لينك به منبع:
بستن فله ای روزنامه ها، قتلهای زنجیره ای، دستگیری و زندانی دگراندیشان وهمچنین سرکوب جنایتکارانه جنبش دانشجویی، تنها نمونه ای چند از برکات وجود نحس آخوند شیاد خاتمی وعمله و اکره جنایتکار اصلاح طلبان بود که با تمکین به ولی فقیه ارتجاع، فریبکارانه هدف غایی خود که بقای نظام جهل وجنایت بود را به پیش بردند و امروز نیز همچنان در پی آن هستند.
در قیام اخیر، تاریخ پس از این سالها دوباره تکرارشد، اما این بار آب درلانه فاسد اصلاح طلبان حکومتی ریخته شد تا با بیرون آمدن از پس پرده فریب و ریا، چهره کریه خود را بدرستی و برای همیشه در برابر مردم عیان کنند.
شعار "مرگ برروحانی" که توسط قیام کنندگان خشمگین فریاد می شد، برای اصلاح طلبان حکم آب و مورچه را داشت.
این شعارموجب شد تا هم توهمات برخی خوشباوران درباره "رفرم واصلاحات دردرون رژیم" مانند حبابی بترکد و هم اصلاح طلبان مبلغ خط سازش با ارتجاع حاکم که در ضدیت تمام با منافع و مصالح مردم می باشد، بیش از پیش دست خود را رو کنند و دچار وحشت شوند.
بهمین دلیل است که قلم بدستان و جیره خواران رژیم چه در داخل و یا درخارج کشور (ازتلاشگرسیاسی گرفته تا تئوریسین، تحلیلگر و کارشناس، مزدوران اجاره ای و پیشانی سفید، تواب تشنه بخون، همه با هم) سراسیمه و از هر سو با برملا کردن نیات واقعی خود و با هزاردلیل و برهان به میدان آمده و به مذمت گویی این شعار پرداختند وخواهان پرهیز از سردادن آن شدند.
اگر در جنبش ۸۸ شعار "مرگ برخامنه ای" که بیشترین بهره سیاسی آن در داخل، بدلیل اختلافات جناحی برسر ماندن در چرخه قدرت، به جیب اصلاح طلبان حکومتی سرازیر شد و از سوی آنها حساسیتی خاص و یا عکس الملی را موجب نشد، اما شعار "مرگ برخامنه ای، مرگ بر روحانی" قیام اخیر، آنان را در مخمصه بسیار بدی قرارداد و همین اجبار در موضعگیری سبب شد تا چهره واقعی شان نزد مردم آشکارشود و شاهد بودند که چگونه و بدون هیچ معذوریت سیاسی واخلاقی و در زمان انتخاب میان "حفظ بقای رژیم" ضد بشری و ضد ایرانی از یک سو و خواسته قلبی مردم یعنی "سرنگونی" ازسوی دیگر، نه در کنار مردم بلکه تمام قد همسو با جانیان و قاتلان مردم و ویرانگران و غارتگران ایران و ایرانی و با احساس خطر از سرنگونی، خواهان شدت عمل هرچه بیشتر در برابر کسانی که آنان را "اغتشاش گرومخرب" خواندند، شدند و با تائید وتشویق به سرکوب و کشتار جوانان بپاخواسته بار دیگرنشان دادند در کدام سوی تاریخ مبارزات برحق مردم ایستاده اند و بگفته صادق زیبا کلام کارشناس و تحلیلگرسیاسی رژیم در مصاحبه ای با خبر ۲۴: "بازنده اصلی این هفته اصلاح طلبان بودند. آنها جایگاه، اعتبار وآبرویی که قطره قطره جمع کرده بودند را ازدست دادند".
آن حقیقت و درک و شناخت صحیح سیاسی بغایت هشیارانه و مسئولانه که مقاومت خونین مردم ایران طی این سالها و همواره با پرهیز از وارد شدن به بازی ها و فریب خوردن ترفندهای رژیم، به آن باورداشت و همواره بر مخدوش نشدن خطوط قرمز و مرزبندی قاطع انقلابی با تمامی دسته ها و جناح بندی های درون حاکمیت و مبلغین رفرم پافشاری می کرد و بخاطر ایستادگی بر این اصول برحق خود دشنام ها و تهمتهای ناروایی را متحمل شد، در قیام اخیر و در شعار "اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" طنین انداز و متبلور شد و خود را در باورمردم بپاخواسته به اثبات رساند.
بواقع امر، مردم با فریاد خود، صریحا اعلام کردند که دیگر بیش از این فریب اصلاح طلبان حکومتی را نخواهند خورد چرا که آنان را نیز درغصب حق حاکمیت، جنایات، فساد، رانت خواری و چپاول، بسان سگ زرد برادر شغال، همسان دیگرجناح حکومت می دانند وازاین رو تنفروانزجارخود را بدلیل ریاکاری و فریب با دادن وعده های توخالی طی این سالها که این شیادان خود بهتر از هر کس دیگربه عدم اراده وانجام آن واقف بودند، بدرستی با شعار "مرگ بر روحانی" نشان دادند.
شعار "مرگ بر روحانی" همچنین فریاد خشم مردم برسرمماشاتگران بود واین که سیاست استحاله به پایان خود رسیده و دیگرنخواهند توانست که با حمایت سیاسی ازنیروی بزعم خود رفرمیست، با نادیده گرفتن خواست حقیقی مردم محروم و رنج کشیده که همانا سرنگونی رژیم درکلیت آن می باشد و وارونه نشان دادن واقعیت جاری وچشم پوشی ازنقض فاحش حقوق بشر و مراوده با قاتلان وجانیان از هردوجناح، همچنان درپی گسترش منافع اقتصادی خود باشند.
از این رو تمرکز و تداوم شعار "مرگ بر روحانی" بعنوان پایه ای ترین شعارازسوی قیام کنندگان بیش ازهرشعاردیگری، خواهد توانست تا راه را بربند وبست های بیشت سیاسی و اقتصادی در حمایت از رژیم پا بگور آخوندی توسط کارچاق کنان بین المللی و مماشاتگران ببندد.
به امید پیروزی نهایی قیام مردم ایران
همصدا با قیام کنندگان "مرگ بر روحانی"
در ابتدا و جهت یادآوری:
پس از نمایش انتخابات ۲ خرداد سال ۱۳۶۸ و پیروزی اصلاح طلبان حکومتی، موضعگیری رحیم صفوی فرمانده پیشین سپاه پاسداران در آن زمان پرده ازهدف واقعی این پروژه برداشت و امروز بواقع بعد ازگذشت ۲۰ سال ازآن شعبده بازی می توان صحت آن را بخوبی دریافت.
وی
دراین باره گفت که نتیجه انتخابات برای ما بمانند ریختن آب درلانه مورچه
هاست که به اجباربه سطح زمین آمده و می توانیم آنها را براحتی قلع وقمع
کنیم.پس از نمایش انتخابات ۲ خرداد سال ۱۳۶۸ و پیروزی اصلاح طلبان حکومتی، موضعگیری رحیم صفوی فرمانده پیشین سپاه پاسداران در آن زمان پرده ازهدف واقعی این پروژه برداشت و امروز بواقع بعد ازگذشت ۲۰ سال ازآن شعبده بازی می توان صحت آن را بخوبی دریافت.
بستن فله ای روزنامه ها، قتلهای زنجیره ای، دستگیری و زندانی دگراندیشان وهمچنین سرکوب جنایتکارانه جنبش دانشجویی، تنها نمونه ای چند از برکات وجود نحس آخوند شیاد خاتمی وعمله و اکره جنایتکار اصلاح طلبان بود که با تمکین به ولی فقیه ارتجاع، فریبکارانه هدف غایی خود که بقای نظام جهل وجنایت بود را به پیش بردند و امروز نیز همچنان در پی آن هستند.
در قیام اخیر، تاریخ پس از این سالها دوباره تکرارشد، اما این بار آب درلانه فاسد اصلاح طلبان حکومتی ریخته شد تا با بیرون آمدن از پس پرده فریب و ریا، چهره کریه خود را بدرستی و برای همیشه در برابر مردم عیان کنند.
شعار "مرگ برروحانی" که توسط قیام کنندگان خشمگین فریاد می شد، برای اصلاح طلبان حکم آب و مورچه را داشت.
این شعارموجب شد تا هم توهمات برخی خوشباوران درباره "رفرم واصلاحات دردرون رژیم" مانند حبابی بترکد و هم اصلاح طلبان مبلغ خط سازش با ارتجاع حاکم که در ضدیت تمام با منافع و مصالح مردم می باشد، بیش از پیش دست خود را رو کنند و دچار وحشت شوند.
بهمین دلیل است که قلم بدستان و جیره خواران رژیم چه در داخل و یا درخارج کشور (ازتلاشگرسیاسی گرفته تا تئوریسین، تحلیلگر و کارشناس، مزدوران اجاره ای و پیشانی سفید، تواب تشنه بخون، همه با هم) سراسیمه و از هر سو با برملا کردن نیات واقعی خود و با هزاردلیل و برهان به میدان آمده و به مذمت گویی این شعار پرداختند وخواهان پرهیز از سردادن آن شدند.
اگر در جنبش ۸۸ شعار "مرگ برخامنه ای" که بیشترین بهره سیاسی آن در داخل، بدلیل اختلافات جناحی برسر ماندن در چرخه قدرت، به جیب اصلاح طلبان حکومتی سرازیر شد و از سوی آنها حساسیتی خاص و یا عکس الملی را موجب نشد، اما شعار "مرگ برخامنه ای، مرگ بر روحانی" قیام اخیر، آنان را در مخمصه بسیار بدی قرارداد و همین اجبار در موضعگیری سبب شد تا چهره واقعی شان نزد مردم آشکارشود و شاهد بودند که چگونه و بدون هیچ معذوریت سیاسی واخلاقی و در زمان انتخاب میان "حفظ بقای رژیم" ضد بشری و ضد ایرانی از یک سو و خواسته قلبی مردم یعنی "سرنگونی" ازسوی دیگر، نه در کنار مردم بلکه تمام قد همسو با جانیان و قاتلان مردم و ویرانگران و غارتگران ایران و ایرانی و با احساس خطر از سرنگونی، خواهان شدت عمل هرچه بیشتر در برابر کسانی که آنان را "اغتشاش گرومخرب" خواندند، شدند و با تائید وتشویق به سرکوب و کشتار جوانان بپاخواسته بار دیگرنشان دادند در کدام سوی تاریخ مبارزات برحق مردم ایستاده اند و بگفته صادق زیبا کلام کارشناس و تحلیلگرسیاسی رژیم در مصاحبه ای با خبر ۲۴: "بازنده اصلی این هفته اصلاح طلبان بودند. آنها جایگاه، اعتبار وآبرویی که قطره قطره جمع کرده بودند را ازدست دادند".
آن حقیقت و درک و شناخت صحیح سیاسی بغایت هشیارانه و مسئولانه که مقاومت خونین مردم ایران طی این سالها و همواره با پرهیز از وارد شدن به بازی ها و فریب خوردن ترفندهای رژیم، به آن باورداشت و همواره بر مخدوش نشدن خطوط قرمز و مرزبندی قاطع انقلابی با تمامی دسته ها و جناح بندی های درون حاکمیت و مبلغین رفرم پافشاری می کرد و بخاطر ایستادگی بر این اصول برحق خود دشنام ها و تهمتهای ناروایی را متحمل شد، در قیام اخیر و در شعار "اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" طنین انداز و متبلور شد و خود را در باورمردم بپاخواسته به اثبات رساند.
بواقع امر، مردم با فریاد خود، صریحا اعلام کردند که دیگر بیش از این فریب اصلاح طلبان حکومتی را نخواهند خورد چرا که آنان را نیز درغصب حق حاکمیت، جنایات، فساد، رانت خواری و چپاول، بسان سگ زرد برادر شغال، همسان دیگرجناح حکومت می دانند وازاین رو تنفروانزجارخود را بدلیل ریاکاری و فریب با دادن وعده های توخالی طی این سالها که این شیادان خود بهتر از هر کس دیگربه عدم اراده وانجام آن واقف بودند، بدرستی با شعار "مرگ بر روحانی" نشان دادند.
شعار "مرگ بر روحانی" همچنین فریاد خشم مردم برسرمماشاتگران بود واین که سیاست استحاله به پایان خود رسیده و دیگرنخواهند توانست که با حمایت سیاسی ازنیروی بزعم خود رفرمیست، با نادیده گرفتن خواست حقیقی مردم محروم و رنج کشیده که همانا سرنگونی رژیم درکلیت آن می باشد و وارونه نشان دادن واقعیت جاری وچشم پوشی ازنقض فاحش حقوق بشر و مراوده با قاتلان وجانیان از هردوجناح، همچنان درپی گسترش منافع اقتصادی خود باشند.
از این رو تمرکز و تداوم شعار "مرگ بر روحانی" بعنوان پایه ای ترین شعارازسوی قیام کنندگان بیش ازهرشعاردیگری، خواهد توانست تا راه را بربند وبست های بیشت سیاسی و اقتصادی در حمایت از رژیم پا بگور آخوندی توسط کارچاق کنان بین المللی و مماشاتگران ببندد.
به امید پیروزی نهایی قیام مردم ایران
همصدا با قیام کنندگان "مرگ بر روحانی"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر