لينك به منبع:
کشته شدن نیروهای رژیم در سوریه-آرشیو
در
خبرها آمده بود که ترامپ رئیسجمهور آمریکا در جریان سفر آسیایی خودش، در
ویتنام با پوتین رئیسجمهور روسیه دیدار و گفتگو کرد؛ در بیانیه مشترکی که
دو طرف صادر کردند، بر ضرورت ایجاد یک راهحل سیاسی برای بحران سوریه و
حفاظت از حاکمیت و استقلال آن تأکید کردند.
مسئولان وزارتخارجه آمریکا این بیانیه را یک دستاورد مهم دیپلوماتیک و توافق آمریکایی ـ روسی در مورد آینده سوریه توصیف کردند.
آنها تأکید کردند که دو قدرت بزرگ میخواهند که سوریه یک کشور یکپارچه و بدون حضور نیروهای خارجی باقی بماند. این حرف اشاره آشکاری به رژیم آخوندی و شبهنظامیان وابسته به آن است.
منابع آگاه گفتند که وزارتخارجههای دو کشور آمریکا و روسیه ماهها روی این توافق و جزییات آن کار کردهاند و به توافق رسیدهاند. بنابراین معلوم میشود که محتوا و هدف از سفر چند روز پیش پوتین به تهران که رژیم سعی میکرد آن را همراهی و اتفاقنظر با روسیه جلوه بدهد، این بوده که روزگار بشار اسد به پایان رسیده و شما هم باید دست و پایتان را از سوریه جمع کنید و سر جای خود بنشینید. و روشن است که وقتی چنین توافقی بین آمریکا و روسیه صورت گرفته باشد و با توجه به اینکه نیروی مسلط و نافذ در سوریه هم نه رژیم ولایت فقیه بلکه روسیه است، رژیم چارهیی جز تمکین ندارد.
اگر چه رژیم تلاش کرد برای ابراز وجود در این جریان با موشکپرانی به عربستان خودی نشان بدهد و در آستانه عقبنشینی ناگزیر از سوریه، امتیازی بگیرد، اما این موشک در واقع توی سر خودش فرود آمد و جمع کردن بساط موشکی رژیم را برای جامعه جهانی و اروپا در اولویت قرار داد.
از سوی دیگر از آنجا که در رژیم طرف حساب پوتین شخص ولیفقیه ارتجاع، یعنی خامنهای بوده است و «دلواپسان» نظام دیگر نمیتوانند «جامزهر سوریه» را به حساب باند رقیب بنویسند، نسبت به توافق آمریکا و روسیه در رسانهها و محافل نزدیک به باند علی خامنهای، سکوت برقرار شد. و در مقابل باند رقیب «محذوریت» دلواپسان را سکوی طرح ضرورت یک جامزهر دیگر و عقبنشینی در برابر عربستان کرد. روزنامه حکومتی آفتاب یزد در روز 22آبان نوشت: «پوتین دیروز تهران بود، امروز در آغوش ترامپ و فردا چه بسا حوالی سرزمینهای اشغالی پیدایش شود. بیانیهیی هم که دیروز بهصورت مشترک با آمریکاییها در مورد سوریه منتشر نمودند در همین راستاست». این روزنامه افزود «روسیه بیتردید در سوریه بهدنبال منافع خود است. دمشق ابزاری میتواند باشد تا معادلات میان روسیه و آمریکا به نفع کرملین تمام شود. ناگفته پیداست که تاکنون نیز چنین بوده است. روسها از قِبل حضور داعش در منطقه کم منتفع نشدهاند. این درست که آنان بهدرخواست رئیس دولت مستقر، در سوریه حضور دارند اما نمیتوان رد کرد که گوشه چشمی نیز به منافع خود ندارند». این روزنامه همسو با حسن روحانی بلافاصله از این مقدمات نتیجه گرفته است: «صرفنظر از نتیجه فعل کرملین، سیاست خارجی یعنی همین. از همین رو جای تعجب دارد چرا برخی داخلیها با اشاره به فلان حرف بیربط یک مقام اروپایی حکم صادر میکنندکه نباید به آنان اطمینان کرد و یا لازم نیست به تهران راهشان دهیم. مذاکره و دیپلوماسی رایج بهمعنی اعتماد نیست و حضور مقامهای عالیرتبه غربی در کشور به منزله فروش مملکت نمیباشد... در دورهای قدردان حضور مرحوم هاشمی نبودیم؛ او میتوانست رابطه تهران و ریاض را متحول کند اما نخواستیم. اکنون هم مثل هاشمی داریم تا به میدان بفرستیم...»
به این ترتیب چشمانداز شکست استراتژی رژیم در سوریه، زمینهساز ابراز علنی ضرورت خوردن جام های زهر موشکی و منطقهیی از سوی برخی باندهای حاکم شده است.
مسئولان وزارتخارجه آمریکا این بیانیه را یک دستاورد مهم دیپلوماتیک و توافق آمریکایی ـ روسی در مورد آینده سوریه توصیف کردند.
آنها تأکید کردند که دو قدرت بزرگ میخواهند که سوریه یک کشور یکپارچه و بدون حضور نیروهای خارجی باقی بماند. این حرف اشاره آشکاری به رژیم آخوندی و شبهنظامیان وابسته به آن است.
منابع آگاه گفتند که وزارتخارجههای دو کشور آمریکا و روسیه ماهها روی این توافق و جزییات آن کار کردهاند و به توافق رسیدهاند. بنابراین معلوم میشود که محتوا و هدف از سفر چند روز پیش پوتین به تهران که رژیم سعی میکرد آن را همراهی و اتفاقنظر با روسیه جلوه بدهد، این بوده که روزگار بشار اسد به پایان رسیده و شما هم باید دست و پایتان را از سوریه جمع کنید و سر جای خود بنشینید. و روشن است که وقتی چنین توافقی بین آمریکا و روسیه صورت گرفته باشد و با توجه به اینکه نیروی مسلط و نافذ در سوریه هم نه رژیم ولایت فقیه بلکه روسیه است، رژیم چارهیی جز تمکین ندارد.
اگر چه رژیم تلاش کرد برای ابراز وجود در این جریان با موشکپرانی به عربستان خودی نشان بدهد و در آستانه عقبنشینی ناگزیر از سوریه، امتیازی بگیرد، اما این موشک در واقع توی سر خودش فرود آمد و جمع کردن بساط موشکی رژیم را برای جامعه جهانی و اروپا در اولویت قرار داد.
از سوی دیگر از آنجا که در رژیم طرف حساب پوتین شخص ولیفقیه ارتجاع، یعنی خامنهای بوده است و «دلواپسان» نظام دیگر نمیتوانند «جامزهر سوریه» را به حساب باند رقیب بنویسند، نسبت به توافق آمریکا و روسیه در رسانهها و محافل نزدیک به باند علی خامنهای، سکوت برقرار شد. و در مقابل باند رقیب «محذوریت» دلواپسان را سکوی طرح ضرورت یک جامزهر دیگر و عقبنشینی در برابر عربستان کرد. روزنامه حکومتی آفتاب یزد در روز 22آبان نوشت: «پوتین دیروز تهران بود، امروز در آغوش ترامپ و فردا چه بسا حوالی سرزمینهای اشغالی پیدایش شود. بیانیهیی هم که دیروز بهصورت مشترک با آمریکاییها در مورد سوریه منتشر نمودند در همین راستاست». این روزنامه افزود «روسیه بیتردید در سوریه بهدنبال منافع خود است. دمشق ابزاری میتواند باشد تا معادلات میان روسیه و آمریکا به نفع کرملین تمام شود. ناگفته پیداست که تاکنون نیز چنین بوده است. روسها از قِبل حضور داعش در منطقه کم منتفع نشدهاند. این درست که آنان بهدرخواست رئیس دولت مستقر، در سوریه حضور دارند اما نمیتوان رد کرد که گوشه چشمی نیز به منافع خود ندارند». این روزنامه همسو با حسن روحانی بلافاصله از این مقدمات نتیجه گرفته است: «صرفنظر از نتیجه فعل کرملین، سیاست خارجی یعنی همین. از همین رو جای تعجب دارد چرا برخی داخلیها با اشاره به فلان حرف بیربط یک مقام اروپایی حکم صادر میکنندکه نباید به آنان اطمینان کرد و یا لازم نیست به تهران راهشان دهیم. مذاکره و دیپلوماسی رایج بهمعنی اعتماد نیست و حضور مقامهای عالیرتبه غربی در کشور به منزله فروش مملکت نمیباشد... در دورهای قدردان حضور مرحوم هاشمی نبودیم؛ او میتوانست رابطه تهران و ریاض را متحول کند اما نخواستیم. اکنون هم مثل هاشمی داریم تا به میدان بفرستیم...»
به این ترتیب چشمانداز شکست استراتژی رژیم در سوریه، زمینهساز ابراز علنی ضرورت خوردن جام های زهر موشکی و منطقهیی از سوی برخی باندهای حاکم شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر