جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ اردیبهشت ۵, چهارشنبه

گزینه‌های روی میز یا گزینهٴ زیر میز؟

لينك به منبع:


  • 1397/02/05
سخن روز
سخن روز
در حالی که هر روز به پایان مهلت ضر‌ب‌الاجل آمریکا در مورد برجام نزدیک و نزدیکتر می‌شویم، شاهد هیاهوی زیادی همراه با هشدار به آمریکا و همچنین ۵+۱دربارهٔ گزینه‌های روی میز از جانب رژیم هستیم.
ظریف چند روز است که به آمریکا سفر کرده و روشن است که هدف او تلاش برای قانع کردن آمریکا برای باقی ماندن در برجام است. وی در یکی از مصاحبه‌های خود با هفته‌نامه نیویورکر که توسط خبرگزاری رسمی رژیم (ایرنا) هم منعکس شده دربارهٔ گزینه‌های روی میز رژیم این طور گفته است: «اگر ترامپ از توافق خارج شود، ایران سه انتخاب دارد، اول این‌که می‌تواند توافق را کنار بگذارد، از پایبندی دست بکشد و غنی‌سازی اورانیوم خود را از سر بگیرد و یا حتی آن را افزایش دهد.
گزینه دوم ایران این است که از ساز و کار موجود در توافق استفاده کند که به هر یک از طرف‌ها اجازه می‌دهد که تا یک شکایت رسمی در کمیسیونی که برای رسیدگی به نقض توافق ایجاد شده است، مطرح کند.
انتخاب سوم ایران این است که این کشور می‌تواند تصمیم به خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌یی بگیرد، اما تهران هنوز تصمیمی درباره این‌که باید کدام یک از گزینه‌ها را انتخاب کند را نگرفته است».
ظریف همچنین به آمریکا هشدار داده که «اگر آمریکا قصد دارد از توافق هسته‌یی خارج شود باید با پیامدهای آن نیز روبه‌رو شود».
سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که  آیا به‌راستی  این گزینه‌ها واقعی است؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت؛ در مورد گزینهٔ خارج شدن از برجام، این نقض برجام محسوب می‌شود و برای رژیم بسیار خطرناک است و کارشناسان خود رژیم هم اکیداً نسبت به عواقب آن به رژیم هشدار داده‌اند؛ چرا که نقض برجام، رژیم را در برابر شورای امنیت و مشخصاً قطعنامه ۲۲۳۱ آن قرار می‌دهد که بر اساس آن رژیم مشمول بند۷منشور ملل‌متحد قرار می‌گیرد و نه تنها تمام تحریمهایی که با برجام لغو شده، دوباره برمی‌گردد، بلکه شورای امنیت هم می‌تواند تحریمهای بسیار سخت‌تری علیه رژیم وضع و اعمال کند و هم می‌تواند مجوز تنبیه نظامی رژیم را صادر کند.
در مورد گزینهٔ شکایت هم، تقریباً به اندازه گزینهٔ اول خطرناک و برای رژیم بدفرجام است. زیرا در برجام پیش‌بینی شده که اگر شاکی نتواند صحت ادعای خود را به اثبات برساند، ناقض برجام محسوب شده و همان عواقبی که گفته شد بر رژیم بار می‌شود. این‌که در چنین دعوای مفروضی، رژیم به احتمال بسیار زیاد، بازنده خواهد بود، به ترکیب ۵+۱ و جبهه‌بندی آن برمی‌گردد. در این جبهه‌بندی سه کشور اروپایی در کنار آمریکا یک جبهه را تشکیل می‌دهند و شاید بتوان با اغماض پذیرفت که چین و روسیه هم در کنار رژیم جبهه دیگر را تشکیل می‌دهند که این ترکیب ۴به ۳به زیان رژیم است.
این که در مورد جبهه دوم گفته شد »با اغماض» ناشی از آن است که در چنان صف‌آرایی که نتیجه آن از پیش مشخص است، خیلی بعید است که چین و روسیه در کنار رژیم قرار بگیرند؛ سوابق رأی گیریها در سازمان ملل در مقاطع مختلف هم این را نشان می‌دهد.
اما در مورد  گزینهٴ سوم که شمخانی هم آن را با شیادی به‌عنوان یک کشف و یک راه‌حل مطرح کرده، باید گفت در جایی که برجام مطرح است، ان پی تی یا پیمان منع گسترش سلاحهای هسته‌یی محلی از اعراب ندارد؛ چرا که ان.پی.تی زیر سقف برجام است. در برجام محدودیتهای بسیار سفت و سختی و گاه مادام‌العمر برای فعالیتهای هسته‌یی رژیم پیش‌بینی شده، بنابراین خروج از برجام و پروتکل الحاقی آن هیچ تأثیری در برجام یا کاهش محدودیتها و ممنوعیتهای رژیم ندارد.
بنابراین این‌که صحبت از گزینه‌های روی میز  می‌شود اساساً واقعی نیست و تنها مشتی لفاظی توخالی است.
 اما برای این‌که بدانیم رژیم چه خواهد کرد، نباید روی میز بلکه زیر میز را باید نگاه کرد، این را از سفر ظریف به آمریکا و حرفهایی که در آنجا زده می‌توان دریافت. ظریف در سخنرانی خود در شورای روابط خارجی آمریکا، حرف اصلی‌اش دریوزگی از عربستان سعودی برای مذاکره و گفتگو بود و با خفت بسیار مطرح کرد که ما تا به‌حال بارها درخواست کرده‌ایم که با عربستان مذاکره و گفتگو کنیم، اما آنها قبول نکرده‌اند؛ ظریف در همین منت‌کشیها به‌علت امتناع عربستان هم اذعان کرد و گفت «عدم دخالت در امور داخلی کشورها که همواره ما را به آن متهم می‌کنند، اهمیت بالایی دارد». و در جای دیگری شکایت کرد که ما و عربستان دربارهٔ هم زیاد حرف می‌زنیم اما باهم حرف نمی‌زنیم. این‌که ظریف این چنین در آمریکا برای مذاکره با عربستان سینه چاک می‌دهد لابد به این خاطر است که گویا عربستان فضای سیاسی آمریکا را علیه رژیم سمت داده است.
ظریف در جای دیگری از سخنرانی خود، ضمن مذمت جنگ و برحذر داشتن از آن، به‌عنوان شاهد مثال گفت که «زمانی که آمريکا نمی‌خواست حتی ما یک سانتریفوژ داشته باشیم ما از ٢هزار سانتریفوژ به سمت ٢٠هزار سانتریفیوز رفتیم».
ظریف افزود: «در این فرآیند آمريکا با تعداد بالای سانتریفیوژها مواجه شد و ما از رشد اقتصادی هفت درصدی به منفی هفت درصد رسیدیم. پس همگی باختیم. در جنگ هیچ کس برنده نمی‌شود و همه می‌بازند».
به این ترتیب از هر گونه رویارویی ابراز وحشت کرد و اعتراف کرد که این رویارویی چه عواقب خردکننده‌یی برای رژیم دارد.
این اعترافها و این منت‌کشیها ناشی از وضعیت به‌غایت ضعیف و شکنندهٔ رژیم است. کافی است در اثبات این مساله  به کنایه اخیر روحانی به وجود فساد در سپاه پاسداران، وقتی که روز ۲۹فرودین از پاک دستی ارتش رژیم به‌دلیل عدم ورود به کارهای اقتصادی صحبت کرد، چطور سپاه و تمام رژیم را به لرزه درآورد و آن را دچار بحران جدیدی کرد و حتی پای خود خامنه‌ای را به میان کشید.
آری،  رژیمی که تا این اندازه لرزان و بی‌ثبات و شکننده است، قطعاً در موقعیتی نیست که در برابر آمریکا و اروپا و جامعهٔ بین‌المللی از گزینه‌های روی میز دم بزند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر