لينك به منبع:
اعتراف حاکمیت به ویژگی های قیام
روزنامه حکومتی جوان، ارگان بسیج سپاه پاسداران
در سرمقاله خود به نام «عبرتها و اندرزهای فتنه 96» به تاریخ 19دی، به
برخی ویژگیهای قیام 96 اشاره کرده و خواهان آن شده است که در برخورد با
دامنه رو به گسترش قیام در روزهای آینده به آنها توجه شود.
۱ ـ این روزنامه حکومتی با تعابیر و فرهنگ خاص آخوندی قیام 96 را «فتنه» مینامد و مینویسد در هیچ شرایطی نباید از آن غافل بود، زیرا این قیام همواره بیدار و در کمین نظام آخوندی است.
«این فتنه نشان داد که هیچگاه نباید از دشمن غافل شویم».
۲ ـ به نمایش گذاشتن هراس حکومت از ظرفیت شبکه مجازی در اطلاعرسانی و انتشار اخبار قیام و فراخوانها به اعتراض.
۳ ـ اعتراف به ابعاد فشارهای شکننده بر مالباختگان، بیکاران، فقر عمومی و وضعیت انفجاری موجود در جامعه.
۴ ـ اعتراف به اینکه قیامکنندگان «توانسته بودند از لایههای سیستمهای اطلاعاتی نظام عبور کرده و حکومت را غافلگیر نمایند».
۵ ـ اعتراف به گستردگی حمایتهای بینالمللی از قیام و همدردی مردم جهان با قیامکنندگان؛ این در حالی بود که سیاست مماشات به رهبری اوباما، در قیام 88 پشت حکومت قرار داشت.
۶ ـ اعتراف به فراگیر بودن قیام و گسترش آن به شهرهای مختلف کشور.
۷ ـ اعتراف به ناکارآمدی فیلتر کردن شبکههای اجتماعی برای مقابله با گسترش قیام.
«با توجه به تهدیدهای علنی غرب و قرائن و شواهد موجود این خطر وجود دارد که در فتنههای احتمالی مشابه امکان فیلتر کردن شبکههای مجازی و قطع ارتباط اعضای شبکه وجود نداشته باشد».
۸ ـ مهمتر از همه اینکه این روزنامه حکومتی اعتراف میکند که در قیام 96 برخلاف قیام 88 جناحبندیهای حکومتی در اعتراضات مردم دست نداشتند و قیام بهطور خلص متعلق به نیروهای انقلابی و مردم و جوانان بهپاخاسته ایران بود.
«برای اولین بار هیچیک از احزاب و جناحهای سیاسی داخلی در یک فتنه بزرگ مستقیماً دست نداشتند و... بدنه مردمی هیچکدام از احزاب سیاسی (اصلاحطلب و اصولگرا و...) در شهرها با فتنهگران همراهی نکردند».
۹ ـ اعتراف به این واقعیت که خشم انفجاری تودههای به جان آمده، مقرهای بسیج، مساجد ضرار، حوزههای موسوم به علمیه، و نیز سایر اماکن متعلق به حاکمیت آخوندی را نشانه رفته و طی آن بنرهای مربوط به خامنهای پایین کشیده شده و آتش زده شدند. این همان چیزی است که این رسانه حکومتی از آن به نام «توهین به مقدسات و هتک شعائر دینی!» نام میبرد.
10 ـ اعتراف به همزمانی قیام 96 با قیام 88 و شکلگیری قیام در روزهایی که حکومت قصد داشت از آنها بهرهبرداری کند و در مورد قیام 88 به لجنپراکنی بپردازد. درست در همین روزها هیمنه پوشالی او را مردم ایران به زیر کشیده و پوسیدگی و آسیبپذیری آن را برملا کردند.
«انتخاب تاریخ ۶دی (بهعنوان تکرار ۶دی ۸۸) و نزدیکی آن به بهمن ماه پرده از لجاجت برنامهریزی شده و نمادین دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران برمیدارد، بهگونهیی که تصور میکردند تا ۲۲بهمن ماه سالجاری به اهداف پلید خود در خارج کردن اوضاع کشور از کنترل جامه عمل بپوشانند».
11 ـ اعتراف به اینکه رهبری قیام 96 برخلاف قیام 88 در دست باندهای رژیم نیست و هدف تیز و اعلام شده قیام سرنگونی تمامیت آخوندی است.
«این اولین باری بود که فتنهگران پشت هیچ شخصیت داخلی سنگر نگرفته و مستقیماً و بدون واهمه با تعقیب سناریوی کشتهسازی بحث براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را دنبال نمودند». «سناریوی کشتهسازی» در واقع همان اقرار به روحیة بالای قیامکنندگان و نترسیدن آنها از جانبازی در راه آزادی است.
۱۲ ـ اعتراف به اینکه در قیام 96 «تنها به فاصله یک روز» شعار«مرگ بر گرانی»، به شعار «مرگ بر خامنهای، روحانی» ارتقا پیدا کرد و این نشاندهنده عمق و گستردگی و عظمت قیام 96 است.
«در فتنه ۹۶ خیلی سریعتر از آنچه فکر میشد تنها به فاصله یک روز، آشوبها از پیگیری مطالبات مردم (بهعنوان بهانه اغتشاشگری) به سمت تقابل با نظام و تصرف اماکن نظامی و انتظامی و... تغییر مسیر داد».
۱۳ـ اعتراف به انعکاس سریع قیام بهصورت علنی در شورای امنیت سازمان ملل؛ امری که در این «کوتاهترین زمان ممکن» قابلتوجه است.
۱۴ ـ اذعان به دامنهداری قیام و اینکه قیامکنندگان آنی از سرنگونی حکومت ننگ و نکبت آخوندی با تمام باندهای و جناحبندیهای آن دست برنداشته و این «سهلاندیشی و سادهلوحی» خواهد بود اگر تصور کنیم قیام 96 به خاموشی گرایید و همه چیز دیگر گل و بلبل است.
«دشمنان قسم خورده نظام مقدس اسلامی، لحظةی دست از فتنهگری و تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی ایران بر نمیدارند».
۱۵ ـ اذعان به اینکه «فضای مجازی» یک فضای واقعی با ظرفیت عظیم برای اطلاعرسانی و سازماندهی قیام در ابعاد بزرگ و یک تهدید جدی و بستری آماده و قوی برای سرنگونی حکومت است. این رسانه حکومتی سپس به حرف علی خامنهای استناد کرده و خواسته از همین الآن باید برای این «هزاران توپخانه در حال شلیک» چارهاندیشی شود. قطع موقت و ایجاد اختلال در شبکه اینترنتی راه کار نیست و ضد خود تبدیل میشود.
۱۶ـ و سرانجام اعتراف به این واقعیت طلایی که هزار کانون شورشی در ایرانزمین بهپاخاسته و ملتهب «زنگ خطری جدی را در بیخ گوش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی» حاکمیت به صدا درآورده است.
«سازماندهی پنهانی شبکه براندازی بر بستر شبکههای مجازی زنگ خطری جدی را بیخ گوش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی به صدا درآورده است و این دستگاهها باید خود را برای پیشبینی، شناسایی و برخورد با فتتههای احتمالی بعدی آماده کنند».
***
آری، قیام در اشکال متنوع خود روز به روز پخته و پختهتر میشود و دیگر بازگشت به تعادل و قوارههای قبلی امکانپذیر نیست. قیامی که توانست یک روزه شعار سرنگونی بدهد. یک روزه از جرقهیی در یک شهر به حریقی دامنگستر در شهرهای ایران بالغ شود، بهزودی بساط ننگین این حاکمیت ضدتاریخی را در هم خواهد نوردید و از آن گریزی نیست.
۱ ـ این روزنامه حکومتی با تعابیر و فرهنگ خاص آخوندی قیام 96 را «فتنه» مینامد و مینویسد در هیچ شرایطی نباید از آن غافل بود، زیرا این قیام همواره بیدار و در کمین نظام آخوندی است.
«این فتنه نشان داد که هیچگاه نباید از دشمن غافل شویم».
۲ ـ به نمایش گذاشتن هراس حکومت از ظرفیت شبکه مجازی در اطلاعرسانی و انتشار اخبار قیام و فراخوانها به اعتراض.
۳ ـ اعتراف به ابعاد فشارهای شکننده بر مالباختگان، بیکاران، فقر عمومی و وضعیت انفجاری موجود در جامعه.
۴ ـ اعتراف به اینکه قیامکنندگان «توانسته بودند از لایههای سیستمهای اطلاعاتی نظام عبور کرده و حکومت را غافلگیر نمایند».
۵ ـ اعتراف به گستردگی حمایتهای بینالمللی از قیام و همدردی مردم جهان با قیامکنندگان؛ این در حالی بود که سیاست مماشات به رهبری اوباما، در قیام 88 پشت حکومت قرار داشت.
۶ ـ اعتراف به فراگیر بودن قیام و گسترش آن به شهرهای مختلف کشور.
۷ ـ اعتراف به ناکارآمدی فیلتر کردن شبکههای اجتماعی برای مقابله با گسترش قیام.
«با توجه به تهدیدهای علنی غرب و قرائن و شواهد موجود این خطر وجود دارد که در فتنههای احتمالی مشابه امکان فیلتر کردن شبکههای مجازی و قطع ارتباط اعضای شبکه وجود نداشته باشد».
۸ ـ مهمتر از همه اینکه این روزنامه حکومتی اعتراف میکند که در قیام 96 برخلاف قیام 88 جناحبندیهای حکومتی در اعتراضات مردم دست نداشتند و قیام بهطور خلص متعلق به نیروهای انقلابی و مردم و جوانان بهپاخاسته ایران بود.
«برای اولین بار هیچیک از احزاب و جناحهای سیاسی داخلی در یک فتنه بزرگ مستقیماً دست نداشتند و... بدنه مردمی هیچکدام از احزاب سیاسی (اصلاحطلب و اصولگرا و...) در شهرها با فتنهگران همراهی نکردند».
۹ ـ اعتراف به این واقعیت که خشم انفجاری تودههای به جان آمده، مقرهای بسیج، مساجد ضرار، حوزههای موسوم به علمیه، و نیز سایر اماکن متعلق به حاکمیت آخوندی را نشانه رفته و طی آن بنرهای مربوط به خامنهای پایین کشیده شده و آتش زده شدند. این همان چیزی است که این رسانه حکومتی از آن به نام «توهین به مقدسات و هتک شعائر دینی!» نام میبرد.
10 ـ اعتراف به همزمانی قیام 96 با قیام 88 و شکلگیری قیام در روزهایی که حکومت قصد داشت از آنها بهرهبرداری کند و در مورد قیام 88 به لجنپراکنی بپردازد. درست در همین روزها هیمنه پوشالی او را مردم ایران به زیر کشیده و پوسیدگی و آسیبپذیری آن را برملا کردند.
«انتخاب تاریخ ۶دی (بهعنوان تکرار ۶دی ۸۸) و نزدیکی آن به بهمن ماه پرده از لجاجت برنامهریزی شده و نمادین دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران برمیدارد، بهگونهیی که تصور میکردند تا ۲۲بهمن ماه سالجاری به اهداف پلید خود در خارج کردن اوضاع کشور از کنترل جامه عمل بپوشانند».
11 ـ اعتراف به اینکه رهبری قیام 96 برخلاف قیام 88 در دست باندهای رژیم نیست و هدف تیز و اعلام شده قیام سرنگونی تمامیت آخوندی است.
«این اولین باری بود که فتنهگران پشت هیچ شخصیت داخلی سنگر نگرفته و مستقیماً و بدون واهمه با تعقیب سناریوی کشتهسازی بحث براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را دنبال نمودند». «سناریوی کشتهسازی» در واقع همان اقرار به روحیة بالای قیامکنندگان و نترسیدن آنها از جانبازی در راه آزادی است.
۱۲ ـ اعتراف به اینکه در قیام 96 «تنها به فاصله یک روز» شعار«مرگ بر گرانی»، به شعار «مرگ بر خامنهای، روحانی» ارتقا پیدا کرد و این نشاندهنده عمق و گستردگی و عظمت قیام 96 است.
«در فتنه ۹۶ خیلی سریعتر از آنچه فکر میشد تنها به فاصله یک روز، آشوبها از پیگیری مطالبات مردم (بهعنوان بهانه اغتشاشگری) به سمت تقابل با نظام و تصرف اماکن نظامی و انتظامی و... تغییر مسیر داد».
۱۳ـ اعتراف به انعکاس سریع قیام بهصورت علنی در شورای امنیت سازمان ملل؛ امری که در این «کوتاهترین زمان ممکن» قابلتوجه است.
۱۴ ـ اذعان به دامنهداری قیام و اینکه قیامکنندگان آنی از سرنگونی حکومت ننگ و نکبت آخوندی با تمام باندهای و جناحبندیهای آن دست برنداشته و این «سهلاندیشی و سادهلوحی» خواهد بود اگر تصور کنیم قیام 96 به خاموشی گرایید و همه چیز دیگر گل و بلبل است.
«دشمنان قسم خورده نظام مقدس اسلامی، لحظةی دست از فتنهگری و تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی ایران بر نمیدارند».
۱۵ ـ اذعان به اینکه «فضای مجازی» یک فضای واقعی با ظرفیت عظیم برای اطلاعرسانی و سازماندهی قیام در ابعاد بزرگ و یک تهدید جدی و بستری آماده و قوی برای سرنگونی حکومت است. این رسانه حکومتی سپس به حرف علی خامنهای استناد کرده و خواسته از همین الآن باید برای این «هزاران توپخانه در حال شلیک» چارهاندیشی شود. قطع موقت و ایجاد اختلال در شبکه اینترنتی راه کار نیست و ضد خود تبدیل میشود.
۱۶ـ و سرانجام اعتراف به این واقعیت طلایی که هزار کانون شورشی در ایرانزمین بهپاخاسته و ملتهب «زنگ خطری جدی را در بیخ گوش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی» حاکمیت به صدا درآورده است.
«سازماندهی پنهانی شبکه براندازی بر بستر شبکههای مجازی زنگ خطری جدی را بیخ گوش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی به صدا درآورده است و این دستگاهها باید خود را برای پیشبینی، شناسایی و برخورد با فتتههای احتمالی بعدی آماده کنند».
***
آری، قیام در اشکال متنوع خود روز به روز پخته و پختهتر میشود و دیگر بازگشت به تعادل و قوارههای قبلی امکانپذیر نیست. قیامی که توانست یک روزه شعار سرنگونی بدهد. یک روزه از جرقهیی در یک شهر به حریقی دامنگستر در شهرهای ایران بالغ شود، بهزودی بساط ننگین این حاکمیت ضدتاریخی را در هم خواهد نوردید و از آن گریزی نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر