لينك به منبع:
در
حالیکه تبلیغات حکومتی همواره از افت نرخ بیسوادی در دیکتاتوری ولی فقیه
سخن می گویند، اما تازه ترین دادههای معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم
واقعیت های دیگری را در زمینه رشد این پدیده شوم اجتماعی و بویژه در میان
زنان و یا در استان های بشدت ضربه پذیر نمایان کرده است.
یک
گزارش حکومتی با استناد به سخنان این کارگزار رژیم نوشت: «در کشورمان نیز
حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بیسواد ۱۰ تا ۴۹ سال داریم که قریب به ۱
میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از بین خانم ها هستند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱۰
فروردین ۱۳۹۷)
واقعیت در لابلای این جملات به معنای رشد بی سابقه نرخ بیسوادی در ایران آخوند زده می باشد. براین بستر زنان میهن امان که همواره مورد ستم مضاعف قراردارند، با نرخی معادل تقریبا دو میلون نفر بزرگترین قربانیان بیسوادی در کشور را تشکیل می دهند.
نبود امکانات آموزشی، زیر بناهای فرسوده و سطح نازل آموزش و پرورش که به یقین ماحصل دیدگاه های ارتجاعی آخوند های حاکم می باشند، سیاست خانه نشین کردن زنان و دختران، عدم اختصاص بودجه آموزشی ازسوی حکومت، رکود شدید اقتصادی و بروز تنگناها و فقر شدید مالی در میان خانوار ها، وجود دو میلیون کودک کار، مهاجرت گسترده روستائیان به شهرها، نبود کادرهای خبره در زمینه مدیریت آموزشی و یا اخراج و سرکوب گسترده معلمان و کادرهای فرهنگی بدلائل مختلف سیاسی و اجتماعی تنها بخش کوچکی از دلائل رشد نرخ بیسوادی در جامعه را دارند.
این کارگزار رژیم در ادامه به وجود معضلات آموزشی و نرخ بالای بیسوادی در استان های کشور اعتراف کرده و می افزاید: «در بعضی استانها این عدد خیلی بالاتر و جدیتر است؛ به طور مثال بیسوادی در برخی استان ها به بالای ۳۰ درصد می رسد و زنانشان از نعمت خواندن و نوشتن اولیه محرومند. زن مادر و مدیر خانواده است و مادر باسواد معمولا بچه بیسواد نخواهد داشت».
به یقین مد نظر این کارگزار رژیم همان بحران بیسوادی در استان های بشدت ضربه خورده ای مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، ایلام، لرستان و یا خوزستان زر خیر می باشد. برای نمونه در استان سیستان و بلوچستان قریب ۲۰۰ هزار کودک بدلیل نداشتن شناسنامه اکنون از ورود به سیستم آموزش و پرورش محروم مانده اند.
در پاره ئی از مناطق صعب العبور کشور و بویژه روستاها و مناطق کوهستانی اکنون کودکان بدلیل نبود وسائل نقیله و ایاب و ذهاب عمدتا مجبور به ترک تحصیل شده اند. به این وضعیت بحرانی باید به میلیون ها کودک پناهنده در ایران اشاره نمود تا بتوان هرچه بهتر به عمق فاجعه ای بنام سونامی بیسوادی در رژیم فاسد و غارتگر آخوندی رسید.
در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۹۶ (خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس) همین کارگزار رژیم از وجود نرخ «۱۱ درصدی بیسوادی» در ایران خبر داده بود، در حالیکه بنابرتازه ترین دادههای وی، این نرخ اکنون به «۱۲ درصد» رسیده است. با نیم نگاهی به آمارهای ارائه شده اولا بهخوبی میتوان به رشد نرخ بیسوادی در حاکمیت آخوندی پی برد و ثانیا این تناقض آماری به یقین آن روی سکه پنهانکاری های رژیم برای مخدوش نمودن نرخ واقعی بیسوادی در ایران را دارند.
واقعیت در لابلای این جملات به معنای رشد بی سابقه نرخ بیسوادی در ایران آخوند زده می باشد. براین بستر زنان میهن امان که همواره مورد ستم مضاعف قراردارند، با نرخی معادل تقریبا دو میلون نفر بزرگترین قربانیان بیسوادی در کشور را تشکیل می دهند.
نبود امکانات آموزشی، زیر بناهای فرسوده و سطح نازل آموزش و پرورش که به یقین ماحصل دیدگاه های ارتجاعی آخوند های حاکم می باشند، سیاست خانه نشین کردن زنان و دختران، عدم اختصاص بودجه آموزشی ازسوی حکومت، رکود شدید اقتصادی و بروز تنگناها و فقر شدید مالی در میان خانوار ها، وجود دو میلیون کودک کار، مهاجرت گسترده روستائیان به شهرها، نبود کادرهای خبره در زمینه مدیریت آموزشی و یا اخراج و سرکوب گسترده معلمان و کادرهای فرهنگی بدلائل مختلف سیاسی و اجتماعی تنها بخش کوچکی از دلائل رشد نرخ بیسوادی در جامعه را دارند.
این کارگزار رژیم در ادامه به وجود معضلات آموزشی و نرخ بالای بیسوادی در استان های کشور اعتراف کرده و می افزاید: «در بعضی استانها این عدد خیلی بالاتر و جدیتر است؛ به طور مثال بیسوادی در برخی استان ها به بالای ۳۰ درصد می رسد و زنانشان از نعمت خواندن و نوشتن اولیه محرومند. زن مادر و مدیر خانواده است و مادر باسواد معمولا بچه بیسواد نخواهد داشت».
به یقین مد نظر این کارگزار رژیم همان بحران بیسوادی در استان های بشدت ضربه خورده ای مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، ایلام، لرستان و یا خوزستان زر خیر می باشد. برای نمونه در استان سیستان و بلوچستان قریب ۲۰۰ هزار کودک بدلیل نداشتن شناسنامه اکنون از ورود به سیستم آموزش و پرورش محروم مانده اند.
در پاره ئی از مناطق صعب العبور کشور و بویژه روستاها و مناطق کوهستانی اکنون کودکان بدلیل نبود وسائل نقیله و ایاب و ذهاب عمدتا مجبور به ترک تحصیل شده اند. به این وضعیت بحرانی باید به میلیون ها کودک پناهنده در ایران اشاره نمود تا بتوان هرچه بهتر به عمق فاجعه ای بنام سونامی بیسوادی در رژیم فاسد و غارتگر آخوندی رسید.
در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۹۶ (خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس) همین کارگزار رژیم از وجود نرخ «۱۱ درصدی بیسوادی» در ایران خبر داده بود، در حالیکه بنابرتازه ترین دادههای وی، این نرخ اکنون به «۱۲ درصد» رسیده است. با نیم نگاهی به آمارهای ارائه شده اولا بهخوبی میتوان به رشد نرخ بیسوادی در حاکمیت آخوندی پی برد و ثانیا این تناقض آماری به یقین آن روی سکه پنهانکاری های رژیم برای مخدوش نمودن نرخ واقعی بیسوادی در ایران را دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر