشورها و در طول تاریخ همواره بوده و
هست، این پدیده یعنی استثمار کارگران بهخصوص در دوران سرمایهداری و گذار
آن از تولید کارگاهی به صنعت ماشینی و تولید انبوه بهصورت سیستماتیک و روتین درآمده و شدت بیشتری یافت.
در
تمام پروسه سرمایهداری تاکنون همواره کارفرما یا سرمایهدار و یا
کمپانیهای مربوطه قسمت اعظم ارزش اضافی را که کارگر تولید کرده به هر میزان
که میتوانستند تصاحب کرده و سهم ناچیزی از ارزشی را که کارگران بهصورت
کالا تولید میکردند به کارگر میدادند.
نکته
قابلتوجه اینکه این روال در نظام آخوندی کاملاً متفاوت است، به این معنی
که تنظیم نظام آخوندی با مقوله کار و کارگر نه یک روش کلاسیک و تعریفشده
مثل سایر کشورها بلکه اساساً با تمامی کشورهای جهان تفاوت دارد، همانطور
که نحوه سرکوب مخالفان و نادیده گرفتن حقوق زنان و سرکوب و تحقیر شخصیت
جوانان و...
در
مورد حق و حقوق کارگر هم به همین ترتیب اولاً حقوقی که برای کارگران در
نظر میگیرد بسیار پایینتر از حداقل حاصل و دسترنج کارگران بوده و ثانیا
همین میزان را نیز به کارگر نمیدهد، موارد زیادی داریم که به کارگران از
۳ماه تا ۲سال حقوق و مزایا و عیدی که حق قانونی آنهاست را ندادند. این نوع
خوردن حق کارگران را که هیچ نمونهیی در دنیا ندارد، به روال کشورهای دیگر
هرگز استثمار نمیگویند بلکه مناسبترین واژه همان غارت و چپاول وحشیانه است. عجیبتر اینکه کارگر حق اعتراض به چپاول حاصل عمر و دسترنج خود را ندارد.
مناعت طبع ایرانی جماعت بهطور سنتی طوری بود که خانوادهها سعی میکردند که
در و همسایه و آشنایان از مشکلات و بهخصوص فقر مادی آنها مطلع نباشند،
ولی اکنون آنقدر فشار و کمبودهای معیشتی زیاد شده که کارگران بهرغم
غرور و غیرتشان پلاکارد «گرسنهایم، گرسنه» و
«سفرههایمان خالی است» و « نان نداریم» را بلند میکنند. ستم و اجحاف
حکومت و بیتوجهی به خواستههای بر حق و حداقل آنها آنقدر زیاد شده که
همسران و کودکان کارگران نیز به صف معترضان پیوستهاند. به برخی آمار و
اعترافات خود رژیم در این رابطه توجه کنید:
سال ۱۳۹۶ حداقل دستمزد ۹۳۰هزار تومان هزینه زندگی ۲میلیون ۶۴۸هزار تومان
«وزیر
کار اعلام کرده است که با احتساب ورود فقط ۵نفر بیکار در هر دقیقه باید
گفت ساعتی ۳۰۰نفر به جمعیت بیکاران افزوده میشود».(خبرگزاری حکومتی تسنیم -
۲۳آبان ۹۵)
«بر اساس
محاسبات دقیق و علمی، خط فقر مطلق برای یک خانواده ۴نفره شهری حدود ۴میلیون
تومان است و با این مبنا ۳۳درصد - ۲۶میلیون نفر - جمعیت کشور دچار فقر
مطلق و ۶درصد زیر خط گرسنگی هستند».(خبرگزاری ایسنا - ۱۸فروردین ۹۷)
و این هم میزان غارت و چپاول کارگران ایران در سال 96:
اگر
اختلاف حداقل دستمزد و هزینه خانوار کارگری را حساب کنیم، یعنی
مابهالتفاوت دستمزد ۹۳۰هزار تومان با هزینه محاسبهشده ۲میلیون و ۶۴۸هزار
تومانی، ۱میلیون و ۷۱۸هزار تومان میشود. این عدد اگر ضربدر ۱۲میلیون کارگر حداقلبگیر در
سال ۹۶بشود، رقمی معادل ۲۰هزار و ۶۱۶میلیارد تومان میشود. با توجه به
اینکه هر دلار در سال ۹۶ متوسط ۳۸۰۰تومان بود، رقمی معادل ۵میلیارد و
۴۲۵میلیون و ۶۳۱هزار و ۵۷دلار فقط از این بخش از حقوق کارگران غارت شده
است.
به
این میگویند کارد به استخوان رسیدن از شدت فقر و فاقه، به همین دلیل است
که بهرغم سرکوب و وحشیگریهای رژیم و مزدورانش روند جنبش کارگری و
اعتراضات و اعتصابات سیر صعودی داشته و در آینده بهلحاظ کمی و کیفی رشد و
ارتقا خواهد یافت.
بهطور
مثال در سال ۹۶، بیش از ۵۷۶۰حرکت اعتراضی به ثبت رسیده است که از این میان
کارگران با ۱۹۸۵حرکت اعتراضی بیشترین و گستردهترین قشر اجتماعی بودند که
در برابر غارتگری رژیم ولایت فقیه تجمع، اعتصاب و تحصن داشتند.
بنابراین وظیفه مبرم ما در این ایام این است که با گرامیداشت روز جهانی کارگر، حرکتهای اعتراضی و خیزش برای حقوق پایمال شده را گسترش دهیم.
با همبستگی و حمایت از اعتراضات و خواستهای عادلانه همه کارگران و زحمتکشان در تمام ایران به استقبال عید جهانی کارگران رفته و کانونهای شورشی را برای گسترش قیام با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه ـ زنده باد ارتش آزادی» گسترش دهیم.
م. ایمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر