لينك به منبع:


زلزله کرمانشاه
در
حالی که رسانههای رژیم از جمله کانالهای عرب زبان تلویزیون رژیم خبر
میدهند که کمکهای رژیم 48ساعت بعد از آزادی آلبوکمال به سوریه رسیده و
توزیع شده است 10روز پس از وقوع فاجعه زلزله در غرب کشور، روز اول آذر
رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی به تلویزیون آمد که ماهیت ضدمردمی و
پوسیدگی و فساد رژیم آخوندی را که بر اثر زلزله بیشازپیش برملا شده بود،
همراه با تأخیر در کمکرسانیها، پردهپوشی و توجیه کند. هر چند که پیش از
به صحنه آمدن وی رسانههای همسو با باند روحانی به «زلزله بیاعتمادی مردم
به دولت» اذعان کرده بودند، رحمانی فضلی با وجود اینکه به نظر میرسد در
شیادی چندان دست کمی از روحانی ندارد و تلاش میکند افتضاحات رژیم در این
ماجرا را خدمت جلوه دهد، اما از لابلای حرفها و ادعاهای فریبکارانه او دم
خروس واقعیت جا به جا بیرون میزند. وی از جمله گفت: «در مراحل اول هم
واقعاً مردم نقش اساسی داشتند نجات بدهند افراد را از زیر آوار صبح دیگر ما
اولین پروازمون حدود 19تا هلیکوپتر پرواز کردند بلافاصله خودشان را به محل
رساندند حجم خرابیها و وسعت و شدت زلزله خیلی زیاد بود، من خودم زمان
زلزله بم صدا و سیما معاون سیاسی بودم کار خبر را خودم انجام میدادم در
آنجا ما یک شهر را داشتیم به نام بم البته خب خسارت خیلی سنگین بود تعداد
کسانی که جان باختند خیلی بالا بود ولی محدوده جغرافیایی بگونهای بود که
سریع میشد آنجا مسلط شد ما اینجا 1930تا روستا داشتیم و هفت تا شهر به هر
حال اینها پراکندگیاش خیلی زیاد بود کمک و امدادرسانی واقعاً کار سختی بود
اما الحمدالله با کمک مردم ما لحظات اول دیگر تقریباً امکانات آنجا رسید،
امکانات امدادی».
توجه کردید که اعتراف میکند مردم نقش اساسی داشتند در نجات زلزلهزدهها و بعد به دروغ میگوید که لحظات اول (توجه کنید لحظات اول و نه مثلاً روزهای اول!) امکانات به همه جا رسید، او که اصلاً اهل دروغ و دغل نیست و دروغگو مردم مصیبتزده هستند که 4، 5روز پس از حادثه فریاد میزدند که حتی آب برای خوردن ندارند! رحمانی فضلی شیاد البته بعد برای توجیه تناقض این ادعا با واقعیت، گستردگی جغرافیایی منطقه را بهانه میآورد. او که شیادیاش همین یک چشمه نیست در توجیه فریادهای اعتراض مردم خشمگین گفت: «بعضی صحنهها را نشان دادند که مردم در حال فریاد زدن هستند خب اینها چیزهای ابتدایی است بالاخره نگران است، بچهاش فوت کرده خانهاش ریخته آسیب دیده نگران است برخی از وسائلش زیر خاک است، داد نزنه چه کار بکنه؟ ولی برخیها نشان دادند که مثلاً آنجا کم تحملی و بیصبری شده...»
باید این ادعا را باور کنیم یا آن خشم و خروش مردم علیه علی لاریجانی و علیه روحانی را که به او اجازه نداد از ماشین زرهیاش پیاده شود و یک قدم از حلقههای متعدد محافظانش دور بشود، اما ببینیم این وزیر کشور شیاد روحانی همین صحنه را هم چطور با وقاحت میکوشد رفع و رجوع کند:
«ما رفتیم سر پل ذهاب مردم خوب، خیلی تشکر میکردند از هلال احمر از ارتش خیلی زیاد حتی در آنجا آقای رئیسجمهور صحبتی که کردند مثلاً اسم برخی دیگر از دستگاهها را آوردند مردم گفتند نه آنها نبودند نبودند. مردم درست میگویند چون ما تقسیم کار کرده بودیم ما گفته بودیم ارتش توی شهر این کار را انجام بدهد سپاه برود در روستا انجام بدهد».
به این ترتیب ظاهراً هیچ مشکلی نبوده! کارها به خوبی تقسیم شده بود و همه چیز به خوبی پیش میرفت! اما به قول معروف وای بهحال واقعیت، رحمانی فضلی شیاد برای اینکه پوئن مختصری هم به واقعیت بیچاره داده باشد، این طور به نعل و به میخ میزند:
«یکی از ضعفهایی که در این اثنا بود پراکندگی اطلاعرسانی بود با توجه به بحث فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که به هر حال بگونهیی بود که من یک جمعبندی اگر بخواهم بکنم در مورد وضعیت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی 80درصد مثبت تلقی میکنم 20درصد به هر حال برخیها شایعه سازی را راه انداختند برخیها بزرگنمایی کردند برخی از نارساییها را که طبیعتاً واقعاً هم بود نمیخواهم بگویم نبوده و بعضیها چون نمیدانستند چگونه اطلاعرسانی بکنند ما بنا را بر حسن میگیریم بر اضطرابها افزودند».
وزیر کشور شیاد حسن روحانی اعزام نیروهای سرکوبگر به جای مواد غذایی و چادر برای مردم خشمگین و مصیبتزده را این طور با منت با آنان طرح میکند:
«خب نیروی انتظامی همان شبی که تصمیمگیری شد در ستاد تهران صبح نیروی انتظامی نیروهای ویژه را ارسال کرد اعزام کردند از مناطق نزدیک آنجا نیرو اعزام کردند ما تقریباً هیچ مشکل امنیتی و انتظامی واقعاً خارج از آن نرمی که در شرایط عادی هم اتفاق میافتد مثل سرقت واقعاً نداشتیم باز من دیدم همهمان دیدیم رسانهها طوری مطرح کردند که راهزنها مثلاً در اونجا میروند غارت میکنند... اصلاً صحبت راهزن نبود این مردم بیچاره که مضطرب بودند نگران بودند وسائل میخواستند خب ماشین میخواست از یک شهری بیاد توی یک شهر دیگر چون در آن شهر مردم نیاز داشتند طبیعتاً جلوی ماشین را میگرفتند میگفتند ما چادر نیاز داریم پتو نیاز داریم امکانات نیاز داریم اینجا خالی کنید و اینهم موجب میشد یک مقدار وسایل با تأخیر به جاهای دیگر میرسید».
دیدیم که اعتراف کرد در همان شب زلزله اولین چیزی که برای زلزلهزدگان ارسال یا اعزام شد، نیروی انتظامی، آن هم نیروی ویژه ضدشورش بود! و بعد ببینید با چه شیادی دزدی و راهزنی نیروهای سرکوبگر و سپاه را که مانع امدادرسانی مردمی بود به خود مردم نسبت داد و از موضع جنت مکان درصدد دفاع از مردم برآمد؛ اما آیا این شیاد بازیها میتواند واقعیت را بپوشاند؟ واقعیتی که خیلی از جنبههای آن به یمن شبکههای اجتماعی و فضای مجازی جلو چشم مردم و حتی تلویزیون خود رژیم قرار گرفت.
توجه کردید که اعتراف میکند مردم نقش اساسی داشتند در نجات زلزلهزدهها و بعد به دروغ میگوید که لحظات اول (توجه کنید لحظات اول و نه مثلاً روزهای اول!) امکانات به همه جا رسید، او که اصلاً اهل دروغ و دغل نیست و دروغگو مردم مصیبتزده هستند که 4، 5روز پس از حادثه فریاد میزدند که حتی آب برای خوردن ندارند! رحمانی فضلی شیاد البته بعد برای توجیه تناقض این ادعا با واقعیت، گستردگی جغرافیایی منطقه را بهانه میآورد. او که شیادیاش همین یک چشمه نیست در توجیه فریادهای اعتراض مردم خشمگین گفت: «بعضی صحنهها را نشان دادند که مردم در حال فریاد زدن هستند خب اینها چیزهای ابتدایی است بالاخره نگران است، بچهاش فوت کرده خانهاش ریخته آسیب دیده نگران است برخی از وسائلش زیر خاک است، داد نزنه چه کار بکنه؟ ولی برخیها نشان دادند که مثلاً آنجا کم تحملی و بیصبری شده...»
باید این ادعا را باور کنیم یا آن خشم و خروش مردم علیه علی لاریجانی و علیه روحانی را که به او اجازه نداد از ماشین زرهیاش پیاده شود و یک قدم از حلقههای متعدد محافظانش دور بشود، اما ببینیم این وزیر کشور شیاد روحانی همین صحنه را هم چطور با وقاحت میکوشد رفع و رجوع کند:
«ما رفتیم سر پل ذهاب مردم خوب، خیلی تشکر میکردند از هلال احمر از ارتش خیلی زیاد حتی در آنجا آقای رئیسجمهور صحبتی که کردند مثلاً اسم برخی دیگر از دستگاهها را آوردند مردم گفتند نه آنها نبودند نبودند. مردم درست میگویند چون ما تقسیم کار کرده بودیم ما گفته بودیم ارتش توی شهر این کار را انجام بدهد سپاه برود در روستا انجام بدهد».
به این ترتیب ظاهراً هیچ مشکلی نبوده! کارها به خوبی تقسیم شده بود و همه چیز به خوبی پیش میرفت! اما به قول معروف وای بهحال واقعیت، رحمانی فضلی شیاد برای اینکه پوئن مختصری هم به واقعیت بیچاره داده باشد، این طور به نعل و به میخ میزند:
«یکی از ضعفهایی که در این اثنا بود پراکندگی اطلاعرسانی بود با توجه به بحث فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که به هر حال بگونهیی بود که من یک جمعبندی اگر بخواهم بکنم در مورد وضعیت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی 80درصد مثبت تلقی میکنم 20درصد به هر حال برخیها شایعه سازی را راه انداختند برخیها بزرگنمایی کردند برخی از نارساییها را که طبیعتاً واقعاً هم بود نمیخواهم بگویم نبوده و بعضیها چون نمیدانستند چگونه اطلاعرسانی بکنند ما بنا را بر حسن میگیریم بر اضطرابها افزودند».
وزیر کشور شیاد حسن روحانی اعزام نیروهای سرکوبگر به جای مواد غذایی و چادر برای مردم خشمگین و مصیبتزده را این طور با منت با آنان طرح میکند:
«خب نیروی انتظامی همان شبی که تصمیمگیری شد در ستاد تهران صبح نیروی انتظامی نیروهای ویژه را ارسال کرد اعزام کردند از مناطق نزدیک آنجا نیرو اعزام کردند ما تقریباً هیچ مشکل امنیتی و انتظامی واقعاً خارج از آن نرمی که در شرایط عادی هم اتفاق میافتد مثل سرقت واقعاً نداشتیم باز من دیدم همهمان دیدیم رسانهها طوری مطرح کردند که راهزنها مثلاً در اونجا میروند غارت میکنند... اصلاً صحبت راهزن نبود این مردم بیچاره که مضطرب بودند نگران بودند وسائل میخواستند خب ماشین میخواست از یک شهری بیاد توی یک شهر دیگر چون در آن شهر مردم نیاز داشتند طبیعتاً جلوی ماشین را میگرفتند میگفتند ما چادر نیاز داریم پتو نیاز داریم امکانات نیاز داریم اینجا خالی کنید و اینهم موجب میشد یک مقدار وسایل با تأخیر به جاهای دیگر میرسید».
دیدیم که اعتراف کرد در همان شب زلزله اولین چیزی که برای زلزلهزدگان ارسال یا اعزام شد، نیروی انتظامی، آن هم نیروی ویژه ضدشورش بود! و بعد ببینید با چه شیادی دزدی و راهزنی نیروهای سرکوبگر و سپاه را که مانع امدادرسانی مردمی بود به خود مردم نسبت داد و از موضع جنت مکان درصدد دفاع از مردم برآمد؛ اما آیا این شیاد بازیها میتواند واقعیت را بپوشاند؟ واقعیتی که خیلی از جنبههای آن به یمن شبکههای اجتماعی و فضای مجازی جلو چشم مردم و حتی تلویزیون خود رژیم قرار گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر