لينك به منبع:
قیام مردم ایران
آتشفشان
قیام و شعلههای سرکش آن که بر پیکره پوسیده نظام ولایت شراره زده است،
باعث ایجاد موجی از سردرگمی، ناامیدی و در نهایت فلج شدن رژیم در زمینه
رویارویی با آن شده است.
در حال حاضر مهرهها و رسانههای رژیم را وحشت فراگرفته است که چطور نظام ولایت میتواند در مقابل آن چارهجویی کند.
زیرا مردم در قیامشان تنها یک راه برای رژیم باقی گذاشتهاند، راه این است که نظام گورش را گم کرده و از سر راه مردم برای رسیدن به آزادی، رفاه و آیندهای بهتر کنار برود.
در چنین شرایطی که شعلههای سرکش خشم مردم زبانه میکشد و مردم قاطع هستند که نظام ولایتفقیه را به گور تاریخیاش بسپارند، مهرهها و رسانههای رژیم هر چند با حیرت، به این خشم بنیانکن مردم اعتراف میکنند.
صفایی فراهانی یکی از عناصر باند موسوم به اصلاح طلب، به حیرت خودش اعتراف میکند و میگوید: ”اتفاقات و اعتراضات هفته گذشته بسیاری را حیرتزده کرد“ و سپس با اذعان به تلنبار شدن خشم فروخفته مردم علیه نظام ولایتفقیه طی دههها حکومت آن میگوید: ”این فریادها با گذشته تفاوت ماهوی دارد“ و کلیت نظام ولایتفقیه را هدف قرارداده بهطوریکه میبایست: ”یکبار قبول کنیم که ما و از ما بالاترها (سران نظام) باعث این فریادها شدیم“. (سایت حکومتی آفتاب 19دی 96)
بیگدلی عضو مجلس رژیم نیز ضمن اذعان به اینکه زمینهساز این قیام کارکردهای ضدمردمی نظام فاسد ولایت و مسئولان آن است، نظام و مسئولان آن را مسبب ”آسیبهای اجتماعی“ یعنی بحرانهایی که رژیم و سردمداران آن گریبانگیر مردم کردهاند میداند. (خبرگزاری فارس 19دی 96)
پاسدار سعید جلیلی نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت رژیم نیز ”درهای پشتی“ فساد نظام ولایتفقیه را باعث ”فقر“ مردم میداند و توصیه میکند ”باید درهای پشتی را ببندیم“. (سایت مشرق 17دی 96)
یازده تشکل دانشجویی وابسته به رژیم نیز برای حفظ نظام نسخه پیچیدهاند و در نامهای خطاب به آخوند روحانی نوشتند: ”دولت باید خود را در برابر مردم متعهد و پاسخگو بداند و به جای شعار دادن، اپوزیسیون بازی و جناحی کردن مشکلات معیشتی مردم، برای حل آنها اقدام کند“. (خبرگزاری حکومتی آنا 20دی 96)
سردرگمی و وحشت نظام و مهرههای آن در رابطه با اوجگیری قیام آنچنان است که کسانی نظیر حسن خمینی و آخوند علی اکبر ناطق نوری تاکنون نتوانستهاند موضعی اتخاذ کنند.
دراین رابطه سایت جام نیوز از باند خامنهای 18دی 96 آنها را شلاقکش کرده که چرا حاضر نشدند: ”در برابر آشوبهای صورت گرفته ضدانقلاب موضعی در جهت نفی شعارهای ساختارشکن“ بگیرند؟!
چرا: ”در شرایط درگیری بین دو گروه طرفدار ولایتفقیه و آشوبگران“ راه بیطرفی و سکوت را در پیش گرفتند؟!
علت بسیار واضح است زیرا از یک طرف بهطور عملی نظام را برای مقابله با قیام در بنبست میدانند، و از طرفی در شرایطی که نظام ولایتفقیه در معرض توفان خشم و نفرت مردم است، نمیخواهند این خشم و نفرت را بیش از این متوجه خود کنند.
به بیان دیگر آنها هوای نظام را پستر از آن میدانند که در این شرایط خود را دم تیغ نفرت و کینه مردم قرار بدهند، در شرایطی که هیچ چشماندازی در انتظار نظام و سردمداران آن نیست ترجیح دادهاند فعلاً با سکوت خود از سردمداران نظام فاصله بگیرند.
آری هماکنون زمانی است که این نظام فاسد و سران آن، نتیجه چپاولها و جنایتها و آنچه را که بهخاطر سرکوب و فساد بهصورت کینه و نفرت در دل مردم کاشتهاند درو کنند، و این در شرایطی است که برای مقابله با آن در بنبست هستند.
بنبست مرگباری که برای شکستن آن، نظام آخوندی نه میتواند به سرکوب رو بیاورد و نه میتواند عقبنشینی کند زیرا در هر دو صورت نتیجه برای آن مرگبار است و منجر به پیشروی بیشتر قیام مردم میشود.
در حال حاضر مهرهها و رسانههای رژیم را وحشت فراگرفته است که چطور نظام ولایت میتواند در مقابل آن چارهجویی کند.
زیرا مردم در قیامشان تنها یک راه برای رژیم باقی گذاشتهاند، راه این است که نظام گورش را گم کرده و از سر راه مردم برای رسیدن به آزادی، رفاه و آیندهای بهتر کنار برود.
در چنین شرایطی که شعلههای سرکش خشم مردم زبانه میکشد و مردم قاطع هستند که نظام ولایتفقیه را به گور تاریخیاش بسپارند، مهرهها و رسانههای رژیم هر چند با حیرت، به این خشم بنیانکن مردم اعتراف میکنند.
صفایی فراهانی یکی از عناصر باند موسوم به اصلاح طلب، به حیرت خودش اعتراف میکند و میگوید: ”اتفاقات و اعتراضات هفته گذشته بسیاری را حیرتزده کرد“ و سپس با اذعان به تلنبار شدن خشم فروخفته مردم علیه نظام ولایتفقیه طی دههها حکومت آن میگوید: ”این فریادها با گذشته تفاوت ماهوی دارد“ و کلیت نظام ولایتفقیه را هدف قرارداده بهطوریکه میبایست: ”یکبار قبول کنیم که ما و از ما بالاترها (سران نظام) باعث این فریادها شدیم“. (سایت حکومتی آفتاب 19دی 96)
بیگدلی عضو مجلس رژیم نیز ضمن اذعان به اینکه زمینهساز این قیام کارکردهای ضدمردمی نظام فاسد ولایت و مسئولان آن است، نظام و مسئولان آن را مسبب ”آسیبهای اجتماعی“ یعنی بحرانهایی که رژیم و سردمداران آن گریبانگیر مردم کردهاند میداند. (خبرگزاری فارس 19دی 96)
پاسدار سعید جلیلی نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت رژیم نیز ”درهای پشتی“ فساد نظام ولایتفقیه را باعث ”فقر“ مردم میداند و توصیه میکند ”باید درهای پشتی را ببندیم“. (سایت مشرق 17دی 96)
یازده تشکل دانشجویی وابسته به رژیم نیز برای حفظ نظام نسخه پیچیدهاند و در نامهای خطاب به آخوند روحانی نوشتند: ”دولت باید خود را در برابر مردم متعهد و پاسخگو بداند و به جای شعار دادن، اپوزیسیون بازی و جناحی کردن مشکلات معیشتی مردم، برای حل آنها اقدام کند“. (خبرگزاری حکومتی آنا 20دی 96)
سردرگمی و وحشت نظام و مهرههای آن در رابطه با اوجگیری قیام آنچنان است که کسانی نظیر حسن خمینی و آخوند علی اکبر ناطق نوری تاکنون نتوانستهاند موضعی اتخاذ کنند.
دراین رابطه سایت جام نیوز از باند خامنهای 18دی 96 آنها را شلاقکش کرده که چرا حاضر نشدند: ”در برابر آشوبهای صورت گرفته ضدانقلاب موضعی در جهت نفی شعارهای ساختارشکن“ بگیرند؟!
چرا: ”در شرایط درگیری بین دو گروه طرفدار ولایتفقیه و آشوبگران“ راه بیطرفی و سکوت را در پیش گرفتند؟!
علت بسیار واضح است زیرا از یک طرف بهطور عملی نظام را برای مقابله با قیام در بنبست میدانند، و از طرفی در شرایطی که نظام ولایتفقیه در معرض توفان خشم و نفرت مردم است، نمیخواهند این خشم و نفرت را بیش از این متوجه خود کنند.
به بیان دیگر آنها هوای نظام را پستر از آن میدانند که در این شرایط خود را دم تیغ نفرت و کینه مردم قرار بدهند، در شرایطی که هیچ چشماندازی در انتظار نظام و سردمداران آن نیست ترجیح دادهاند فعلاً با سکوت خود از سردمداران نظام فاصله بگیرند.
آری هماکنون زمانی است که این نظام فاسد و سران آن، نتیجه چپاولها و جنایتها و آنچه را که بهخاطر سرکوب و فساد بهصورت کینه و نفرت در دل مردم کاشتهاند درو کنند، و این در شرایطی است که برای مقابله با آن در بنبست هستند.
بنبست مرگباری که برای شکستن آن، نظام آخوندی نه میتواند به سرکوب رو بیاورد و نه میتواند عقبنشینی کند زیرا در هر دو صورت نتیجه برای آن مرگبار است و منجر به پیشروی بیشتر قیام مردم میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر